واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: غرب عامل اصلي افزايش قيمت نفت
بسم الله الرحمن الرحيم بهاي نفت خام سبك آمريكا با 10 دلار افزايش قيمت ناگهاني به حدود 138 دلار رسيده است . ناظران نفتي پيش بيني مي كنند كه با شروع فصل سفرهاي تابستاني در آمريكا يعني تا يكماه ديگر قيمت نفت به حدود 150 دلار در هر بشكه افزايش يابد . در چنين شرايطي كنگره آمريكا انگشت اتهام را به سوي سازمان كشورهاي صادركننده نفت (اوپك ) نشانه گيري كرده و در تدارك زمينه ها براي محاكمه كشورهاي صادركننده نفت است . اما آيا در افزايش قيمت نفت بايستي كشورهاي توليدكننده و صادركننده نفت را ملامت كرد مسائل زيادي وجود دارد كه مستقيما و بطور غيرمستقيم بر روي ثبات بازار نفت و بويژه بر قيمت ها اثر مي گذارد و با اقدامات و تصميمات كنگره آمريكا نمي توان برروي تحولات آشكار در بازار جهاني نفت سرپوش گذاشت . 1 ـ كاهش مستمر و بحث انگيز « ارزش دلار » يكي از اصلي ترين علل و عوامل موثر در افزايش قيمت نفت است . دلايل موجهي در دست است كه نشان مي دهد كاهش ارزش دلار يك اقدام عمدي و برنامه ريزي شده از سوي « فدرال رزرو بانك آمريكا » بمنظور تاثيرگذاري مستقيم بر مناسبات اقتصادي آمريكا در مقياس جهاني محسوب مي گردد آمريكا با اين تصميمات و اقدامات خود از يكطرف سعي دارد بحران عظيم اقتصادي خود را پشت سر بگذارد و از طرف ديگر تا سرحد امكان از طريق بازي كردن با نرخ برابري ارزهاي معتبر جهاني بحران اقتصادي خود را به خارج از مرزهاي جغرافيائي آمريكا منتقل كند. اكنون براي سالهاست كه آمريكا با چين در خصوص تثبيت يا شناورسازي نرخ برابري « يوآن » با دلار در چالش است و مرتبا سعي دارد چين را براي شناورسازي نرخ برابري « يوآن » تحت فشار قرار دهد. آمريكا اميدوار است با اعمال فشار بيشتر و تسليم احتمالي چين در برابر فشارها بتواند كسري موازنه تجاري خود با چين را كه هر ساله حدود 200 ميليارد دلار طي 8 سال اخير بوده است تا حدودي جبران كند. اين در حاليست كه واشنگتن با بكارگيري مكانيزمهاي اجرائي موردنظر خود توانسته است نرخ برابري دلار با « يورو » « ين » و... را به دلخواه خود به گونه اي تحت تاثير قرار دهد كه خريد كردن كشورهاي حوزه دلار را از ژاپن و كشورهاي حوزه يورو گرانتر تمام شود و كمتر مقرون به صرفه باشد. بدين ترتيب اين تصميمات واشنگتن باعث مي شود كه كشورهاي حوزه دلار ترجيح دهند كه از آمريكا خريد كنند و دلارهاي كم ارزش خود را در جائي هزينه كنند كه يك دلار هنوز هم « يك دلار » ارزش دارد و كمتر به فكر خريد از ژاپن و كشورهاي حوزه يورو بيفتند كه قدرت خريدشان مرتبا در حال كاهش است و با افزايش نرخ برابري « ين » و « يورو » قدرت خريد كمتري خواهند داشت . 2 ـ بخش ديگري از عوامل تاثيرگذار بر قيمت نفت به كاهش ذخائر استراتژيك نفتي آمريكا بازمي گردد كه اين تصميم و اقدام نيز دقيقا در قلمرو محاسبات و تصميم سازيهاي آمريكا قرار مي گيرد و مقامات واشنگتن نمي توانند ديگران را بخاطر اين تصميمات و اثرات آن ملامت كنند. 3 ـ موضوع مهم ديگر نقش مستقيم دلالها و واسطه هاي نفتي در بازار جهاني نفت است . مطابق بررسيهاي انجام شده بطور متوسط محموله هاي نفتي خريداري شده از توليدكنندگان اصلي تا زمانيكه به دست مصرف كننده نهائي برسد حدود 12 بار دست به دست مي شود و همين معاملات كاغذي و بورس بازيها بر روي محموله هاي نفتي در افزايش قيمت نفت در بازارهاي جهاني تاثير مستقيم مي گذارد. جاي تعجب است كه مقامات واشنگتن در اوج شرايطي كه قيمت نفت يك رقمي شده بود از تصميمات اوپك براي كاستن از سطح توليد روزانه اش انتقاد مي كردند و وزير خزانه داري وقت آمريكا بارها به دبيركل اوپك و كشورهاي عضو اوپك در اين زمينه هشدار مي داد كه از دخالت در بازار دست بردارند و بازار را به حال خود بگذارند تا جامعه جهاني بر مبناي عرضه و تقاضا به نوسانات بازار پاسخ دهد و بازار به ثبات برسد. اما اكنون آمريكا و مقامات اقتصادي و حتي مقامات سياسي واشنگتن اوپك را تهديد مي كنند كه چرا مانع افزايش قيمت نفت نمي شود ! به هرحال بايستي روشن شود كه آيا اوپك حق و جايگاه دخالت در قيمت نفت را دارد يا خير اگر قيمت نفت يك رقمي شد آيا اوپك حق ندارد مانع كاهش درآمد كشورهاي صادركننده نفت شود ولي اگر قيمت نفت بر اثر دخالت و اثرگذاري ديگران افزايش يافت آيا اوپك بايستي مجبور به دخالت شود و خرابكاري ديگران در بازار جهاني نفت را هم از جيب خود جبران كند موضوع مهم ديگر تقاضاي مستمر غرب و بويژه آمريكا براي افزايش سطح توليد اوپك است . به راستي اگر كاهش سطح توليد در صورت كاهش قيمت نفت و يك رقمي شدن بهاي آن مورد اعتراض غرب و آمريكا قرار مي گيرد چرا بايستي اوپك براي مهار بازار به توليد بيشتر بپردازد بويژه آنكه دقيقا ثابت شده است افزايش قيمت نفت ناشي از افزايش مصرف و افزايش تقاضا و نياز به موادنفتي بيشتر نيست . ما دقيقا در شرايطي شاهد افزايش قيمت نفت هستيم كه بحران اقتصادي عظيم آمريكا سطح تقاضا براي بزرگترين مصرف كننده جهاني نفت را كاهش داده است . بعلاوه رشد اقتصاد اروپا ژاپن و آسياي جنوب شرقي در حدي نيست كه نياز بيشتري به نفت را توجيه كند و افزايش تقاضا بمنزله افزايش مصرف تلقي شود. اين پديده يكبار ديگر ثابت مي كند كه افزايش قيمت نفت ناشي از مولفه هاي تاثيرگذار بر بازار مصرف نفت نيست و نقش واسطه ها به اين پديده دامن زده است . 4 ـ اگرچه قيمت نفت افزايش يافته و غرب خود را نگران جلوه مي دهد ولي اعداد و ارقام موجود نشان مي دهد كه بيشترين سود از بابت افزايش قيمت نفت هم عايد كشورهاي غرب شده و مي شود . نبايد از نظر دور داشت كه امروزه بين 60 تا 75 درصد قيمت تمام شده فرآورده هاي نفتي براي مصرف كننده نهائي را « ماليات بر نفت » تشكيل مي دهد كه مستقيما عايد كشورهاي غربي مي شود. در واقع كشورهاي غرب از يكطرف از عوايد ناشي از افزايش قيمت نفت بهره مند مي شوند و خزانه هاي خود را پر مي كنند و از طرف ديگر اشك تمساح مي ريزند و چنين وانمود مي كنند كه گويا از افزايش قمت نفت نگرانند و حتي زيان مي بينند. در هفته هاي اخير تظاهرات و اعتراضات گسترده اي را از جانب ماهيگيران صاحبان قايقها و كشتي هاي باري صنعت گران جز و كشاورزان اروپائي بوده ايم كه از دولتهاي خود خواستار كاهش « ماليات بر سوخت » شده اند. پاسخ تند اتحاديه اروپا در اين زمينه بسيار تكان دهنده است كه صراحتا اعلام كرده است كاهش ماليات بر سوخت مطلقا امكان پذير نيست ! در واقع كشورهاي اروپائي تصور مي كنند كه مي توانند در آن واحد از افزايش قيمت نفت سود ببرند و بين 60 تا 75 درصد قيمت فرآورده ها را به عنوان « ماليات بر سوخت » از مصرف كنندگان نهائي دريافت كنند ولي بطور همزمان انگشت اتهام را به سوي كشورهاي توليدكننده نفت نشانه گيري كنند كه چرا براي كاهش قيمت نفت تلاش نمي كنند و حال آنكه افزايش قيمت نفت سود بيشتري را عايد كشورها و دولتهاي غربي كرده و مي كند. نبايد از نظر دور داشت كه براي سالهاي متمادي درآمد دولت ايتاليا از « ماليات بر سوخت » بيش از درآمد عربستان از توليد و صدور نفت بوده و هست و اين بهره كشي كشورهاي اروپائي براي چندين دهه ادامه داشته و دارد. 5 ـ موضوع مهم ديگر اينست كه افزايش قيمت نفت باعث افزايش قيمت توليدات صنعتي غرب شده و كشورهاي توليدكننده نفت اين بار در موضع خريدار و مصرف كننده محصولات صنعتي غرب نه تنها محصولات موردنياز خود را با قيمتي گرانتر خريداري مي كنند بلكه حتي بخش قابل توجهي از « ماليات برسوخت » را كه صنايع غرب پرداخته اند به آنها مي پردازند. اين بدان معني است كه متاسفانه كشورهاي صادركننده نفت هم به كشورهاي غربي « ماليات بر سوخت » مي پردازند كه درك آن بسيار دردآور است . ناگفته پيداست كه غرب و كشورهاي صنعتي از افزايش قيمت نفت بهره هاي بيشتري مي برند ولي با معرفي اوپك به عنوان عامل افزايش قيمت نفت سعي دارند نشاني نادرستي به مصرف كنندگان نفت بدهند و با تبليغات انحرافي بر منافع و درآمدهاي سرشار خود سرپوش بگذارند. حال آنكه بررسيها نشان مي دهد كه حتي علل و عوامل موثر در اين پديده نيز در اختيار غرب صنعتي قرار دارند.
يکشنبه 19 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]