واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: قرآن كريم، ترجمهپذير يا ترجمهناپذير/14محمد خامهگر:ساختارهاي چهارگانه زباني ترجمه قرآن را مشكل ميكند
گروه ادب: مواجهه با ساختارهاي چهارگانه زباني يعني بلاغي، نحوي، لغوي و صرفي در ترجمه قرآن، اين امر را با دشواري روبرو ميكند.
«محمد خامهگر» در گفتوگو با خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) با بيان اين مطلب گفت: در ترجمه قرآن طبيعي است كه بسياري از ظرفيتها منعكس نميشوند. سختار لغوي يكي از اين ظرفيتهاست؛ براي مثال ما سه كلمه عربي «فسق»، «اثم» و «ذن» را در فارسي گناه معنا ميكنيم اما وقتي به فرهنگ لغات قرآن مراجعه ميكنيم ميبينيم هر كدام از اين واژگان دايره معنايي خاص خود را دارند؛ فسق يعني گناهي كه منجر به خروج از دين ميشود؛ ذن يعني گناهي كه آثار و عواقب وخيمي را به دنبال دارد و اثم گناهي است ناشي از كوتاهي در انجام كار نيك.
عضو هيئت علمي مركز فرهنگ و معارف اسلامي افزود: يكي از مشكلات ترجمه همين واژگان هستند؛ لغات قرآني از دايره معنايي متفاوتي برخورداند و معادل همه اين واژگان ما در فارسي كلمه نداريم و نميتوانيم اين واژهها را با همه دايره معنايياي كه دارند در فارسي منتقل كنيم.
خامهگر اضافه كرد: ساختار بلاغي و نحوي قرآن ظرفيتهاي ديگري از قرآن است كه در ترجمه از بين ميرود؛ بهعبارت كاملتر زبان عربي ظرفيتهايي دارد كه معادل اين ظرفيتها در زبان فارسي نيست خصوصا اينكه قران تمام و كمال از اين ظرفيتهاي زبان عربي بهره بردهاست.
او ادامه داد: در بحث ترجمه قرآن با چند نكته روبهرو هستيم؛ يكي اينكه آيا ترجمه كلام خدا با همه جنبههاي بلاغي امكان دارد يا خير. نكته دوم اين است كه آيا ترجمه قرآن در حد ضرورت امكان دارد و نكته سوم نيز اين است كه آيا ترجمه قرآن را ميتوان جايگزين متن قرآن كرد يا خير.
او گفت: چواب دادن به نكته يا سوال اول مستلزم اين است كه ما ترجمه كلام خدا را چه معنا كنيم، اگر منظور از ترجمه نقل كلام از زبان قرآن به زبان ديگر باشد، محوريت ترجمه را متن قرار دادهايم. به اين معنا كه متن را بايد كاملا به يك متن ديگر منتقل كنيم، در اين صورت بايد گفت ترجمه قرآن ممكن نيست چون متن قرآن يك متن اعجازي است و بشر نميتواند به مانند آن بياورد.
اين قرآنپژوه گفت: اما اگر ترجمه را انتقال مراد نويسنده از يك زبان به زبان ديگر معنا كنيم بايد مقداري تأمل كرد، حال اين بحث پيش ميآيد كه آيا ميتوان مراد خداوند را تشخيص داد، مشخص است كه پاسخ منفي است و تنها در حد فهم مترجم انتقال صورت ميگيرد و هيچگاه نميتوان گفت اين فهم مترجم همان مراد خداوند است، پس قرآن را به اين شكل هم نميتوان ترجمه كرد.
او گفت: اما اگر ترجمه را چنين معنا كنيم كه ترجمه يعني متن را به گونهاي به زبان ديگر برگردانيم كه خواننده در زبان مقصد همان چيزي را بفهمد كه خواننده در زبان مبدأ ميفهمد، در اين صورت ما مخاطبمحور شدهايم؛ يعني ترجمه را بر اساس فهم مخاطب معنا ميكنيم. اين ترجمه از قرآن نهتنها امكانپذير است، بلكه بهترين نوع ترجمه به شمارميرود. بهعبارت ديگر معناي درست ترجمه همين معناي سوم است.
اين قرآنپژوه ترجمه خوب و نسبتا موفق از قرآن را چنين دانست: ترجمهاي ترجمه خوب است كه بر اساس فهم مخاطب از قرآن باشد. بهعبارت ديگر وفادار به فهم مخاطب باشد نه وفادار به متن، همچنين اين ترجمه بايد مبتني بر يك تفسير باشد.
او با اشاره به بيان مقام معظم رهبري گفت: بنا به گفته مقام رهبري ما به متني بين ترجمه و تفسير قران نياز داريم نه ترجمه صرف از قرآن؛ لذا همانطور كه ترجمه تحتالفظي خيانت به فهم مخاطب است ترجمه معادل نيز ترجمه نا مناسبي است و ترجمه بايد تفسيري باشد.
خامهگر وضعيت ترجمه را در حال حاضر دركشور چنين ارزيابي كرد: در چند سال اخير ما با انفجار در حوزه ترجمه روبهرو بوديم كه در نتيجه ترجمههاي بسياري وارد بازار شدند. تنها در دهه هفتاد نزديك به چهل ترجمه از قران ارائه شدهاست. پس از اين دورران اكنون نوبت هوشياري ترجمه است و مسائلي نظير پژوهش در ترجمه قرآن مطرح شده كه بسيار موثر است و اميدوارم به مرحله روشمند شدن ترجمه قران نيز برسيم.
يکشنبه 19 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]