واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: نگرانيهاي آقاي نويسنده از تروريسم
چاپاول- گابريل گارسيا ماركز بزرگترين نويسنده كلمبيا و از نامآورترين نويسندگان جهان و برنده جايزه ادبي نوبل سال 1982 است.
زمينههاى روايتهاى ماركز و انسانهايى كه در اين روايتها، زيستى همراه با تلاش، اضطراب، خيانت، عشق، انتظار، مرگ و... دارند كاملاً عينى و محسوس است.
او در چه فضايى زيسته و نوشته است؟ در قاره اى پر از اضطراب و وحشت، پر از حركتهاى چريكى و رعبآور كه پيش از آن كه دنيايى آرام و روشن بيافريند، دنياى خيالى و ذهنى انسانهايى كه با رؤيا مىزيند را به هم ريخته و هستى آنها را آشفته مىكند. قاره دلهره «آمريكاى لاتين.» اين قاره كه در فرآيند فكرى و ايدئولوژيكش در اكثر مواقع با بخش شمالى آن در چالش و درگيرى به سر مىبرد، جريانهاى مختلفى را بهخود ديده است.
شيلى و چهرهاى به نام «پينوشه»، بوليوى و درگيرىهاى داخلى كه موجب كشته شدن دوست او چه گوارا شد چه گوارا، كوبا و فيدل كاسترو دوست هميشگى ماركز، ساندينيستها و سوموزيستها در نيكاراگوئه، چريكهاى « راه درخشان» در پرو و درگيرىهاى داخلى بسيارى از كشورهاى آمريكاى لاتين، جهانى است كه ماركز در آن زندگى مىكند. گابريل گارسيا ماركز گرچه در تمام اين كشورها زيست نداشته اما در واقع برآيندى از اين وقايع و رويدادهاست.
ريشه دوم فرهنگ قومى و عادات و آداب سرزمينى بود كه او در آن مىزيست، دوران كودكى گابريل با پدر بزرگ و مادربزرگش گذشت، پدربزرگى كه سرهنگ بازنشسته بود و در بسيارى از داستانهايش حضورى محسوس دارد و مادر بزرگى كه جهانى پر از «مسخ» را برايش ترسيم كرده بود، جهانى كه در آن اوراد و ستارگان مىتوانستند سرنوشت انسانها را تغيير دهند. ريشه ديگرى كه درخت تناور و هستى داستانى گابريل گارسيا ماركز را شكل داده حضور نويسندگان ديگر به شكلى بينا متنى در آثار اوست. نگاه ولف، كافكا، فاكنر، همينگوى، بالكز و توماس مان و... در شكلگيرى اوليه تفكر سيال او تأثيرگذار بودهاند.
در نامه گابريل گارسيا ماركز نويسنده كلمبيايي كه در بستر بيماري در بيمارستاني در برزيل نوشته شده و به نوعي وصيت نامه وي محسوب ميشود ضمن تشكر از علاقه وافر خوانندگان آثارش به وي و آثارش از آنها خواسته براي رشد فرهنگ كتابخواني و ادبيات جهاني از هيچ كوششي دريغ نكنند. «ماركز» همچنين در نامه خود از دوستدارانش خواسته است كه براي ترويج صلح و دوستي در جهان تلاش كنند و راه او را براي استحكام روابط فرهنگها، ملل و تمدنهاي صلح طلب ادامه دهند و نگذارند افكار پليد و سياستهاي دولتمردان جنگ طلب، دنيا را به گذشته و روزهاي تلخي همانند دو جنگ جهاني اول و دوم در قرن بيستم بازگرداند.
«ماركز» در پايان اين نامه اشاره كرده است كه اگر دست تقدير بر آن باشد كه من از ميان شما بروم و مرگ مرا در كام خود فرو برد، تمام اميدم بر اين است كه شما ادب دوستان و حاميان صلح و فرهنگ جهاني كمك خواهيد كرد تا صلح و دوستي در جهان گسترش يابد و رسالت من ادامه يابد.
آثارى چون: كسى به سرهنگ نامه نمىنويسد، صدسال تنهايى، پاييز پدرسالار، گزارش يك قتل از پيش اعلام شده، عشق در سالهاى وبا، زندهام كه روايت كنم، عشق و ديگر شياطين، گزارش يك آدمربايى، زائران غريب و دلبركان غمگين من، كارگاه سناريونويسي، فرهنگ جامع اصطلاحات آمريكاي لاتين، سرزمين كودكان، براي آزادي، خانه بزرگ و چند اثر ديگر...حاصل افكار اين نويسنده بزرگ است.
تاريخ درج: 8 خرداد 1387 ساعت 09:11 تاريخ تاييد: 8 خرداد 1387 ساعت 13:43 تاريخ به روز رساني: 8 خرداد 1387 ساعت 13:38
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 229]