واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: ** امه سلمه امه سلمه همسر رسول خدا (ص) در حالي كه شيشه اي در دست داشت و تربت امام حسين (ع) در آن به خون تبديل شده بود و با دست ديگرش دست فاطمه فرزند امام حسين را گرفته بود ، از حجره خود بيرون آمد. اهل بيت وقتي ام المومنين (س) را مشاهده كردند و آن تربت تبديل به خون شده را ديدند ، گريه و زاري آنان شدت گرفت و در آغوش همسر پيامبر اكرم افتاده و بسيار گريستند. **ام البنين ام البنين مادر عباس بن علي (ع) بود. نام اصلي اش فاطمه و دختر حزام بن خالد بن ربيعة بن عامر بود. روايت شده است كه حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) بعد از شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) به برادرش، عقيل، كه از حسب و نسب اعراب آگاهي داشت، گفت: براي من همسري را انتخاب كن كه فرزنداني شجاع و دلير بزايد. عقيل ، ام البنين را انتخاب كرد و به امام علي عليه السلام گفت: با اين بانو كه از قبيله بني كلاب است ازدواج كن زيرا كه در ميان اعراب شجاع تر از پدران او سراغ ندارم. و اميرالمؤمنين عليه السلام او را به همسري برگزيد. فرزندان او عباس ، عبدالله ، جعفر و عثمان بودند كه هر چهار تن در كربلا به شهادت رسيدند. وقتي بشير خبر شهادت هر چهار فرزندش را به او داد، ام البنين به او گفت: فرزندان من و هر كس زير اين آسمان آبي است، فداي حسين باد! مرا از حسين خبر بده. وي پس از شنيدن خبر شهادت فرزندانش ، روزها به قبرستان بقيع مي رفت و در عزاي عزيزان خود به گريه و نوحه مي نشست؛ زنان مدينه نيز گرد او جمع مي شدند و با او هم ناله مي گشتند. عزاداري ام البنين آنقدر حزين و سوز آور بود كه حتي دشمنان اهل بيت نيز با شنيدن نوحه سرايي او متاثر مي شدند. **اشعار ام البنين در سوگ پسرانش ام البنين براي عزاداري هر روز همراه نوه اش عبيد الله (فرزند عباس عليه السلام) به بقيع مي رفت و نوحه مي خواند و مي گريست و اين اشعار را زمزمه مي كرد: يا من رأي العباس كر علي جماهير النقد و وراه من ابناء حيدر كل ليث ذي لبد أنبئت أن ابني أصيب برأسه مقطوع يد ويلي علي شبلي امال برأسه ضرب العمد لو كان سيف في يد لما دنا منه احد (اي آن كه عباس را ديدي، كه بر گروه بيچارگان حمله مي كرد و دنبال او از فرزندان حيدر (ع) جنگاوراني بودند، كه هر يك يال و كوپالي داشتند، خبردار شدم كه بر سر پسرم آسيب وارد شد، در آن حال كه دستش قطع بود، واي بر من كه ضربه عمود سرش را خم كرد، (عباسم) اگر شمشيرت در دستت بود، هرگز كسي به تو نزديك نمي شد. ) مروان بن حكم با تمام دشمني اش نسبت به خاندان بني هاشم با ديگر مردم، با اين نوحه سرايي ام البنين دور او جمع مي شدند و مي گريستند. ام البنين كه بخاطر داشتن چهار پسرش به ام البنين ( مادر پسران) شهرت يافته بود ، در فراق پسرانش اينگونه مي سرود: لا تدعوني ويك ام البنين تذكريني بليوث العرين كانتبنون لي ادعي بهم و اليوم اصبحت و لا من بنين اي زنان!من از شما يك تقاضا دارم و آن اين است كه بعد از اين مرا با لقب ام البنين نخوانيد(چون ام البنين يعني مادر پسران).وقتي شما مرا به اين اسم ميخوانيد،به ياد شير پسران شجاعم ميافتم و دلم آتش ميگيرد.زماني من پسراني داشتم كه به خاطر آنها ام البنين خوانده مي شدم ولي الان ديگر پسري ندارم. فراهنگ **2006**1588
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 629]