واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: فيلمهاي ديني جهان از منظر كارشناسان؛ «سومين معجزه» / 1«سومين معجزه»؛ فيلمي درباره ايمان و ترديد
گروه هنر: شروع هزاره جديد براي غرب دربردارنده ايمان و ترديد است به همين دليل ميبينيم رويكرد هاليوود به اينگونه مفاهيم نيز، شكلي جديتر به خود گرفته است كه فيلم «سومين معجزه» نيز در همين راستا سعي دارد شك و ايمان انسان امروزي را به تصوير كشد.
با آغاز هزاره جديد تحولاتي جالب در هاليود رخ داده است، چراكه شاهديم در دهه اخير رويكرد هاليوود به دين، شكلي جديتر از گذشته به خود گرفته كه اين رويكرد عمدتاً با عقايد مذهبي مسيحي ولي با تفكري جديد مطرح ميشوند. گرين مايل، پايان كار، دگما، جاودگر بزرگ و سومين معجزه از جمله اين آثار است كه مخاطب را دعوت ميكند تا به خدا بيشتر توجه كند و اثرات وجودي او را در زندگي درك كند.
دراين مقال نگاهي دارين به فيلم «سومين معجزه».
«معجزه سوم» فيلمي است كه اواخر دسامبر 1999 در سالنهاي نمايش محدودي پخش شد و عليرغم استحقاقش، آنگونه كه بايد مورد استقبال قرار نگرفت.
داستان اين فيلم در سال 1979 در شيكاگو اتفاق ميافتد. فيلم داستان كشيشي كاتوليك به نام «فرانك شور» است كه كار كليسايش را ترك كرده و موقت در خانهاي اسكان دارد و براي خوردن غذا هم به مكان تجمع مردم محروم و فقير ميرود و غذاي مجاني ميخورد.
پدر فرانك در اين فيلم به دنبال اصل موضوع هستي است. او كشيشي است كه با سلسله مراتب كليسا راهش را طي كرده و خود را موظف ميداند تا درباره ادعاي معجزات و قداست، تحقيق كند. در ارتباط با تحقيقاتش او ادعاي مردي را كه از خود قهرماني خيالي ساخته بود باطل ميشمارد و حتي اعتقاد مردم آن ناحيه را كه به معجزات مرد ايمان آورده بودند از بين ميبرد.
اين رويكرد فرانك از سوي كليسا با استقبال مواجه ميشود، اما از بين بردن اين گونه اعتقادات صادقانه مردم معمولي براي خود فرانك سوال پيش آورده كه كارش درست است يا خير. به همين دليل هنگاميكه دوباره كليسا از او خواست كه مأموريتي را بپذيرد فرانك خود را مجاب ساخت كه نه تنها درباره اعتقاد و كارهاي خير افراد مقدس تحقيق كند، بلكه به خودش نيز بپردازد.
از اين رو فيلم هم سفري روحاني است و هم داستان پليسي، كه يك داستان عاشقانه نيز در آن گنجانده شده است.
دليل ساختن چنين فيلمهايي در جوامع غربي دور شدن مردم از آموزههاي ديني است؛ دور شدني كه منجر به برخي آسيبهاي اجتماعي ميشود، اما نكتهاي كه در اين فيلم حائز اهميت است، اين است كه كساني مشمول رحمت الهي ميشوند كه به نوعي قرباني همين آسيبهاي اجتماعي هستند.
بايد دانست در دهه 1970 كسي كه ميخواست در كليساي كاتوليك به مقام قديس برسد، قوانين حكم ميكرد تا آن شخص علاوه بر اينكه بايد پاك و خالص باشد، لازم است سه معجزه در زندگياش اتفاق افتاده باشد. وقتي ماجراي فيلم باز ميشود واقعاً دو معجزه مستند اتفاق ميافتد، اما روشن نيست كه معجزه سوم كدام است. امكان دارد معجزه ايمان باشد؛ ايماني كه دوباره در فرانك متولد شد و يا ايماني كه در تماشاگران سينما قدرت مييابد.
درباره بازيگر
«اد هريس» بازيگر اين فيلم (متولد 28 نوامبر 1950 در آمريكا نامزد چهار بار جايزه اسكار) از جمله بازيگران هاليوود است كه هيچگاه در روند كاري خود دچار افت فاحش نشده است به همين دليل اگر به پرونده اين بازيگر دقت كنيم ميتوان فيلمهايي نظير «راديو»، «يك ذهن زيبا» و «ساعتها» را مشاهده كرد كه همگي نشاندهنده بلوغ بازيگري در يك اثر سينمايي است.
اين بازيگر در اثر نيز، كاملا به نقشش همخوان شده به نحوي كه شك كاراكتر را به زيبايي در بازي هويدا ميكند. اين بازيگر به عقيده نگارنده توانسته شك يك كشيش را كه هنوز به خدا و كليسا معتقد است به زيبايي تصوير كشد.
كارگردان اين فيلم «اگنيسزكا هلند» كه يك كاتوليك معتقد است در مورد اين فيلم اظهار داشته است: «وقتي فيلمنامه را خواندم به خاطر اعتقادش عميقاً با آن ارتباط برقرار كردم و تنها كسي كه براي نقش فرانك به ذهنم رسيد، «اد هريس» بود، زيرا معتقدم بدون وي ساخت اين فيلم امكان نداشت. قهرمان اول فيلم فرانك شور هماهنگ گونه در جدال است كه من در جدالم. جدالي براي داشتن ايمان در دنياي كنوني، با مشكلات بيشمارش، تحميل سختيهايش، مادي گرايي و چيزهايي ديگر.»
وي در ادامه افزود: «همچنين سوالاتي از اين فبيل كه در ذهن شور شكل گرفت براي من نيز ايجاد سوال ميكند، معناي قديس بودن چيست؟ چه نوع قديسي را امروزه كليسا لازم دارد؟»
آنچه كه در ادامه ميتوان راجع به فيلم «سومين معجزه» گفت اين است كه فيلمي كوتاه و موجز است. هلند به جاي آنكه از دهه 1990 صحبت كند داستانش را در دهه 1970 مطرح ميكند، زيرا پاپ «ژان پل دوم» قوانيني را در ارتباط با تعداد معجزاتي كه براي قداست لازم بوده در سال 1984 عوض كرد، چون همانطور كه در توضيحات ابتدايي ذكر شد، سه معجزه براي قديس خواندن كسي لازم بود، امروز تنها يك معجزه كافي است.
براي ساختن فيلم درباره كليساي كاتوليك و تحقيق در مورد آن از كشيشهاي بسياري استفاده شد، «هلند» در اين اثر كوشش كرد تا شخصيتهاي متفاوتي را از كليسا بيابد و آنها را به تصوير درآورد شخصيتهايي با چهره سياسي، كشيشي، اقتصادي و روحاني. اين كارگردان يك چهره يك بعدي از كليسا را نميخواست.
نكته مهم در اين فيلم آن است كه آيا در جهان مدرن ديگر معجزهاي صورت نميپذيرد، آيا با پايان پيامبري، عهد معجزات نيز به پايان رسيده و آيا معجزه اهميت گذشتهاش را از دست داده است. البته بديهي است كه پرسشهايي از اين دست در همه اديان از اهميت و ارزش يكساني برخوردار نيستند و به ميزاني كه دينها از تداوم با عقل و استدلال باز ميمانند ، پيروان آن اديان براي برپايي عمود خيمه ايمان نيازمند رويت معجزه ميشوند و در فقدان چنين شهود يا رويتي به شكي مهلك گرفتار ميآيند؛ در حالي كه در اسلام به دليل حضور متين عقل در آموزههاي ديني معجزه نميتواند علت و موجب ايمان انگاشته شود.
نكته قابل ذكر اين است كه «هلند» از زندگي شخصي خودش نيز در خلق كاراكترهاي اين اثر استفاده كرده، مثلا نام پدر «پاول پاناگ» از نام دايه دوران كودكي اين فيلمساز كه «پالينا پاناك» بوده گرفته شده است.
اين فيلم با هزينه نسبتا كمي ساخته شد و فروشي بالاي 2 ميليون دلار داشت كه با اين مبلغ براي استوديوها به صرفه نبود. با وجود اين شما از تماشاي فيلم «سومين معجزه» خوشحال خواهيد شد و اين كه معجزات در قلمرو خداوند همچنان ادامه دارند.
مشخصات فيلم
فيلمساز لهستاني متولد سال 1948 در ورشو ، تحصيلات سينمايي خود را در چك و اسلوواكي به اتمام رساند و فعاليت هاي حرفهاي خود را با دستياري كريستوف زانوسي و آندره وايدا آغاز كرد. همچنين فيلمنامههاي متعددي را براي وايدا نوشت كه جوايزي را نيز در جشنوارههاي معتبر جهاني از آن خود كرد. او از مهمترين فيلمسازان موج نو لهستان در دهههاي 80 و 90 محسوب ميشود كه مخاطبان سينماي جهان بيشتر با چند اثر بينالمللي او اروپا اروپا ، اوليوير اوليوير و باغ مرموز آشنا هستند. او همچنين در سال 1994 تريلري با نام باد سرخ ساخت كه به عنوان قسمتي از سريال آمريكايي فرشتگان سقوط كرده به تهيهكنندگي سيدني هولاك از شبكه بينالمللي آرته پخش شد. او طي 35 سال فيلمسازي از سال 1970 تاكنون حدود 30 فيلم بلند در كارنامه دارد كه برخي از مهمترين آثار سينماي پيشرو عصر به لحاظ سبك، بيان و ساختار به شمار ميآيند.
كارگردان: «اگنيسكا هلند »
مدت: 99 دقيقه
ژانر: رمزآلود- درام
نويسنده: جان رومانو، ريچارد وتري.
بازيگران: اد هريس، آن هچ، ارمين مولر، چارلز هايد، مايكل ريسپولي، جيمز گالاندرس.
يکشنبه 12 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 745]