واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > شهری - محمدحسین مقیمی بیشک سالیان سال است که دولتها به شهرداری تهران بدهکارند و بدهیهای معوقه این دولتها امروز به بدهی انباشته موسوم شده است. اینکه وجود دولت در کلانشهری چون تهران قطعاً برای این شهر هزینههایی را به دنبال خواهد داشت که شاید در قبض و عواض قابل اخذ نباشد. اما نکته آنجاست که اصولاً هر ساختمانی در شهر تهران اعم از دولتی و خصوصی باید سالانه 2 نوع عوارض پرداخت کند، یکی عوارض نوسازی و دیگر عوارض پسماندهای شهری که به منظور ارائه خدمات شهری، شهرداری از مردم اخذ میکند. این عوارض همواره از مردم به طریق قبوض گرفته میشود خواه خصوصی یا دولتی. از طرفی شهرداریها همواره درآمد خاص خودشان را دارند و شهرداری تهران هم همواره با درآمد خاص خودش اداره میشود. در حالحاضر مشکل شهرداری تهران از دولت بدهیهایی است که دولت هنوز آن را نپرداخته است. بدهیهایی که مختص دولت نهم نبوده است بلکه از سالیان پیش این بدهیها انباشته شده است. در این میان مسئله دیگری همواره مطرح است، اینکه اگر کلاً دولت از تهران برود چه نتایجی را به ارمغان خواهد آورد و تبعات این اقدام چه خواهد بود. اگر دولت از تهران برود شهر فعالیت کمتری خواهد داشت. ترافیک پرهزینه کمتر و کمرنگتر خواهد شد. به محیطزیست آسیب کمتری خواهد رسید و صدها تبعات مثبت دیگر که اگر اجرایی شود به دنبال خود منطقی مستدل و باارزش را همراه خواهد داشت. سال 1383 بحثی از جانب شورای شهر و دولت در مجلس مطرح گردید که به صورت طرح تدوین شده بود. طرحی که متأسفانه مجلس بر آن ایراداتی وارد کرد و دولت نهم هم هیچوقت پیگیر چگونگی این کار نشد. طرحی که شاید اگر تصویب میشد بسیاری از معضلات این کلانشهر هم حل میگردید. نام این طرح، «طرح مجموعه شهری تهران» بود. با تصویب و اجرای این طرح 150هزار فرصت شغلی را بیرون از تهران هدایت میکردیم که این اقدام خود به تعادل جمعیت در این کلانشهر کمک شایانی میکرد. حال جای این سؤال خالی است که از وزارت مسکن و شهرسازی بپرسیم که طرح مجموعه شهری تهران کارش به کجا کشید؟ با اجرای این طرح جمعیت تهران در افق سال 1400، 14میلیون نفر میشد. در حالحاضر هم از دولت میخواهیم که کمک کند تا این طرح اجرایی شود. با اجرای این طرح درآمد از شهر تهران منتقل به شهرهای دیگر میشود اما در حالحاضر شاهدیم که به خاطر کسب درآمد بسیاری از مردم با چرخ دورهگردی پا به تهران میگذارند و درآمدی بیش از یک تاجر در شهرستانها را دارند. دولت باید اقتصاد و تجارت را از تهران به شهرهای دیگر به ویژه شهرهای مرزی انتقال دهد. در حالحاضر به نظر میرسد که تا زمانی که دولت در تهران است برای شهرداری تهران هزینه دارد و شهرداری از دولت طلبکار است اما در این میان موضوع دیگری هم مطرح است و آن این است که چرا شهرداری بدهیهای دولت را از او اخذ نمیکند؟ چرا به دنبال طلبش از دولت نیست و همواره گاهگاهی میشنویم که شهرداری گله میکند که دولت بدهکار است. این روش چندین سال است که در شهرداری مرسوم است. شهرداری دائم میگوید که از دولت طلبکار است و طلب انباشته دارد، این موضوع در حالی مطرح میشود که میپنداریم، شهرداری تهران هم مظلوم واقع شده است، در حالی که شهرداری نهادی حقوقی است، نهادی عمومی و غیردولتی که مسئولان آن اگر بخواهند و دست بجنبانند خیلی به موقع میتوانند طلب خود را اخذ نمایند. در این خصوص قوانین جدی و قابل پیگیری داریم که برادران شهرداری اگر بخواهند و اراده کنند میتوانند مجدانه آن را اخذ نمایند. باید بپذیریم که مدتهاست که این وضعیت بین دولت و شهرداری وجود دارد، شهرداریها همواره با دولتها بدهوبستانها و دادوستدهایی داشتهاند، دارند و خواهند داشت، به هر حال دولت در ساخت مترو و اسباب حمل و نقل شهری خود را محق میداند. باید به زبان سادهتر بگوییم که دولت اگر پول داشته باشد میدهد. در خصوص اخذ عوارض هم باید مجلس و شورای شهر تدابیری به خرج دهند تا عوارض شهرداری هم شامل جریمه شود. *رئیس کمیسیون عمران و رئیس فراکسیون مدیریت شهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 381]