محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832801667
درد و دل و گفتگو با امام هشتم از سایت و راه دور
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: raya15th May 2010, 06:51 PMسلام به همه عزیزان :)وقت همه به خیر باشه :)راستش با خودم فکر کردم چرا ما تو سایت و بخش خراسان رضوی یه تاپیک نداریم که گفتگو کنیم و درد و دل کنیم با امام هشتم امام رضا (ع) و از همین سایت حاجت بخوایم و حاجب بگیریم . نمیدونم چه طور میشه ولی اگر دوست دارید و امکان رفتن به مشهد الرضا رو ندارید از راه دور با امام هشتم صحبت کنید. امیدوارم همتون همین جا بیاین و بگید از همین جا صحبت کردین با امام هشتم و حاجت گرفتین :)منتظر هستم بیاین و حرفاتون با ایشون بزنید . موفق باشید :p مهدي صميمي15th May 2010, 08:51 PMگفتم :خدایم دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را که پر از دغدغه دیروز بود و هراس فردا بر شانه های صبورت بگذارم ، آرام برایت بگویم و بگریم ، در آن لحظات شانه های تو کجا بود ؟ گفت: عزیز تر از هر چه هست ، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی که در تمام لحظات بودنت بر من تکیه کرده بودی ، من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام raya17th May 2010, 10:41 PMاسلام علییک یا ضامن آهو امروز در روز وفات بانوی دو عالم بی بی فاطمه زهرا با دلی لبریز از غم ازت مخوام واسطه بشی بین من و خدای من و از خدای من برام بخوای حاجتمو روا کنه , بخواه بابای دوستم که الان رو تخت بیمارستان بستریه و فردا عملش میکنن شفا بدی , بخواه به این دوستم صبر بدی و سایه پدرشو همیشه و همشه بالا سرش باشه و به همه خواسته ها و موفقیتهای مد نظرش برسه . یا ضامن اهو میدونم خدا حرفای منو توجه نمیکنه به پاکیت قسمت میدم بخوای خدای مهربونم که الان داره منو امتحان میکنه :-<کمکم کنه زیر بار مشکلات دووم بیارم و ارزوهایی که فقط در خیالات منن رو جامه حقیقت بپوشونه و از خیالم بیرون بیاره . یا ضامن اهو تو رو به کفترای دل پاک رو حرمت قسم میدم بخوای از خدای مهربون بخوای هیچ وقت از خودش دورم نکنه و لحظه ایی از یادش غافل نشم :o نفسکم18th May 2010, 04:31 PMیا ضامن اهو خودت ضمانت و شفاعت مارو بکن.شفای همه مریضهارو ازت میخوام raya30th May 2010, 12:38 PMاسلام علیک یا ضامن آهو یا امام هشتم تو رو قسم میدم به خوبیت به پاکیت منم همیشه پاک باشم و پاک بمیرم یا ضامن اهو تو رو قسم میدم بین من و خدام واسطه بشی و از خدا بخوای منو به ارزوم برسونه :(یا ضامن اهو صبوری صبوری صوبری میخوام :(یا ضامن اهو موفقیت رو مهربانی رو روحی ارام رو برام از خدا بخواه :( مهدي صميمي30th May 2010, 02:36 PMیا ضامن آهو مادر بزرگ... تو... آهو بچّه که بودى، مادر بزرگ که به خانه تان می آمد، هنوز ننشسته، دستش را می گرفتی و اصرار می کردی که برایت قصه بگوید. او هم گلویی تازه نکرده، شروع می کرد. ... یادش به خیر! مادر بزرگ، چقدر قصه بلد بود! از هر قصه ای که می خواستی می گفت. از حسن کچل تا سه دیوانه، که سه ظرف داشتند، که ته نداشت؛ تا... یادت نیست اولین بار، کی قصه ی آهو را برایت گفت؛ ولی یادت هست مادر بزرگ همیشه اسم آهو را که می برد، یا می شنید، می گفت: «یا ضامن آهو»! و حتّی وقتی آهوی کارتونی کودک را می دید. آن قدر مادر بزرگ قصه ی «ضامن آهو» را برایت گفته بود که تو خودت را در آن قصه می دیدى. ... آهو با بچّه هایش در دشتی سرسبز زندگی می کردند، یک روز این آهوی مادر رفت کنار چشمه، آب بخورد. تو هم پشت درختی درهمان نزدیکی ها او را نگاه می کردى. ناگهان سر وکلّه ی شکارچی پیدا شد. خواستی داد بزنی و آهو را خبر کنى، امّا دیر شده بود... از مادر بزرگ می پرسیدى: «ضامن» یعنی چه؟ و او توضیح می داد:« کسی که مسؤولیت کسی یا چیزی را برعهده بگیرد. کسی که تعّهد انجام کاری را از طرف کسی دیگر بنماید و امام رضا (ع) ضامن آن آهو شد، تا آهو پیش بچّه هایش برود و برگردد. شکارچی هم به احترام امام، از شکار او گذشت. حالا سالهاست که دیگر قصه های مادر بزرگ را نمی شنوى. امّا هر جمعه که برسر مزارش می روی و برایش فاتحه ای می خوانى، بیاختیار یاد آهو می افتی و هرگاه عکس آهو و یا حتی توی کارتون، آهویی می بینی یاد ضامن آهو می افتی و یاد مادر بزرگ. حالا دیگر آن قدر بزرگ شده ای که معنای ضامن آهو را می دانی و در همه ی این وقت ها دعا می کنى:«یا ضامن آهو! به حق خودت و به حق خواهرت، کریمه ی اهل بیت، ضامن ما هم باش و ضامن و شفیع مادر بزرگ هم...» NNAJMEH31st May 2010, 06:04 PMالسلام وعلیک یا علی ابن موسی ابن الرضا یا علی ابن موسی رضا خودت میدونی که تو دلم چیه و چی ازت میخوام خدا کنه از اینجا صدامو بشنوی یا امام رضا تا حالا برات نامه ننوشته بودم این اولین بار خدا کنه نامه مو بخونی و جواب بدی یا امام رضا من خیلی خستم تو را به جوادت قسم میدم که صدامو بشنوی و جوابمو بدی یا امام رضا بطلب که بیایم پا بوست خیلی دلم برات تنگ شده خیلم دلم میخواد قبر جوادتا زیارت کنم انشالله که خودت جوازشا امضاء کنی التماس دعا raya2nd June 2010, 11:32 PMاسلام علیک یا موسی الرضا المرتضی >:w< امام رضا سلام دلم شکسته غمگینم :(تو رو قسمت میدم به گنبد طلائئیت :(, به کفترای حرمت >:w<بطلب بیایم با خانوادم پابوست>:w<:x: . دونه بدم به کفترات , یا ضامن اهو دعاهامونو مستجاب کن نزار تو دل هیچ کسی غم باشه نزار اون کسایی که هر روز و هر روزه بهم میگن دعام کن نامید بشن امام رضا تو رو به دل پاک کفترات قسمت میدم منو دریاب نزار گرد نا امیدی به چهره دلم بشینه نزار مظلوم واقع بشم :((نزار دلمو بعضیا بشکنن :(نزار بهم حسودی کنن و با کلمات نیشدارشون اذیتم کنن :-<یا سامن الحجج قسمت میدم به مهربونید به پاکیت منم همیشه و همیشه پاک باشم و پاک بمیرم . موفقیت رو ازت میخوام گرفتاری و مشکلات رو از دوستام بگیر دل خوش و تندرستی و موفقیت به دوستام بده :) hosseinmahtab4th June 2010, 10:57 PMهر چند حال و روز زمین و زمان بد است یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای آنجا برای عشق شروعی مجدد است parnesa10th June 2010, 07:00 PMالسلام علیک یا قریب القربا سلام امام خوب و مهربانم /سلام ای روشنی بخش مشهد الرضا/سلام ای پدر یتیمان و بیکسان/سلام ای مشکل گشای حاجتمندان میدونم صحبت یه شخص گناهکار با شخصیتی مثل شما خجالت آوره ولی منم دل دارم منم شمارو دوست دارم اول از همه میخام همه مریضارو شفا بدی بعد دعا کنی آقامون هرچه زودتر بیاد بعدش دعا کنی بیام پابوست و برم پابوس و زیارت آقام امام حسین وقتی اسم امام حسین میاد تنم میلرزه آخه بدجوری عاشق امام حسینم تورو جان عزیز زهرا برام دعا کن لیاقت داشته باشم برم کربلا دلم پر میزنه برا امام حسین ولی دور از همه این خواسته ها نمیدونم برام دعا میکنی یا نه آخه من از اون بنده هایی هستم که زیاد گناه کردم قسم به اون آقایی که دوسش دارم هما این گناه ها ناخواسته و از روی اجبار بوده وقتی به اون کارایی که کردم دارم فکر میکنم از خودم بدم میاد نمیدونم خدا نماز و روزه هایی که میگیرو و میخونم قبول داره یا نه از شما امام خوبم عاجزانه التماس میکنم برام دعا کنین خدا منو ببخشه تا دیگه گناه نکنم sima joon14th June 2010, 11:56 AMيا امام رضا خودت حاجتمو مي دوني شفاعتم كن پيش خدا يا امام رضا خيلي خيلي محتاجم :((:((:(( pater14th June 2010, 12:03 PMما که هر حاجتی داشته باشیم براورده نمیشه همینجوری خواستم اسمم باشه امام رضا دید بفهمه دوسش دارم:x: raya3rd July 2010, 11:13 PMیا ضامن اهو تو رو به خوبیت و پاکیت قسمت میدماز راه دور دارم صدات میکنم تو دلم پر اشوبه تو رو به مادرت قسمت میدم من امسال جزع قبول شدگان در کنکور سراسری باشم یا بتونم پیام نوربوشهر قبول بشم خودت میدونی من چقد تو دوران کاردانیم زجر کشیدم پس تو رو به خوبیت قسم من امسال جزع ره یافتگان به دانشگاه باشم :o bijan13708th July 2010, 01:58 AMخوب من آدم مذهبی نیستم ولی امیدوارم حضرت رضا(ع)به این ریا جان کمکی کنه تا درآزمونش قبول بشه :x: البته شیرینی ما هم سر جاش باشه:d hosseinmahtab8th July 2010, 12:47 PMیا امام رضا به مهربونیت قسم مشکلات همه بچه ها رو حل کن رایا رو هم فراموش نکن بطلب با همه بچه های نیک دسته جمعی بیایم پابوست کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند shekarak14th July 2010, 02:51 PMسلام امام رضا جونم میدونی چقدر حالم بده میدونی چقدر نامردمو توبمو و قسمامو فراموش کردم نمیتونم امام جون دست خودم نیست خیلی دوسش دارم خودت کمک کن خواهش میکنم:( raya22nd July 2010, 01:19 PMاسلام علیک یا سامن الجج امام رضا دلم گرفته یکی از دوستان عزیز با من بد قهر کرده و از دستم دلخوره تو رو به کفترای دلپاکت قسمت میدم کاری کن اون دوست بفهمه من منظو ر بدی نداشم قصد بدی نداشتم براش :-<:( تو رو به پاکیت و مظلومیت اهویی که نجاتش دادی کمک کن این سو تفاهم پیش اومده بین من و دوسم هر چه زود تر رفع بشه و روابط من و دوستم عین سابق بشه خیلی دپرسم کمکم کن :-< فیدل22nd July 2010, 04:23 PMاسلام علیک یا سامن الجج امام رضا دلم گرفته یکی از دوستان عزیز با من بد قهر کرده و از دستم دلخوره تو رو به کفترای دلپاکت قسمت میدم کاری کن اون دوست بفهمه من منظو ر بدی نداشم قصد بدی نداشتم براش :-<:( تو رو به پاکیت و مظلومیت اهویی که نجاتش دادی کمک کن این سو تفاهم پیش اومده بین من و دوسم هر چه زود تر رفع بشه و روابط من و دوستم عین سابق بشه خیلی دپرسم کمکم کن :-< الهی آمین... .................................................. .................................................. ............ السلام علیک یا ثامن الحجج یا علی ابن مو سی الرضا من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو من از هر دررانده ام ، من رانده ی وامانده ام یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو raya23rd July 2010, 01:09 PMیا حضرت رضا حاجتمو بده دوستمزم رنجیده جوابم نمیده خودت کمک کن بازم عین سابق بشیم تو رو خدا قسمت میدم متوجه شه من منظور بدی برای اون نداشتم و قصدم چیز دیگه بوده :-<امام رضا کمک کن دوستم بازم اشتی کنه باهام و مثل قبل منو تحویل بگیره :(( zamara25th July 2010, 09:03 PMسلام من هم از امام رضا(ع) تقاضا دارم كه آرزوي همه جوون هاي عزيز اين مرز و بوم رو برآورده كنه و هر چي از خدا ميخوان ، خدا بهشون بده . و همچنين حاجت رايا عزيز رو هم برآورده كنه . raya16th August 2010, 07:48 PMاسلام علیک یا ثامن الحجج یا ضامن اهو تو رو قسمت میدم واسطه بشی بین من و خدای من و از خدابخوای منو به حاجتم برسونه یا ضامن اهو تو این ماه رمضون قسمت میدم کمک کنی اون ادمهایی که حاجت دارن و صدا میکنن خدا رو حاجت روا بشن یا ضامن اهو سلامتی به اعضای نیک صالحی و خانواده هاشون و دل خوش داشته باشن امین یا ربالعالمین raya3rd October 2010, 01:26 AMاسلام علیک یا ضامن آهو یا امام رضا کمکم کن تا دلشوره هام پایان پیدا کنه :(اخر مهر نتیجه نهایی میاد و من به خاطر اون دلهره دارم :(ازت میخوام واسطه بشی بین من و خدای من و منو به حاجتم برسونی :-<:( یا ضامن اهو خیلیا تو این ماهگفتن دعام کن قسمتمیدم به پاکیت و مهربونیت همه اونهایی که بهم گفتن تو ر خدا دعا کن برام خودت کمک کن که هر چه به صلاحشونه و براشون خیر و برگت میاره براشون اتفاق بیافته :-< hosseinmahtab9th November 2010, 09:15 AMیا امام رضا دلم تنگ شده بیام زیارتت کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند raya9th November 2010, 02:24 PMیا امام رضا خیلی دوستت دارم خیلی >:w<بعضی از مشکلاتم حل شد کمکم کن بقیشم حل بشه ، کمک کن هر جا مشکلی توزندگی من یا دیگری هست رفع کنی هنوز محتاج کمکای تو و خدای عزیزم هستم نزار تنها بمونم:( raya30th November 2010, 10:17 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند اسلام علیک یا ضامن اهو>:w< امام رضا بازم دلم گرفته و مرغ دلم هوایی شده :(امام رضا با بغض دارم باهات حرف میزنم :(از راه دور سلامم رو پذیرا باش و کمکم کن تا اروم بگیرم :(کمکم کن غصه ها یک به یک عین برگ خزون از شاخسار دلم بریزه و جاش شکوفه های شادی زینتگه دل غمدیدم بشه :-<امام رضا کلافم ، غمگینم و افسرده ، نا امیدانه دارم تو مسیر پر پیچ و خم زندگی قدم میزنم و نمیدونم انتهای راه به چه شکله نزار زانوهام خم بشه و من با زانو محکمبیافتم رو زمین :(کمکم کن اعتماد به نفس از دست دادمو باز به دست بیارم و محکم برم جلو از هر چیزی که خدای عزیزم برام مقدر کرده نترسم :(امام رضا تو روقسم به کفترای دل پاکت ارامش و اعتماد به نفس ابدی رو به من هدیه کنی :(خیلی ددوستت دارم امام رضا کمکم کن :(( raya29th December 2010, 06:58 PMاسلام علک یا ثامن الحجج یا امام رضا خیلی غمگینم :(خودت میدونی که چه بغضی تو گلومه از فشار روحی دلم خیلی گرفته :-<تو رو به خدات قسم میدم ارامش پیدا کنم و چون سابق شاد باشم تحمل فشار روحیو ندارم کمکم کن :-<روحم خسته است :-<یا ضامن اهو تو رو به کفترای دل پاکت قسمت میدم حاجتمو روا کن دلم خیلی گرفته :-< raya27th February 2011, 10:12 PMاسلام علیک یا ضامن اهو امام رضا از راه دور با قلبی شکسته و غمگین دارم مینویسم تو روبه اون آهوی رمیده که پناهش دادی ، تو رو به کبوترای دل پاکت ، تو رو به جان مادرت قسم میدم غم و غصه رو از دلم دور کن و نا امیدی رو از وجودم پاک کن تا منم رنگ آرامش ببینم مدتیه دارم بد بیاری میارم کمکم کن اما رضا :( hosseinmahtab8th April 2011, 01:56 PMمحبت امام رضای عزیز و مهربان توی دل ما ایرانیها از همان کودکی جا گرفته است. و من داستان این شفا یافتگان خوشبخت را برای تو تعریف میکنم تا این یک هفته تو هم بیایی کنار من بنشینی تا از همینجا دل بیمارمان را به پنجره فولاد آقا گره بزنیم. از اینکه پاهایت نای عروج ندارند غمگینی؟ از اینکه به زمین دوخته شدهای ناراحتی؟ آرزوی پرواز داری؟ آرزوی دویدن به سوی خوشبختی؟ پس این داستان را با من بخوان و آخر سر یک «یا علی بن موسی الرضایی» از ته دل بگو. خاطرت تخت که پای دلت شفا خواهد یافت. شفا یافته: علیرضا حسینی، فرزند جعفر متولد: ۱۳۵۷ اهل: نکا (ساری) روستای سلیکه بیماری: بی حسی اندام تحتانی(فلج پاها) آمده بود تا کبوتر دل خسته و مجروحش را در حرم با صفای مولایش به پرواز درآورد. آمده بود تا چهره به غم نشستهاش را که حاکی رنج و درد و درونیاش بود، با اشک دیدگان معصومش به ضریح سیمین و زرین امام غریبان پیوند بزند. آمده بود تا سر بر آستان بی نیاز دوست بساید و دل را مقیم کوی یار نموده و مهمان نور باشد. آمده بود تا چشمان بی فروغش را در روشنای حریم حرم منور سازد. آمده بود بایک دنیا امیدو انتظار-یک دنیا عشق و ارادت و اخلاص، یک دنیا بی قراری، تا بگوید: ای امام! دوستت دارم. آمده بود تا همچون موجی، تن رنجورش را به اقیانوس عظمت، کرامت، وجود وسخا بسپارد و دریا دل این اقیانوس بی کران باشد. آمده بود تا به مراد دل آسمانی اش بگوید: ای قرار دیده بی تاب من! ای مهربان امام که غوث الامه ای! و ضامن آهوی رمیده ای؟ به آستان امنت چونان غزالی گریز پای پناهنده شده ام تا به بلندای سلامت و تندرسیم برسانی و از جمیع بلیات ارضی و سماوی برهانیام. آمده بود تا از طبیب طبیبان بخواهد تا خار وجودش را در بوستان سرسبز و پرطراوات رضوی به گل عافیت مبدل نماید. … و خسته از این همه تفکر، پلکهایش به سنگینی گرایید و آرام آرام به خواب رفت…. ناگهان بیدار می شود، طناب را باز شده می بیند، روی پاهایش میایستد، شروع به راه رفتن می کند. در یکی از روزهای تابستان قرار بود به همراه هیأتی از شهرش روز ۴۸ صفر عازم مشهد شود. اما جزیره متلاطم دلش تاب تحمل زمان را نداشت. به اتفاق شوهر خواهرش زودتر از موعد، سفر به سرزمین نور را آغاز کرد. او همچون رودی به بحر خروشان حرم پیوست. به سرزمینی آمد که سرتا پا معنویت بود، به اقلیمی پا گذاشت که عرشیان و خاکیان، چاکران درگه آن سرتا پا نورند. دیدن گنبد و بارگاه حضرت، چشمان بی فروغش را جلا بخشید فضای روحانی و معنوی حرم را از نزدیک لمس نمود. در برابر امام، سلامی و تعظیمی نمود. که لبخند فرشتگان را در پی داشت.اُدخُلوها بسلامٍ آمنین، حرم مملو از جمعیت بود در میان سیل مشتاقان و ارادتمندان و حاجتمندان بارگاه ملکوتی و حجت بالغة پروردگار، خود را همچون قطره ای می دید. پشت پنجرة فولاد دخیل شد. ضمن ارتباط قلبی ارتباط ظاهری نیز با طنابی که او را به پنجره متصل می نمود برقرار گردید. طناب، رشته الفت او گشت تا دل و جانش به هم پیوند خورد و ضمیرش از انوار امام بهره مند گردد. فضای معنوی حرم دل هر عاشق و شیدایی را متحول می ساخت. پیروجوان، زن و مرد، کودک و نوجوان، از هر قشر و طایفه ای، شهر و روستایی، فقیر و غنی، در میان دخیل شده گان دیده می شد. ایوان طلا، رازو نیاز عارفانه، اشکهای جاری شده، دلهای سوخته، بی پناهان خسته دل، ناامیدان وادی سرگردانی، صدای پای زائرین، صدای ملکوتی مناجات، صدای بال بال زدن کبوتران در آسمان مهتابی و پرستاره، فضای معطر، پارچهها سبز رنگ، طنابهای رنگارنگ، قفلهای بسته شده بر پیجره، خدایا چه محیطی است! این جا که این چنین دل آدمی را می برد! پژواک امید دهنده و سوزناک زیارتنامه خوان که در جوار پنجرة فولاد را می سوزاند و اشک از دیدگان جاری می ساخت. این جاست طبیبی که ندارد نوبت هر دل که شکسته تر بود، پیش تر است. فقیر و خسته به درگهت آمدم، رحمی که جز ولای توام، نیست هیچ دستاویز به ناامیدی از این در مرو، امید این جاست فزونتر از همه قفلها، کلید این جاست. علیرضا در جمع دلسوختگان و دردمندان، بیماران لاعلاج که از دکترها، قطع امید کردهاند قرار گرفت. با چشمان به اشک نشسته اش با مولا به راز و نیاز پرداخت: یا ضامن آهو! بر جوانیام رحمی کن. لحظاتی بعد در تفکری عمیق فرو رفت. خاطرههای دوران بیماری جلوی چشمانش نمایان گشت. از یادش نمیرفت آن روزی که مادرش را صدا میزد مادر! درد پا امانم را بریده و مادرش چونان شمعی در این مدت سوخت و از هیچ کوششی دریغ نکرد به یاد محروم شدن از تحصیلاتش افتاد، به یاد عاجز شدن از کارها و فعالیتهای روزانه اش به یاد دارو و درمانهایی که برایش کرده بودند و تأثیری نداشت، به یاد دستهای پینه بسته، پدرش که کارگر نکاچوب بود، به یاد دل سوزیهای خانوادة صمیمی اش، به یاد ۲ برادر و یک خواهرش از غم او پژمرده و ملول شده بودند، به یاد جوابهای مأیوس کننده پزشکان، و خسته از این همه تفکر، پلکهایش به سنگینی گرایید و آرام آرام به خواب رفت…. ناگهان بیدار می شود، طناب را باز شده میبیند، روی پاهایش می ایستد، شروع به راه رفتن می کند….. آن شب شادمانی علیرضا دیدنی بود و همه زائرین در شادمانیاش شریک. سند این ماجرای واقعی: پایگاه اینترنتی حضرت رضا علیه السلام raya15th April 2011, 04:57 PMاسلام علیک یا ثامن الحجج یا امام رضا دلم خیلی گرفته :(خیلی احساس تنهایی میکنم :-<کمکم کن که قدرت بینظیری داشته باشم که هیچ وقت نا امید نشم و افسردگی نگیرم :-<امام رضا بعضی ادمها خیلی به من حسادت میکنن و سعی در اذیت کردن من و تضعیف روحیمو دارن کمکم کن تا محکم باشمو صبورانه زندگی کنم کمکم کن یا امام رضا :-<خیلی تنهام :-< سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 638]
-
گوناگون
پربازدیدترینها