واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: انتقاد "تهران امروز" از تصمیم احمدی نژاد اگر در برابر این سوال که «چرا رئیس جمهور به جلسه شورای امنیت در نیویورک میرود»، این پاسخ را بشنویم که «برای دفاع از حقوق ملت ایران در زمینه بهرهمندی از فناوری صلح آمیز هستهای»؛ آنگاه باید به چند سوال دیگر نیز پاسخ بدهیم. دیروز سخنگویان محترم دولت و وزارت امور خارجه اعلام کردند که رئیس جمهور برای دفاع از حقوق ملت ایران در زمینه بهرهمندی از فناوری صلح آمیز هستهای در جلسه احتمالی شورای امنیت حضور خواهد یافت. اگر در برابر این سوال که «چرا رئیس جمهور به جلسه شورای امنیت در نیویورک میرود»، این پاسخ را بشنویم که «برای دفاع از حقوق ملت ایران در زمینه بهرهمندی از فناوری صلح آمیز هستهای»؛ آنگاه باید به چند سوال دیگر نیز پاسخ بدهیم. اول ، آیا از حقوق هستهای ملت ایران باید در شورای امنیت دفاع کرد یا باید مکانیزمهایی جست که احقاق حقوق مردم به چنین جلسهای مرتبط نباشد؟ دوم ، آیا اساسا نمیدانیم که شورای امنیت برای ظاهر قانونی بخشیدن به تبعیض و نفی حقوق هستهای ملت ایران تشکیل میشود؟! سوم ، آیا در قطعنامههای 1696 و 1737 که حقارتآمیزترین تبعیض علیه ملت ایران، مثل محرومیت جوانانمان از تحصیل در رشتههای علوم مدرن و... را مصوب کرد، اصلا رد پایی از حقوق ما دیده میشود که حضور رئیسجمهور در نیویورک آن حقوق را تقویت کند؟ چهارم ، آیا شورای امنیت ناشنیدهای از ما دارد؟ آیا در صورت تشکیل جلسه، اساسا به شنیدن دفاعیه ایران گوش میدهد و دفاع ایران تاثیری در تصمیم آنها دارد یا خیر؟ پنجم ، آیا ما پیامی داریم که تا بهحال در دفاع از حقوق هستهای ملت نگفته باشیم و آن را صرفا برای شورای امنیت گذاشته باشیم؟ و... بیتردید اهتمام رئیسجمهور محترم به حفظ حقوق هستهای ملت، موضوعی پنهان از دید مردم نیست که اثبات آن نیاز به حضور در شورای امنیت داشته باشد. اما به نظر میرسد مشاوران دکتر احمدینژاد آشنایی چندانی با مکانیزم تصمیم گیری در شورای امنیت سازمان ملل متحد، بهویژه آنگاه که پروندهای بر اساس فصل هفتم منشور بررسی میشود ندارند. یا احتمالا جلسه شورای امنیت را با مجمع عمومی جابهجا گرفتهاند. لذا در این باب ذکر چند نکته ضروری است: 1- این گله از مشاوران دکتر احمدینژاد و بهویژه وزارت امور خارجه بجاست که بدون اطلاع از ماهیت مباحثی که بین گروه 1+5 به عنوان قطعنامه بعدی چانهزنی و پخت و پز میشود، همچنین بدون توجه به مکانیزم برگزاری جلسات شورای امنیت، بالاترین مقام رسمی و اجرایی کشور را به سفر بدون رهاورد بفرستند. مگر نه این است که در دیپلماسی (لااقل در چنین سطحی) هیچ سفری بدون پیش بینی موفقیت نباید انجام شود. به راستی دستگاه سیاست خارجی دولت چه انتظاری از این حضور رئیس جمهور کشورمان دارد؟ و بر فرض اگر قرار است کسی به این جلسه برود، چرا به یکباره رئیسجمهور؟! 2- آیا میدانیم که جلسه شورای امنیت در خصوص فصل هفتم منشور فقط در صورتی تشکیل میشود که در بین 15 کشور (و در مرحله ابتدایی 5 کشور عضو دائم) پیش از جلسه بر سر پیش نویس قطعنامه رایگیری شده باشد؟ آیا نمیدانیم که تا امضای اولیه و رسمی اعضا بر پیشنویس نقش نبندد، شورای امنیت در خصوص موارد مرتبط با حفظ صلح و امنیت بینالمللی (فصل 7) تشکیل جلسه نمیدهد؟ آیا نمیدانیم که شورای امنیت در مباحثی غیر از فصل هفتم عمدتا جلسه رایزنی است (مثل حضور و سخنان دکتر مصدق در جلسه سال 1951 این شورا که مربوط به شکایت انگلیس از ایران میشد) و جلسهای که بر اساس فصل هفتم تشکیل شود، جلسه صدور و اعلام نتیجه رایزنی است؟ 3- در چنین جلسهای که نماینده کشور موضوع جلسه ، فقط میتواند بدون حق رای به عنوان ناظر شرکت داشته باشد و سخن گفتن یا نگفتنش منوط به اجازه رئیس شورای امنیت است، چرا رئیس جمهور را هزینه کنیم؟ مگر یادمان رفته که دکتر ظریف نماینده کشورمان در سازمان ملل چندی پیش در جلسه شورای امنیت وقت صحبت خواست و به وی اجازه ندادند؟ آیا نمیدانیم که اگر هم فرصت حرفی باشد، مذاکرات محرمانه بوده و این صحبت هیچ ضمانت اجرایی ندارد؟ آیا نمیدانیم که از حداقل امکان تبلیغی در این نشست محروم هستیم؟شاید عدهای بگویند که رئیس دورهای شورای امنیت احتمالا در این نشست آفریقای جنوبی خواهد بود؛ اندک شناخت از روابط بینالملل و عناصر موثر بر تصمیمگیری در ساختار نهادهای بینالمللی به ما اجازه نمیدهد شان رئیس جمهوری اسلامی ایران را به احتمالات کور گره بزنیم؟ وقتی نماینده نزدیکترین کشورها به ایران بارها شب قبل از برگزاری نشستهای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گفتوگو با دیپلماتهای ما با صراحت از رای منفی به قطعنامه علیه ایران خبر میدادند و فردای آن روز با تنها یک تلفن فلان مقام آمریکایی رنگ رای شان تغییر میکرد، آیا چنین مسالهای در سطحی به مراتب بالاتر، یعنی شورای امنیت قابل تکرار نیست؟ مگر قطر، روسیه، اندونزی، آفریقایجنوبی، اسلواکی، غنا، کنگو، ایتالیا و... که بارها بر حق مسلم ما بر داشتن (نه تولید!!) فناوری هستهای تاکید کردند، در خصوص قطعنامه 1737 شورای امنیت جملگی و به اتفاق علیه ما رای ندادند؟! 4- از سوی دیگر، وقتی خود رئیس جمهور محترم بارها گفتهاند که دهها و صدها قطعنامه شورای امنیت در این زمینه پشیزی برای ما ارزش ندارد، چرا این موضع را میشکنیم و نمیاندیشیم که حتی اعلام حضور رئیس جمهور در چنین جلسهای، آن هم بدون اطلاع از آخرین رایزنیها و توافقها، رسمیت بخشیدن به اعتبار شورای امنیت برای ورود به این موضوع است؟! 5- صمیمانه باید گفت که بخش دیپلماسی رفتار دولت نیاز به بازنگری جدی دارد. در دیپلماسی هر وزنهای باید برابر وزنه همسنگ به صحنه شطرنج بیاید. دو مثال بزنم. اواخر سال گذشته، زلمای خلیلزاد، نماینده افعانیالاصل آمریکا (نه حتی یک مقام اورژینال آمریکایی!) بعد از گیر افتادن در باتلاق عراق گفت که حاضر است با ایران مذاکره کند. او دو سیگنال از ما دریافت کرد. اول، بالاترین مقام امنیتی، یعنی دبیر شورای عالی امنیت ملی تلویحا به این پیشنهاد پاسخ مثبت داد! و دوم، رئیس جمهور کشورمان نامهای 15 صفحهای به بوش نوشت و پاسخی نیافت، سپس به دیدار اعضای شورای روابط خارجی آمریکا هم رفت که خبری از آن نیز منتشر نشد. دیروز عکسی از فرستادگان دیپلماسی ما به بغداد از یکسو و زلمای خلیلزاد از سوی دیگر در خبرگزاریهای بینالمللی منتشر شد که با خنده و دست از میز مذاکره جدا میشدند. این در حالی است که هنوز حداقل 5 دیپلمات مظلوم ما بر خلاف قوانین بینالمللی اسیر آمریکاییها هستند. ای کاش رفتن به بغداد را لااقل به آزادی آنها مشروط میکردیم و البته برای حضور رئیسجمهور در شورای امنیت همین شرط را هم نمیشود گذاشت. امیدوارم دکتر احمدینژاد برای سومینبار و بدینمنظور به نیویورک نرود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 430]