واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: توسعه پايدار، و لزوم حفظ تالاب ها همچون " نگين فيروزه اي كوير "
خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): (( به مناسبت 16 خردادماه - روز جهاني محيط زيست ))
برخي دانشمندان ، اصطلاحاتي چون " توسعه پايدار " را مطرح مي سازند كه در آن حفاظت محيط زيست ، نشاني از انديشه توسعه پايدار دارد اما به تعبيري ديگر خلاف آن نيز صحيح است ، يعني توسعه پايدار مي تواند نشانه نبود انديشه حفظ محيط زيست باشد. به عبارتي اگر در برداشت اول ، عده اي معتقدند كه براي دستيابي به توسعه پايدار ، بايد محيط زيست را حفظ كرد در مقابل اين ترديد هم وجود دارد كه اگر توسعه پايدار نباشد ، چه اتفاقي مي افتد ؟ آيا محيط زيست تا زماني كه امكان پيشرفت مي دهد بايستي حفظ شود ؟ اگر پيشرفت هاي بشري ديگر با حفظ محيط زيست همخواني نداشت ، چه اتفاقي مي افتد؟ به راستي انسان به دنبال چيست ؟
كارشناسان معتقدند ، انسان چنان دچار واداده پيشرفت خود شده كه امور ديگر و حتي وضعيت فرداي خود را فراموش كرده است . انسان بايد محيط زيست را سالم نگه دارد تا به توسعه پايدار برسد و اين همان شعاري است كه مي گويد " شرط رسيدن به توسعه پايدار ، حفظ محيط زيست است " ، اما طرفداران محيط زيست مدعي اند كه اگر محيط زيست حفظ شود ، توسعه پايدار محقق خواهد شد ، يعني محيط زيست در همه شرايط ، اصل است و در مرحله دوم قرار نمي گيرد .
براي درك صحيح تر از اين اصل حياتي بخش ، به اهميت و جايگاه بخشي از محيط زيست يعني " تالاب ها " كه شايد به ظاهر نقشي در زندگي و حيات بشر ندارند ، مي پردازيم و به نمونه اي از اين منابع با ارزش اشاره مي كنيم تا اهميت حفظ آنها بيش از پيش روشن شود.
" تالاب ها " ، به عنوان پهنه هاي جغرافيايي كه تمام يا قسمتي از آن در طول فصولي از سال اشباع از آب مي شوند ، داراي تنوع و كاركردهاي بسيار گوناگوني هستند.
تالاب در فرهنگ ها و زبانهاي مختلف تعاريف و ارزشهاي ويژه اي دارد به طوري كه تاكنون بيش از 50 تعريف در سطح جهان از تالاب ارايه شده است .
شايد بتوان نقطه عطف توجه جدي بشر به سرنوشت تالابها را انعقاد كنوانسيون حفاظت از تالابها ( رامسر – سال 1971 ميلادي ) دانست . هم اكنون بعد از گذشت 34 سال از تدوين اين كنوانسيون بيش از يك هزار و 500 تالاب با مجموع مساحت حدود 140 ميليون هكتار در 152 كشور جهان در آن به ثبت رسيده و تحت نظارت ، مطالعه و توصيه هاي حفاظت و بهره برداري معقول قرار گرفته است .
كنوانسيون رامسر از ميان تعاريف ارايه شده ، تالاب را شامل " مناطقي پوشيده از مرداب ، باتلاق لجن زار يا آبگيرهاي طبيعي و مصنوعي اعم از دائمي يا موقت كه در آن آبهاي شور يا شيرين به صورت راكد يا جاري يافت مي شود ، از جمله آبگيرهاي دريايي كه عمق آنها در پايين ترين حد جزر از شش متر تجاوز نكند " ، مي داند.
با اين تعريف 32 نوع از اكوسيستم هاي آبي خاكي طبيعي نظير آبسنگ هاي مرجاني ، مردابهاي شور ، تالابهاي جنگلي بين جزر و مدي ، رودخانه ها و درياچه هاي فصلي ، دائمي و شيرين و ... ، 10 نوع از پهنه هاي مصنوعي نظير درياچه هاي سدها ، اراضي كشاورزي تحت تاثير سيلاب ، سايتهاي بهره برداري نمك ، آبراهه ها و كانالها و ... تحت نام عمومي " تالاب " در كنار هم قرار مي گيرند.
در چنين تنوعي ، چشم انداز تعيين كاركرد و ارزشهاي تالاب ، بسيار مشكل و پيچيده مي شود ، كما اينكه در كشورهاي مختلف جهان مدل هاي ارايه شده اغلب براي نوع خاصي از تالاب ، كاركردهاي ويژه اي در نظر گرفته است كه نمي توان آن را به تمام انواع تالاب ها نسبت داد.
در كشور ما نيز تعداد و تنوع چشمگيري از تالابها وجود دارد به طوري كه تاكنون 22 منطقه تالابي با مجموع مساحت بيش از 4/1 ميليون هكتار در كنوانسيون رامسر به ثبت رسيده كه تنها بخشي از تالابهاي كشور را تشكيل مي دهند.
براساس تقسيم بندي كلي كنوانسيون رامسر ، تالابها به سه دسته تالاب هاي ساحلي ، داخل خشكي و مصنوعي تقسيم مي شوند كه در ايران ، هر سه نوع تالاب وجود دارد و مي توان مدلهاي ارزشگذاري را براساس اين تقسيمات كلي بيان كرد.
بررسي روشهاي مختلف ارزش گذاري تالابها نشان مي دهد كه براي تعيين ارزشهاي يك اكوسيستم تالابي با يك ماتريس بلند بالايي از مجهولات سروكار داريم ، چرا كه از طرفي تنوع اكوسيستم هاي تالابي بسيار زياد است و از طرفي ديگر ارزشگذاري ها با توجه به ديدگاههاي مختلفي صورت مي گيرد و اهداف همه آنها يكسان نيست ضمن آنكه محدوديت هاي ديگري نيز در اجراي پروژه هاي مربوط به بررسي و ارزشگذاري ها وجود دارد.
كاركردها و ارزشهاي مورد بررسي در اكثر تالاب ها ، عبارتند از : حفظ تنوع زيستي ، شكار و صيد ، اكوتوريسم ، تفرج ، زيبايي شناسي و ميراث فرهنگي ، تامين چوب و علوفه ، كنترل سيلاب ، تنظيم ميكرواقليم و تلطيف هوا و بادشكن ، منبع تامين آب ، جذب مواد زائد و كاهش آلودگي آب و هوا ، حمل و نقل ، منبع تامين گياهان دارويي ، صنعتي ، غذايي و ... ، صنايع دستي ، تثبيت ازت و حفظ سواحل .
با وجود كاركردها و ارزشهاي بسيار چشمگير تالاب ها كه اكثر آنها جنبه اقتصادي هم دارد ، متاسفانه طي سالهاي اخير چه از سر بي توجهي و چه به لحاظ مسايل جوي و جغرافيايي ، شاهد تخريب تالاب ها بوديم كه در بسياري از آنها ، خسارات جبران ناپذير بوده است .
تغييرات سيستم آب يكي از مهمترين عوامل تهديد و تخريب زيست محيطي تالاب هاست كه شامل اجراي طرح هاي توسعه منابع آبي در سدها و انحرافات شده و باعث به وجود آمدن تغيير در مقدار و زمان رسيدن آب به پايين دست تالاب مي شود.
افزايش تقاضا براي آب به خصوص براي آبياري عامل ديگري است كه باعث كاهش آب مورد نياز براي تالاب ها مي شود كه منجر به راندمان پايين آب و اتلاف آب زياد نيز خواهد شد.
بهره برداري ناپايدار از سطح آبخيز و منابع تالابي عامل مهمي براي تخريب اكوسيستم تالاب هاست كه شامل صيد بيش از حد و كاهش جمعيت ماهيان و اندازه آنها مي شود و چراي بيش از حد دام كه باعث بوجود آمدن تغيير در نباتات موجود در تالاب ها شده و شكار بيش از حد نيز كه باعث كم شدن تعداد پرندگان آبزي مي شود.
" تخريب سرزمين در حوزه آبريز " عامل مهم ديگري است كه شامل جنگل زدايي و افزايش سيلاب و فرسايش ناشي از آن و چراي بيش از حد كه جاري شدن سيلاب ها و فرسايش خاك را باعث مي شود ، خواهد بود.
كارشناسان معتقدند كه در اين زمينه افزايش آگاهي تصميم گيران و مردم ، ظرفيت سازي براي ذينفعان ، دخيل كردن مصرف كنندگان در مديريت ، تهيه و اجراي طرحهاي مديريت و بهبود اجراي قوانين به عنوان راهكارهاي پيشنهادي كاهش عوامل تخريب تالابها مطرح هستند.
از ميان 22 تالاب ثبت شده ايران در كنوانسيون رامسر ، در پي نمونه اي ارزشمند بوديم كه شايد توجه هرچند ناچيز اين نوشتار بتواند در حفظ و حراست از آن كمك كند و به نام آشنا و قديمي تالاب " گاوخوني " بر خورديم كه در حاشيه فلات مركزي ايران و در فاصله 145 كيلومتري جنوب شرقي شهر اصفهان و در 30 كيلومتري شهر ورزنه قرار گرفته است.
تالاب گاوخوني ، يك تالاب طبيعي ، داخلي، آزاد و با آب شور است كه نام آن از نظر حفاظتي در تاريخ 1354 شمسي با كد ZIR.18 به دليل پنج معيار، با مساحت بيش از 47 هزار هكتار در ليست تالابهاي بينالمللي كنوانسيون رامسر به ثبت رسيده است .
اين تالاب به علت سهمي كه از زاينده رود نصيب آن مي شود ، به " نگين فيروزه اي كوير" لقب گرفته كه با بيش از 40 هزار هكتار پوشش گياهي ، از اصفهان در مقابل كوير محافظت مي كرده است . اما امروز به خاطر سياست هاي نادرست آبي وامساك اصفهان ، به چاله اي مملو از فاضلاب و لجن تبديل شده است .
دكتر " اسماعيل كهرم " استاد دانشگاه در خصوص تالاب گاوخوني مي گويد : "تالاب گاوخوني از لحاظ موقعيت در ايران ، در مركز ايران قرار گرفته و به منزله استراحتگاه ميان راهي پرندگان مهاجر است كه خشكسالي و كم آبي شش سال پيش باعث خشك شدن اين تالاب شده است هم اكنون هم خشكسالي زاينده رود و آلودگي آب اين رودخانه سبب شده كه گاوخوني هم كم آب و هم آلوده شود."
وي همچنين افزود :" نيزارهاي اطراف اين تالاب محل زاد و ولد انواع پرندگان مهاجر مثل اردك ها و غازها است ، بنابراين خشك شدن و آلوده شدن اين تالاب لطمه جبران ناپذيري به طبيعت و پرندگان مهاجر وارد مي آورد و زماني كه پرندگان مهاجر به تالاب مي رسند با يك بيابان برهوت مواجهه خواهند شد و چون پرندگان نمي توانند تجديد قوا و تغذيه كنند ، تعداد زيادي از آنها از بين مي رود."
كارشناسان محيط زيست نيز معتقدند ، از آنجايي كه تالاب گاوخوني داراي توليدات و ذخاير بسيار بالاي بيولوژيكي است و زيستگاه بسيار مناسبي براي آبزيان، حيات وحش و پرندگان مهاجر بومي مي باشد و همچنين از زمينه هاي پژوهشي و تحقيقاتي نيز برخوردار است، ميتواند به عنوان اكوسيستم آبي طبيعي واقع در يك منطقه خشك ، درتوسعه پايدار منطقه نقش مهمي داشته باشد .
اما در حال حاضر اين تالاب بين المللي به علت سرازيري آب هاي آلوده و شورابه هاي اطراف در بدترين و بحراني ترين شرايط ممكن قرارگرفته است . با ايجاد چنين شرايطي ضمن برهم ريختن اكوسيستم منطقه و همچنين حركت شنهاي روان به سمت مركز، مي بايست منتظر خشك شدن و نابودي اين تالاب نيز بود.
معاون محيط زيست طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست دراين مورد معتقد است كه بهره برداري از پوشش سنگي سياه كوه كه در نزديكي تالاب گاوخوني قراردارد باعث پيشروي شن هاي روان به داخل اين تالاب مي شود و مرگ تدريجي تالاب را دربردارد.
اين كوه به عنوان يك پوشش سنگي در منطقه كويري عمل كرده و چون درمجاورت تالاب گاوخوني قرار دارد مانع از ورود شن هاي روان به داخل تالاب مي شود در صورت تخريب اين كوه ، اين پوشش سنگي برداشته و كوير به سمت تالاب مي آيد كه در آن صورت مرگ تالاب گاوخوني را رقم خواهد زد.
از سويي ديگر يكي از اعضاي شوراي شهر ورزنه با اشاره به سمي بودن آب تالاب گاوخوني اظهار داشته است كه با توجه به كانال كشي و ورود شورابه ها ، پساب كارخانه ها در مسير ورودي آب اين تالاب بسيار سمي است و زندگي زيست محيطي جانوران و آبزيان منطقه با خطر نابودي روبرو شده است .
تالاب گاوخوني در حال حاضر به دليل صيد و شكار بي رويه از يك طرف و آلودگي و كاهش شديد آب در نتيجه ورود فاضلاب ها و احداث سد زاينده رود از طرف ديگر ، روز به روز از تعداد پرندگان و وحوش آن كاسته شده و به مرحله ي نابودي كامل رسيده است. افزون برآن ، افزايش بهره برداري از آب زاينده رود جهت مصارف كشاورزي، صنعت و نوشيدن؛ همانند پروژه عظيم انتقال آب زاينده رود به استان يزد باعث افت شديد آب ورودي به تالاب شده و كيفيت فيزيكي و شيميايي آن را آنچنان دستخوش تغيير كرده كه ادامه مصرف از آب تالاب را براي شرب جانوران و مصرف گياهان غير ممكن ساخته و در نهايت اكوسيستم تالاب را در معرض نابودي قرارداده است.
افزايش تقاضا براي آب به خصوص براي آبياري از عواملي است كه باعث كاهش آب مورد نياز براي تالابها مي شود و منجر به راندمان پايين آب و اتلاف آب زياد خواهد شد .
بنابراين، بهرهبرداري انسان از طبيعت آنگاه ميتواند بادوام و در راستاي توسعة پايدار باشد كه متناسب با ظرفيت قابل تحمل آن باشد. اين موضوع در ارتباط با تالابها ، با توجه به آسيبپذير بودن آنها اهميت بيشتري دارد. استفاده از اين اكوسيستمهاي آبي، بايد به گونهاي باشد كه ويژگيهاي طبيعي آنها حفظ شده و بقاي آنها نيز تضمين شود.
لازم است بخاطرداشته باشيم كه وقتي حيات گياهي و جانوري يك تالاب رو به افول گذاشت ، كاركرد هاي مهم آن نيز نابود مي شود .
پژواجت / 1755 / 1564
يکشنبه 12 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 511]