واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش > فناوری اطلاعات - الگوهای کامپیوتری تعریفشده توسط استاد سیاست دانشگاه نیویورک نشان میدهد که میتوان با استفاده از نظریه بازیها، بازیهای سیاسی جهان و قدم بعدی هر یک از بازیگران این صحنه را نیز با دقت بالایی پیشبینی کرد. سانجیدا اوکانل: طالعبینی من میگوید این هفته بهترین فرصت برای جابجایی یا حداقل از این بیسر و سامانی نجات پیدا کردن است، بیمعنی است؟ موافقم ولی میشود آرزو کنیم این مطمئنترین راه برای پیشبینی آینده باشد؟ شاید هم همینطور باشد! بروس بونئو دمسکیتا، استاد سیاست دانشگاه نیویورک که همزمان یک پیشگوی فوقالعاده هم هست، معتقدست پاسخ این معما را میداند. او در کتاب تازهاش، الگوی کامپیوترییی را شرح میدهد که مبتنی بر نظریه بازیهاست و میتواند آینده را با دقت قابلقبولی پیشبینی میکند. به گزارش نیوساینتیست، بیش از 30 سال است که دمسکیتا از این روش برای انجام هزاران پیشگویی در زمینه جغرافیای سیاسی گرفته تا مسائل کاملا شخصی استفاده کرده و مدعی است، بیش از 90 درصد از این پیشبینیها محقق شدهاند. ببینیم راز موفقیت دمسکیتا در چیست؟ او پیشگویی را از سال 1979/1358 با پیشبینی شرایطی که میتوانند به شروع جنگ منتهی شوند، آغاز کرد. دمسکیتا برای این پیشبینی یک الگوی ریاضی طراحی کرد تا به کمک آن شرایط گوناگون و تأثیر آنها در انتخاب میان دیپلماسی یا جنگ توسط مردم را پیشبینی کند و مانند هر الگوی دیگری برای آزمون این الگو به دادههای حقیقی نیاز داشت. بخت با دمسکیتا یار بود، پایاننامه دکترای او در زمینه سیاست هند بود و وزارت امور خارجه ایالت متحده از او خواست تا در زمینه بحران سیاسی هندوستان اعلام نظر کند. دمسکیتا فهرست کاملی از تمامی افرادی که احتمال میداد بتوانند در این شرایط تأثیرگذار باشند یا نخستوزیری را در آینده هند عهدهدار شوند، تهیه کرد. دادهها را به رایانه وارد کرد و تا صبح منتظر نتیجه نهایی عجیب برنامه نشست. پیشبینی الگوی نرمافزاری کاملا دور از ذهن بود. نخستوزیر آینده، کسی بود که با هیچکدام از پیشبینیهای دمسکیتا و دیگر کارشناسان سیاسی منطقه همخوانی نداشت. نتایج دور از ذهنزمانی که دمسکیتا نتایج را به نماینده وزارت امور خارجه اعلام کرد، دریافت نتایج حاصل از نرمافزار او با هیچ پیشبینی دیگری همخوانی ندارد و بهتر است این نتیجه عجیب را برای کسی بازگو نکند. اما تنها چند هفته بعد، پیشگویی الگوهای کامپیوتری درست از آب درآمد و درست 6 ماه بعد نخستوزیر تازه- همانطور که نرمافزار پیشبینی کرده بود- عزل شد! دمسکیتا شانس آورده بود، شاید هم نرمافزار دقیقتر از این حرفها بود. نتایج پس از سه دهه، نشان میدهند الگوی کامپیوتری دمسکیتا پیشگوی فوقالعادهای است. این نرمافزار که توسط دمسکیتا، شاگردانش و حتی دولت ایالات متحده برای پیشبینی هزاران مورد از برنامههای هستهای کره شمالی گرفته تا برقراری صلح در سرزمینهای اشغالی مورد استفاده قرار گرفته، بیش از 90 درصد شرایط را به دقت پیشبینی کرده است. چنین دقتی چگونه ممکن است؟ چرا دمسکیتا به سراغ پیشبینی قرعهکشیها نمیرود یا بالا و پایینشدن سهام را پیشبینی نمیکند؟ او حتی نتایج انتخاباتی را هم پیشبینی نمیکند، در واقع هر اتفاقی که نتیجه تأثیرات کوچک میلیونها انسان باشد، توسط او پیشبینی نخواهد شد. دمسکیتا و نرمافزارش «موقعیت استراتژیک» را آنهم با استفاده از اثر تعداد اندکی سیاستمدار یا سیاستگذار، گاهی هم اقتصاددان بر جامعه و کنش متقابل اجتماع نسبت به این تصمیمگیریها را تعیین میکنند. بازی، بازی، بازیابزار اصلی آنها «نظریه بازیها» است، جایی که ریاضیات نوع رفتار فرد را تحت شرایط گوناگون که حاصل تصمیمگیری عده دیگری است، پیشگویی میکند. این نظریه که اولینبار در دهه 1320/1940 و توسط جان فون نویمن و اسکار مورگسترن ابداع شده، یکدهه بعد توسط جان نش، ریاضیدانی که «ذهن زیبا» به زندگی او پرداخته، کاملتر شده است. بازی ساده است، هر یک از بازیگران میتواند به هر راهبردی مانند دروغ، بلوف و امثال آنها برای برد و رسیدن به نفع شخصی استفاده کند. راهکارهای بهتر در نهایت برنده را مشخص میکنند. دمسکیتا هم همین قوانین را دنبال میکند، در واقع از دیدگاه او بازیگران بنا بر نفع شخصی حرکتی را انجام میدهند یا از انجام حرکتی توسط رقیب جلوگیری خواهند کرد. یک مثال ساده بزنیم: آیا کشور X کلاهک هستهای خواهد ساخت؟ دمسکیتا برای پاسخ به این پرسش فهرستی از تمامی تصمیمگیرندگان نهایی تهیه خواهد کرد و به اثرگذاری هر یک ارزشی بین 1 تا 100 یا 200 برای چهار شاخه گوناگون خواهد داد: آنها انتظار چه نتیجهای را دارند؟ چقدر موضوع برای آنها حائز اهمیت است؟ چطور ممکن است به توافق برسند و اینکه چقدر تحتتأثیر قرار دارند. فرض میکنیم در مثال بالا، 5 بازیگر داشته باشیم و مذاکرات آغاز شود. نکته اینجاست که بازیگران جفتجفت بازی میکنند و در حالحاضر موقعیت همگی برابر است. تنها هر بازیکن باید تصمیم بگیرد که موافق است یا مخالف و در مقابل چه پیشنهادهایی موقعیت فعلی را تغییر خواهد داد و در صورت لزوم چه تهدیدهایی را به کار خواهد گرفت. پس از بازی تمامی بازیکنان، الگوی تعریفشده، نتیجه نهایی را بین 1 تا 100 محاسبه کرده و اعلام خواهد کرد. زمانی که 5 بازیکن حاضر شدهاند، 120 موقعیت گوناگون خواهیم داشت، اما اگر این رقم تنها دو برابر شود، 3.6 میلیون موقعیت و عکسالعمل گوناگون را باید انتظار داشته باشیم. اغلب مسائلی که دمسکیتا با آنها روبرو میشود، بین 30 تا 40 بازیگر اصلی دارند و گاهی این رقم به 200 تن هم رسیده است. از نظریه بازیها که بگذریم، نکته کلیدی دیگری هم وجود دارد و آن صحت دادههای اولیه است. دمسکیتا ناچارست برای هر مسئله با تعداد بسیاری از کارشناسان خبره مشورت بکند. البته کارشناسان هم ممکن است اشتباه کنند و همیشه احتمال خطا وجود خواهد داشت. مسئله دیگری هم جدای از خطای انسانی، پذیرش نتایج نهایی این نرمافزار را دشوار میکند، آنهم ابهام در اعداد نهایی حاصل است. فرض کنیم پاسخ نهایی برای مثال احتمال ساخت کلاهک هستهای بین 1 تا 200 متغیر باشد و نرمافزار عدد 120 را به ما اعلام کند. چیزی قابل پیشبینی نیست، نمیدانیم بمبی در کار خواهد بود یا نه! اما دمسکیتا معتقدست ابهامی وجود ندارد و این عدد نشان میدهد، بخشی از کار انجام خواهد شد، یعنی کشور مورد بحث سوخت هستهای مورد نیاز سلاحهای اتمی را تولید خواهد کرد ولی هنوز تصمیم به تولید سلاحهای هستهای نگرفته است. دمسکیتا در حال حاضر دارد روی الگوی جدید و پیچیدهتری کار میکند که بر مبنای نظریه بازیهای بیزی بنا شده است، در این الگو هر بازیکن میتواند ایده سایر بازیکنان را درباره دیگر بازیکنان در نظر بگیرد و همچنین امکان کار روی سناریوهایی با اطلاعات ناقص نیز وجود خواهد داشت. این الگوی کامپیوتری تاکنون موفق عمل کرده است، آمارها نشان میدهند، هر جا اطلاعات اولیه دقت و صحت بالایی داشتهاند، نتیجه نهایی هم صحیح بوده است. آیا با این الگوی جدید طالعبینیهای سیاسی به دقتی بالای 90 درصد دست خواهند یافت؟ آیا جنگ جهانی سومی پیشگویی خواهد شد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 604]