تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آنچه دوست ندارى درباره‏ ات گفته شود، درباره ديگران مگوى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821078886




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ده روز قبل از تصرف سفارت به يزدي خبر جنگ را داده بودند


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

   : رئيس سابق سيا در ايران 10روز قبل از تصرف سفارت آمريكا در ايران با آقاي يزدي ملاقات كرد و به آقاي يزدي گفت با اطلاعاتي كه ما داريم عراق مي خواهد به ايران حمله كند. در ادامه مصاحبه با آقاي دروديان در بررسي روند تاريخي جنگ كه ناظر بر پرسش‌هايي است كه در مورد جنگ مطرح مي شود اكنون مي خواهيم به بررسي اين پرسش‌ها بپردازيم. فرموديد پرسش اول در باره اجتناب ناپذيري جنگ مهم ترين پرسش تاريخ جنگ است، ممكن است به تحليل اين موضوع بپردازيد؟ *دروديان: بله، پرسش اول اين بود كه در واقع آيا وقوع جنگ اجتناب ناپذير بود يا خير؟ آنچه كه نهضت آزادي مطرح مي‌كند اين نكته است كه ما مي‌توانستيم كاري بكنيم كه جنگ نشود و علت اينكه جنگ واقع شد به اصطلاح آنها بي تدبيري، آشنا نبودن مديران كشور و مسائلي از اين دست مي‌باشد. براي پاسخگويي به اين سوال و اينكه ببينيم آيا اصلاً اين سوال درست است يا نه از روش بيان سير تاريخي تحولات استفاده مي كنيم. در حقيقت مي خواهيم بر اساس بيان سير تاريخي جنگ به اين سؤال پاسخ بدهيم كه چه فرآيندها و سلسله عواملي موجب وقوع جنگ شد؟ هميشه براي وقوع يك جنگ يك سري مسائل ثابتي وجود دارد كه بر اساس آنها مي شود پيش بيني كرد كه آيا جنگ واقع مي شود يا نه. در همين راستا يك مدلي را مدنظر دارم كه براساس آن مدل مي توان وقوع جنگ‌ها در گذشته و آينده را تحليل و پيش‌بيني كرد چرا كه اين مدل، يك مدل قابل انطباق است. بر اساس اين مدل هنگامي كه بين دو كشور مشكل به وجود مي آيد اين مشكل مي تواند به تضاد منافع منتهي شود، اين تضاد منافع يعني اينكه طرفين نسبت به يكديگر احساس تهديد مي كنند لكن اين احساس تهديد يك موضوع ذهني است يعني واقعيت بيروني ندارد و تنها نسبت به ارزش‌ها و منافع ايجاد مي شود. پس هنگامي كه از تهديد صحبت مي كنيم فرضمان بايد بر اين باشد كه در مرحلة تَعُّين نيست ولذا اين تضاد منافع و تهديد فقط نگراني نسبت به ارزشها و منافع ايجاد مي‌كند و اين نگراني مستقيماً منجر به جنگ نخواهد شد. پس چه اتفاقي مي افتد كه تهديد به جنگ تبديل مي شود؟ حد فاصل اين تهديد و جنگ چيزي است كه ما به آن مي گويئم بحران يعني اگر تهديدي به بحران تبديل شود و اگر نتوان اين بحران را مديريت كرد در اين صورت جنگ واقع مي شود. در رابطه با جنگ ايران و عراق لازم است بررسي كنيم كه چه مسائلي موجب ايجاد احساس نگراني و تهديد شده بود و اين تهديد چگونه تبديل به بحران شد و بحران در نهايت چگونه تبديل به جنگ شد؟ با توجه به اينكه جنگي كه بين ايران و عراق رخ داده اولين جنگ رخ داده بين دو طرف نبوده و جنگ‌هاي ديگري هم وجود داشته است لذا اين مطلب به ذهن خطور مي كند كه همواره بين ايران و عراق حالت تنش و درگيري وجود داشته است. بنابراين در مناسبات ايران و عراق تركيبي از ثبات و پايداري و خطر تنش و درگيري و جنگ همواره وجود دارد اما اينكه چه وضعيتي حاكم مي شود بستگي به مجموعه اي از عوامل ساختاري ـ منطقه اي و بين المللي دارد. منظور از اين عوامل ساختاري ـ منطقه اي چيست؟ دروديان:در قبل از انقلاب با تغيير در ساختار سياسي حكومت عراق و روي كار آمدن حزب بعث زمينه درگيري بين دو كشور ايجاد شد و ما شاهد بروز تنش ميان دو كشور بوديم. تا قبل از تغيير ساختار در عراق، هر دو كشور حكومت سلطنتي داشتند و عضو سازمان سنتو بودند كه در حقيقت از طرف بلوك غرب و آمريكا براي مهار قدرت شوروي تشكيل شده بود ولي كودتاي حزب بعث موجب تحول در ساختار سياسي عراق و در نهايت موجب تغيير زمينة مناسبات ميان ايران با عراق مي شود. با كودتاي بعثي‌ها در واقع پيمان سنتو شكسته مي شود چرا كه عراق از سنتو خارج مي شود و صف بندي جديدي در منطقه شكل مي گيرد. پس ملاحظه مي كنيد بر اساس آن 2 نكته اي كه گفتم اولاً تغيير ساختار در عراق و ثانياً تغيير معادلات منطقه اي ، زمينه براي شكل‌گيري تهديد ايجاد مي شود. لكن اتفاقات ديگري رخ مي دهد كه موجب مي شود اين تهديد بعد از مدتي به بحران تبديل شود.از جمله اين تحولات مهم در منطقه يكي اعلام خروج انگليس از منطقه در سال 1968م. است و دوم پيمان 15 ساله دوستي بين شوروي و عراق كه در واقع يك پيمان استراتژيك مي باشد و سوم كه به نظر من مهمتر از همه مي باشد جنگ اعراب با اسرائيل در سال 1973م. است. نگراني اسرائيلي‌ها از جبهه اعراب و اضافه شدن عراق به اين جبهه در برابر اسرائيل موجب شد كه اسرائيلي‌ها محور اصلي تحريك كرُدها بشوند و لذا آمريكا به اين نتيجه مي رسد كه از كردها حمايت كند و در اين راستا موافقت ايران را نيز گرفتند. بنابراين جنگي كه منجر به قرار داد 1975م. شد در حقيقت هدف اصليش مهاركردن قدرت عراقي بود كه حزب بعث در آن كودتا كرده و اكنون با شوروي پيمان استراتژيك بسته است. اين تحليل در واقع همان مدل تغيير ساختار سياسي در عراق و بالتبع تغيير معادلات منطقه اي و در نتيجه به وجود آوردن وضعيتي است كه موجب جنگ ميان ايران و عراق گرديد و ماحصل آن قرارداد 1975م. بود. بعد از تمام شدن اين مقطع، تحولات جديدي در منطقه رخ مي دهد كه دوباره منجر به ايجاد تنش و درگيري بين ايران و عراق مي گردد و آن وقوع انقلاب اسلامي در ايران است يعني تغيير ساختار سياسي در ايران. با وقوع انقلاب اولين اتفاق اين بود كه ايران از مدار سياست‌هاي آمريكا خارج شد و منافع آمريكا در منطقه مورد تهديد قرار گرفت. علت اينكه مي گوئيم در منطقه، به اين دليل است كه آنچه در ايران اتفاق افتاد كودتا نبود بلكه انقلاب بود و از ماهيت انقلابي و پتانسيل عظيم صدور انقلاب و به هم ريختن معادلات منطقه اي برخوردار بود و لذا موجب شد كه يكي از دو ستون اساسي قدرت آمريكا در منطقه فروريخته شود. اين ستون درحالي فرو ريخت و موازنة منطقه اي عوض شد كه هيچ جايگزيني براي اين استراتژي وجود نداشت يعني آمريكائي‌ها تمام منافع و سياستهاي خود را در چارچوب اين استراتژي تعريف كرده بودند. بنابراين اصطلاحاً مي گويند با وقوع انقلاب اسلامي در ايران يك خلاء استراتژيك در منطقه بوجود آمده بود. اين خلاء استراتژيك موجب شد كه عراق هم از ماهيت تحول در ايران احساس تهديد كند و هم احساس فرصت. اين احساس تهديد و فرصت عراق موجب هم سويي با منافع آمريكا گرديد بنابراين با وقوع انقلاب اسلامي هم ساختار سياسي در ايران متحول شد و هم تحولاتي در سطح منطقه صورت گرفت كه موجب شد در نهايت يك جبهه اي بر عليه ايران و انقلاب اسلامي شكل بگيرد. به نظر مي رسد تنها نظريه‌اي كه مي شود جنگ ايران و عراق را بواسطه آن توضيح داد و تبيين كرد، نظريه پيوستگي جنگ و انقلاب مي باشد كه حتي مي تواند نظريه جنگ و سياست را كه در بحث قبلي مطرح شد تحت الشعاع قرار دهد.   به نظر شما تسخير لانه جاسوسي توسط دانشجويان پيرو خط امام در تبديل تهديد صدام و عراق به بحران و در نهايت بروز جنگ تحميلي عليه كشورمان نقش داشته است؟  *دروديان:براي پاسخ دادن به اين پرسش لازم است كه يك دورة زماني 20 ماهه از پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن 1357 تا وقوع جنگ در شهريور 1359 را بررسي كنيم، براي اين بررسي بايد مقطع پيروزي انقلاب اسلامي تا حمله سراسري عراق به ايران را به سه مرحله تقسيم كرد: مرحله اول؛ آمادگي عراق براي جنگ اين مقطع كه از پيروزي انقلاب تا تصرف سفارت آمريكا مي باشد از اين جهت مهم است كه در اين دوره چند اتفاق اساسي هم در داخل ايران و هم در داخل عراق افتاد كه مي توانست تهديد را كنترل كند تا تبديل به بحران و نهايتاً جنگ نشود. از جمله اين اتفاقات طرح سيمرغ بود؛ من اين طرح را در اسناد قبل از انقلاب پيدا كرده‌ام.بر اساس اين طرح در آبان سال 1357 يعني 3 ماه قبل از پيروزي انقلاب، بين دولت شاه و عراق توافق مي شود مرحله جديدي از سركوبي اكراد معارض عراقي انجام شود و لذا بموجب قرارداد 1975 الجزاير كه توافق كرده بودند ايران از كردها حمايت نكند و عراق نيز از خلق عرب خوزستان حمايت نكند. نكته جالب اين توافق عكس العملي است كه حسن البكر به جهت نشان دادن حسن نيت خود به شاه انجام مي دهد و آن اخراج حضرت امام(ره) از عراق است يعني اخراج حضرت امام(ره) از عراق برابر همين توافق بوده است و شاه هم متقابلاً كمك مي كند براي اجراي اين طرح. اتفاق دومي كه در اين مدت يعني بعد از پيروزي انقلاب در عراق رخ مي دهد كودتا صدام بر عليه حسن البكر است كه در خرداد سال 58 انجام شد. بعد از به حكومت رسيدن صدام چند اقدام در عراق انجام شد از جمله؛ سركوب و اخراج شيعيان، سركوب حزب كمونيست و نهايتاً تغيير گرايش صدام از شوروي به غرب و بطور خاص به فرانسه است. اين اتفاق‌ها در دوره اي رخ مي دهد كه در ايران هنوز دولت موقت حاكم است. اين دوره اوج تنش‌هاي مرزي بين ايران و عراق و بحران امنيتي در خوزستان مي باشد؛ انفجارلوله هاي نفت، انفجار بمب در اهواز و مسجد جامع خرمشهر نشان دهنده آن است كه عراقي‌ها مي خواهند بواسطه جريان خلق عرب به انقلاب ضربه بزنند لكن بعد از شكست اين جريان در تابستان سال 58 به اين نتيجه مي رسند كه با جريان خلق عرب و تجزيه خوزستان نمي توانند كاري بكنند و لذا تصميم مي‌گيرند گزينه جنگ را انتخاب كنند بنابراين ظهور صدام و كودتاي صدام بر عليه حسن البكر براي اين بود كه مقدمات جنگ را فراهم كنند يعني گزينه جنگ از تابستان سال 58 توسط عراق انتخاب شده بود. نكته‌اي كه مي خواهم بگويم اين است كه قبل از تصرف سفارت آمريكا در ايران، كودتايي در عراق مي شود كه ما معتقديم آن كودتا بر اساس اسناد و مداركي كه وجود دارد به جهت آمادگي عراق براي حمله به ايران بوده است. آيا دليلي براي اثبات نظريه خودتان داريد؟ دروديان:بله، از 2 طريق مي توان اين مطلب را اثبات كرد. اول گزارش جلسه‌اي است كه بين آقاي ابراهيم يزدي، وزير خارجه دولت موقت با صدام در هاوانا به هنگام شركت در كنفرانس غيرمتعهدها برگزار مي شود كه گزارش اين ديدار را هم از آقاي يزدي و هم از فرد ديگري به نام صلاح عمرعلي كه عضو شوراي فرماندهي كشوري حزب بعث است دريافت كرده‌ام. آقاي يزدي مي گويد كه در حاشيه اين اجلاس با صدام ملاقات كرديم و صدام در طول صحبت به مرامنامة حزب بعث اشاره مي كند كه متولي و نماينده كشورهاي عرب است. توضيحات آقاي يزدي در همين حد بود لكن آقاي صلاح عمرعلي طي مصاحبه‌اي كه با شبكه الجزيره داشت بطور مفصل اين ديدار را شرح مي دهد و مي گويد هنگامي كه از طرف ايران براي درخواست ملاقات آمدند من به وزير امور خارجه عراق گفتم وليكن قبول نكرد و من تعجب كردم كه چرا سعدون حمادي كه آدم روشن فكري هم بود اين پيشنهاد را قبول نكرد لذا شخصاً پيش صدام رفتم و درخواست ملاقات وزير خارجه ايران را مطرح كردم و گفتم كه فرصت بسيار خوبي است كه ما با ايران صحبت كنيم و مشكلاتمان را حل كنيم و در نهايت موافقت صدام را جلب كردم. وي اشاره مي كند در اين جلسه كه در خانه محل سكونت صدام برگزار شد فقط ما 3 نفر بوديم و گفتگو كاملاً مثبت بود و بعد از اينكه آقاي يزدي رفت صدام از من پرسيد كه نظرت چيست و من هم نظري كه داشتم را گفتم و گفتم كه اين مذاكره خيلي مثبت و سازنده بود و بعنوان يك عراقي اين گفتگو را يك دستآورد بزرگي بر شمردم لكن صدام چند لحظه اي ساكت شد و سپس گفت كه: "چه صلحي؟ چه مشكلي بين ما و ايران حل شد؟ اين مسأله يك فرصت است كه شايد در كل قرن يك بار اتفاق بيفتد، اينها اهواز را از ما گرفتند، شط العرب را گرفتند و طبعاً اكنون فرصت براي ماست. در حاليكه كشورشان از هم پاشيده، ارتش آنها از هم گسيخته، بين خودشان جنگ داخلي است و اين فرصت خوبي است تا بتوانيم حقوق از دست رفته‌مان را بگيريم و اين موضوع را فقط به تو مي گويم كه نماينده عراق در سازمان ملل هستي و من مي خواهم ضربه‌اي به آنها بزنم كه صدايش در تمام دنيا شنيده شود". اين سخنان مطالبي بود كه آقاي صلاح عمرعلي طي مصاحبه اي كه با شبكه الجزيره داشت بيان كرده بود و صراحتاً اعتراف مي كند كه صدام از مدت ها قبل اراده جنگ داشته و لذا آن تحليلي كه گفتيم اصلاً كودتاي صدام و بركناري حسن البكر براي زمينه سازي جنگ بوده است يكي از ادلة اثباتش همين خبري است كه گفته شد. دوم براي اثبات اين ادعا كه اين خبر را نيز بنده از 2 نفر شنيده ام يكي از قول خود آقاي يزدي كه متأسفانه ايشان هنوز اين مطلب را در هيچ منبع خبري ذكر نكرده اند در حاليكه خبر بسيار مهمي است كه مي تواند بسياري از گره‌هاي جنگ را بگشايد و همچنين از فرد ديگري به نام "مارك كازيرو فسكي" كه يك كتاب هم به نام سياست خارجي شاه و آمريكا نوشته كه كتاب خوبي است. ايشان به ايران آمده بود تا در مورد كودتاي نوژه تحقيق كند و مدعي بود كه اين كودتا با تحريك بعثي‌ها بوده است. در طي مذاكراتي كه با ايشان داشتم مي گفت هنگامي كه براي تحقيق در زمينه كودتاي نوژه در پاريس با رئيس سابق سازمان سيا در ايران ملاقات كردم خبري را رئيس سيا نقل مي كند مبني بر اينكه 10 روز قبل از تصرف سفارت آمريكا در ايران با آقاي يزدي ملاقات كردم و به آقاي يزدي گفتم با اطلاعاتي كه ما داريم عراق مي خواهد به ايران حمله كند. همچنين شوروي‌ها نيز در منطقه ارس آرايش نظامي گرفته اند. هنگامي كه بنده اين خبر را به هنگام گفتگو در مورد پرسش‌هاي جنگ به آقاي يزدي گفتم ايشان تأييد كردند و گفتند ما براي اينكه از صحت اين اخباري كه رئيس سازمان سيا به ما داده بود مطلع بشويم هلي‌كوپتر فرستاديم روي مرز ايران و عراق براي كار فيلم برداري و آرايش نظامي عراق را ديديم و همچين در زير هواپيماهايي كه به اروپا مي فرستاديم دوربين بستيم تا از فضاي شوروي فيلم بگيرد. اين 2 خبر، 2 نكته را تا اينجا مي تواند براي ما اثبات كند؛ اول اينكه؛ تصرف سفارت آمريكا هيچ نقشي در وقوع جنگ نداشته است و اين يعني خنثي شدن آن نكته اي كه مانور اصلي نهضت آزادي و اپوزسيون است كه مي گويند تسخير سفارت آمريكا موجب وقوع جنگ شد. دوم اينكه؛ اثبات اراده صدام براي جنگ حتي زمانيكه دولت موقت و نهضت آزادي در ايران حاكم بودند. مرحله دوم؛ دوران تشديد مناقشات اين مرحله كه از تصرف سفارت آمريكا تا قطع رابطه آمريكا با ايران يك دوره 5 ماهه از آبان 1358 تا فروردين 1359 را شامل مي شود .در اين دوره تهديد آمريكا افزايش پيدا كرده، حضرت امام(ره) دستور تشكيل بسيج براي بازدارندگي را صادر كرده اند ولي نه تنها هيچ كس گوش نداد بلكه اختلافات تشديد مي شود و فرماندهي كل قوا نيز با بني صدر است كه بيشتر بدنبال اهداف سياسي است. مرحله سوم؛ دوران انطباق استراتژيكي منافع آمريكا و عراق در اين مرحله كه يك دوره 5 ماهه از فروردين تا شهريور 1359 شامل مي شود آمريكائي‌ها از اينكه بني صدر بتواند گروگان‌ها را آزاد كند نااميد شده لذا به اقدام نظامي روي مي آورند كه اولين ظهور آن در جريان واقعه طبس است كه به تعبير ما يك بحران بسيار عميق سياسي ـ اجتماعي بود كه با غافلگيري مطلق ما انجام شد. ما بعد از اين حادثه شاهد كودتاي نوژه هستيم. كودتاي نوژه در تيرماه سال 59 يعني تنها 2 ماه قبل از شروع رسمي جنگ براي براندازي نظام رخ داد و تمام سازماندهي آن نيز توسط ارتش صورت گرفت يعني باقي مانده جريان ضدانقلابي كه بعد از انقلاب در درون ارتش وجود داشت اين كودتا را سازماندهي كرده بود. در اين مرحله با توجه به اتفاقاتي كه تهديد جدي به جنگ را در پي داشت و با توجه به وضعيت دولت آن زمان،چه اقدامي توسط امام براي جلوگيري از جنگ صورت گرفت؟ دروديان:سئوال بسيار خوبي است.حضرت امام در اين مقطع با هوشياري 2 استراتژي مهم را براي تكميل قدرت دفاعي كشور و بازدارندگي اتخاذ كردند: 1-احياء ارتش بواسطه پيام‌هايي كه صادر كردند و به ارتش هويت دادند وليكن جرياني كه در درون ارتش بود اجازه نداد و ارتش را درگير كودتا كرد. 2-سازماندهي و بسيج مردم. همانگونه كه همراه با انقلاب مردم به صحنه آمدند، حضرت امام قصد داشتند مردم را براي حفظ انقلاب و بازدارندگي در برابر تهديد آمريكا سازماندهي كنند كه اين مهم نيز به علت مناقشات سياسي عملي نشد. به اين ترتيب بعد از شكست كودتاي نوژه شمارش معكوس براي جنگ آغاز مي شود. بين كودتاي نوژه و 31 شهريور حدوداً 45 روز فاصلة است كه به نظرم فاصله اي منطقي بود تا عراق خودش را براي جنگ آماده كند. بنابراين روند جنگ اجتناب‌ناپذير بود و اگر اين مطلب را بپذيريم در اينصورت ديگر سئوال اجتناب ناپذيري جنگ درست نيست، و سئوال درست و صحيح در حقيقت اين است كه چرا ما نتوانستيم عراق را به بازدارندگي برسانيم؟ اگر آن جرياني كه حضرت امام(ره) براي بازسازي ارتش دنبال مي كردند و همچنين بسيج عمومي با هدف بازدارندگي انجام مي شد جنگ صورت نمي گرفت؟  ادامه دارد





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن