محبوبترینها
معرفی چت روم مرام چت؛ بهترین چت روم فارسی برای حل همه مشکلات
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799664783
مسئوليت زنان در خانواده
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: همانگونه كه در يك سازمان اداري سرپرست و مدير، مسئول سياست گذاري است و در جايگاه بعدي معاون او قرار دارد و در حقيقت با كمك هم، كار را به سامان مي رسانند، در خانواده نيز پدر در جايگاه مديريت و سرپرستي قرار دارد و مادر مسئول ساماندهي و اجراست. 1- قانت بودن: قرآن كريم مي فرمايد فالصالحات قانتات پس زنان صالحه مطيع همسرانشان هستند. همان گونه كه رئيس و مدير يك اداره مسئول است، كساني كه تحت مسئوليت او مي باشند نيز به نوع ديگري مسئول مي باشند. آنان مسئولند اين نظام قانوني را حفظ كنند و از فرامين مدير در حوزه مسئوليتش پيروي نمايند. تعبير قرآني فوق بيانگر آن است كه نتيج? قوام بودن مرد قانت بودن زن است؛ يعني اگر مردها مسئولند، زنان نيكوكار و صالح بايد مطيع باشند. يك زن نمي تواند بگويد چون متقي ترم و كرامت بيشتري دارم از شوهر اطاعت نمي كنم! ذكر اين نكته لازم است كه اطاعتِ مطلق فقط از آن خداست و منظور از اطاعت زن، اطاعت در حوزه وظايف معلوم و مشخص همسري است. پيامبر اسلام (ص) فرمود: هيچ مردي بعد از ايمان از خيري بهره نبرده است به اندازه همسري كه ديندار و زيبا باشد ، آن گونه كه چون به او نگاه كند شاد شود و وقتي به او امر مي كند، اطاعت كند و از خود و مال شوهرش در غياب او محافظت كند. در سامان دادن امور خانواده زناني مي توانند شوهر را همراه خود سازند كه خود مطيع شوهر باشند. احكام الهي مطابق با فطرت است و حكمي را كه خداوند مقرر كرده است با فطرت انسان مطابقت دارد. در فطرت زن، اطاعت از شوهر وجود دارد. البته به شرط اين كه مرد گرفتار افراط و تفريط نگردد. چه بسيار ديده مي شود كه بانوان از مردهايي كه هيچ احساس مسئوليتي نمي كند، ناراضي اند. در طرف مقابل مرد هم به طور فطري خوي اطاعت كردن ندارد، مگر زماني كه همسرش را مطيع ببيند. بسياري از اوقات وقتي مرد احساس كند كه همسرش مطيع اوست او هم در امور، تابع همسرش خواهد بود ولي اگر زن مقابل شوهرش بايستد و موضع بگيرد اعتماد شوهر نسبت به نظام زندگي از بين مي رود و در اين صورت ديگر نمي توان زندگي موفق و شيريني را براي مرد و زن پيش بيني كرد. زناني كه در مقابل همسرانشان حالت مردانگي و صلابت مي گيرند در زندگي موفق نيستند. چون چنين رفتاري با نظام خلقت مغايرت دارد. اگر خدا مي فرمايد كه بند? خدا باشيد و بندگي كنيد، روح بندگي را در ما سرشته است و ما از بندگي خدا لذت مي بريم. مرئوس از اطاعت رئيس ناخشنود نيست مگر اين كه رئيس بد عمل كند. در فطرت زن نيز اطاعت از شوهر امري هموار است و طبيعي است كه اطاعت يك طرف اطاعت مقابل را نيز همراه خواهد داشت تا آنجا كه خداوند تعالي مي فرمايد من مطيع آن كسي ام كه از من اطاعت كند. 2- حافظ بودن: دومين مسئوليت بانوي خانواده آن است كه حافظ باشد. زن در غياب همسرش بايد نسبت به زندگي خود مسئوليت شناس و به عبارت ديگر وفادار باشد و از آنچه خدا از او خواسته پاسداري كند. قرآن مي فرمايد (همسران) به پاس آنچه خدا (براي آنان) حفظ كرده اسرار (شوهران خود) را حفظ مي كنند و در احاديث آمده است كه چنين زناني در وهل? اول از خود محافظت كنند و سپس پاسدار اموال شوهرانشانند. در گام اول زن بايد محافظ خودش باشد. زن ناموس مرد است و بايد از اين ناموس پاسداري شود و پاسدار واقعي اين ناموس كسي جز خود زن نمي تواند باشد. چه بسا مردان به مسافرت هاي طولاني مي روند و بايد خاطر او آسوده باشد و اين امر را زن با رفتار خود مي تواند محقق سازد. در گام دوم زن بايد نسبت به اموال همسرش و غياب او حساس باشد و از آن پاسداري كند. چرا كه مدير منزل است و تنظيم امور داخلي خانه بر عهده اوست و يك مدير بايد از حوزه مسئوليتش پاسداري و حفاظت كند. 3- تنظيم امور منزل: كدبانوي خانه مديريت داخلي منزل را برعهده دارد و مسئول تنظيم امور خانه است. يك مسئول در حوزه مسئوليت خود بايد اختيارات كافي داشته باشد تا بتواند وظايفش را به نحو احسن انجام دهد. در اين بين مردان فقط شان مشاور را دارند. همان طوري كه در حوزه قواميت مرد، خانم فقط شان مشاور مي تواند داشته باشد. مرداني كه در جزئيات امور داخلي منزل دخالت مي كنند، نظام خانواده را مختل مي سازند و نمي توانند از نظر روحي و رواني رضايت خاطر همسر را فراهم نمايند. در برخي خانواده ها ديده مي شود كه مردان حتي در امور جزئي مثلاً در نوع چينش منزل هم دخالت مي كنند كه اين مساله خود موجب ايجاد اختلال در زندگي خانوادگي است. با وجود اين نبايد فراموش كرد كه همكاري و كمك مرد در امور منزل امري پسنديده است و اجر و پاداش بالايي دارد. 4- تربيت فرزندان: مادر و پدر در مقام مديرخانه و خانواده نسبت به تربيت فرزندانشان مسئوليت جدي دارند. با تولد هر فرزند عضو جديدي به كانون خانواده اضافه مي گردد و در حقيقت دنياي جديدي فراروي خانواده گشوده مي شود. مرد و زن با فرزند دار شدن مسئوليت سعادت بخشي يك انسان را پذيرفته اند و عمد? اين مسؤوليت برعهده مادر است. پيامبر اكرم (ص) فرمود بهشت زيرپاي مادران است كه از اين روايت دو گونه برداشت مي شود: اول اينكه اي مردم شما با خدمت كردن به مادرانتان مي توانيد وارد بهشت شويد و ديگر اينكه بهشتي شدن فرزند به دست مادر اوست. يعني رستگاري فرزندان در گرو تربيت مادر است. فرزندان بخصوص در سنين پايين، مباني فكري و شاكله رفتاري را از مادر مي آموزند. اما در سنين بالاتر به ويژه پسرها در نوع رفتارهاي اجتماعي از پدر الگو مي پذيرند. فرزندان بسياري از آداب تربيتي و رفتارهاي اوليه اجتماعي مثل حسن خلق و رفتار را از مادر مي آموزند. تربيت ديني روندي روشن و واضح دارد. والدين از آن جا كه در تربيت فرزندان مسئول هستند بايد از اين روش تربيت ديني و از اين مسير مستقيم تبعيت نمايند. در اين صورت هرچه فرزندان در راه الهي گام نهند، والدين هم در اعمال ايشان سهيم خواهند بود. اما اگر زمينه رشد و تعالي ديني را براي فرزندان فراهم كردند و آنها باز هم به سمت گناه و باطل رفتند، والدين مسئول گناه آنها نيستند و به خاطر فرزندان عقاب نخواهند شد، مگر اين كه پدر و مادر زمينه گناه را براي آنان فراهم كرده باشند كه در اين صورت هرچه آن فرزند مرتكب گناه شود، والدين نيز بدان عقاب خواهند شد. قرآن كريم مسير تربيت ديني را از زبان لقمان حكيم بازگو مي كند. لقمان كه حكمت الهي به او ارزاني شده است در تعليم فرزندش 10 محور تربيت ديني يعني حسن ارتباط با خداوند، احترام به والدين، معاد، نماز، امر به معروف و نهي از منكر، صبر و پايداري، مردم داري، تواضع و فروتني، ميانه روي و آرام سخن گفتن مدنظر قرار مي دهد. موارد فوق 10 منشور تربيتي است كه مي توان آن را سياست ديني ناميد. در اين مجموعه كه قرآن كريم از زبان يك حكيم الهي بازگو مي كند سير تربيتي ديني براي نوجوان روشن مي گردد. تربيت ديني از آشنايي با خداي رحمان و توجه به او و ترك معصيت در پيشگاه او آغاز مي شود و سپس موارد بعدي يك به يك مورد توجه قرار مي گيرد در مرحله اجرايي اولين آموزش در امر نماز است و در ارتباط با مردم فروتني و تواضع پايه رفتار ديني است. **حضور زنان در جامعه طرح يك سؤال و پاسخ به آن در اين مجال ضروري به نظر مي رسد و آن اين كه نحوه تعامل بانوان با جامعه چگونه باشد؟ بايد گفت نحوه برنامه ريزيهاي اجتماعي بايد به گونه اي باشد كه بانوان مسئوليت خانه را رها نكنند. اين بدان معنا نيست كه آنان به جامعه نيايند بلكه حضور آنها بايد به گونه اي باشد كه بر مسئوليت اصلي آنها در خانواده خدشه اي وارد نكند. پذيرفتني نيست كه انجام كارهاي منزل به ضعف پيش رود و در مقابل بانوان بيش از حد نياز در جامعه حضور داشته باشند؛ زيرا مسئوليت منزل مسئوليتي جدي است و مادر است كه در تربيت فرزندان و برآورده ساختن نيازهاي عاطفي فرزندان نقش اساسي را بازي مي كند. تأمين امنيت رواني و آرامش، حفظ شخصيت و تأمين نيازهاي عاطفي و احساسي فرزندان از جانب مادر امري حياتي است. از طرف ديگر بار اقتصادي خانواده بر دوش پدر است و مادر مسئول تنظيم نحو? مصرف و چگونگي هزينه كردن براي تربيت فرزندان است. خداوند بانوان را موجوداتي عاطفي و حساس آفريده است و اين عاطف? شديد آن قدر تأثير گذار است كه تمام زحمات فرزند را براي مادر تحمل پذير و بلكه لذت بخش و شيرين مي سازد. اگر در تنظيم امور اجتماعي، جامعه و خانواده به سمتي سوق داده شود كه رابط? ميان مادر و فرزندان كمرنگ گردد تأمين نيازهاي عاطفي فرزندان با مشكل مواجه خواهد شد واضح است كه هرگز پرورشگاه، مهد كودك و سازمانهايي از اين قبيل جاي آغوش مادر را نمي گيرد. وجود چنين مراكزي به طور كلي نفي نمي شود اما وجود اين قبيل مراكز از بار مسئوليت مادر نخواهد كاست. جامعه با نوعي افراط و تفريطها رو به رو است. زماني بانوان به هيچ دليلي نمي توانستند از منزل بيرون بيايند و گاهي هم دچار تفريطي شدند و مسئوليت اصلي آنان به فراموشي سپرده مي شد. البته آسيبهايي كه در اين افراط و تفريطها متوجه خانواده مي شود، با هم تفاوت دارد. در جوامع غربي كه مسئوليت خانه را از خانمها سلب كرده و آنان را روان? جامعه ساخته اند، درصد بالائي از ازدواجها با طلاق رو به رو مي شود. در حقيقت خانواده معنا و جايگاه اصلي خود را از دست داده است. در چنين خانواده اي فرزندان فضاي لازم را براي رشد نمي يابند. پذيرفتني نخواهد بود كه جاي مسئوليتها عوض گردد به طوري كه مرد درخانه بماند و فرزنداري كند، زن بري كسب درآمد وارد جامعه شود و هزينه هاي اقتصادي خانواده تأمين كند؛ چون اين گونه از زندگي با نظام وجودي زن و مرد متفاوت است. راهها و نظامهايي كه معمولاً بشر براي خود طراحي مي كند يا به سوي افراط است يا به سوي تفريط، لذا دوام و بقايي ندارد. حدود وظايف را خداوند رحمان بهتر از هر كسي مي داند و جامع تراز هر مكتبي بيان مي كند. احكام الهي حكيمانه ترين راهكارهاست كه مبتني بر مصالح فردي و اجتماعي بشريت است. لذا بازگشت به سوي احكام الهي بشريت را به سوي رستگاري هدايت خواهد كرد. چنانكه قرآن كريم پس از بيان احكام حجاب براي بانوان، جامعه اسلامي را به بازگشت به سوي احكام خدا دعوت مي كند و مي فرمايد: اي مومنان، همگي (از مرد و زن) به درگاه خدا توبه كنيد، اميد است كه رستگار شويد. بايد توجه داشت در بعضي مشاغل همچون پزشكي، معلمي، پرستاري و... حضور بانوان در جامعه ضروري است. در اين نوع مشاغل به خصوص به دو نكته بايد دقت شود. اول محيط جامعه براي حضور ايشان محيطي امن باشد و دوم اين كه نوع ارتباطات در جامعه نبايد به ارتباطات ناسالم تبديل شود بلكه حضور عفيفانه خانم ها ضرورتي پسنديده است. اگر حضور بانوان در جامعه به گونه اي باشد كه حدود الهي رعايت نگردد، جامعه به محيطي تبديل مي شود كه در آن بخش عمد? تمايلات مردان و بانوان برآورده مي شود؛ چرا كه برخي نيازها در حد ارتباط و نگاه و امثال آن برآورده مي شود. اين گونه نيازها اگر در جامعه برآورده شود جذابيت همسر در خانواده كاهش مي يابد . با حضور جلوه گران? بانوان در جامعه خانواده معناي اصلي وجودي خود را از كف مي دهد. پيامد ناميمون اين امر كمرنگ شدن مطلوبيت همسر در خانه است و اشتياق براي انجام كارهاي منزل پايين مي آيد، همچنان كه تأمين هزنيه هاي اقتصادي منزل بر مرد سنگين مي آيد و اشتياق او براي كار و تلاش كم مي شود. وقتي مطلوبيت براي هم كاسته شود، روابط عاطفي در منزل سست مي شود و در نتيجه خانواده به نوعي نابساماني گرفتار مي شود كه زيان آن به جامعه برمي گردد. دستورهاي قرآن براي حضور در جامعه قرآن كريم همانند شئون زندگي دستوراتي براي حضور در جامعه دارد. حضور آقايان در جامعه معيار كلي و حضور بانوان در جامعه با سه معيار كلي بايد همراه باشد. الف- معيارهاي حضور مردان در جامعه : قل للمومنين يغضوا من ابصارهم به مردان مومن بگو كه چشمهايشان را فرو بندند و يحفظوا فروجهم و پاكدامني ورزند كه بر اساس اين آيه مومنان به دنبال رسيدن به طهارت قلبي و رستگاري هستند و از نگاه قرآن كريم آقايان با كنترل چشم و پاكدامني مي توانند به رشد و تعالي دست يابند و به طهارت قلبي برسند. ب- معيارهاي حضور بانوان در جامعه : قرآن كريم معيارهايي را براي حضور بانوان در جامعه ذكر مي كند كه عبارتند از: قل للمومنات يغضضن من ابصارهن به زنان مومن بگو كه چشمهايشان را فرو بندند و يحفظن فروجهن و پاكدامني ورزند ولايبدين زينتهن الا ما ظهر منا و جز زينت هاي آشكار، زينت هاي خود را نمايان نكنند. دو دستوري كه براي آقايان آمده، براي بانوان نيز تكرار شده ولي قرآن دستور ديگري را براي بانوان اضافه مي كند و آن آشكار كردن زينت هاست. زيرا نمايان شدن زينت بانوان تاثيرات نامطلوبي در جامعه دارد و آن را از پاكي لازم دور مي سازد. لذا بر بانوان مومن است كه از اين وظيفه به نحو شايسته پاسداري نمايند و از نمايان كردن زينت هاي خود بپرهيزند. ** معناي زينت 1ـ زينت به معناي آن چيزي است كه براي زيبايي بيشتر استفاده مي شود. بنابراين لازم است بانوان در جامعه آرايش نكنند و يا از جواهراتي كه زن را جلوه گر مي سازد استفاده ننمايند. 2ـ در تعبيري ديگر زينت به وجود بانوان برمي گردد. يعني بانوان زينت هاي وجودي خود را نمايان نكنند. خداوند بانوان را به گونه اي آفريده كه براي مثال موي سر آنان زينت است و جلوه بيشتري به آنان مي بخشد و از طرفي اندام آنها نيز زينت است و نبايد نمايان شود. در ادامه آيه به اين نكته ظريفي اشاره مي شود كه الا ما ظهر منها يعني مگر زينت هايي كه ناخودآگاه نمايان مي شود. قرآن كريم در آيات بعدي مي فرمايد: خمارهاي خود را به گريبان محكم كنند. خمار به معناي سرپوش مي باشد و طبق نص قرآن بانوان بايد در جامعه پوششي براي سر داشته باشند و اين پوشش را به زير گربيان خود محكم كنند. به طوري كه بعد از گردي صورت مابقي در پوشش قرار گيرد. برگرفته از: پايگاه اينترنتي سيدمحسن ميرباقري فراهنگ**1003**1918
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 792]
-
گوناگون
پربازدیدترینها