بوش شكست خورده در خاورميانه

واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: بوش شكست خورده در خاورميانه
در منطقه پرآشوب و متشنج خاورميانه، جرج بوش رئيس‌جمهور امريكا همه امور را به اشتباه اداره كرده است. حكم رياست جمهوري وي همچنان تا شش ماه ديگر ادامه دارد و تا زماني كه وي مهار نشود، مي تواند آسيب‌ها و خسارت بيشتري را به منطقه و همچنين امريكا تا قبل از فرا رسيدن دوره بازنشستگي‌اش وارد سازد. فاجعه اصلي رياست جمهوري بوش، ناتواني و شكست وي در درك اين مساله بود كه چرا ايالات متحده در 11 سپتامبر سال 2001 مورد حمله القاعده قرار گرفت. به نظر مي‌رسد كه او هرگز از خود اين سوال را نپرسيده است كه چرا 19 جوان مسلمان - كه 15 تن از آنها سعودي بودند و برخي از آنان از افراد تحصيلكرده به شمار مي‌آمدند- حاضر شدند براي تنبيه امريكا از جان خود بگذرند. حتي طرح چنين سوالي (براي بوش) كفر محسوب مي‌شود. مطمئنا امريكا هيچ اقدامي مرتكب نشده است كه چنين غضب و ميل مفرط به آدم‌كشي را نسبت به خود برانگيزد. امريكا كشور خوبي بود! امريكا بيگناه بود! اين تروريست‌هاي شرور و حاميان آنها هستند كه بايد در سراسر جهان تحت تعقيب قرار بگيرند و نابود شوند. در نتيجه، جنگ‌هاي شوم و بد يمن بوش در افغانستان و عراق و جنگ جهاني وي عليه تروريسم آغاز شد كه باعث بدنامي امريكا شد و جان صدها هزار تن را گرفت، جوامعي را ويران ساخت و تروريست‌هاي بيشتري را پرورش داد. بوش حتي خشم اعراب را به سبب حمايت ناعادلانه ديپلماتيك، مالي و نظامي از اسرائيل به هنگام حمله اين رژيم به لبنان برانگيخت و در عين حال ظلم اسرائيل بر فلسطيني‌ها و شهرك سازي‌هاي آن در سرزمين‌هاي فلسطيني‌ را تائيد كرد. بوش هيچ ذهنيتي نسبت به تفكر هواپيما ربايان القاعده و يا ميليون‌ها نفري كه به رغم عدم تائيد رويكرد القاعده نسبت به اقدامات امريكا خشمگين بودند، نداشت. او بنابراين به آساني طعمه اطرافيان خود شد كه از حملات 11 سپتامبر در جهت منافع خود و فشار براي آغاز حمله عليه عراق استفاده كردند. دونالد رامسفلد وزير دفاع سابق امريكا خواست به اعراب درسي در مورد قدرت نظامي امريكا بدهد كه هرگز آن را فراموش نكنند. او به علاوه، انگيزه شخصي نيز براي اين اقدام داشت. رامسفلد مي‌خواست به منتقدان خود در وزارت دفاع ثابت كند كه ايده‌هايش براي تغيير شكل دادن سرويس‌هاي مسلح امريكا درست است. او براي اثبات اين مساله به يك جنگ نياز داشت. ديك چني معاون رئيس جمهوري امريكا نيز چشمانش را بر نفت عراق و قراردادهاي چند ميليارد دلاري شركت‌هاي امريكايي همچون هاليبرتن در زمينه بازسازي زيرساخت‌هاي تخريب شده عراق دوخته بود. اين 2 عامل شايد دلايل كافي براي لغزش امريكا به سمت جنگ عراق نباشد، بلكه توصيه‌هاي نومحافظه‌كاران طرفدار اسرائيل در واشنگتن كه در طول دهه 1990 مصرانه خواستار تغيير رژيم در بغداد شده بودند، يكي ديگر از دلايل اين جنگ بود. نگراني و دغدغه اصلي آنها تقويت فضاي استراتژيك اسرائيل از طريق برداشتن هرگونه تهديدي از سوي يك جبهه عربي شرقي بود. در صورتي كه عراق در هم كوبيده مي‌شد، جبهه شرقي سقوط مي‌كرد. بنابراين حملات 11 سپتامبر هديه‌اي غيرمنتظره (بهانه‌اي) براي آنها بود. بوش اين ايده را كه حمله القاعده هيچ آسيبي به سياست خارجي امريكا و يا هم پيمان آن اسرائيل نمي‌زد پذيرفت. نومحافظه‌كاران بر اين ادعا هستند كه امريكا مورد حمله قرار گرفت وعلت آن كشورهاي ظا‌لم و عقب افتاده‌اي بودند كه تروريست ها از آنجا ظهور كرده بودند ومذاهب تعصبي و افراطي در آنجا ريشه گرفته بود. آنها مدعي بودند كه براي امنيت آمريكا واسرائيل، جامعه عربي بايد اصلا‌ح شود . حتي در صورت نياز بايد از زور استفاده كرد كه آغاز آن عراق بود. اين منطق نو محافظه كاران براي جنگ است كه بوش هم خود را با آن تطبيق داد . قدرت نظامي آمريكا قرار بود مورد استفاده قرار گيرد تا جهان عرب را بازسازي و دگرگون وآن را به جهان عرب طرفدار آمريكا و اسرائيل مبدل سازد .آنها مي خواهند منطقه را تحت هژموني مشترك آمريكا - اسرائيل بگردانند. اين هوس ژئوپلتيكي ديوانه وار، عواقب خطرناكي را به دنبال خواهد داشت ؛ عواقبي كه در حال حاضر هم مشاهده مي شود. اين هوس ، رويكرد و توجه كل آمريكا را به خاورميانه معطوف كرده است.ايالات متحده به جاي آنكه ابر قدرتي متعادل و يا ميانجي صادقي باشد و به حل در گيري‌هاي فزاينده منطقه كمك كند، اين منطقه را به هژموني شرارتبار خود تبديل كرده، درگيري‌ها را تشديد و هرج و مرج و بحران را گسترش داده است. بوش در ازاي پذيرش و اعتراف به شكست در عراق و پايان دادن هر چه سريع‌تر به اين جنگ، با صرف هزينه گزاف سرويس‌هاي مسلح ارتش آمريكا و بودجه اين كشورو همچنين عراق به جنگ ادامه مي‌دهد. عراق اكنون يك كشور شكست خورده است كه يك پنجم جمعيت آن يا به خارج از كشور گريخته و يا بي‌خانمان شده است. نتيجه فوري نابودي عراق، تقويت قدرت منطقه‌اي ايران بوده است. رئيس جمهور آمريكا به جاي آنكه از اهرم بزرگ آمريكا براي حصول راه حلي جامع به درگيري اعراب - اسرائيل استفاده كند و به درگيري اسرائيل نه تنها با تمام فلسطيني‌ها بلكه با سوريه و لبنان پايان دهد، با لجاجت به دنبال انزوا و تحريم سوريه بوده است.در سال 2005، بوش از جنگ ويرانگر اسرائيل عليه لبنان حمايت كرد و به جنگ اسرائيل در نابودي حماس به عنوان يك سازمان تروريستي ملحق شده است و بدين وسيله موجبات محاصره غزه كه زندگي 5/1 ميليون نفر را تحت تاثير قرار داده ،‌فراهم آورده است. رئيس جمهور آمريكا به جاي كمك به آشتي جنبش فتح و حماس- همانطور كه عربستان سعودي ،‌مصر، نروژ و حتي فرانسه در اين زمينه تلا‌ش مي كنند- فتح را عليه حماس مسلح مي‌كند. بدون آشتي گروه‌هاي فلسطيني،‌گفتگوهاي صلح از جمله گفتگوهايي كه ايهود اولمرت نخست وزير اسرائيل با محمود عباس رئيس تشكيلا‌ت خودگردان فلسطين در حال انجام است،‌كاملا‌ بي‌معني مي باشد. بوش همچنين به جاي آنكه از نفوذ آمريكا براي ميانجيگري ميان تمام گروه ‌ها در لبنان استفاده كند- همانطور كه قطر ، اتحا ديه عرب و فرانسه در اين مسير تلا‌ش مي‌كنند- دولت بيروت را تحت فشار قرار داده است تا حزب‌الله لبنان را به چالش بكشد و در اين مسير دولت لبنان را به پول و تسليحات مجهز مي‌كند. اما تا زماني كه جامعه شيعه لبنان به نمايندگي حزب الله به جايگاه اصلي (حق) خود در سيستم سياسي كشور نرسد و تازماني كه اسرائيل، اين كشور را براي هميشه ترك نكند، هيچ صلحي در لبنان برقرار نخواهد شد. بوش وهم پيمانان اسرائيلي او اكنون نسبت به آنچه كه تهديد ناشي از ايران و فعاليت‌‌هاي هسته‌اي اش مي خوانند، آزرده شده‌اند. همان افرادي كه در واشنگتن برجنگ عليه عراق اصرار مي ورزيدند، اكنون خواستار جنگ با ايران هستند. بوش به جاي اينكه از نفوذخود براي آشتي ايران وهمسايگان عرب آن به ويژه عربستان و كشورهاي خليج فارس استفاده كند، در بسيج كردن آنها عليه ايران تلا‌ش كرده است. خوشبختانه اين تلا‌ش‌ها تاكنون ناموفق بوده است. به نظر نمي‌رسد كه بوش اين مساله را درك كند كه بزرگترين نگراني كشورهاي خليج فارس، حمله اسرائيل - آمريكا عليه ايران است كه فاجعه‌اي براي آنها محسوب مي‌شود و با وقوع چنين حمله‌اي آنها خود را در خط آتش خواهند ديد. بوش بر هرچيزي كه دست گذاشته به فاجعه تبديل شده است. اما او هنوز نيمسال ديگر در كاخ سفيد خواهد بود. چه كسي مي‌تواند حماقت‌هاي مخرب وي در اين دوره باقي مانده را پيش بيني كند؟
جمعه 10 خرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفرينش]

[مشاهده در: www.afarineshdaily.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]