تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به خدا قسم سه چيز حق است: هيچ ثروتى بر اثر پرداخت صدقه و زكات كم نشد، در حق هيچ كس ستم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803870738




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وزارت ارشاد مايه نگراني انسانهاي منصف و متدين بود


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

حميد رسايي با راه اندازي و تأسيس دفتر جريان شناسي تاريخ معاصر، بيش از 14 عنوان کتاب در موضوعات مختلف سياسي روز و آسيب شناسي فرهنگي به چاپ رساند. که از جمله آثار مهم وي که با استقبال گسترده نيروهاي فکري و فرهنگي جامعه مواجه شد، بازي ترور و پايان داستان غم انگيز بود که به موضوع ترور سعيد حجاريان و بررسي عملکرد مطبوعات در سال هاي اخير مي پرداخت. وي از سال 1380 با راه اندازي دفتر جريان شناسي تاريخ معاصر، جمعي از طلاب انقلابي و دلسوز را براي نقد مکتوب جريانات ناسالم سياسي سازماندهي کرد. اين دفتر تاکنون بيش از 24 عنوان تحقيق در موضوعات مختلف مهم سياسي ـ فرهنگي منتشر کرده است که تاکنون کتاب هاي وي و دفتر جريان شناسي تاريخ معاصر بارها و بارها به چاپ هاي متعدد با تيراژحدود يک ميليون نسخه رسيده است. يکي از آثار مهم تهيه شده در اين دفتر بررسي عملکرد 4 ساله مجالس ششم و هفتم بود که طراحي و اجراي اين پژوهش بر عهده رسايي و چند تن از طلاب متعهد حوزه بود. در اين پژوهش، عملکرد نمايندگان مجلس از 10 جهت مورد مداقه قرار گرفت و براي اولين بار اعلام شد که يک نماينده مجلس چند کلمه نطق پيش از دستور داشته است و چند کلمه آن سياسي، اقتصادي، فرهنگي يا به يکي ديگر از موضوعات اختصاص داشته است. ميزان تلاش نمايندگان در بررسي طرح ها و لوايح، اعلام ميزان تاخير و غيبت نمايندگان، ميزان فعاليت نمايندگان در سئوال از وزرا، تذکرات آيين نامه اي و قانون اساس و...  بخش نخست گفتگوی تفصیلی رجانيوز با رسايي، شامل چگونگی شکل گیری دفتر جريان شناسي تاريخ معاصر همراه با بازخوانی حوادث دوران دوم خرداد و در نهایت جریان شناسی مجلس ششم پرداخت که از نظر خوانندگان می گذرد.  * معمولاً در ميان روحانيون کمتر مشاهده شده که به صورت نوشتاری وارد عرصه هاي سياسي شوند، آن هم به صورت فعال. اگر این برداشت درست است، علت آن چيست؟ آيا اين موضوع از نقاط ضعف اين قشر که وظيفه هدايت جامعه را بر عهده دارد، نيست؟ - حضور کمتر روحانيت در عرصه هاي سياسي و آن هم به صورت نوشتاري، واقعيتي است که نمي توانيم آن را انکار کنيم. اما اين موضوع دلالت بر اين ندارد که قاطبه روحانيت نسبت به اصل سياست بي تفاوت است. انقلاب اسلامی و حضور آگاهانه روحانیت در صحنه های پس از انقلاب، شاهد این مدعاست. بله، در انعکاس این موضوعات به صورت نوشتاری کم کاری صورت گرفته است و همین احساس کمبود و نياز بود که یکی مثل بنده را ممحض در آن کرد. * از چه سالي وارد اين عرصه شديد و در چه موضوعاتي قلم زدید؟‌ - سال 1374 و در دوره انتخابات مجلس پنجم بود که در آن مقطع، مجمع روحانيون مبارز به عنوان يکي از جريانات سياسي کشور به طور کامل از انتخابات کنار کشيده بود. البته نه با ادبيات امروز که برخی انتخابات را تحريم می کنند، بلکه آن زمان به عدم معرفي کانديدا کفايت کردند. * دليل آنها براي عدم معرفي کانديدا چه بود؟ برداشت شان اين بود که جامعه به آنها اقبالي ندارد. با توجه به اينکه آن روز هنوز رگه های انحرافي موجود در لایه های میانی اين طیف خودش را نشان نداده بود، در ميان برخی از طلاب و روحانيون حوزه قم هم یک نوع اعتمادی نسبت به اینها وجود داشت. برای همین بخشی از این قهر سیاسی به بدنه حوزه منتقل شده بود و يک نوع دلسردي ايجاد شده بود. اينجا نکته اي را لازم است که عرض کنم. شايد يکي از نعمت هاي الهي در اين چند سال اخير، همین تنش هاي سياسي بود که شکل گرفت که بدنبالش رو شدن برخی جهت گیری های فکری و سیاسی پنهان بوجود آمد و چه بسا حيات مجددي به انقلاب ما داد. * لطفاً بیشتر توضیح دهید که چطور می توان این را حیات مجدد دانست؟ - بسياري از افراد ظاهر الصلاح و انقلابی، چهره واقعی شان رو شد و مردم آنها را شناختند و به همين خاطر در برابرشان موضع گيري کردند و آنها را در انتخابات مختلف به عقب رانند. * از فضاي انتخابات مجلس پنجم مي گفتيد؟‌ - آن زمان دلسردي اي که در بدنه حوزه احساس می شد، انگيزه لازم برای جنب و جوش سیاسی در انتخابات مجلس پنجم را از آنها گرفته بود. البته اين دلسردي تنها در ميان طلاب و روحانيون که نبود؟ - بله، کلا ًدر جامعه، نشاط سياسي وجود نداشت. نه تنها بدنه حوزه بلکه در دانشگاه هم فضاي شادابي براي فعاليت هاي سياسي شکل نگرفت،‌که حوزه ها هم از اين فضاي عمومي بي نصيب نبودند و مانند زمان حاضر که بسيار فعال شده و دائما در تکاپو هستند، نبود. در آن زمان بود که بنده شروع کردم به کار کردن روی مباني حضرت امام (ره) و مقاله مفصلی درباره نقش روحانيت در انتخابات نوشتم با عنوان "روحانيت و سلامت انتخابات" اين مقاله را به استاد محترم آیت الله سيد احمد خاتمي، که در آن زمان درس کفايه را درمحضرشان مي خواندم، نشان دادم. ايشان بعد از آن که اين مقاله را خواندند، خيلي تشويق و توصيه کردند که حيف است اين مقاله را يک طلبه نوشته باشد اما در آن از روايت بهره نبرده باشد. با راهنمايي ایشان به منابع روایی متعددی مراجعه کردم و کار را تکمیل کردم. این کتاب در چاپهای بعد عنوانش شد "مثل مدرس" که شايد تا الآن بيش از پنجاه هزار نسخه از آن چاپ شده است.*پس به نوعی قبل از آغاز دوره دوم خرداد، زمینه های پیدایش این پدیده سیاسی و اجتماعی را چشیده بودید و دردوره دوم خرداد با آن درگیر شدید؟ البته من در دوم خرداد 76 در ایران نبودم اما این واقعیتی است که عملکرد اشتباه برخی از گروه ها و شخصیت های اصولگرای امروز، زمینه پیدایش آن را در دوم خرداد بوجود آوردند. البته به لطف الهی و به دلیل سلامت حاکم بر این جریان، آن اشتباهات سریع بازسازی و جبران شد. دوم خرداد 76 کجا بوديد؟ - اردیبهشت ماه همان سال برای تبلیغ و تدریس در یکی از حوزهای علمیه خارج از کشور به یکی از کشورهای آفریقایی رفتم. * دراین فاصله آیا حوادث داخل ایران، بازتابی هم در خارج از کشور داشت؟ -قطعا بدون تأثیر نبود و برخی حوادث که دائما از رادیوهای خارجی هم بزرگنمایی می شد، مانند اختلافات داخلی یا تحرکات کوچک دانشگاهی. انعکاس برخی از مطالب روزنامه های داخلی در موضوعاتی مانند قتل های زنجیره ای، وقتي در خارج از ايران منعکس مي شد، عظمت ايران را خرد مي کرد. اين در حالي بود که در همان کشوری که ما بودیم، تصاوير حضرت امام (ره)بر روي شیشه برخي از مغازه ها و ديوارها نصب بود ونشان مي داد که يک عشق و علاقه خاصي نسبت به انقلاب و حضرت امام (ره)در آن ديار وجود دارد. * چه سالي به ايران برگشتيد؟ - اوايل سال 1378 که اوج جريان مطبوعاتي یا به تعبیر رهبری معظم، شارلاتانیزم مطبوعاتی راه افتاده بود. اولين کاري که بعد از ورود به ايران انجام داديد چه بود؟ - من با تجربه اي که به واسطه سير بررسي تاريخي خود از زندگي مرحوم طالقاني به دست آورده بودم، مدتی را به مطالعه نشریات مختلف اختصاص دادم. مرحوم آیت الله طالقاني پس از آزادی از زندان به نوعی از جریان سازمان منافقين -در حالی که از تغییر رویکرد اعتقادی آنها اطلاع نداشت-، حمايت کوچکی کرد. اما بعد از آن که متوجه شدت انحراف آنها شدند، آن سخنراني مشهور را انجام دادند.من هم وقتي به کشور برگشتم برای این که از صحنه اتفاقات و حوادث عقب نمانده باشم، مدتی را اختصاص دادم به مطالعه روزنامه هاي آن دو سال و جريانات مختلف را بررسي کردم والبته بسيارهم مؤثر بود.* با توجه به سيري که در مطبوعات آن زمان داشتيد، کداميک از عملکردهاي دولت اصلاحات متدینین را نگران مي کرد؟ - وزارت ارشاد يکي از نهادهاي دولت اصلاحات بود که اگر هر انسان متدين و منصفي بدون حب و بغض به وضعيت، جهت گيري و حمايت هايي که اين وزارتخانه از برخی جریانات صورت مي داد، نگاه مي کرد، آثار نگراني در چهره اش پيدا مي شد. تا اينکه در بهمن 87 جريان تحصن در حوزه علميه قم اتفاق افتاد. توهين به آيت الله مصباح در يک روزنامه دوم خردادي بهانه ای شد تا اين آب به نقطه جوش برسد.* گويا بعد از انقلاب اسلامي هم اولين تحصن صورت گرفته توسط طلاب، اين تحصن بود؟ - بله، بعد از گذشت 21 سال از انقلاب اسلامي، تحصني که در اعتراض به سياست هاي فرهنگي دولت صورت گرفته باشد، بي سابقه بود. * هسته اوليه و شکل دهنده اين تحصن چه کساني بودند؟ - اين تحصن اصلاً طراح و علمدار مشخصي نداشت. طلاب کم کم جمع شدند و بعد به مسجد اعظم آمدند و آنجا با يک حالت ناراحتي نشستند و بعد از گفت وگوهايي که با هم داشتند، تصميم گرفتند که تحصن کنند تا از اين طريق، خواسته هاي خود را به گوش مسئولين برسانند. این واقعه با توجه به بی سابقه بودنش، سبب شد تا بعد از جريان تحصن، دومين کتاب سياسي خودم را با عنوان "تحصن چرا و چگونه"بنویسم. * اين تحصن چگونه جريان دوم خرداد را به چالش کشيد؟  - اين تحصن که چند روز هم ادامه یافت، فقط اعتراض چند طلبه حوزه علمیه قم نبود تا کسی بگوید اینها احساساتی شده اند، بلکه جمعي از علماي بزرگی مانند آيت ا... نوري همداني، آيت ا... مشکيني، آيت ا... جوادي آملي و بزرگاني مانند اينها با حضور خود در اين تحصن، از متحصنين حمايت کردند و تلاش فراوان دوم خردادي ها بر عدم اعلام و جلوگيري از انعکاس اخبار و بازتاب های این تحصن، خود شاهدي بر به چالش کشیده شدن آنها بود. * کتاب هاي بعدی شما با مشکل دريافت مجوز روبرو نشد؟ - بله، از همین جا داستان درگیرهای فکری و ذهنی ما و ارشاد شروع شد. کتاب تحصن را به اداره ارشادي که الآن خودم مديرکل آن هستم، دادم - به همان دوستاني که امروز با هم مشغول کاريم - تا مجوز آن را صادر کنند.کتاب بخش های مختلفی داشت اما اداره ارشاد مجوز اين کتاب را براي انتشار نمي داد و بالاخره پس از چند ماه با فشار و پیگیری مطبوعات اصولگرا مجوزمان را دریافت می کردیم. این نکته در باره تمام کتابهای دیگر ما هم بود. هر جا کتاب مستند و انتقاد آمیزی آماده می شد، ماه ها در فشار بود تا بلکه محتوای آن تغییر کند و یا منتشر نشود. واکنش رئيس دولت وقت به اين ماجرا چه بود؟ - طبیعی بود که این تحصن به مذاق آقای خاتمي خوش نياید و به همين خاطر سبب شد که وي با فشار و رايزني هايي که صورت داد، نهایتا با پیام رهبر انقلاب که توسط آیت الله مشکینی قرائت شد، و به دلیل نزدیکی انتخابات ششم، تحصن به صورت مشروط پایان یافت. چه شرطی برای پایان تحصن قرار داده شد؟ آقای خاتمی خودشان در تماس تلفنی به آیت الله مشکینی گفته بودند که طلاب بیایند و اشکالاتشان را با من مطرح کنند. بعد از آن واقعه هم سه نفر از میان جمع انتخاب شدند که بنده به همراه دو نفر از دوستان به نمايندگي از شورای متحصنين به نهاد رياست جمهوري رفتيم تا طوماری را به رییس جمهور تحویل دهیم که آن روز این اتفاق نیفتاد و بعد هم خبردادند که ايشان موضوع را ارجاع داده اند به مشاورین بخش روحانیت، یعنی آقايان توسلي و امام جماراني. البته ما به اين مطلب انتقاد داشتيم، چون مگر تحصن ما يک اعتراض صنفي روحانيت بود که ايشان به مشاورين خود در امور روحانيون ارجاع داده بود؟ در آن زمان به اين جمع بندي رسيديم که به ديدار مشاورين ايشان برويم.پس از تعیین زمان هم در جماران با آقايان امام جماراني و توسلي ديدار کرديم. مرحوم آقاي توسلي همان ابتداي جلسه بخشي از سخنان امام (ره)را که فرموده بودند تحصن حرام است و کسي حق ندارد تحصن کند را با توپ و تشر برای ما خواندند. بنده به ايشان گفتم: حاج آقا مي شود لطف کنید و تاريخ اين سخنان را بفرمایید. آقاي توسلي گفتند: اين سخنان، سخنان حضرت امام است، چه فرقي مي کند که در چه زماني گفته شده باشد؟ به ايشان عرض کردم اين تأکيدات حضرت امام (ره) مربوط به تحصن گروه های ضد انقلاب در ماه های نخست انقلاب است که کمونيست ها کارخانجات را به تحصن مي کشاندند تا اقتصاد کشور را فلج کنند. حضرت امام (ره) هم فرمودند که تحصن حرام است. اين موضوع چه ربطي دارد به تحصني که آيت الله نوري همداني و آيت الله جوادي آملي و ديگر علما و ياران انقلاب براي دفاع از اسلام و آرمان هاي انقلاب در آن حضور یافته اند؟! بعد به ايشان گفتم: با قبول اينکه تحصن حرام است، چرا شما در 18 تير وقتي يک عده اي آمدند و به اسم دانشجو تحصن کردند و کار را به آنجا کشاندند که تمام ارکان نظام را زير سئوال بردند، شما نرفتيد براي آنها اين جملات را بخوانيد که به فرموده امام (ره) تحصن حرام است و اين کار را متوقف کنيد؟ پاسخ ایشان چه بود؟ پاسخ آیت الله توسلی خیلی عجیب بود، شاید اگر از زبان شخص دیگری این جمله بیان شده بود، به این راحتی موضوع را رها نمی کردند. ايشان در جواب گفتند شما طلبه ايد و سرتان مي شود، دانشجوها که دين ندارند! این موضوع را جایی هم نقل کردید؟ در مصاحبه ای که با رسانه ها بعد از آن جلسه داشتیم، اشاره ای کردیم و چاپ هم شد ولی نه به این صراحت. البته آیت الله توسلی هم خیلی عصبی بودند. حتی در مواردی نزدیک بود که با عصایشان ما را نوازش هم دهند که من رفتم نزدشان و گفتم: حاج آقا شما یار امام بودید. من حاضرم دستتان را هم ببوسم. حالا چند طلبه جوان مثل ما هم می خواهند ابراز نظر کنند، این که تا این اندازه عصبانیت ندارد... * شاید سوال دیگری که می شد مطرح کرد این بود که چرا مثلاً اینها در موارد دیگری مثل تحصن نمایندگان مجلس ششم اين فرمايشات حضرت امام (ره) را یادآور نشد؟ - بله، واقعا اين سئوال مطرح است که چرا در زمان تحصن مجلس ششم که با کف و سوت رادیوهای بیگانه همراه بود، کسي نيامد فرمايش حضرت امام (ره) را مبني بر حرام بودن تحصن اعلام کند؟! چرا اين جملات آن موقع خوانده نشد. * بالاخره آقایان اشکالات موجود در سیاست های فرهنگی و وزیر وقت ارشاد را پذیرفتند؟ - متاسفانه این طور نبود. در ادامه همان جلسه ايشان (مرحوم آقای توسلي) به ما گفتند که شما چه کسي بهتر از آقاي مهاجراني براي وزارت ارشاد سراغ دارید؟! کسي که حافظ قرآن است و من خودم ديده ام که نماز شب مي خواند. که يکي از همراهان در جلسه به ايشان گفت که ما گزينه بهتر از آقاي مهاجراني سراغ داريم.. حاج آقاي توسلي پرسيد: کی؟ دوستمان جواب داد: محمدحسين طباطبايي! چون ایشان نه تنها قرآن، بلکه نهج البلاغه و اصول کافي را هم حفظ است! ملاک ها چیزی دیگری بود. و بیشتر عزیزان ما در صدد توجیه هم حزبی خودشان بودند. حتی آن قدر بدبینی بود که تلقی آقایان این بود که اعتراض طلاب کار جناح راست است و ما کوک شده جناح راستیم. در حالی که تمام اعتراض ما برگرفته از دل نگرانی های رهبری، علما و مراجع بود.   دفتر جريان شناسي تاريخ معاصر از چه تاریخی کارش را شروع کرد؟ - بعد از تحصن، دوستاني که همديگر را پيدا کرده بودند، با توجه به توانمندي هاي خود هر کدام وارد کاري شدند. يکي مانند مرحوم شهيد ضابط، گروه تحقيق و تفحص از سيره شهدا را راه انداخت. يک گروه ديگري هم تشکيل شد که الآن مشغول بررسي بر روي شبکه هاي خارجي هستند.  ما هم به سمت تدوين کتابهای خاص رفتيم و دوستان دیگر هم هر کدام یک علم را بلند کردند. چه شد که تدوین کتاب های تاریخی را برگزیدید؟  زماني که در حال جمع آوری اسناد و مدارک کتاب تحصن بودم، ترور سعيد حجاريان پيش آمد. به فاصله يکي دو ماه بعد از اين ترور، با تعجب دیدم که. که سه جلد کتاب در کمتر از سه ماه درباره اين ترور منتشر شده. وقتي مشغول مطالعه اين کتاب ها شدم به این نکته رسیدم که اينها مطالب خود را ابتدا در روزنامه چاپ می کنند و بعد از آن که يک جو رواني در سطح جامعه ايجاد می کنند، بلافاصله همان مطالب را کنار هم قرار می دهند و تبديل به کتاب مي کنند و با اين کار در حال تاريخ سازي هستند. * به صورت طبیعی هم از طرف وزارت ارشاد مجوز چاپشان را سریع مي گرفتند؟ - نه تنها مجوزش را به سرعت مي گرفتند، حمايت هم مي شدند. کتابدار يکي از کتابخانه هاي بزرگ قم کتاب "شوکران اصلاح" عبدا... نوري را به من نشان داد و گفت: اين کتاب 5 بار چاپ شده و از هر چاپش سه نسخه براي ما فرستاد شده که ما در کتابخانه مان 15 نسخه از آن را داريم.یکی از کتابفروشهای قم که کتاب های سیاسی را عرضه می کند، فقط یکبار از کتابهای ما را قبول کرد و برای بار دوم حاضر به قبولش نشد. علت را هم تهدیدی عنوان می کرد که از طرف شبکه توزیع کتاب و مطبوعات نسبت به وی صورت گرفته بود. در حالي که هيچ کدام از کتاب هاي ما یا دیگر کتاب های مدافع انقلاب و ولایت در آن ايام از طرف ارشاد خريداري نشد. هدف اينها تاريخ سازي بود تا اگر يک جواني 10 يا 20 سال بعد بخواهد دوره دوم خرداد یا وقایعی مثل ترور حجاريان يا جريانهاي مطبوعاتي آن دوران را بررسي کند، منابعي که در اختيارش قرار مي گرفت، همان شایعات و حملات نشریات زنجیره ای باشد. همین عامل باعث شد تا یکی مثل من، وقت خود را بر روي تدوین اين کتابها بگذارد. به همین دلیل هنوز کتاب تحصن تمام نشده بود، تصميم گرفتم که در مورد ترور سعيد حجاريان کار را شروع کنیم. *برای انجام این کارها طبعا نیاز به حمایت هم داشتید، آیا کسی هم حمایت می کرد؟ - البته شیوه و نگاه ما به این کار، با تفکر بسیجی بود، اما بالاخره یک امکانات ابتدایی هم نیاز داشت که در آن زمان خدمت آيت الله مصباح یزدی رسيدم و برداشت خودم را از اتفاقات روز مطرح کردم و از ايشان خواستم که در صورت امکان از نظر جا و مکان ما را حمايت کنند. حاج آقا هرچند دستشان خالي بود، اما لطف کردند و يک گوشه اي از محلی که برای کار نشریات زیر نظرشان بود، در اختیارمان قرار دادند و کتابهایی مثل پایان داستان غم انگیز و دیگر کتابها تولید شد. در واقع جرقه اول دفتر جریان شناسی هم پس از این دوره بود که شکل گرفت. از نظر مالی چه می کردید؟ ابتدای کار که من تنها شروع کرده بودم، بعد هم که برخی دوستان اضافه شدند، آنها هم همان روحیه بسیجی را داشتند. البته از همان ابتدا من با خودم عهد را بستم که کلیه سود حاصل از فروش کتابهای دفتر در همین راه مصرف شود و هر چیزی خریداری می شد، متعلق به همین دفتر می شد. حتی از همان ابتدا هم که تنها بودم، با افتتاح حسابی و واریز پول کتاب تحصن، خودم ماهانه به میزان ساعتی که وقت می گذاشتم، به خودم حقوق می دادم. خدا هم برکت داد تا جایی که با کمک دوستان بیش از بیست و دو جلد کتاب در تیراژ بیش از یک میلیون به چاپ رساندیم و اکثر کتابهای دفتر به چاپهای مجدد تا شش چاپ رسیده است. * بنابراین روند کاري اين دفتر بیشتر تدافعی و در پاسخ به حوادث روز بود؟ - تا مدتي روند کاري ما در دفتر جريان شناسي تاريخ معاصر پاسخ دادن به حوادثي بود که بوسیله جریان مطبوعاتی به بحران و دغدغه افکار عمومی تبدیل می شد، اما پس از مدتی از حالت تدافعي خارج شدیم و نسبت به جريان مقابل، موضع هجومي گرفتيم. ولی بعد از انتخابات دوم شورای شهر، این ما بودیم که با توليدات خودمان آنها را به واکنش وامی داشتیم. * نمونه هايي از اين توليدات را ذکر کنيد؟ - مثلاً کتاب "دومین انتخابات شوراها، آغاز یک پایان" یا کتاب دیگری منتشر کرديم به نام "مجلس ششم از نگاه اصلاح طلبان" که در اين کتاب، هيچ کلمه اي از خودمان ننوشتيم. و فقط به موضع گيري ها و سخناني که اصلاح طلبان در مورد عملکرد خودشان درمجلس ششم گفته بودند، پرداختیم. بعدها هم که با انجام پژوهشی عملکرد 290 نماینده مجلس ششم را از ده جهت مورد بررسی قرار دادیم و ن را منتشر ساختیم.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 390]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن