تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803477247




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دست‌های موسائیان خالی است


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دست‌های موسائیان خالی است موسائیان در این فیلم به طور مستقیم سراغ دادن پند و اندرز به مخاطبان خود می رود. به نظر می رسد این مسئله به منظور غنی کردن مضمون اثر به کار گرفته شده، اما این مسئله بسیار بد و نامناسب مورد استفاده قرار می گیرد و همین به فیلم لطمه زیادی می زند. جملات اکبر عبدی به عنوان پزشکی که پدرش رفتگر بوده در فیلم جای نمی گیرد و فیلم به نوعی مخاطب را موعظه می کند تا اصلاح شود! فیلم سینمایی "گوشواره" در حالی نام وحید موسائیان را به عنوان کارگردان را یدک می‌کشد که نشانی از شیوه فیلمسازی وی در اثر دیده نمی‌شود. به گزارش مهر، زمانی در کشور آثار کودکان و نوجوان شاخص ترین و بهترین فیلم های سینمای ایران را تشکیل می داد. موضوع های بکر و نو، فیلمنامه های قوی، استفاده از بازیگران توانمند، طراحی های کم نظیر و بدیع و جذب مخاطب انبوه وجه تمایز این آثار بود. اما مدتی است سینمای کودک و نوجوان با سرعت عجیبی به سمت فراموش شدن، ساده انگاری و بی اهمیتی پیش می رود و آثار این ژانر بسیار کم اهمیت شده اند. حضور و فعالیت موسائیان در ژانر کودک و نوجوان می توانست نویدی برای بازگشت این سینما به جایگاه واقعی و قبلی خود باشد. اما این اتفاق نیفتاد. مهمترین مشکل این فیلم، نداشتن عنصری به نام فیلمنامه بود. یک قصه بسیار کوتاه که حداکثر ظرفیت ارایه در یک فیلم 50 دقیقه ای را داشت، بی جهت تبدیل به یک اثر بلند سینمایی می شود. به همین خاطر داستان به چیزی بیش از کش آمدن می رسد و در عمل تهی می شود. برگزاری جشن تولد یک کودک با وضعیت مالی مناسب و دعوت او از دختری فقیر که سعی می کند فقر و مشکلات مالی اش را دیگران متوجه نشوند، موضوعی قابل توجه و بکر محسوب می شود. اما بسنده کردن به این مقدار و دل بستن به موقعیت هایی که امکان دارد هنگام ضبط سکانس های مختلف به خصوص صحنه مربوط به برگزاری جشن به وجود بیاید، در عمل و به طور جدی فیلم را به بیراهه می برد و کیفیت آن را پائین می آورد. افزودن عناصری همانند غاز در مهمانی کودکانه یا رفتارهای عجیب و بیان کلماتی برای ایجاد طنز توسط ناپدری مهین زیر باران بسیار شدید هم تمهیدی مناسب برای بهبود شرایط جذابیت فیلم نیست. موسائیان در فیلم های خود معمولا بازیگرانش را آزاد می گذاشت تا لحظات ناب خلق کنند. او به خاطر بهره مندی از سابقه تولید آثار مستند در این زمینه به سبک و شیوه خاص خود دست یافته که برای مخاطبان خاص سینما همواره دیدنی بوده است. اما در این فیلم به نظر می رسد او بازیگران خود را تا حد زیادی مهار کرده و این موضوع به طور کامل در فیلم دیده می شود و در عین حال آزاردهنده است. به خصوص اینکه اکبر عبدی در ایجاد خلاقیت های لحظه ای و ایجاد صحنه های خنده آور و بداهه پردازی تبحر خاصی دارد، اما در این فیلم هیچ نشانی از توانایی های طنزپردازی این بازیگر دیده نمی شود. موسائیان در این فیلم به طور مستقیم سراغ دادن پند و اندرز به مخاطبان خود می رود. به نظر می رسد این مسئله به منظور غنی کردن مضمون اثر به کار گرفته شده، اما این مسئله بسیار بد و نامناسب مورد استفاده قرار می گیرد و همین به فیلم لطمه زیادی می زند. جملات اکبر عبدی به عنوان پزشکی که پدرش رفتگر بوده در فیلم جای نمی گیرد و فیلم به نوعی مخاطب را موعظه می کند تا اصلاح شود! در این فیلم شخصیت مفهومی ندارد. مادری که میزبان دوستان دخترش در جشن تولد است، پیرمردی که اظهار ناراحتی و بیماری می کند اما ناگهان به رقص و طرب درمی آید، دختری که لباس محلی پوشیده و یک غاز هدیه می آورد و ناپدری مهین برای اینکه فیلمنامه خالی نباشد در اثر حضور دارند. ضرورت قصه یا عناوینی شبیه این در فیلمنامه هیچ مفهوم و جایگاهی ندارد.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 502]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن