واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
به كرات شنيده مي شد كه بسياري از چهره هاي شاخص جريان اصلاحات و همچنين برخي از سران جريان موازي اصولگرايان، مشكلات معيشتي امروزه مردم را تنها معلول دولت نهم دانسته و از چنين مقدمه اي نيز جز روي گرداني مردم در انتخابات مجلس هشتم از اصولگرايان حامي احمدي نژاد (جبهه متحد اصولگرايان) منتج نمي شد اما گذر زمان به تمامي اين گمانه زني ها پاسخ ديگري داد. نتايج انتخابات بگونه اي رقم خورد كه "سخنگوي اعتمادملي" طرح چنين نكته اي تا قبل از انتخابات را "متعلق به افراطيها و تندروهاي جريان اصلاحات" دانست و بدين وسيله سعي كرد تا جريان متبوع خويش را از چنين معضلي رهايي دهد و البته "سخنگوي كارگزاران" نيز صراحتا عنوان داشت: كساني كه چنين بحثي را مطرح كردند، غلط كردند! و سخن از پيچاندن گوش آنها به ميان آورد. اما هيچ كس در اين ميان به خود جرات نداد تا به اين سوال اساسي پاسخ دهد كه براستي با تمامي مشكلاتي كه در 2 سال و نيم اخير مشاهده شده است، چرا مجدداً مردم به اصولگرايان اقبال نشان مي دهند و حتي در اين ميان آن قدر هوشياري به خرج مي دهند كه گرفتار جريانات موازي "جريان حقيقي اصولگرايي" نیز نمي شوند؟ شايد بهترين مقدمه براي پاسخ به اين سؤال، نگاهي كوتاه به علل روي كارآمدن و خاستگاه حقيقي دولت احمدي نژاد باشد. آنچه مسلم است سوم تير 84 به مثابه نقطه عطفي در تاريخ سياسي ايران خواهد بود. اگر موفقيت احمدي نژاد در سوم تير 84 را از منظر خاستگاه مردمي وي به نظاره بنشينيم، آنگاه شايد بهتر بتوان متوجه شد كه چرا عليرغم وجود تورم، افزايش قيمت مسكن، سهميه بندي بنزين و... بازهم مردم به او "اعتماد" مي كنند. حقيقتاً احمدي نژاد نه با هزينه هاي گزاف تبليغاتي راهي پاستور شد، نه پشت پرده هاي ديگر به اين نتيجه رسيده بودند كه وي بهترين گزينه براي اجراي اهداف آنهاست و نه در طول زمان انتخابات غيرصادقانه با مردم برخورد كرد، لذا امروز به وضوح مي توان حداقل ثمرات صداقت وي را در عكس العمل و رفتارهاي سياسي مردم مشاهده كرد. به رغم تمامي مشكلاتي كه دولتمردان از آنها آگاه بوده و براي رفع آنها شبانه روز در تلاش و تكاپو هستند، به استثناي برخي از كلان شهرها، آمار شركت كنندگان در مجلس هشتم نسبت به مجلس هفتم 10درصد افزايش پيدا كرده و به حدود 60درصد در كل كشور مي رسد و اكثريت منتخبين ملت در اين ميان نيز اصولگرايان هستند. اصولگراياني كه با وجود تمامي مشكلات، مردم صداقت آنها را باور كرده اند. البته توجه به آمار شركت كنندگان در مناطق محروم نيز در نوع خود جالب خواهد بود. در بسياري از مناطق محروم در اقصي نقاط كشور از جمله استان خراسان جنوبي شاهد مشاركت نزديك به 90درصد مردم در انتخابات هستيم. اين جداي از آنچه كه حضرت امام فرمودند: "صاحبان اصلي اين انقلاب محرومین و پابرهنه ها هستند" معناي ديگري نيز با خود به همراه دارد و آن هم رضايت محرومان جامعه طي دو سال و نيم اخير از روي كار آمدن دولت نهم است. زماني كه بعد از قريب به سه دهه از پيروزي انقلاب اسلامي، در چنين دولتي بسياري از مناطق دورافتاده كشور صاحب حداقل امكانات زندگي از جمله آب آشاميدني، برق،گاز و... مي شوند، طبيعي است كه حضور آنها در انتخابات نيز پر رنگتر از قبل خواهد بود و اين ادعايي است كه در انتخابات اخير جامه عمل به خود پوشيد. در همين راستاست كه مي توان استقبال كم نظير مردم سراسر كشور را در دور دوم سفرهاي استاني از رييس جمهور در ميزان محبوبيت روزافزون او تفسير نمود چراكه معاندين دولت همواره در طول دور نخست سفرهاي استاني، با طرح اين بهانه كه استقبال مردمي از رييس جمهور در سفرهاي آتي وي به آن مناطق كمرنگ تر خواهد بود، مي كوشيدند تا دستاوردهاي سفرهاي استاني را تخطئه كنند اما باز هم گذر زمان جز تثبيت جايگاه و افزايش محبوبيت رييس جمهور پيام ديگري نداشت. احمدي نژاد نيز اما پيش از آنكه چنين موفقيتهايي را از آن ويژگي هاي شخصيتي و يا مزيتهاي خاص دولت خود بداند، آن را مولود گفتمان اصولگرايي مي داند. گفتماني كه در زمستان 57 به رهبري حضرت امام خميني به 2500 سال سلطنت رژيم جور پايان داد و پس از حدود يك دهه استمرار موفق، بعد از فوت بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي با ركودي 16 ساله مواجه شد. رخوتي كه نهايتاً نيز خود مردم بدان پايان دادند. اصولاً انقلاب اسلامي ايران بدون چنين گفتماني قابل تصور نيست و بسان انساني معلول مي ماند. انقلاب اسلامي چيزي جز عدالت محوري، حق گرايي، ظلم ستيزي، ساده زیستی و محوريت ديانت را در خود نمي بيند و البته گفتمان اصولگرايي نيز چيزي جز اين نبوده و نيست لذا بي علت نيست كه "ميشل فوكو" چنين انقلابي را "روح يك جهان بي روح" مي داند و امروزه نيز پس از گذشت سالها، تنها از انقلاب اسلامي ايران است كه به عنوان "مثال نقض نظريه ترميدور" ياد مي شود. پس سخني به گزاف نيست اگر مدعي شويم عليرغم تمامي مشكلاتي كه ممكن است امروز بخشی از ملت را ناخرسند نمايد، اما اعتماد به گفتمان و ادبيات اصولگرايي هماني است كه باز هم مردم را به فرزند حقيقي چنين مكتبي ارجاع خواهد داد. اين نكته اي است كه به خوبي در انتخابات اخير قابليت اثبات خود را نشان داد و خردادماه 88 نيز مويد و مصدق اين مدعا خواهد بود؛ "ان تنصرالله ينصركم و يثبت اقدامكم"
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]