تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش، نابود كننده نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820922355




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسندگان:محمدعلي زلفي گل و ابوالفضل كياني بختياري مصاديق توليد علم: شاخص‌هاي انتخاب و انتخاب شاخص‌ها (قسمت اول)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسندگان:محمدعلي زلفي گل و ابوالفضل كياني بختياري مصاديق توليد علم: شاخص‌هاي انتخاب و انتخاب شاخص‌ها (قسمت اول)
خبرگزاري فارس: بر اساس كنكاشي در متون و نظرسنجي برخي دانشمندان و توليد كنندگان علم كشور راه حل ارائه شده براي يك مسئله علمي كه قبلاً مجهول بوده مصداق توليد علم قلمداد شده است. منظور، دانش، فكر و نظري نو ظهور است كه مورد اقبال اهل منطق، علم، نظر و متخصصان مرتبط قرار مي گيرد.


چكيده:

بر اساس كنكاشي در متون و نظرسنجي برخي دانشمندان و توليد كنندگان علم كشور راه حل ارائه شده براي يك مسئله علمي كه قبلاً مجهول بوده مصداق توليد علم قلمداد شده است. منظور، دانش، فكر و نظري نو ظهور است كه مورد اقبال اهل منطق، علم، نظر و متخصصان مرتبط قرار مي گيرد. از آنجائيكه ارزش علم به نشر آن مي باشد، مستندات علمي اعم از: كتاب، مقاله، اختراع، اكتشاف و كه پس از داوري جدي به چاپ و ثبت مي رسند، مصاديق توليد علم مي باشند. بعضاً تبديل دانش شناخته شده موجود به فن و تكنولوژي را نيز مصداق توليد علم مي دانند. زيرا فن، هنر استفاده از علم است و چنين چيزي قبلاً وجود نداشته است. در اين مقاله عصاره نظرات تعدادي از دانشمندان، انديشمندان و پژوهشگران كشور در خصوص مصاديق توليد علم آورده شده است. همچنين شاخص‌هاي اساسي علم جهاني، جهت ارزيابي دانشمندان و آثار علمي ايشان نقد گرديده و پيشنهادات و فرمولهاي جديدي جهت سنجش مستندات علمي ارائه گرديده است كه با تلفيق كميت و كيفيت علم توليد شده، دقت و صحت سنجش و ارزشيابي را افزايش داده و مي تواند معيار اختصاص پژوهانه به پژوهشگران، توزيع بودجه پژوهشي به مؤسسات و ارتقاء هيئت علمي قرار گيرد.

كليد واژه: توليد علم، مصداق هاي توليد علم، توليد فن آوري، معيارهاي سنجش علمي، ارجاعات به مقاله، نارسايي هاي ارجاع به مقاله، تلفيق كميت و كيفيت، ارجاع به خود، ارجاعات منفي، ارتقاء مرتبه هيئت علمي.

مقدمه

امروزه واژه "توليد علم" در ادبيات كشور جايگاه ويژه اي پيدا نموده است، بطوري كه نهضت توليد علم و جنبش نرم افزاري اذهان تمام سياستگذاران و برنامه ريزان امور علمي و پژوهشي كشور را به خود مشغول نموده است و در جاي جاي مستندات علمي و برنامه هاي توسعه و سند چشم انداز و افق هاي آرماني كشور، ارتقاء توليد علم و احراز جايگاه نخست علمي هدف گذاري شده است.
در ارزيابي هاي علم سنجي نيز اصلي ترين معيار براي تعيين جايگاه علمي و رتبه بندي كشورها، ميزان مشاركت در توليد علم، نوآوري، فناوري و به طور كلي مشاركت در روند توسعه علم جهاني عنوان شده است.
به همين دليل كنكاشي درباره تعريف، مفاهيم و مصاديق توليد علم صورت گرفت. البته تعريف مصوبي از سوي سازمان ها و دستگاههاي متولي در دست نبود، از اينرو ضمن مطالعه متون گوناگون با برخي از صاحب نظران و توليد كنندگان علم كشور مصاحبه و گفتگوهايي انجام پذيرفت كه ماحصل و چكيده آن برداشت ها و تلقي هاي زير را در خصوص توليد علم و مصاديق گوناگون آن نمايان نموده است.

1- پژوهش هاي بنيادي و مقالات بين المللي

توليد علم: يعني يك نظريه، متد و يا دستآورد دست اول كه حرف جهاني بزند و پس از داوري دقيق تخصصي2در يك نشريه معتبر بين المللي چاپ و در مؤسسات معيار توليد علم همانند ISI 3 نمايه شده 4و در دسترس ديگران قرار گيرد و گام بعدي كه طي آن يك دستاورد پژوهشي، مصداق توليد علم تلقي گردد آن است كه مورد رجوع و استناد 5 بين المللي قرار گيرد، به عبارت ديگر روح توليد علم در رجوع و استناد شكل مي گيرد]1[. رويكرد ديگري از توليد علم به پژوهش هاي قابل چاپ و ثبت در نشريات و مراكز معتبر بين المللي اشاره مي كند كه در آن منظور از پژوهش، پژوهش هاي بنيادي، حاوي نوآوري است كه پيش از آن وجود نداشته است و منظور از ثبت، ثبت اختراعات بين المللي و منظور از نشريات نيز نشريات وابسته به پايگاههاي علمي معتبر جهان بويژه ISI مي باشد، توليد علم منحصر به علوم پايه نيست و تمام شاخه هاي علمي را در بر مي گيرد]2[. توليد علم معقولترين و معتبرترين شاخص سنجش رتبه و جايگاه علمي كشورها محسوب مي شود و تعداد مقالات علمي معتبر بين المللي منتشر شده در نشريات بين المللي نيز به واسطه اينكه از محاسبات بسيار دقيق و روشن و به دور از هر گونه دستكاري تدوين مي شوند، معيار توليد علم به حساب مي آيند، علاوه بر آن استاندارد سازي علمي و بويژه توليد مجلات معتبر علمي و نمايه سازي آنان در مؤسسات بين المللي نيز ملاك توليد علم كشور قلمداد مي گردد]3[.
توليد علم بدين شكل نيز تعبير شده است: دانشي كه وجود ندارد و ايجاد شده است، فكر و نظري كه وجود نداشته، ارائه شده و مورد قبول اهل منطق و علم قرار گرفته است. اين مقوله زماني اثبات مي شود كه توسط يك محفل علمي و تخصصي تاييد و مستند گردد با اين تعريف هر گونه كپي برداري، مونتاژ، تقليد و باز كردن راز نوشته 6جزء شاخص هاي توليد علم به حساب نمي آيد. توليد علم مي تواند عيني و ذهني باشد يعني هم شامل علوم تجربي و هم علوم نظري، لذا علوم انساني و نظري مطمئناً مي توانند، مولد علم باشند و توليد علم بايد مصداق هايي از هر دو را در بر داشته باشد. جمله سعدي در سر درب سازمان ملل مي تواند توليد علم محسوب گردد. لازم به ذكر است كه شاخص ها و مصاديق توليد علم براي علوم طبيعي و علوم انساني بايد متفاوت در نظر گرفته شود. در يك كلام توليد علم حركت طولي در راستاي گسترش مرزهاي دانش بشري است و هميشه گام به جلو مي باشد.
البته بايد اذعان داشت كه علوم كاربردي يعني هنر به كارگيري علم و دانش موجود جهت توليد فن و محصولي كه اشتغال ايجاد مي كند و در راستاي نيازهاي جامعه باشد، نيز مي تواند مصداق كار آفريني باشد. ليكن نمي توان آن را مصداق توليد علم دانست. تفاوت فن و تكنولوژي و علم در اين است كه فن و تكنولوژي در آن مالكيت مطرح است و دارنده آن مي تواند آن را در دسترس ديگران قرار ندهد و نفروشد، در صورتيكه ارزش علم به نشر و ثبت آن است هر چه تعداد خوانندگان آن علم بيشتر شود، ارزش آن بيشتر مي شود. براي مثال نشريات بين المللي از نشريات منطقه اي و نشريات منطقه اي از نشريات بومي ارزش بيشتري دارند]4[.
بنابراين سطح تعريف توليد علم يك سطح جهاني است يعني بايد در يك زمينه علمي حرفي زده شود كه ديگران قبلاً نزده باشند، ارزش علمي مقاله زماني محك مي خورد كه پس از داوري علمي و تخصصي در يك مجله معتبر بين المللي به چاپ برسد و حاوي يك نوآوري جديد باشد. نكته مهم اين كه: مقاله بايد حتماً در يك مجله معتبر بين المللي به چاپ رسيده باشد تا معيار و مصداق توليد علم محسوب شود و حتماً نويسنده مقاله بايد چندين مقاله در زمينه و گرايش تخصصي ارائه داده باشد نه فقط يك مقاله. مقالات كاربردي كه محك جهاني نخورده است، بهتر است مصداق توليد علم به شمار نيايد، شايد بكار بردن واژه توليد فناوري مناسب تر باشد، اختراع نيز در صورتي كه بين المللي باشد باز هم در زمره توليد فناوري قرار مي گيرد]5[.
توليد علم به فرايند تدوين محتوا و گردآوري مقاله و دستيابي به يك مفهوم جديد و ناشناخته اطلاق مي شود]6[.
يك مقاله در واقع محصول اساسي يك كار علمي، پژوهشي است كه به صورت هاي مختلف در يك مجله معتبر علمي بين المللي به چاپ مي رسد و در اختيار عموم دانشمندان جهان قرار مي گيرد، به عبارت ديگر مقاله علمي كه به صورت بين المللي ارائه مي شود توليد علم محسوب مي شود، بنابراين توليد علم در وهله نخست در يك مقاله علمي تجلي مي يابد و ترويج آن از طريق يك مجله بين المللي انجام مي گيرد]7[.
در حال حاضر، يكي از مهمترين شاخص هاي توليد علم در دنيا، تعداد مقالات چاپ شده در مجلات بين المللي مانند ISI مي باشد. بعضي معتقدند كه با چاپ يك مقاله پزشكي، فيزيك يا كشاورزي در مجلات بين المللي مشكلي از جامعه بر طرف نمي شود، كمي عجول هستند، مثل اينكه من اينجا دانه اي بكارم و توقع داشته باشم 10 ثانيه ديگر اين دانه سبز شود، راهي كه ما داريم طي مي كنيم مانند اين است كه ما اولين درخت را كاشته ايم اما كي اين درخت به بار بنشيند به صبر ما بستگي دارد، پيامبر (ص) فرمايد: "حاصل عقل صبر، حاصل صبر دانش و حاصل دانش رشد است." يعني اگر بخواهيم به رشد برسيم بايد صبر داشته باشيم]8[.
اساتيد دانشگاهها، تحقيق و پژوهش مي كنند و حاصل پژوهش خود را معمولاً بصورت مقاله ارائه مي نمايند يكي از ملاك هاي ارزشيابي علمي، همين مقالات يا مجلات علمي هستند، بدين ترتيب يك استاد يا پژوهشگر علم را توليد مي كند. ]9[.
توليد يعني بوجود آوردن و مطرح ساختن چيزي كه تا كنون مطرح نبوده وقتي دانشمندان در برخورد با پديده ها، نظريه تازه اي مطرح مي كنند در واقع توليد علم صورت گرفته است]10[.
توليد علم به معني پژوهش است به اين معنا كه كساني پيدا شوند و فكر اصيل ارائه دهند. براي توليد علم بايد فكر گذشتگان را خوب فهميد و با مسائل دنياي جديد رويارو كرد. ]11[.
توليد علم آخرين و عالي ترين مرحله در علم است، توليد علم يعني تئوري سازي، تئوري كه به خلق بيانجامد]12[.
بشر همواره در حال توليد علم است از آن جهت كه هرگاه در مقابل پديده مجهولي قرار مي گيرد، جستجوگر مي شود و اگر نتيجه جديدي را بدست آورد، در واقع توليد علم و يا توسعه دايره علوم را انجام داده است]13[.
توليد علم داراي دو شاخص كلي است، يكي تعداد مقالات علمي و پژوهشي با دستاورد بين الملي و ديگري ميزان اثر بخشي مقالات جهان علم است.
با دستيابي به اين دو شاخص تا حدود 90 درصد مي توان به ميزان توليد علم يك كشور پي برد ]14[. توليد يك مقوله جهاني است، يعني انجام تحقيقات دست اول و بكر و به روز در سطح جهان]15[.
توليد علم، عمدتاً يعني چاپ مقاله در مؤسسات معتبر همچون ISI، علت اعتبار اين شاخص در واقع داوري تخصصي است كه معمولاً توسط صاحب نظران رشته هاي تخصصي صورت مي پذيرد]16[.
توليد علم يعني سهم داشتن در ارتقاء علم جهاني، اساساً علم، جهاني است و نمي توان آنرا در قالب علم بومي، علم محلي و ... تعريف كرد و فراتر از همه اينكه علم و توليد علم در يك كلمه، جمله و آيين نامه نمي گنجد، اگر چنين شود يعني علم و عالم را در قالب مقررات و آيين نامه ها اسير كرده ايم ]17[.
ما نمي توانيم از خودمان تعريف براي توليد علم ارائه بدهيم، توليد علم يك مسأله جهاني است وهمان تعريفي است كه جهان ارائه نموده است يعني تعداد مقالات معتبر چاپ شده در نشريات بين المللي.
البته صرف چاپ مقاله در نشريات توليد علم نيست، بلكه نشريه اي كه مقاله در آن چاپ مي شود بايد داراي هيأت تحريريه جهاني باشد، بطور منظم چاپ بشود، مورد رجوع بين المللي قرار گيرد و همچنين مقالات منتشره در يك نشريه نبايد فقط در برگيرنده مقالات نويسندگان همان كشور باشد، شاخص جهاني توليد علم، چاپ مقاله در نشريات ISI مي باشد. در سال 1993 تعداد مقالات ايران 173 مقاله بوده و همين شاخص در سال 2002 به 3000 و در سال 2005 به بيش از 5500 رسيده است و جهانيان به پيشرفت و ارتقاء جايگاه علمي ايران معترف شده اند، در حالي كه ما در ساليان دفاع مقدس اقدامات بسيار مهمي از سوي سپاه و جهاد انجام داده و مسير تكنولوژي جنگ را عوض نموديم، اين دستاورد ها تأثيري روي ارتقاء جايگاه علمي كشور نداشته و توليد علم نيز محسوب نشده است ولي ارتقاء تعداد مقالات ISI باعث جا به جايي و ارتقاء وضعيت علمي كشور در انظار جهانيان شده است.
نكته ديگر اينكه در حال حاضر انجام كار گروهي يا Team Work در جهان شاخص توليد و اعتبار علمي محسوب مي شود كه خوشبختانه دانشمندان ايراني توليد كننده علم بر خلاف فرهنگ رايج و غالب حاكم بر كشور بويژه در بعد پژوهش، اين شاخص را نيز رعايت نموده اند]18[.
توليد علم يعني تفكرات و ايده هاي جديد كه پس از مطالعات نظري و عملي منجر به چاپ مقالات در مجلات معتبر دنيا، ثبت اختراعات و يا اسناد سازي گردند، اطلاق مي شود به عبارت ديگر هر دانشي كه يك ايده جديد را در سطح بين المللي ارائه و به ثمر رساند، توليد علم محسوب مي شود.
بر همين اساس هر كار ديگري كه الگو برداري شده از كار ديگران باشد ولو در راستاي رفع نيازهاي كشور، در تعريف توليد علم با مفهوم جهاني آن نمي گنجد، چاپ و انتشار مقاله مانند محصول باغي است كه به نمايش گذاشته و مورد بهره برداري قرار گيرد، اگر محصول بر درخت بماند، قطعاً از بين خواهد رفت]19[.
توليد علم تنها با پژوهش ميسر است، پژوهش به معناي آزمايش و تفحص بمنظور كشف يك مجهول و يا يافتن يك راه حل براي يك مشكل و يا توليد يك قانون يا امر مسلم مي باشد]20[.
توليد علم يعني چاپ مقالات علمي در حوزه هاي علمي بويژه علوم نظري و تجربي در مجلات معتبر بين المللي، نوآوري، ارائه نظريه و تئوري علمي و خلق آثار بديع علمي و هنري]21[.
توليد علم يعني ايجاد نظريه هاي جديد و لانه هاي عميق تر در علم و نفوذ نگاه علمي به دايره هاي تخصصي تر]22[.
توليد علم يعني دانش رقابتي كه در سطح جهاني قابل طرح، تئوري پردازي و دفاع باشد، كاربردي باشد و بتوان در مجلات علمي پزوهشي و ISI آنرا طرح نمود]23[.
يكي از نكات مهم در توليد علم، پرهيز از جايگزيني نقل و قول و ترجمه به جاي توليد علم است در بحث توليد علم تنها مهم آن است كه كجا نظريه پردازي صورت گرفته است ]24[
توليد علم يعني افزودن بر مسائل علمي، يعني ايجاد نوآوري و خلاقيت كه غالباً توسط متخصصين، نخبگان، پژوهشگران و مجتهدين هر رشته صورت مي گيرد]25[. هدف از توليد علم چيزي جزء ايجاد و انشاء نظريه و اصول آن و بررسي صحت و سقم اين دو (كشف حقيقت) نيست. توليد علم فرآورده اي است حاصل از پژوهش دقيق و بكارگيري متدلوژي منظم و سازمان يافته در مطالعات مربوط به دانش بشري است، توليد علم يك فعاليت منظم است كه در نتيجه آن به ارتقاء دانش بشري مي انجامد و با پاسخ دادن به سئوالات مطرح شده در تحقيق، يك نظريه علمي در نتيجه نوآوري بدست مي آيد ]26[.
توليدات علمي ايران مجموعاً در قالب هفت نوع مدرك شامل:
مقاله (Article)،
نقد و بررسي(Review)،
سر مقاله(Editorial Material)،
نقد كتاب (Book Review)،
و تجديد چاپ مي باشد.]27[.
نظريه، توليد علم نيست، نظريه غير از علم است، نخست نظريه مي آيد و سپس علم توليد مي شود]28[
تركيب توليد علم كه حالت مضاف و مضاف اليه دارد، مي تواند به معناي تبديل مجهول به معلوم باشد. اما بايد توجه داشت كه مراد از علم در اينجا واحد علمي نيست مانند آنچه در معادلات رياضي وجود دارد، در فرآيند توليد علم و نظريه پردازي موضوع واحدهاي علمي يك تك گزاره علمي نيست، بلكه منظور، يك شاخه علمي جديد است، وقتي مي گوييم توليد علم مراد چنين توليداتي است.]29[.
در مدل عمومي، فرآيند توليد دانش، خلق دانش اشاره به فعاليت هايي دارد كه موجب ورود دانش جديد به يك عرصه علمي مي شود]30[.
تلاش در راستاي شناسايي نا شناخته هاي جهان،تلاش در راه توليد علم است و يافته هاي اين تلاش توليد علم مي باشد، علم توليد شده وقتي ارزشمند است كه پس از توليد مكتوم نماند و به فراموشي سپرده نشود، بلكه به علاقمندان عرضه شود تا علاوه بر استفاده آن توسط كاربران مختلف، مورد ارزشيابي و نقد توسط صاحب نظران نيز قرار گيرد. عرضه علم توليد شده، همچنين سبب جلوگيري از دوباره كاري و تكرار توسط ساير تلاشگران دنياي علم شده و از آن مهمتر پايه و اساس جستجوهاي بعدي علمي نيز قرار مي گيرد.
در شرايط فعلي مقالات علمي چاپ شده در مجلات علمي داراي هيأت تحريريه و مشاوران علمي معتبر كه مورد تأييد مراجع علمي شناخته شده باشند يكي از مصداق هاي مهم توليد علم به شمار مي آيد]31[.

2- توليد علم و پژوهش هاي كاربردي

توليد علم بايد به بازار مصرف برسد، موضوع مهم در اين زمينه اين است كه يك پژوهشگر از نياز جامعه با خبر باشد تا بتواند چيزي توليد نمايد كه در خدمت جامعه قرار گيرد، هر چند كه خود علم مقدس است ولي چنانچه در جهت نيازهاي جامعه نباشد خدمتي انجام نداده است]9[.
تحقيقات كاربردي در راستاي رفع معضلات كشور نيز مي تواند در شمار توليد علم قرار گيرد ]16[. عملياتي كردن يافته هاي جديد در مقوله توليد علم قرار مي گيرد]6[.
كار كاربردي در صورتي كه منتج از كار بنيادي باشد و در سطح بين المللي مطرح گردد توليد علم است و در غير آنصورت نمي توان آنرا يك كار علمي محسوب نمود ]17[.
علوم كاربردي چون محك جهاني نخورده است را بهتر است توليد تكنولوژي بناميم تا توليد علم ]5[. گاهي معناي ديگري نيز از توليد علم ارائه مي شود آن در صورتي است كه مقالات كاربردي، ابتكارات و نوآوريهايي در راستاي رفع معضلات جامعه ارائه نمايد توليد علم ناميده مي شود]18[. به جزء شاخص هاي بين المللي همچون تعداد مقاله، گزارشهاي علمي و ... از آنجا كه مجموعه دانش ها براي رفع نيازهاي بشري سامان مي يابند، بنابراين امور فني و ارائه خدمات علمي، توليد كالا براي رفع نيازهاي كشور و كليه اموري كه به صنعت و خدمت در راستاي رفع نيازهاي كشور منجر شوند را مي توان در زمره توليد علم به حساب آورد ]32[.
بكارگيري دانش در عرصه هاي مختلف توليد و بهبود اقتصادي از شاخص هاي كمي نوين توليد علم به حساب مي آيد]33[. تحقيقات كاربردي در راستاي رفع معضلات كشور نيز مي تواند در شمار توليد علم قرار گيرد ]16[.
منظور از توليد علم دانش رقابتي است كه در سطح جهاني قابل طرح، تئوري پردازي و دفاع باشد، كاربردي بوده و بتوان در مجلات پژوهشي و ISI آن را طرح نمود و رويكردي نيز به دانش عملي داشته باشد.

3- توسعه علمي و برداشت هاي ديگر از توليد علم

ديدگاهي نيز برداشت خود از توليد علم را اينگونه بيان مي نمايد: شايد واژه هايي كه در غرب مطرح مي شود با توجه به رويكردها، شرايط و مسايل خود مفاهيمي را به ذهن برساند. بايد بيشتر بدنبال معنا باشيم و اگر هم از لغت توليد استفاده مي كنيم، برداشت ما توسعه علوم باشد، زيرا علم انحصاري نيست و يك دستاورد بشري است، مي توانيم صادر كننده علم باشيم، براي صدور علم لازم نيست كه حتماً توليد كننده باشيم، مهم اين است كه در توسعه نقش داشته باشيم و در استفاده از دستاوردهاي ديگران تا جايي كه با فرهنگمان در تناقض نباشد از خود تعصب نشان دهيم]34[. در خصوص واژه توليد علم يك نظر ديگر اين است كه اصولا" واژه توليد علم، واژه درستي نمي آيد، زيرا خود علم هدف نيست، بلكه وسيله اي است براي ارتقاء انسان، علم براي علم مفهوم ندارد، علم براي علم يعني اينكه شما براي پيشرفت علم حاضر باشيد دست به هر كاري بزنيد، حال اگر تعدادي از انسان ها از بين رفته يا بعضي از نسل ها نابود شوند مشكلي پيش نمي آيد، در ضمن كسانيكه از واژه توليد علم استفاده مي كنند، منظورشان بعد مادي علم مي باشد اين نوع كلمات معمولاً ترجمه متون خارجي است و بدون تحليل از آنها استفاده مي گردد]35[.

4- تعريف تلفيقي از توليد علم:

علم داراي سه ويژگي به هم پيوسته شامل كسب، انتقال و كاربرد است. مي توان گفت توليد علم با انجام پژوهش و انتقال يافته هاي پژوهشي (براي مثال: آموزش، انتشار مقاله، انتقال فناوري و ...) آغاز مي شود و سپس با توسعه محصولات باب بازار به مدد جامعه مي آيد. بنابراين زماني توليد علم صورت مي گيرد كه علم كسب شده در حل مشكلات بشري كاربرد داشته باشد. از مصاديق توليد علم واكسن فلج كودكان، پينيسيلين، تلفن همراه، اينترنت و انرژي هسته اي است. شايان ذكر است كه معمولاً مأموريت دانشگاههاي پيشرو نيز بر اساس سه ويژگي علم يعني پژوهش (كسب)، انتقال (آموزش) و كاربرد (خدمات اجتماعي) تعريف مي شود]36[.

5- شاخص اختراع و ساير شاخص ها

اختراع مي تواند در صورتي كه ثبت جهاني شده باشد و مراحل بررسي فني و علمي را پشت سر گذاشته باشد بعنوان شاخص توليد علم به حساب آيد]31 و 16[. البته اين نكته را بايد مد نظر داشت كه معمولاً از اختراع، مقاله بين المللي منتشر مي گردد و اختراعي كه نتوان از آن مقاله استخراج نمود را نمي توان ملاك توليد علم ناميد]17[.
اختراع را شايد بهتر باشد در صورت طي مراحل داوري و بررسي فني و ثبت بين المللي جزء توليد فناوري به حساب آورد تا توليد علم]5[. ايده هاي جديد علمي كه منجر به ثبت اختراع بين المللي گردد، را مي توان توليد علم قلمداد نمود]19[.
از ديگر مصاديق توليد علم مي توان به كتاب نيز اشاره نمود، كتاب مي تواند شاخص توليد علم باشد، مشروط به اينكه اولاً تأليف باشد نه ترجمه، ثانياً توسط هيأت تحريريه و داوران مجرب و متخصص در همان رشته مورد بررسي قرار گرفته باشد]31 و 16[. گزارش هاي علمي، آثار ادبي و آفرينندگي‌هاي هنري منحصر بفرد، كار گروهي منتج به مقاله، نوآوري و كار آفريني را نيز مي توان از مصاديق توليد علم به حساب آورد ]37، 32، 31، 21 و 18[.
علاوه بر ايجاد بينش و بصيرت تازه و توليد نظريه، حل مسأله با روش ضابطه مند و ترجيحاً تعميم پذير (Problem Solving) توليد تصميم و الگو نيز از مصاديق توليد علم به حساب مي آيند ]38[.
نقطه نظرات صاحب نظران و توليد كنندگان علم كشورر، تحت عنوان مصادبق توليد علم در جدول (1) آورده شده است.
جدول (1) : چكيده مصاديق توليد علم از ديدگاه صاحبنظران
و توليد كنندگان علم كشور
رديف مصاديق توليد علم

1.پژوهش بنيادي، مقالات بين المللي بكر
2.پژوهش هاي كاربردي
3.اختراع بين المللي
4.كتاب (تأليفي)
5.كار گروهي علمي در سطح جهاني منتج به مقاله
6.مجلات نمايه شده در مراكز معتبر بين المللي
7.توليد آثار علمي و هنري منحصر بفرد
8.گزارش هاي علمي و فني معتبر
9.كار آفريني و نوآوري
10.توليد آثار ادبي جهاني
11.حل مسأله تعميم پذير Problem Solving
12.توليد تصميم و الگو

همانطور كه در متن مقاله مشهود است، نظر قريب به اكثريت افراد اين است كه توليد علم يك مقوله جهاني است و در قالب پژوهش بنيادي، نظريه و دستاورد دست اول نمايان مي گردد. دستاوردي كه بايد نخست بصورت مقاله با روش هاي علمي نگارش يافته و سپس در معرض و محك داوري تخصصي قرار بگيرد و در يك نشريه معتبر علمي به چاپ برسد و در اختيار همگان قرار گيرد. پس از آن نيز مقاله و يا دستاورد علمي بايد مورد رجوع و استناد قرار گرفته و در زمينه تخصصي ذيربط اثرگذار باشد. گروهي نيز تحقيقات كاربردي در راستاي نيازهاي جامعه را در صورتي كه منتج به تحقيقات بنيادي باشد در مقوله توليد علم قرار مي دهند، اگر چه برخي نيز آنرا توليد فن و تكنولوژي به شمار مي آورند و نه توليد علم، رويكرد توجه به مقالات كاربردي، در سمينار معيارهاي ارزشيابي فعاليت هاي پژوهشي اعضاي هيأت علمي دانشگاههاي كشور براي ارتقاء مرتبه علمي كه به مناسبت هفته پژوهش در آذر ماه سال 1384 برگزار شد. نيز مطرح گرديد بدين مضمون كه مقالات كاربردي كه در راستاي نيازهاي كشور باشد را مي توان شاخصي براي ارتقاء علمي تلقي نمود]37[.
بر اساس نظر تعدادي از پژوهشگران، اختراع بين المللي كه معيارها و موازين بررسي فني و ثبت قانوني را پشت سر گذرانده باشد، مي تواند مصداق توليد علم باشد.
كار گروهي Team Work)) در پژوهشهاي بنيادي منتج به مقاله، گزارشهاي علمي و فني حتي بدون مقاله، توليد آثار هنري، و ادبي منحصر بفرد، كتاب، اگر موازين داوري تخصصي را طي نموده باشد و صرفاً تأليف و پژوهش باشد از نظر برخي از پژوهشگران و افراد مورد مصاحبه در اين مقاله در شمار مصاديق توليدات علمي قرار مي گيرد.
اينك با توجه به تعاريف و مصاديق ارائه شده، اين سئوال مطرح مي شود كه آيا هر انتشار و استنادي ولو در سطح بين المللي مي تواند معيار صحيح رتبه بندي7 كشورها و افراد از نظر توليد علم باشد به عبارت ديگر شاخص ها و معيارهاي سنجش و ارزيابي بويژه در مقوله استناد تا چه اندازه قابل اعتماد هستند؟ اين نكته اي است كه در اين بخش از مقاله بدان پرداخته مي شود.

چرا ارزشيابي و سنجش؟

ارزشيابي پژوهش از اواسط سال 1980، پيامد دگرگوني و تحولات وسيع اقتصادي، بحران هاي نفتي سال هاي 4-1973 و مشكلات ناشي از تورم و بيكاري در اروپا بوجود آمد. در آن شرايط روزنه هايي در زمينه نقد و ارزيابي الگوهاي هزينه و مصرف بوجود آمد و به تمام بخش ها بويژه بخش هاي علمي و تحقيقاتي تسري داده شد. در شرايطي كه كسري بودجه به حد اعلاي خود رسيده بود با توجه به محدوديت منابع مي بايد تدبيري انديشيده مي شد، در چنين وضعيتي شناسايي نيازها و اولويت هاي تحقيقاتي و متوقف نمودن فعاليت هاي غير ضروري مد توجه قرار گرفت. البته بدليل بزرگنمايي فعاليت هاي تحقيقاتي و ارائه آمار نا صحيح براي حفظ موقعيت سازماني، گاهي ارزيابي ها دقيق و حساب شده نبوده كه اصطلاحاً به آن "ارزيابي تدافعي" يا Defensive Evaluation گفته مي شود. در هر حال بررسي و ارزيابي كيفي تحقيقات، ضمن توزيع متناسب بودجه پژوهشي، زمينه را براي اصلاح شيوه هاي انجام پژوهش و اثر گذاري آن در توسعه علمي كشورها را نيز فراهم آورد]38[.

شاخصهاي انتخاب و انتخاب شاخصها

هر معيار و شاخصي مطمئناً براي تحقق هدفي ايجاد مي گردد. استاندارد سازي هر محصولي جز با داشتن شاخص و معياري براي اندازه گيري و ارزشيابي مقدور نيست ]40-39[. سنجش مقوله علم و توليد علم همچون ساير پديده ها نياز به معيارها و شاخصهاي خاص خود دارد]41[. سنجش توليد علم، در بعد كمي و كيفي امروزه نه تنها امري پذيرفته شده است بلكه يك ضرورت است. به همين دليل علم سنجي (Scientometrics) امروزه يك علم و يك تخصص منحصر به فرد است و مجله علم سنجي سالهاست كه به طرح مسائل و موضوعات مورد بحث در علم سنجي مي پردازد. البته دانش علم سنجي، همچون مابقي علوم پويا و ديناميك است و افكار و ايده هاي جديد كه مي تواند بر پايه منطق علمي باشد و اصلاح شاخصها و معيارهاي موجود را به همراه داشته باشد- مطمئنا پذيرفتني است. چرا كه رسيدن به استانداردهاي علمي با سرعت و صحت بيشتر از جمله اهداف رشته علم سنجي است. اگر به اهداف جزئي تر علم سنجي و شاخصهاي اساسي علم بپردازيم با سهولت بيشتري مي توان در راه تحقق آنها كوشيد اين اهداف عبارتند از:

-اثرگذاري بيشتر يافته هاي پژوهشي
-حمايت بيشتر از نوآوران
-ترغيب بيشتر دانشمندان جهت رسيدن به فعاليت حداكثري
-ايجاد رقابت سالم علمي با لحاظ يك دوره زماني
-ارزيابي صحيح و رتبه بندي پژوهشگران، موسسات پژوهشي و دانشگاهها، مجلات علمي و كشورها
-انتخاب صحيح از جمله: محل تحصيل، پژوهش، مجله مناسب براي چاپ مقاله، پژوهشگر برتر، مجله بهتر و غيره .
-توزيع عادلانه امكانات با لحاظ تفاوتهاي فردي، گروهي و غيره
-بهره وري مناسب از امكانات و پتانسيل هاي موجود
-تقويت پژوهشهاي تيمي، بين رشته اي و چند رشته اي
-ارزيابي هر رشته بطور مجزا از ديگر تخصصها و با لحاظ ماهيت هر رشته
-كمك به سياست گذاري علمي و پژوهشي كشور
-دستيابي به كميت و كيفيت بروندادهاي پژوهشي و فناوري
-بسترسازي علمي جهت نخبه پروري
-تشكيل سامانه اطلاعات علمي در ابعاد كشوري، منطقه اي و جهاني

توسعه علم و فناوري

شاخصها و معيارهايي كه جهت رسيدن به هر استانداردي ايجاد مي گردد، بايستي قابليت سنجش چند و چون و يا به عبارت ديگر كميت و كيفيت را داشته باشد و نبايد در فرآيند سنجش و استانداردسازي يكي فداي ديگري شود، از طرف ديگر متمسك شدن به شاخصها در زمينه توليد علم و فن بايد منتحج به ايجاد رقابت سالم علمي و ترغيب دانشمندان، پژوهشگران و انديشمندان شود و چنانچه شاخصي دراين راستا نباشد مي بايد مورد بازبيني قرار گيرد و اصلاح شود.
يكي از ويژگيهاي مهمي كه بايد در شاخصهاي اساسي علم وجود داشته باشد توجه به ماهيت هر رشته و تخصص مي باشد ، يعني اين كه توانايي ارزيابي هر تخصص و متخصص وجود داشته باشد. چرا كه مقايسه رشته هاي مختلف بر اساس يك شاخص و معيار اقدام مثبتي نيست ولي مي توان با يك معيار و شاخص يكسان هر تخصص و رشته را جداگانه ارزيابي نمود. بنابراين چون ماهيت رشته ها با يكديگر متفاوت است مقايسه آنها بر اساس يك شاخص يكسان صحيح نيست ]45-42[. شاخصهاي لازم براي سنجش پيشرفت علمي بايد از نوع شاخصهاي تركيبي باشد كه مستندات علمي وفناوري هر دو لحاظ گردد]46[ تا هدف از علم كه توليد ثروت و قدرت از دانش است تحقق يابد ]47. صرفا نبايد در ارزيابي پژوهشگران، دانشمندان و انديشمندان مستندات علمي مد نظر باشد بلكه هنر استفاده از علم يعني فناوري و محصول نيز بايد لحاظ گردد. يعني شاخصهاي اساسي علم با شاخصهاي فناوري تركيب گردد و نتيجتاً شاخصهاي تلفيقي حاصل، در سنجش دانشمندان و آثار علمي ايشان مورد استفاده قرار گيرد ]48[.
ضرورت دارد در شاخصهاي علم و فناوري، يافته هاي حاصل از تحقيقات تيمي ملحوظ گردد، چرا كه تحقيقات تيمي و گروهي از غنا و پختگي بيشتري برخوردار است ]49[، البته براي پژوهشهاي تيمي و گروهي قواعدي وجود دارد كه در صورت رعايت آن قواعد بايد در شاخصهاي علم و فن به آنها وزني داده شود]50[. مطمئناً رعايت اخلاق علمي به ويژه اخلاق تحقيق و گزارش نتايج پژوهش كه در مستندات علمي خود را ظاهر مي نمايد، يك اصل پذيرفته شده است. لذا ضرورت دارد در شاخصهاي ارزيابي مستندات علم و فن، اعم از كتاب، مقاله، اختراع، اكتشاف و غيره اين مورد نيز لحاظ گردد. منظور اين است كه يك پژوهشگر چقدر اخلاق علمي را در پوشش دادن صادقانه منابع موجود در زمينه و موضوع پژوهش خويش رعايت نموده است. آيا به تمامي منابع مرتبط ارجاع داده است؟ آيا نقد نظريات و منابع موجود را به درستي بيان نموده است؟

چرا كه پژوهشگر، دانشمند و انديشمندي كه حرفي جديد در زمينه علمي مي خواهد بيان كند و يا گزارش نمايد- حتماً بايد حرفها و نوشته هاي ديگران را در زمينه مورد تحقيق خويش شنيده و خوانده باشد]51[.
به يك مستند علمي اعم از: مقاله، كتاب و غيره كه اخلاق علمي در دادن ارجاعات مرتبط رعايت نشده باشد مي بايد ارزش كمتري داده شود. بنابراين پوشش پيشينه تحقيق در شاخصهاي علم بايد وزن و اعتباري داشته باشد تا لاجرم مورد توجه قرار گيرد. محرز است كه براي انجام هر نوع بررسي علم سنجي چهار متغير و شاخص اصلي: مولفان، انتشارات علمي، مراجع و ارجاعات قابل استفاده هستند]52[.
نتيجه ايده آل هرنوع اندازه گيري من جمله علم سنجي بايد درست (يعني منعكس كننده صحيح مقدار مورد اندازه گيري) و عيني (يعني مستقل از شخصي كه اندازه مي گيرد) باشد يعني صحت و دقت را به همراه داشته باشد]53[.
در علم سنجي ملاك، بازده مكتوب مي باشد كه عبارتند از: انتشارات، اختراعات و اكتشافات ثبت شده. اگر در ارزيابي بازده مكتوب كميت، كيفيت وخلاقيت درعملكرد بر اساس يك ضابطه واحد اندازه گيري شوند گمراه كننده است، زيرا بازده علمي چند بعدي است و نمي توان تنها با استفاده از يك ملاك آن را به نحو مطلوبي اندازه گيري كرد، در بحث مربوط به اندازه گيري عملكرد علمي سوالات بدون پاسخ زيادي وجود دارد از جمله ]54[:
-در تعيين بازده مكتوب آيا اندازه گيري موقعيت نويسنده ارزشي دارد؟ و اگر چنين است چه وزني بايد به آن داد؟
-بهترين راه اندازه گيري كيفيت كار يك محقق كدام است؟
-چه رابطه اي بين كميت و كيفيت يك برونداد پژوهشي وجود دارد؟
-شمارش ارجاعات چه ارزشي دارد و چگونه با كميت و كيفيت (هردو) بازده پژوهشي ارتباط پيدا مي كند؟
-خلاقيت و اصالت كار يك محقق چگونه با سنجش هاي ديگر ارتباط پيدا مي كند؟
به هر حال شاخصهاي اساسي براي سنجش علم و فناوري در كشور صرفاً نمي تواند بر اساس شاخصهاي علم سنجي بين المللي باشد، زيرا در شاخصهاي موجود ويژگيهاي علم بومي و سياستهاي علمي ايران لحاظ نشده است]55[ و از طرفي خود شاخصهاي اساسي علم جهاني نيز نقاط ضعفي دارند كه در اين مقاله به بخشي از آنها پرداخته خواهد شد. البته اين به آن معنا نيست كه شاخصهاي اساسي علم جهاني نبايد مورد توجه قرار گيرند، بلكه منظور نگارندگان، اين است كه با تغييراتي در آنها مي توان ويژگيهاي علم بومي و سياستهاي داخلي كشور را نيز لحاظ نمود.
در صورتيكه شاخصهاي ارزيابي علم و فناوري بخوبي بر مبناي بستر و پتانسيل هاي علمي موجود تعيين و اعمال گردد- مطمئناً مي تواند در سياست گذاري هاي دولت مورد استفاده قرار گيرد. سلامت آينده و رفاه يك جامعه بستگي به كميت و كيفيت علم و فناوري موجود در آن جامعه دارد]56[.
همانگونه كه داشتن علم و فناوري موجب ارتقاء اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، اخلاقي و بطور كلي توسعه همه جانبه مي شود ارزيابي در علم و فناوري موجب توسعه در رشد علم و فناوري خواهد شد. در واقع ارزيابي به سياست گذاران و مديران اجرايي كشور امكان جهت دهي پژوهش و تحقيق، افزايش بهره وري و استفاده بهينه از امكانات را مي دهد. با اعتباردهي هر يك از نتايج علم و فن آوري و تعيين وزن خاص، امكان تقويت هر بخش به سهولت ممكن است و مهمتر اينكه هر دانشمند، انديشمند و پژوهشگري مي پذيرد كه برونداد پژوهشي او تعيين كننده جايگاه او در عرصه علم و فناوري كشور و جهان است. لذا ترغيب مي گردد نتايج تحقيق خويش را حتماً به شكل محصول و يا بازده مكتوب ارائه نمايد. امروزه در كشور كم نيست پايان نامه ها و گزارش طرحهاي تحقيقاتي كه نتايج آنها بصورت مكتوب به چاپ نرسيده است. تا علم و نظر ارائه شده، در معرض ديد ديگر محققين قرار نگيرد و در بوته نقد ايشان واقع نشود، پخته و پردازش نمي شود. اصلاً طبق فرهنگ ديني و عقيدتي ما، علم با نوشتن به دام مي افتد و هنر با ساختن خودنمائي مي كند.
تا شخص سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد
ادامه دارد/
 سه شنبه 7 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1067]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن