واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خاگای سگال، تحليلگر روزنامه اسرائيلي معاريو، در تحليل سخنراني هاي اوباما، نوشت: تصور اجتناب ناپذيري که اين گونه سخن گفتن ايجاد مي کند آن است که اوباما نيز احساس گناه مي کند. روزنامه اسرائيلي معاريو - خاگاي سگال باراک اوباما که يک متر و 86 سانتيمتر قد دارد، ناچار شد براي فشردن دست ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودي کمر خود را خم کند. از تصاويري که از لندن رسيده ظاهرا چنين بر مي آيد که اين، يک کمر خم کردن ساده نبوده، بلکه حالت نيمه تعظيم داشته است. اين حالت، همان کمر خم کردن و تعظيم و تکريم رعاياي سرسپرده حکومت سلطنتي بريتانياي کبير در برابر ملکه آن کشور را تداعي مي کند که اوج تواضع رعيت دربرابر حاکم است. محبوب ترين رئيس جمهوري ايالات متحده پس از کندي، رهبر جهان آزاد، در برابر فرمانرواي يک حکومت نفتي که سران آن بوئي از آزادي نبرده اند، سر تعظيم فرود مي آورد. اگر مطالبي را که اوباما هنگام ديدار از کشورهاي اروپائي، در سخنراني هايش درباره نسخه استبدادي و تماميت خواه اسلام به زبان آورد و جنبه کاملا تملق آميز داشت نشنيده بوديم، شايد به اين حرکت خم شدن بدن او هنگام دست دادن با پادشاه عربستان توجهي نشان نمي داديم و باور مي کرديم که علت آن تفاوت قامت دو طرف بوده است. اوباما تقريبا در همه مصاحبه ها و سخنراني ها تاکيد کرده که مايل است در روابط ايالات متحده با کشورهاي عرب برگ جديدي بگشايد. تصور اجتناب ناپذيري که اين گونه سخن گفتن ايجاد مي کند آن است که اوباما نيز احساس گناه مي کند و حاضر است مسوؤليت خطاهائي را که ظاهرا رژيم هاي پيشين ايالات متحده (نسبت به کشورهاي ديگر) مرتکب شده اند به عهده بگيرد – همان احساس گناهي که تا کنون در مورد جنبش چپ افراطي در دانشگاه هاي آمريکا وجود داشت و ما آن را در روزنامه نيويورک تايمز نيز مي بينيم – و حالا کاخ سفيد نشينان جديد نيز همان احساس گناه را به عهده مي گيرند. هشت سال پس از آن که هواپيماربايان عرب برج هاي دوقلو را هدف حمله قرار دادند و آن ها را ويران کردند، دولت واشنگتن به اين انديشه روي مي آورد که حمله اين دزدان هوائي و آناني که آن ها را فرستاده بودند، نبايد بي جهت و بدون علت بوده باشد. کم کم دارند باور مي کنند که بخشي از رفتارهاي خود ايالات متحده بوده که اين مصيبت را بر سر آن کشور وارد آورده است: آن چه به اصطلاح استعمار مي خوانند، آن چه که به اصطلاح استکبار (تفرعن) لقب داده اند، شايد به خاطر کوکاکولا يا مک دونالدز، و بي ترديد به علت دوستي آمريکا با اسرائيل که گناه بزرگي محسوب مي شود!!! اوباما تلاش بسيار مي کند چنين بفهماند که قصد آشتي و دوستي و برادري دارد. او تا حدي که عرق از بدنش روان مي شود مي کوشد آن چه را که "احساسات ضد آمريکائي" نام گرفته فرونشاند. با شتابي که او بلافاصله پس از اجراي آئين سوگند وفاداري و قدم گذاشتن به کاخ سفيد براي صدور دستور بسته شدن زندان گوانتانامو نشان داد، اين تصور ايجاد مي شود که همه کژي هائي که در دهه گذشته رخ داده، به خاطر خلاف کاري هاي جورج بوش بوده، و نه رفتارهاي تروريستي اسامة محمد بن لادن. حکومت اسلامي ايران بزرگترين برنده اين احساس پشيماني و استغفار است که همانند موجي کاخ سفيد نشينان را در بر مي گيرد. اوباما بر اين باور است که اگر با احمدي نژاد برخورد دوستانه داشته باشد، مي تواند او را به صراط مستقيم بکشاند. بايد از تحريم هاي بيشتر دوري جست، خداي نکرده به فکر حمله هوائي نيافتاد، و مساله را فقط از راه هاي ديپلماتيک حل کرد. در سخنراني خود در پراگ درباره لزوم گفت و شنود با حکومت ايران و احترام متقابل سخن گفت – چقدر رمانتيک بود. ترديدي نيست که سران حکومت ايران به اين فرا خواني پاسخ مثبت خواهند داد. مدت زماني که اوباما براي انجام اين گفت و شنود به آن ها پيشنهاد مي کند، دقيقا برابر همان زماني است که مقامات حکومت ايران به آن نياز دارند تا بتوانند پروژه هاي اتمي خود را تکميل کنند. از ديدگاه سران ايران چه بدي دارد که آنان بنيشينند و با اوباما گپ بزنند و خوش و بش بکنند و در همان حال دستگاه هاي سانتريفوژ ايران همچنان بچرخند و به سرعت به کار خود ادامه دهند؟ احمدي نژاد به مهندسين اتمي خود خواهد گفت «Yes, We Can» که در زبان فارسي، حتي بهتر هم شنيده مي شود. او خواهد گفت: بله، ما مي توانيم! عرضه آن را داريم و از عهده اش بر مي آئيم! /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]