واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: دانش - به زنجير كشيدن يك مفهوم وحشي
دانش - به زنجير كشيدن يك مفهوم وحشي
داستاني هست كه ميگويد گاليله وقتي فقط 17 سال داشت، همگامي آونگ ساده را كشف كرد. ماجرا از اين قرار بود كه او از گوشدادن به موسيقي آيين عشاء رباني كه در كليساي جامع پيزا اجرا ميشد، حوصلهاش حسابي سررفته بود و براي همين داشت با كلافگي دنبال موضوعي ميگشت كه سرش را گرم كند كه توجهاش به چلچراغي در ارتفاع زياد در بالاي سرش جلب شد. چلچراغ از زنجيري دراز و باريك آويخته شده و به آرامي در وزش نسيم بهاري نوسان ميكرد. گاليله جوان با خودش انديشيد كه چه مدتي طول ميكشد تا نوسانهاي اين چلچراغ تكرار شود. اين زمان نوسان (يعني فاصله زماني يك بار رفتن و برگشتن) را با نبض خودش اندازه گرفت و با كمال حيرت متوجه شد كه زمان كامل شدن يك نوسان اين چلچراغ موقعي كه به سختي حركت ميكند همان تعداد نبض طول ميكشد كه وقتي در اثر وزش باد به شدت نوسان ميكند. زندگينامهنويس گاليله اين داستان را ساختگي ميداند. اما در مجموع فرقي نميكند چون در اينكه همگامي آونگ ساده را گاليله كشف كرده و در اينكه اين كشف چه آثار ژرفي بر تمدن قرنهاي بعدي بر جاي گذاشته، شكي نيست.
آونگ گاليله باعث دست يازيدن علم به مهار آن چيزي شد كه در اسطورههاي يوناني آن را «بيمعني و وحشي» ناميدهاند و آن چيزي نيست مگر زمان. زمان از آن مفاهيم دشوار و اجتنابناپذيري است كه در تمام طول تاريخ با آن درگير بودهايم. به نظر ميرسد كه مفهوم زمان از همان ابتداي برآمدن تمدن كاملا جاافتاده بوده است. نياز به تعيين اوقات سال بايد نخستينبار در ميان جوامع شكارچي- گردآورنده غذا پيدا شده باشد. چه موقع بايد براي زمستان آينده آذوقه ذخيره كرد؟ بهترين فصل براي شكار گوزن كدام است؟ ضرورت پاسخ دادن به چنين پرسشهايي انسان را واميداشت كه به مفهوم زمان بينديشد. اما با آغاز عصر كشاورزي مسئله زمان جديتر شد. عمليات شخمزدن، كاشتن و برداشتن بايد در زمانهاي مناسبي انجام ميشد و تصادفي نيست كه تقويم در تمدنهايي ابداع شد كه نخست در آنها كشت و كار و زراعت تكوين يافت. يك لحظه صبر كنيد. قرار نيست كه تمام ماجراي زمان را من در اينجا برايتان بگويم. چنين اقدامي هيچ ضرورتي ندارد زيرا كتاب «آونگ گاليله؛ از نواخت زمان تا گوهر ماده» كه همين چند روز پيش از زير دستگاه چاپ بيرون آمده، خيلي مختصر، واضح و جالب همه چيز درباره زمان، رابطه ما با آن و افزايش دامنه توانايي ما در اندازهگيري آن و... را توضيح ميدهد. اين كتاب هم درباره تاريخ باستان است و هم علوم جديد يا بهتر بگوييم درباره ضرباهنگ زمان است؛ اينكه چگونه آن ضرباهنگ سرانجام به وسيله گاليله منظم شد و درباره تاثير نوسانهاي اين آونگ بر درك و دريافت آن ضرباهنگ است و بالاخره در اينباره است كه چگونه بعدا فهميدند كه اين نوسانها خود را در قالب بسياري از پديدههاي طبيعي ديگر بروز ميدهند.
سه فصل اول مقدماتاند كه ضرباهنگ زمان را آنطوري كه پيش از تثبيت رويداد نوسان آونگ ثبت ميشدند، شرح ميدهند: تاثير توالي شب و روز بر موجودات زنده، توصيف تاريخچه تقويم از طريق پيكار تمدنها براي سازگار كردن چرخههاي مربوط به ماه و خورشيد و بالاخره محاسبه بازههاي زماني كوتاهتر تا قرون وسطي. اما بعد از رنسانس پيشرفتهاي حاصل در حوزههاي بازرگاني و علمي فشار مبرمي وارد آورد تا زمان معيار دقيقتر شود. آونگ و بعدا ساير سازوكارهاي فيزيكي هم عرض آن به نحو قابل ستايشي در خدمت دستيابي به اين هدف قرار گرفت.
شگفت اينكه اصول فيزيكي حاكم بر نوسانگر هماهنگ يعني همان آونگ گاليله كه نظم بخشيدن به گذر زمان را ممكن ساخت، دامنهاي بس فراتر از يك ابزار صرف براي دقيقكردن ساعتها پيدا ميكند. اين نوسانگرها نهتنها شالوده چيزي از كار درآمدهاند كه ما به صورت «صوت» و «موسيقي» ميشنويم و به شكل «رنگ» و «نور» ميبينيم، بلكه از طريق مكانيك كوانتومي، پايه چيزي را تشكيل ميدهند كه آنها را در حكم بافت و ساخت جهان هستي ميشناسيم. بدون نوسانگرها هيچ ذرهاي وجود ندارد. در «آونگ گاليله» حكايت سادهترين و در عين حال بنياديترين دستگاه فيزيكي در طبيعت و اينكه چگونه بين ضرباهنگ زمان و وجود مادي ما رابطه برقرار ميكند، روايت ميشود.
آونگ گاليله: از نواخت زمان تا گوهر ماده
راجرج نيوتون
ترجمه: بهرام معلمي
انتشارات مازيار 1387
150 صفحه
3000 تومان
پنجشنبه 9 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]