واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: گفت و گو با رابرت داونى جونيور، بازيگر مرد آهنيمثل رفتن به يكسفر!
فرشيد عطايي- رابرت داونى جونيور درباره پذيرفتن نقش مرد آهني، بعضى از خطراتى كه انتخاب اين نقش برايش داشته و اينكه چرا اين شخصيت داستان مصورى برايش اينقدر جذاب بوده است مىگويد و با شوخى توضيح مىدهد كه چرا وقتى صحبت از تكنولوژى به ميان مىآيد حرفى براى گفتن ندارد و به ما مىگويد كه چگونه همكار بازيگرش گوينث پالترو در حين بازى در اين فيلم دچار آسيب ديدگى شده است.
گرين من: آيا اينكه چارلى بارت لت (2007) و مرد آهنى هر دو اين جمله مشترك را مىگويند: من آدم مشكل دارى هستم يك اتفاق است؟ آيا اين، بازتابى از تجربه شما در زمينه توان بخشى است؟
رابرت داونى جونيور: شما از اين سؤال چه منظورى داريد؟ اصلائ چه جور جوابى مىخواهيد؟ فقط به من بگوييد... اگر من آرنولد شوارتزنگر بودم يك جورى جمله اى را شروع مىكردم كه ختم مىشد به مرد آهني! تونى استارك. الان ديگر اين جور فيلمها، به قول فاورييو، كمياب شده، چون اولين چيزى كه در موردش صحبت مىكنند تاريخ اكران است، بعد هم پوستر، بعد هم درباره پيش پرده صحبت مىكنى و به يك كارگردان و انتخاب بازيگران و در بعضى موارد هم به فيلمنامه فكر مىكني. سازندگان فيلم در يك مرحله اى از كار مكث كردند كه البته با توجه به مقدار پولى كه خرج مىشود و بزرگى ايده، يك اتفاق طبيعى است. ولى نكته جالب، گفتگوى من و جان بود; نظر ما اين بود كه ايده ساخت اين فيلم مىتواند ايده بسيار بزرگى باشد. جان با ادمهاى ديگرى هم وارد گفتگو شده بود، و بعضى از اين آدمها به همان دلايلى كه من يا هر كس ديگرى ممكن است مكث كنند، مكث كردند. بعد هم شرايط جورى شد كه به نظر مىرسيد ديگر اين فيلم ساخته نخواهد شد. حتى جان در يك مرحله از كار گفت: ببين! فكر نكنم اين ايده فايدهاى داشته باشد. و من هم گفتم: خيلى ببخشيدها; من وانمود مىكنم كه اين حرف تو را نشنيدهام. و سرانجام فيلم ساخته شد. ولى چيزى كه من مىخواهم بگويم اين است كه ساخت اين فيلم براى همه ما مثل رفتن به يك سفر بود، ولى براى من و جان بيشتر، اين را از جهت خلق شخصيت آدم آهنى مىگويم چون بايد شكل اصلى اين شخصيت تخيلى را حفظ مىكرديم. شايد بعضىها مسئله الگو بردارى هنر از زندگى واقعى و از اين جور حرفها را مطرح كنند ولى اين پروژه براى من فقط يك پالايش روانى 165 ميليون دلارى است!
ساخت اين فيلم تا چه حد يك كار مشترك و گروهى بود؟
خب، من در همان ابتداى روز به مكان فيلمبردارى رفتم و وقتى گند زدم به فيلمنامه، آن را به طرف ديوار پرتاب كردم و جان مىگفت: صبح به خير و من هم مىگفتم: تو چه كار مىخواهى بكني؟ و يا گوينت پالترو مىگفت: اوه خداى من! شماها داريد چه كار مىكنيد؟ ما امروز بايد تا قبل از وقت ناهار يك صحنه را بگيريم; شماها ديوانهايد! بعضى وقتها هم راجع به اين موضوع حرف مىزديم كه فلان صحنه را ترنس هووارد چگونهبايد بازى كند و او يا دراين مورد اظهار نظر مىكرد و يا گند مىزد به كار! ولى تمام تلاش من و جان و ترنس اين بود كه كار را به تعالى برسانيم. ما سعى كرديم صحنههاى مختلف فيلم را به همان شكلى بسازيم كه خود مان دوست داشتيم ببينيم چون خود من بارها پيش آمده كه رفته ام براى تماشاى چنين فيلمهايى پول دادهام، فيلمهايى كه به تماشاگر قول مىدادند كه سرگرم شان مىكنند، ولى ناراحت و ناراضى از سينما بيرون مىآمدم.
شما در اين فيلم لباس آدم آهنى را به تن كرديد. آيا بازى در نقش آدم آهنى اين نگرانى را در شما به وجود نمىآورد كه شايد باعث شود ديگران اين واقعيت را فراموش كنند كه شما بازيگرى هستيد با توانايىهاى گوناگون.
خب، اول از همه بايد بگويم كه شما وقتى داشتيد اين حرف را مىزديد صداى تان كمىتغيير كرد! اولش كه اين لباس حلبى را پوشدم به آن فحش دادم. متوجه منظور شما هستم. بازى در اين فيلم براى من فرصتى بود به گذشتهها برگردم، گذشتههايى كه در آن كتابهاى مصور بر روى من خيلى تأثير مىگذاشتند و حتى همين الان هم تا حدى تأثير مىگذارند.
شما در اين فيلم نقش يك نابغه فنى را بازى مىكنيد. آيا شما در زندگى واقعى هم استاد فنى هستيد؟
من وقتى در اتاقم بودم داشتم تلاش مىكردم كه به اينترنت وصل شوم ولى سر آخر ديوانه شدم! ولى اينترنت را خيلى دوست دارم. از اول هيچ كس روى من براى بازى در نقش تونى استارك حساب نمىكرد ولى مىبينيد كه من بالاخره اين نقش را بازى كردم.
با ضرورتهاى فيزيكى اين نقش چگونه كنار آمديد؟
براى بازى در اين نقش خيلى تمرين كردم; وقتى 22 يا 32 ساله باشيد شش هفته تمرين مىكنيد و تا شش ماه رو پا هستيد. ولى در اينجا من شش ماه تمرين كردم و شش ثانيه رو پا بودم!
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 422]