واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: جهان - رازهاي نصراللـه
.jpg)
جهان - رازهاي نصراللـه
اميرحسين تيموري: در طول يك هفته اخير سه حادثه در خاورميانه رخ داده كه با چينش آنها در كنار هم و با قرائت خاورميانهاي از اين حوادث پي به تغييراتي كه در ماهيت سياست بينالملل در ساليان اخير رخ داده، ميبريم. از اين سه حادثه دو حادثه در مقايسه با رخداد ديگر اگرچه اتفاقي شگرف نيست اما به مدد تحليل و تبيين مقاله حاضر ميآيد. حادثه اول پيام جديد اسامه بنلادن بود. بنلادن در دو پيام آخر خود كه بهويژه در آخري و در سالروز احداث رژيم اسرائيل در قلب خاورميانه مسلمين را به آزادسازي فلسطين فراخوانده بود به وضوح و به گزارش بيبيسي، از عراق غفلت ميورزد؛ توگويي جنگ عراقي رخ نداده و رهبر گروه تروريستي القاعده بيخيال عراق شده است. رهبر گروهي كه به تعبير خاص و عام، مسلمان و غيرمسلمان و تحليلگران چپ و راست پس از جنگ سال 2003 عليه صدام عراق را بهشت امن خود يافته بود اينك اين كشور را به فراموشي سپرده است.
يكي از دلايل فراموشي عراق در گفتارهاي اخير اسامه بنلادن شايد تارومار شدن بيش از 80درصد ظرفيتها و قابليتهاي اين گروه در عراق باشد. حادثه سوم- و نه دوم- كه تكميلكننده اين فرضيه ماست سخنان رايان كروكر سفير آمريكا در عراق در سه روز گذشته است. كروكر با تاكيد بركاهش خشونتها درعراق گفته بود كه گروه تروريستي القاعده در آستانه شكست كامل در اين كشور قرار دارد. كروكر اما هيچگاه چنين سخني را در مورد سپاه مهدي وابسته به مقتدي صدر بر زبان نرانده بود و به احتمال فراوان نه او و نه هيچ كدام از مقامات آمريكايي چنين گزارهاي را مطرح نخواهند كرد. آمريكاييها براي مهار سپاه مهدي به تعامل با دولت شيعي عراق و ايران روي آوردند. زيرا به خوبي واقفند كه اين گروه برخلاف گروه تروريستي القاعده نه فاقد پايگاه اجتماعي و نه تهديد كننده تمدن غربي و منافع آمريكايي در سطح كلان است.
حادثه سوم كه در ميان دو رخداد اول يعني پيام اسامه بن لادن و سخنان رايان كروكر سفير آمريكا در بغداد به وقوع پيوست، اجلاس دوحه براي آشتي ملي در لبنان بود. عروس خاورميانه كه طي روزهاي پيش از اجلاس دوحه شبح شوم نزاعهاي داخلي را برفراز خود ميديد، بار ديگر به دموكراسي انجمني روي آورد و به مدد همكاري قدرتهاي منطقهاي و فرامنطقهاي بحران هفتههاي اخير كه به نفع جنگ 33 روزه جولاي- آگوست 2006 و فقدان رئيسجمهور آغاز شده بود- هرچند براي كوتاه مدت- از سرگذراند. نكته قابل تامل در به ثمر نشستن اجلاس دوحه عقبنشستن دولت فواد سنيوره از خواستههاي خويش مبني بر تغيير رئيس امنيت پرواز فرودگاه بيروت- از وابستگان به حزباللـه- و برچيده شدن سيستم مخابراتي حزبالله بود. نيك ميدانيم كه دولت سنيوره و بلوك 14 مارس به شدت از حمايتهاي غرب به خصوص آمريكا و دولتها عرب سني منطقه سود ميجستند. اما طرف ديگر منازعه كه برجستهترين گروه تشكيلدهنده آن حزبالله است، از حمايتهاي مادي محدودتري در مقايسه با كمكهاي مالي- نظامي غرب به دولت سنيوره برخوردار است، اما در مقايسه با دولت لبنان، اين جنبش كه از حمايت اكثريت يك ميليون شيعه لبناني برخوردار است، در حل منازعه داخلي دو سال اخير با دست پرتري- اگر نگوييم پيروز- بيرون آمده است.
اما چگونه ميشود آمريكا در ويران كردن زيرساختهاي گروه تروريستي و نامتقارن القاعده و تارومار كردن اين گروه پيروز شده و اسامهبنلادن را چنان سرخورده ميكند كه ديگر سخني از عراق در گفتارهايش نيست اما در مقابل، ايالات متحده قادر به نابودي سپاه مهدي و نيز هم آمريكا و هم اسرائيل اگر هم بخواهند قادر به مهار و ويران كردن جنبش حزبالله نيستند؟ پاسخ را اما بايد در ذات پويا و متغير سياست بينالملل جستوجو كرد. در اين حوزه از معرفت بشري با رشد و نمو دائم نيروها و بازيگران متقارن و نامتقارن منطقهاي و جهاني، قدرتهاي بزرگ كه بازيگران اصلياند مجبور به تغيير معادله بازي و گردن نهادن به واقعيتهاي برساخته اجتماعياند. ديگر همچون گذشته اين نيروهاي مادي نيستند كه حرف اول و آخر را در عرصه سياست بينالملل ميزنند بلكه رشد نيروهاي نامتقارن و جنبشهايي كه از پايگاههاي اجتماعي برخوردارند- همچون حزبالله و سپاه مهدي- قدرتهاي بزرگ را با چالشها و سوالهاي جديدي روبهرو ميسازند. ترديدي نيست كه هم آمريكا و هم اسرائيل خواهان نابودي و مهار اگر نه تمام بلكه بدنه اصلي حزبالله هستند اما از آنجاييكه اين جنبش هم نامتقارن است و هم از پايگاه اجتماعي برخوردار است، بازيگران عمده سياست بينالملل را با واقعيتي دردناك مواجه ميكند. آن واقعيت اين است كه رشد نيروهاي غيرمادي اجتماعي معادله بازي را تغيير دادهاند. در جنگ 33 روزه اسرائيل اگر نگوييم شكست خورد بنابرگزارش وينوگراد به آنچه ميخواست نرسيد و جنگ عراق نيز به آمريكاييها آنچه را كه با دستپاچگي پس از سقوط صدام طلب ميكردند به آنها هبه نكرد. سخن بر سر شكست يا پيروزي اسرائيل و آمريكا نيست، سخن بر سر اين است كه نميشود عجولانه همچون نومحافظهكاران در فرداي پس از سقوط صدام و در حاليكه هنوز آيندهاي پرچالش در سرزمين عراق روبهرويمان است سخن از فتحالفتوحات ديگر راند و نيروهاي غيرمادي سياست بينالملل را به هيچ انگاشت.
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 249]