واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: گفت و گويي با دكتر محمد تقي حريري؛عايقبندي صنعت پيچيدهاي نيست! - بهروز مرباغي
دكتر محمدتقي حريري رضايي كه نزد اصحاب و شاگردانش به معروف است، از معدود معماران كشور است كه تخصص مستمر و مستند در خصوص عايقبندي ساختمان دارد. روزي تعريف ميكرد كه اگر فقط و فقط پشتبام خانههاي تهران را درست عايقبندي كنيم، سالانه چندصد ميليارد صرفهجويي در انرژي خواهيم داشت و با اين پول چهها كه نميشود كرد. دكتر ويژگي مهم و با ارزش ديگري كه دارد استفاده امروزي از داناييهاي معماران گذشته است، ميگويد: گپ و گفت زيبايي با ايشان داشتيم كه متاسفانه فراتر از خست صفحه معماري روزنامه است، ولي چون در هفته به سر ميبريم، تكههايي از گفتوگو را كه به موضوع عايقبندي حرارتي ساختمان ميپردازد، باهم ميخوانيم.
صنعت عايقبندي حرارتي ايران را در چه سطحي ميبينيد.
عايقبندي حرارتي آنچنان صنعتي نيست. آنقدر ساده است كه حد و حساب ندارد. عايق حرارتي عموما سه نوع است: 1- پلي استايرن با تخته ماله سيمان يا با آجر 2- پشم شيشه با تخته ماله سيمان يا آجر3- پشم سنگ با تخته ماله سيمان يا آجر.
عايق رطوبتي را (آن هم اگر درست اجرا شود كه قبل از انقلاب بهتر اجرا ميشده) از قيرگوني شروع ميكنيم. قديم كه قيرگوني نداشتيم. كاهگل با گل رس را دو هفته ميگذاشتند بماند و لگد ميزدند و عمل ميآوردند. وقتي آب ميخورد، سطحش غير قابل نفوذ ميشد. وقتي باران ميآمد، نمك ميپاشيدند و غلطك ميكشيدند و نمك به خاطر اين بود كه خزه و علف بيرون نزند. بعدها كه قير وارد شد، قير را خيلي نازك ميريختند و اين درست بود. قير نميشكند، هر چقدر نازك بزنيم، بهتر است. امروزه دو لايه گوني و سه لايه قير ميزنند. آن را بايد نازك زد. در عايق رطوبتي جديد، قيرگوني نبايد به بتن بچسبد. چرا؟ چون عايق رطوبتي و بتن ضريب انبساط و انقباض مختلفي دارند. وقتي روز آفتاب است، قير ميخواهد باز شود و بتن ميخواهد بيشتر باز شود. وقتي شب هوا سرد ميشود قير ميخواهد جمع شود، در صورتي كه زير سقف گرم است و سقف بايد يواش، يواش، جمع شود. تركهاي دور سقف به خاطر همين است. اگر من يك لايه كاغذ كرافت بگذارم، بعد قير را بريزيم، هر دو (قيرگوني و بتن) ميتوانند كار كنند و هواكشي كنند. بايد دقت كنيم، قيرگوني از پايين سوراخ ميشود نه از بالا. جاهايي كه خوب نچسبيده، فشار بخار آب كه از زير ميآيد باعث طبله شدن ميشود، شب هوا خنك ميشود، عرق ميكند، يخ ميزند و حجمش بيشتر شده، به اندازه نوك سوزن ميتركاند و از همانجا آب وارد خانه ميشود، و شما نميتوانيد ببينيد. پس اگر زير آن هواكشي شود، نميتركد. زيرا از طريق لايه كاغذ كه به بتن نچسبيده، هواكشي ميكند.
در جنوب كشور، در عمارتهاي قديمي، روشهاي متفاوتي وجود داشت.
در جنوب كشور، بايد سقف را دوپوش كار كرد. مثلا دفتر شوراي شهر بوشهر (ساختمان اميريه) را دقت كنيد، از آن درسهاي عجيب و غريب ميگيريم. تختههايي كه جلو آمده براي سايهاندازي است و از چوب است. چون چوب ضريب هدايت حرارتي كم دارد و سوراخهايي در آن تعبيه شده، اگر گرما پشت آن سايبانهاي چوبي جمع شود، از آن سوراخها بيرون ميرود. اين دوپوش بودن به معناي آن است كه هم در جداره و هم در سقف به كار گرفته شود. در سقف، اول چوب گرد بهعنوان تير بعد تختهكوبي و سپس كاهگل. روي كاهگل بوته خار به ضخامت 10سانتيمتر ميگذارند و سپس روي آن كاهگل ميكشند.
الان ما ميآييم روي سقف بتني چوب شلاقي ميگذاريم، سپس چوب چارتراش 10در5 موازي هم ميگذاريم سپس عايقبندي حرارتي ميكنيم. اين سقف دوپوش است. در بافت بوشهر جريان هوا هميشه بايد حركت كند و مصالح اكثرا چوب است و چوب هم در هواي مرطوب بوشهر سالمتر ميماند.
در جنوب ايران يا ساختمان خيلي سبك است كه از چوب يا حصير يا برگ خرما ساخته شده يا با ديوارهاي سنگي و بسيار سنگين است. آنهايي كه سنگ كار كردهاند، ميدانستند با سازه سنگين چه رفتاري بكنند، وگرنه زندگي در آن محيط غير قابل تحمل ميشد. شب پنجره را باز ميكردند و هواي خنك وارد ساختمان ميشد، روز پنجرهها را ميبستند. ساختمان و ديوارها كه در شب خنك شده، داخل خانه را خنك نگه ميداشت. در روز، آفتاب هم از ديوارهاي كلفتي كه داشت وارد ساختمان نميشد و براي كنترل آفتاب از كركره چوبي استفاده ميكردند. زمستان آن را بالا ميزدند تا گرما وارد شود و تابستان آن را پايين ميآورند تا از ورود آفتاب جلوگيري كنند، ميتوان به جاي كركره، جلوي پنجره حصير آويخت.
علاوه بر نوع بازشوها و مصالح مورد استفاده در آنها، از پوشش خاص آهكي (شيرآهك) هم روي جدارهها استفاده ميكردند كه اولا حرارت را جذب نميكرد، دوماً، مانند پوسته تخممرغ قابل شستشو بود.
در قديم حوضچههايي ميساختند و آهك را در آن ميريختند. حوضچهاي هم پايين بود. در حوضچه بالايي آهك را با آب مخلوط ميكردند و آب درون حوضچه بالا ميريختند. وقتي آب زلال ميشد، دريچه حوضچه را باز ميكردند كه به حوضچه پاييني بريزد. ميشد شير آهك. آن را به عنوان رنگ به ساختمان ميزدند، مثل پوست تخممرغ سفيد بود و مثل سنگ سخت ميشد.
ديوارهاي بافت بوشهر از سنگهاي لايهلايه مرجاني و با ملاتي است كه خودشان ساروج ميگويند، ولي احتمالا ساروج نيست چون پوك شدهاند، احتمالاآهكي است. بههرحال اين ملاتها پوك شدهاند و در حال پودر شدن هستند. براي دوام اين ساختمانها چه بايد كرد؟
بايد بتن به آن تزريق كنيم. البته اگر شير آهك كار ميكردند مثل سنگ ميشد و الان خراب نميشد. شايد هم به دليل اين است كه آهك را شكوفا نشده به كار بردهاند.
شما روشهاي سنتي ايزوله حرارتي را در برخي پروژههايتان استفاده كردهايد. توضيح ميدهيد؟
من در طراحي بانكي در وين در سال 80 ميلادي، در زيرزمين دوم آن يك متر كف را بالا آوردم، چون زيرزمين آنجا ارتفاع زياد دارد. ما باد را با سرعت m /s 6 گرفتيم و وارد زيرزمين كرديم و با سرعتcm /s 15 در كف حركت داديم و باعث تبادل حرارتي شديم. هواي خنك شده را وارد فضاهاي ساختمان كرديم. ما با اين كار و استفاده از كف 100درصد كولر و 50 درصد گرمايش را حذف كرديم. مانند كاري كه در شودآنهاي دزفول و بادگيرها انجام ميشد. در واقع علم قديم را به علم جديد ترجمه كرديم. مثل شكسپير كه آثارش را بهOld Enghlish سرود ولي مردم آن را به زبان New Enghlish تبديل ميكنند و ميخوانند. يك روز تابستان براي سركشي به داخل تونلها رفتيم، داخل تونل خيس بود، ولي هوايي كه بالا ميرفت اندازه گرفتيم، خشك بود. متوجه شديم اين كورهها مثل كولر عمل ميكنند. چون هواي بيرون شرجي است. هم اين كار را درپوتسدام آلمان انجام داده است. در آلمان و اتريش در خانههاي كوچك هم همين كار را ميكنند. در واقع، تمام مساله، گرداندن باد در كف است، ولي آنقدر بايد آرام بچرخد كه با كف تبادل حرارتي كند. در اينجا، كف زمين حكم مبدل حرارتي را دارد.
همين كار را من در طراحي ويلايي در فيروزكوه براي دوستم در سال 63 انجام دادم. روبهروي ويلا رودخانه بود. از كنار رودخانه هوا را با لولههايي به قطر 50 سانتيمتر در زير كف ساختمان چرخانديم كه طول لولهها حدودا به 90 متر ميرسيد و در اين طول راه هوا با جداره لولههاي سيماني تبادل حرارتي كرده و خنك ميشد. اين لوله را در زير ساختمان انشعاب داديم. يك شاخه را به پشت شومينه اتصال داديم و از طريق كانال وارد اتاقخوابها كرديم كه در زمستان از حرارت شومينه كه هواي پيشگرم شده داخل لوله كه حرارت زمين را به خود گرفته بود، براي گرمايش استفاده شود. كانالهايي هم براي تابستان قرار داديم و به داخل اتاقها كانالكشي كرديم. در زمستان اين كانال بسته ميشد و از كانالهايي كه پشت شومينه قرارداشت استفاده ميشد. در زمستان اگر هواي بيرون 10- درجه باشد هواي درون اين كانالها كه زير زمين قرار دارد، به 2 درجه ميرسيد. هواي داخل كانال به پشت شومينه ميرسد و آنجا گرم ميشود و از آنجا وارد اتاقها ميشود و اتاقها را گرم ميكند. اولين ساختمان عايقبندي ايران بود كه هم از سيستم گربهرو استفاده شده و هم ساختمان كاملا عايقبندي شده. اگر پردهها را كنار بكشيم و اجازه دهيم آفتاب در اتاق بيفتد، تا 2 ماه هم وارد خانه نشويم، هوا در زمستان 12 درجه گرما دارد. حتي شيشههاي دو جداره را خودم ساختم و در آنجا كار گذاشتم.
در جنوب، در قشم، در بانك توسعه صادرات ايران 70 درصد صرفهجويي انرژي ميتوانست باشد، ولي نگذاشتند آن را اجرا كنم. اما من به زور يك آب انبار در زيرزمين آنجا ساختم كه تنها آب خنك در آن ناحيه است.
يك معمار در مراكش كار ديگري كرد (آنجا زلزله ندارد) يك ديوار خشتي ساخت و به فاصله 10- 15 سانتيمتر ديوار ديگري چيد و بالا و پايين آن را سوراخ گذاشت. آفتاب ديوار بيروني را گرم ميكرد و گرما از فاصله بين دو ديوار، از سوراخهاي فوقاني بيرون ميرفت و از سوراخهاي پاييني هواي تازه كه خنكتر از هواي ميان لايهها بود، به داخل نفوذ ميكرد و ديوار داخلي را خنك ميكرد و اثر تابش خورشيد از بين ميرفت. ما سقف بتن ميزنيم، بعد چوب شلاقي بين 10 تا 15 سانتيمتر و سپس پشم شيشه يا پشم سنگ ميزنيم و زير آن نايلون يا پشم سنگ ميگذاريم تا به علت بخار آب خيس نشود. چون اگر خيس شود خاصيت خود را از دست ميدهد. بعد تختهكوبي ميكنيم و روي آن ايزوگام ميكنيم، سپس روي آن شن ميريزيم تا آفتاب نگيرد و با اشعه ماوراء بنفش از بين نرود.
فلسفه استفاده از شن (بادامي) را هم كمي توضيح دهيد.
وقتي كف پشتبام را شن بريزيم، آفتاب كه به شن ميزند حرارت شن تا حدود 70 درجه بالا ميرود. در حالي كه هواي بيرون، مثلا 45 درجه است. هوا، در آن وسط داغ ميشود، گاز بيرون ميزند و هواي 45 درجه را ميگيرد. همين بدهبستان حرارتي حركت ايجاد ميكند و هوا حركت ميكند و گرما بيرون ميآيد.
و عايقبندي وارونه؟
درگذشته، وقتي ميخواستند سقف را عايق حرارتي كنند، اول سقف، بعد عايق نايلون، سپس بتن شيب، دوباره عايق رطوبتي و سپس موزائيك با ملات ماسه سيمان كار ميكردند. اين سقف قديمي است كه الان منسوخ شده. ما الان از سقف وارونه استفاده ميكنيم كه لايههاي آن به ترتيب زير است:
1- سقف سازهاي مثلا تيرچه بلوك
2- بتن شيببندي
3- عايق رطوبتي (قيرگوني يا ايزوگام و مشابه)
4- نايلون روي عايق رطوبتي براي اينكه عايق حرارتي به عايق رطوبتي نچسبد.
5- عايق حرارتي از جنس يونوليت، به ضخامت 8 سانتيمتر
6- شن بادامي به قطر حدود 15 ميليمتر شستهشده (شن رودخانهاي) به ضخامت 8 سانتيمتر، براي جلوگيري از تابش مستقيم آفتاب روي يونوليت و بلند نشدن آن توسط باران و باد.
در حقيقت، همه مراحل عايقبندي سنتي در آن هست بهجز موزائيك و ملات سيمان. اين زماني است كه نميخواهيم از روي بام استفاده كنيم. اگر از بام استفاده كنيم شن را به ضخامت 6 سانتيمتر روي آن ميريزيم. رويش موزائيك 40 در40 با يك سانتيمتر بند در وسط آن به صورت خشكه كار ميكنيم.
پس لايهها، پس از سقف، به اين صورت است: 1- بتن شيب 2- عايق رطوبتي 3- نايلون 4- عايق حرارتي (يونوليت به ضخامت 10-8 سانتيمتر) 5-1- شن بادامي شسته، به ضخامت 10-8 سانتيمتر اگر نميخواهيم روي بام زندگي كنيم. 5-2- اگر ميخواهيم از پشتبام استفاده كنيم: شن به ضخامت 6 سانتيمتر 6- موزائيك 40/40 با بند (فاصله) يك سانتيمتر از هم بدون ملات و به صورت خشكه چيني.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 443]