تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820907556




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

داستانهاي كتب آسماني از افسانه تا واقعيت


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: ali_mosavi16th January 2011, 08:10 PMبا سلام خدمت همه دوستان علاقمند به تاريخ از دوران كودكي علاقه زيادي به داستانهاي بسيار قديمي تاريخي كه در برخي موارد در كتب آسماني هم بهشون اشاره شده داشتم و تعداد زيادي از اونها رو هم خونده و راجع بهشون بسيار تحقيق كرده ام ولي هنوز هم به صحت همه اونها اطمينان ندارم ! حتي نظر كارشناسان ديني و علمي و تاريخ شناسان در اين موارد متفاوت است ،‌بنا بر اين تصميم گرفتم اين گفتگو رو ايجاد و به مرور داستانهاي مختلف رو مورد بررسي قرار داده و نظرات و عقايد ديگر دوستان و علاقمندان رو جويا شويم و اگر دوستان اجازه بدهند بحثم رو با اين شعار شروع خواهم كرد : اگر همه انسانها يكسان بينديشند و تنها يك تن با نظر همه مخالف باشد ، كار عموم در خاموش كردن اجباري آن يك تن به همان اندازه نارواست كه ،‌اگر او قدرت داشت و نوع بشر را به زور خاموش مي كرد حق نگهدارتون zamara18th January 2011, 07:25 PMبا تشكر از علي موسوي به جهت ارايه نظرات خوب و مفيد . در رابطه با اين تاپيك بايد عرض كنم به جهت حساسيت بالاي آن از همه فعالان در اين تاپيك بخواهم قبل از هر گونه ارايه نظر حتما به قوانين و سياست كلي سايت كه در قوانين فروم ارسال شده است دقت كافي كرده و چنانچه از قوانين سايت تخطي شود بلافاصله تاپيك قفل و با كاربر خاطي هم برخورد خواهد شد . نظارت و توجه كافي مديريت محترم بخش تاريخ را در اين زمينه خواستارم و اميدوارم شما بزرگواران با رعايت دقيق قوانين زمينه فعاليت سالم و همچنين آگاهي دادن به ديگران را فراهم كنيد . موفق باشيد ali_mosavi18th January 2011, 09:50 PMذوالقَرنَین واژه‌ای است عربیبه معنی دارنده دو شاخ، دو سده یا صاحب دویست سال . ذوالقرنین یکی از شخصیت‌های قرآن و کتاب مقدس است. بر اساس قرآن، ذوالقرنین، سه لشکرکشی مهم داشت نخست به باختر، سپس به خاور، و سرانجام منطقه ای که در آن یک تنگه کوهستانی وجود داشت، او انسان یکتا پرست و مهربانی بود واز طریق دادگری منحرف نمی شد و به همین جهت مشمول لطف خدا بود، او یار نیکوکاران و دشمن ستمگران و ظالمان بود و به مال و ثروت دنیا علاقه ای نداشت، او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز، او سازنده سدی بود، که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شده است و هدف او از ساختن این سد کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده است داستان ذوالقرنین در قرآن در سوره کهف به این شرح آمده است: و از تو در باره ذو القرنین می‌پرسند. بگو: برای شما از او چیزی می‌خوانم. (۸۳) ما او را در زمین مکانت دادیم و راه رسیدن به هر چیزی را به او نشان دادیم. (۸۴) او نیز راه را پی گرفت. (۸۵) تا به غروبگاه خورشید رسید. دید که در چشمه‌ای گِل‌آلود و سیاه غروب می‌کند و در آنجا مردمی یافت. گفتیم: ای ذو القرنین، می‌خواهی عقوبتشان کن و می‌خواهی با آنها به نیکی رفتار کن. (۸۶) گفت: اما هر کس که ستم کند ما عقوبتش خواهیم کرد. آن گاه او را نزد پروردگارش می‌برند تا او نیز به سختی عذابش کند. (۸۷) و اما هر کس که ایمان آورد و کارهای شایسته کند، اجری نیکو دارد. و در باره او فرمانهای آسان خواهیم راند. (۸۸) باز هم راه را پی گرفت. (۸۹) تا به مکان برآمدن آفتاب رسید. دید بر قومی طلوع می‌کند که غیر از پرتو آن برایشان هیچ پوششی قرار نداده‌ایم. (۹۰) چنین بود. و ما بر احوال او احاطه داریم. (۹۱) باز هم راه را پی گرفت. (۹۲) تا به میان دو کوه رسید. در پس آن دو کوه مردمی را دید که گویی هیچ سخنی را نمی‌فهمند. (۹۳) گفتند: ای ذو القرنین، یأجوج و مأجوج در زمین فساد می‌کنند. می‌خواهی خراجی بر خود مقرر کنیم تا تو میان ما و آنها سدی برآوری؟ (۹۴) گفت: آنچه پروردگار من مرا بدان توانایی داده است بهتر است. مرا به نیروی خویش مدد کنید، تا میان شما و آنها سدی برآورم. (۹۵) برای من تکه‌های آهن بیاورید. چون میان آن دو کوه انباشته شد، گفت: بدمید. تا آن آهن را بگداخت. و گفت: مس گداخته بیاورید تا بر آن ریزم. (۹۶) نه توانستند از آن بالا روند و نه در آن سوراخ کنند. (۹۷) گفت: این رحمتی بود از جانب پروردگار من و چون وعده پروردگار من در رسد، آن را زیر و زبر کند و وعده پروردگار من راست است. (۹۸) ali_mosavi18th January 2011, 10:00 PMدر کتاب دانیال (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)، دانیال نبی در رویا چنین می بیند: دیدم که ناگاه قوچی نزد نهر ایستاده بود که دو شاخ داشت و شاخهایش بلند بود ویکی از دیگری بلندتر و بلندترین آنها آخربرآمد. و قوچ را دیدم که به سمت باختر وشمال و جنوب شاخ می‌زد و هیچ وحشی با اومقاومت نتوانست کرد و کسی نبود که از دستش رهایی دهد و برحسب رای خود عمل نموده، بزرگ می‌شد در متن عبری واژه "קרנים"(قرنیم) به معنی "دوشاخ" استفاده شده است. در ادامه در کتاب دانیال می خوانیم: جبرئیل بر او آشکار گشت و خوابش را چنین تعبیر نمود: قوچ صاحب دو شاخ که دیدی پادشاهان ماد و پارس است. در ترجمه عربی کتاب مقدس نام ذوالقرنین در همین فراز آمده است: ترجمه ون دایک:أَمَّا الْکَبْشُ الَّذِی رَأَیْتَهُ ذَا الْقَرْنَیْنِ فَهُوَ مُلُوکُ مَادِی وَفَارِسَ ترجمه فارسی قدیم:اما آن قوچ صاحب دو شاخ که آن را دیدی پادشاهان ماد یان و فارسیان می‌باشد یهـود از بشـارت رؤ یای دانیال چنین دریافتند که دوران اسارت آنها با قیام یکی از پادشـاهـان ماد و فارس، و پیروز شـدنش بر شـاهـان بابل (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)، پایان می گیرد، و از چنگال بابلیان آزاد خواهند شد. چیزی نگذشـت که کوروش (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)در صحنه حکومت ایران ظاهر شد و کشور ماد و فارس را یکی ساخت، و سلطنتی بزرگ از آن دو پدید آورد، و هـمانگونه که رویای دانیال گفته بود که آن قوچ شاخهایش را به باختر و شرق و شمال می زند کوروش (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)نیز در هر سه جهت فتوحات بزرگی انجام داد. یهود را آزاد ساخت و اجازه بازگشت به فلسطین (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)به آنها داد . در کتاب اشعیا نبی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند %86%D 8%A 8%DB%8C&action=edit&redlink=1)باب ۴۴ شماره ۲۸ چنین می خوانیم: آنگاه در خصوص کوروش می فرماید که شبان من اوست و تمامی مشیتم را به اتمام رسانده به بیت المقدس (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 8%B 3) خواهد گفت که بنا کرده خواهی شد. این جمله نیز قابل توجه است که در بعضی از تعبیرات کتاب مقدس، از کوروش تعبیر به عقاب خاور، و مرد تدبیر که از مکان دور خوانده خواهد شد آمده است. (کتاب اشعیا نبی باب ۴۶ شماره ۱۱) ali_mosavi18th January 2011, 10:11 PMتطابق ذوالقرنین با کوروش کبیر مورخینی که ادعا دارند ذوالقرنین همان کوروش کبیر (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 8%B 1)است دلایل عمده زیر را مطرح می کنند: اشاره به ذوالقرنین در عهد عتیق سؤ ال کنندگان درباره ذوالقرنین از پیامبر طبق روایاتی که در شان نزول آیات آمده یهود بوده اند، و یا قریش به تحریک یهود. و به این داستان پیش از اسلام و در کتاب یهودیان اشاره شده و تعبیر آن پادشاه ماد و فارس ذکر شده است. به قسمت داستان ذوالقرنین در عهد عتیق توجه کنید. ارتباط کوروش و دوشاخ : کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند jpg) برجسته‌کاری کوروش (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)در پاسارگاد (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)� �ه دو شاخ(از نشانه‌های ذوالقرنین) را در بالای سر کوروش نشان می‌دهد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند Cyrus.jpg) بدلی از مجسمه کوروش بالدار با کلاهخود دوشاخ که فتوحات سه گانه وی در بالای آن قرار دارد کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند at_-_horns.gif) نقاشي از روي انسان بالدار بر درگاه يكي از كاخ‌هاي كوروش بزرگ كه توسط هنرمند گرامي آقاي جليل ضياءپور ترسيم گرديده است. در این تصویر دوشاخ که از معنای واژهٔ ذوالقرنین برمی‌آید به خوبی نشان داده شده است. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند am.jpg) نقش دوشاخ عیلامی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) که نشان می‌دهد داشتن دوشاخ از گذشته در ایران (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) رواج داشته است. در قرن نوزدهم میلادی در نزدیکی استخر (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)در کنار نهر مرغاب (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) مجسمه (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) ای از کوروش کشف شد که تقریبا به قامت یک انسان است، و کوروش را در صورتی نشان می دهد که دو بال همانند بال عقاب از دو جانبش گشوده شد، و تاجی به سر دارد که دو شاخ همانند شاخ‌های قوچ در آن دیده می شود. این مجـسمه که نمونه بسیار پر ارزشی از فن حجاری قدیم است آنچنان جلب توجه دانشمندان را نمود که گروهی از دانشمندان آلمانی فقط برای تماشای آن به ایران سفر کردند. از تطبیق مندرجـات کتاب مقدس با مشـخصات این مجـسمه این احتمال در نظر این مورخین کاملا قوت گرفت که نامیدن کوروش به ذو القرنین (صاحب دو شاخ ) از چه ریشه ای مایه می گرفت، و همچنین چرا مجسمه سنگی کورش دارای بالهـایی هـمچون بال عقاب است، و به این ترتیب بر گروهی از دانشمندان مسلم شد که شخصیت تاریخی ذو القرنین از این طریق کاملا آشکار شده است. همچنین کوروش دو شاخ گاو را نماد و نشانه هخامنشیان (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 9%86) ساخته و مجسمه‌های فراوانی از سر گاو و دوشاخ در بیشتر مناطق ایران و عراق از آن دوره به جا مانده‌است و تصویری نیز نقش شده به تازگی پیدا شده با فردی با کلاه خود همانند شاخ قوچ این پیکر می‌تواند به کوروش و یا یکی از شاهان پارسی باشد. برداشت مفسران درباره نسبت دادن ذو القرنین به اسکندر و یا مردی از قبیله عرب در یمن بدلایل مختلفی اعم از معنی و سیاق آیات قران و دوم تاریخ یونان و ایران، قابل پذیرش به‌نظر نمی‌رسد.در آثار و تندیس‌های کشف شده نیز آنچه تا کنون بدست آمده که تاج با شاخ و یا تاج خروس باشد تندیس‌های و یا سکه‌هایی است از دوره عیلامی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) و هخامنشی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) دادگری کوروش سنگ نوشته‌های نقش رستم، منشور حقوق بشر کوروش بزرگ (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 9%82_%D 8%A 8%D 8%B 4%D 8%B 1_%DA%A 9%D 9%88%D 8%B 1%D 9%88% D 8%B 4_%D 8%A 8%D 8%B 2%D 8%B 1%DA%AF)، و مورخین دوران باستان شخصیت و صفاتی از کوروش بیان می کنند که با ذوالقرنین قرآن کاملا تطابق و سازگاری دارد. سنگ نوشته‌های نقش رستم و منشور حقوق بشر کوروش کاملا مشهور و شناخته شده هستند به همین دلیل از نقل آنها صرف نظر می کنم و در این نوشتار بیشتر به نظرات مورخین دوره باستان در مورد کوروش کبیر می پردازم: هردوت مورخ یونانی مینویسد: کوروش فرمان داد تا سپاهیانش جز به روی جنگجویان شمشیر نکشند، و هر سرباز دشمن که نیزه خود را خم کند او را نکشند، و لشگر کوروش فرمان او را اطاعت کردند بطوری که توده ملت، مصائب جنگ را احساس نکردند. هرودت در ادامه می نویسند: کورش پادشاهی کریم و سخی و بسیار ملایم و مهـربان بود، و مانند دیگر پادشـاهـان به اندوختن مال حرص نداشت بلکه نسبت به کرم و عطا حریص بود، ستمدیدگان را از عدل و داد برخوردار می ساخت و هر چه را متضمن خیر بیشتر بود دوست می داشت. مورخ دیگر ذی نوفن می نویسد: کوروش پادشـاهی خردمند و مهـربان بود و بزرگی ملوک با فضائل حکما در او جمع بود، همتی فائق و وجـودی غالب داشـت، شـعارش خدمت انسانیت و خوی او بذل عدالت بود، و تواضع و سماحت در وجود او جای کبر و عجب را گرفته بود. جالب اینکه این مورخان که کوروش را این چنین توصیف کرده اند از تاریخ نویسان بیگانه بودند نه از قوم یا ابناء وطن او، بلکه اهل یونان بودند و می دانیم مردم یونان به نظر دوستی به کوروش نگاه نمی کردند، زیرا با فتح لیدیا به دست کوروش شکست بزرگی برای ملت یونان فراهم گشت. انطباق لشکرکشی‌های کوروش با لشکرکشی‌های سه گانه ذوالقرنین از همه گذشته کوروش سفرهایی به شرق غرب و شمال انجام داد که در تاریخ زندگانیش به طور مشروح آمده است، و با سفرهای سه گانه ای که در قرآن ذکر شده قابل انطباق می باشد. نخستین لشکر کشی کوروش به کشور لیدیا (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)که در قسمت شمال آسیای صغیر قرار داشت صورت گرفت، و این کشور نسبت به مرکز حکومت کوروش جنبه غربی داشت. اگر نقشه ساحل غربی آسیای صغیر را جلو روی خود بگذاریم خواهیم دید که قسمت اعظم ساحل در خلیجـک هـای کوچک غرق می شود، مخصوصا در نزدیکی ازمیر که خلیج صورت چشمهایی به خود می گیرد. قرآن می گوید ذو القرنین در سفر باختری اش احساس کرد خورشید در چشمه گل آلودی فرو میرود. این صحنه همان صحنه ای بود که کورش به هنگام فرو رفتن قرص آفتاب (در نظر بیننده ) در خلیجک‌های ساحلی مشاهده کرد. (بعضی گمان کرده بودند منظور قرآن این است که خورشید در گل و لای غروب می کند!) دومین لشکرکشی کوروش به جانب خاور بود، چنانکه هردوت می گوید: این هجوم خاوری کوروش پس از فتح لیدیا (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)صورت گرفت، مخصوصا طغیان بعضی از قبایل وحشی بیابانی (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) کوروش را به این حمله واداشت. قرآن لشکرکشی دوم ذوالقرنین را اینطور تشبیه می کند: (حتی اذا بلغ مطلع الشـمس وجـدهـا تطلع علی قوم لم نجـعل لهـم من دونهـا سترا) که اشـاره به سفر کوروش به منتهای خاور است که مشاهده کرد خورشید بر قومی طلوع می‌کند که در برابر تابش آن سایبانی ندارند اشاره به اینکه آن قوم بیابانگرد و صحرانورد بودند. سومین لشکرکشی کوروش به سوی شمال، به طرف کوههای قفقاز (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)بود، تا به تنگه میان دو کوه رسید، و برای جلوگیری از هـجـوم اقوام وحشی با درخواست مردمی که در آنجا بودند در برابر تنگه سد محکمی بنا کرد. این تنگه در عصر حاضر تنگه داریال (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)نامیده می‌شود که در نقشه‌های موجود میان ولادی کیوکز و تفلیس (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) نشان داده می شود، در همانجا که تاکنون بازمانده‌های دیوار آهنی موجود است، این دیوار هـمان سدی است که کوروش بنا نموده زیرا اوصافی که قرآن در باره سد ذو القرنین بیان کرده کاملا بر آن تطبیق می کند مفسران و تاریخ‌دانانی که به تطابق ذوالقرنین با کوروش کبیر گواهی داده اند: 1. مولانا ابوالكلام آزاد، مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی در تفسیر مجمع‌البیان (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 8%B 9%E2%80%8C%D 8%A 7%D 9%84%D 8%A 8%DB%8C%D 8%A 7%D 9%86 ) 2. ترجمه تفسیر سوره کهف از باستانی پاریزیريال 3. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند DB%8C%D 8%B 2%D 8%A 7%D 9%86) 4. آیت‌الله ناصر مكارم شیرازی و ده نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسیر نمونه (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند D 9%86%D 9%87) (مانند قرائتی، امامی، آشتیانی، حسنی، شجاعی، عبدالهی و محمدی) 5. تابنده گنابادی در کتاب سه داستان عرفانی از قرآن 6. آیت الله میر محمد کریم علوی در تفسیر کشف الحقایق (با ترجمه عبدالمجید صادق نوبری ) 7. حجت الاسلام سید نورالدین ابطحی در کتاب ایرانیان در قرآن و روایات 8. دکتر علی شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی 9. صدر بلاغی در قصص قرآن 10. جلال رفیع در کتاب بهشت شداد 11. دکتر فاروق صفی زاده در کتاب از کورش هخامنشی تا محمد خاتمی 12. منوچهر خدایار در کتاب کورش در ادیان آسیای غربی 13. قاسم آذینی فر در کتاب کورش پیام آور بزرگ 14. دکتر فریدون بدره‌ای در کتاب کورش در قرآن و عهد عتیق 15. محمد کاظم توانگر زمین در کتاب ذوالقرنین و کورش 16. آیت الله سید محمد فقیه استاد اخلاق، حافظ کل قرآن و نماینده مجلس خبرگان دوم 17. استاد محیط طباطبایی 18. حجه الاسلام شهید هاشمی نژاد 19. سر احمدخان بنیان‌گذار دانشگاه اسلامی علیگر هند در پايان اين مبحث گفتنيست حتي اگر كورش بزرگ ذوالقرنين نيز نباشد به هر روی ، برای ما ایرانیان کمتر از یک پیامبر نبوده است. بگذارید هر کسی به آیین خویش باشد زنان را گرامی بدارید فرو دستان را دریابید و هر کسی به تکلم قبیله ی خود سخن بگوید آدمی تنها در مقام خویش به منزلت خواهد رسید. گسستن زنجیرها آرزوی من است رهایی بردگان و عزت بزرگان آرزوی من است شکوه شب و حرمت خورشید را گرامی می دارم پس تا هست شب هایتان به شادی و روزهایتان رازدار رهایی باد این فرمان من است این واژه، این وصیت من است او که آدمی را از ماوای خویش براند خود نیز از خواب خوش رانده خواهد شد. تا هست هوادار دانایی و تندرستی باشید من چنین پنداشته چنین گفته چنین خواسته ام. ....... بخشی از منشور پارسوماش به جا مانده از کوروش هخامنشی حق نگهدارتون ali_mosavi18th January 2011, 10:39 PMسروران فعلا براي اينكه مطالب بحث طولاني و خسته كننده نشه ، توقفي نموديم تا ديگر دوستان نيز نظراتشون رو در مورد اينكه ذوالقرنين كه بوده ،‌ارائه كنند و در ادامه بحث رو با قوم ياجوج و ماجوج كه در داستانها و تاريخ اروپائيان نيز وجود داشته و با نام gog & magog شناخته ميشند چه نوع موجوداتي بوده ؟! ‌و يا فقط قومي وحشي بوده كه به قتل و غارت ميپرداخته اند و نيز سد ذوالقرنين براي مقابله با آنها در كجا و چگونه بنا شده است ... رو مورد بررسي قرار خواهيم داد. پس از موارد فوق داستان هابيل و قابيل ، چگونگي تعدد جنس انسان و شبهات موجود و همچنين داستان هاروت و ماروت و در ادامه بسيار داستانهايي رو كه فقط شنيديم و در برخي كتب آسماني نيز اشاراتي به اونها شده رو بررسي خواهيم كرد. منتظر نظرات همه دوستان عزيز به جهت رفع شبهات موجود هستم حق نگهدارتون pareparvaz5119th January 2011, 12:39 PMدوست گرامي در مورد ذوالقرنين بودن كوروش كبير در تاپيك "كوروش،بزرگ مرد تاريخ ايران" (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) پستهايي موجود هست لطفا" قبل از ادمه ي مطلب در اين مورد مد نظر داشته باشيد كه پستها تكراري نباشن . با تشكر ali_mosavi28th January 2011, 02:03 PMداستان هابيل و قابيل خداوند در آيه 27سوره مائده مي فرمايد: «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْبانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ اْلآخَرِ قالَ لأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ» و داستان دو پسر آدم را به درستي بر ايشان بخوان‏، هنگامي كه [هر يك از آن دو،] قربانيي پيش داشتند. پس‏، از يكي از آن دو پذيرفته شد و از ديگري پذيرفته نشد. [قابيل‏] گفت‏: «حتماً تو را خواهم كشت‏.» [هابيل‏] گفت‏: «خدا فقط از تقواپيشگان مي‏پذيرد». خداوند به آدم عليه السلام وحى كرد كه مى خواهم در زمين عالِمی كه به وسيله او آيين من شناسانده شود ، وجود داشته باشد و قرار است چنين عالمى از نسل تو باشد، لذا اسم اعظم و ميراث نبوت و آنچه را كه به تو آموختم و هر چه كه مردم بدان احتياج دارند، همه را به هابیل بسپار. آدم عليه السلام نيز اين فرمان خدا را انجام داد. وقتى قابيل از ماجرا باخبر شد، سخت غضبناك گشت . به نزد پدر آمد و گفت : پدر جان ! مگر من از هابيل بزرگتر نبودم و در منصب جانشينى شايسته تر از او نيستم ؟ آدم عليه السلام فرمود: فرزندم ! اين كار دست من نيست ، خداوند امر نموده ، و او هر كس را بخواهد به اين منصب مى رساند. اگر چه تو فرزند بزرگتر من هستى اما خداوند او را به اين مقام انتخاب فرمود و اگر سخنانم را باور ندارى و قصد دارى يقين پيدا كنى ، هر يك از شما قربانى به پيشگاه خدا تقديم كنيد. قربانى هر كدام پذيرفته شد، او لايق تر از ديگرى است. رمز پذيرش قربانى آن بود كه آتش از آسمان مى آمد و قربانى را مى سوزاند. قابيل چون كشاورز بود مقدارى گندم نامرغوب براى قربانى خويش آماده ساخت و هابيل كه دامدارى داشت گوسفندى از ميان گوسفندهاى چاق و فربه براى قربانى اش برگزيد. در يك جا در كنار هم قرار دادند و هر كدام اميدوار بودند كه در اين مسابقه پيروز شوند. سرانجام قربانى هابيل قبول شد و آتش به نشانه قبولى گوسفند را سوزاند و قربانى قابيل مورد قبول واقع نشد. شيطان به نزد قابيل آمد و به وى گفت چون تو با هابيل برادر هستى ، اين پيش آمد فعلاً مهم نيست ، اما بعدها كه از شما نسلى به وجود مى آيد، فرزندان هابيل به فرزندان تو فخر خواهند فروخت و به آنان مى گويند ما فرزندان كسى هستيم كه قربانى او پذيرفته شد ولى قربانى پدرت قبول نگرديد، چنانچه هابيل را بكشى پدرت به ناچار منصب جانشينى را به تو واگذار مى كند در آيه 30 سوره مائده خداوند نفس اماره را مطرح مي کند که قابيل را به کشتن برادر ترغيب مي کند. [مائده30] ص112 ـ فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرينَ پس نفس [اماره‏]اش او را به قتل برادرش ترغيب كرد، و وي را كشت و از زيانكاران شد. ali_mosavi28th January 2011, 02:06 PMآیا نسل بشر با ازدواج هابیل و قابیل شروع شد؟ اگر چنین باشد دختری كه هابیل و قابیل با آنها ازدواج كردند از كجا آمدند و چگونه زاده شد؟ پاسخ : پاسخ این پرسش را با مروری بر آیه‌ی اول سوره‌ی نساء آغاز می‌كنیم : ی سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 452]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن