واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مانور هيولاها در آشيانه کلاغ نويسنده: مرضيه کلاته آخرين ورژن بازي چرخ دنده جنگ به بازار آمده است؛ آخرين ايستگاه انسان ها در اين بازي يک کشتي هولناک و عجيب است بازي هاي دنباله دار معمولاً آن طور که گيم بازها توقع دارند از آب درنمي آيند و آنها هميشه يک ضعف اساسي در آن پيدا مي کنند و منتقدها هم دنبالش را مي گيرند تا نقطه ضعف هاي بازي را بيشتر مطرح کنند. وقتي نسخه دوم يک بازي در روز هاي اوليه خود به فروش ميليوني دست پيدا مي کند، يعني حرفي براي گفتن دارد. سري بازي هاي «چرخ دنده جنگ» پر از نو آوري هستند. سازندگان اين بازي در سري اول، جايگزين در پناه سنگرها براي زنده ماندن را خلق کردند و در سري دوم اين فرصت هيجان انگيز را به بازيکنان و طرفداران گيم هاي اکشن و ترسناک دادند تا وارد بدن يک کرم شوند و در آن قالب به ايفاي نقش بپردازند. سومين نسخه چرخ دنده هاي جنگ که به تازگي وارد بازار شده است، درباره نابودي و از بين رفتن انسان هاست. داستان اين نسخه از بازي درباره کشتي عجيب و غريبي به اسم آشيانه کلاغ است. اين کشتي که هيأت زشت و ترسناکي دارد آخرين ايستگاهي است که انسان ها مي توانند در آنجا پناه بگيرند و خودشان را از دست موجودات بي شاخ و دمي به اسم لوکاس ها نجات بدهند. به دنبال پدر : Gears of war3 يک بازي سوم شخص است که به صورت انحصاري براي کنسول Xbox360 منتشر شده و هنوز براي کنسول هاي ديگرآماده نشده است. جايي که شما قرار است به عنوان بازيکن در آنجا نقش آفريني کنيد سياره آفتابي به اسم سيرا (Sera) است. اگر چرخ دنده هاي مرگ را نمي دانيد يا تا امروز اين بازي را امتحان نکرده ايد، بايد راهنمايي تان کنيم که در اين بازي شما نقش يک سرباز فراري به اسم مارکوس را بازي مي کنيد که براي نجات پدر دانشمندش ،«آدام فنيکس » به سياره آمده است. پدر مارکوس مشغول ساخت دارويي براي مبارزه با هيولاهاي سياره بود که ناپديد شد و همه فکر کردند کشته شده است. دلتا اسم گروهي است که مارکوس رهبري آن را بر عهده دارد. آنها قصد دارند به کمک يکديگر انسانها را از دست هيولايي به اسم لوکاس نجات بدهند. حواستان باشد که آنها حسابي زشت و قوي هستند و از هوش مصنوعي بالايي برخوردارند؛ براي همين نابود کردن شما يرايشان کاري ندارد. نسخه جديد اين بازي، پاياني بر دو سري قبل است و تا الان هم توانسته امتيازات خوبي به دست بياورد. اين بازي از سوي منتقدان نمره 93از 100را گرفته است و اين براي يک بازي امتياز بي نظيري است. فضاي بازي با گرافيکي که سازندگانش براي آن طراحي کرده اند، از همان اول به شما ياد آوري مي کند که قرار است اتفاقات پيش بيني نشده و عجيبي برايتان بيفتد و هيولاهايي هستند که تا آخر بازي دست از سرتان بر نمي دارند. در اين نسخه مارکوس با دام سانتياگو مي گردد يکي از دوستان قديمي اش که او را از زندان نجات داده است ديدار مي کند. کشتي آشيانه کلاغ: وقتي شما روي عرشه کشتي دنبال دام مي گرديد هيولاها حمله شان را شروع مي کنند. آنها شبيه مارهاي پيچ و تاپ خورده اي هستند که کلي هيجان زده تان مي کنند. اين هيولاها سلاح هاي مرگباري دارند که نوک چنگال هايشان نصب شده است. قدرت اين اسلحه ها آن قدر زياد است که به محض برخورد طرف را له مي کنند. کافي است وقتي لگد پرت مي کنند جلوي دستشان باشيد، آن وقت مطمئن باشيد، که ديگر کارتان تمام است. اين هيولاها مي توانند در آن واحد با چندين نفر مبارزه کنند و با منفجر کردن خودشان به شما آسيب برسانند. اينها خصوصيت هاي مهمي است که آنها دارند. سلاح هاي زيادي در بازي وجود دارد که براي کشتن دشمن مي شود از آنها استفاده کرد. بدن اين موجودات آن قدر کرم شکل و لزج است که به محض اينکه به آنها شليک کنيد از هم پاشيده مي شود و آتش از گوش و دماغشان بيرون مي زند. در اين بازي مارکوس قهرمان يک نارنجک فوق العاده دارد، آن را پشت گردن دشمن وصل مي کند و هلش مي دهد سمت بقيه هيولاها تا همه شان يکجا با هم از بين بروند. چرخ دنده ها مي دانيد چرا اسم اين بازي «چرخ دنده هاي جنگ » است؟ چون يک ماشين هيولا مانند زشت که گنجايش زيادي دارد، هر چيزي را که سر راهش باشد له مي کند. تنها راهي که با آن مي توانيد آنها را از پا در بياوريد اين است که به پاهايشان که شبيه چرخ هاي ماشين است شليک کنيد. البته شما هم خيلي بدون تجهيزات نيستيد، به راحتي مي توانيد سوار روبات هايي شويد که به «سيلور بلک» معروف هستند، بعد از سوار شدن روي اين روبات ها که به تازگي در اين نسخه به دنياي بازي چرخ دنده جنگ وارد شده اند مي توانيد به طرف دشمن شليک کنيد، چون کنترل آنها دست شماست و به هر طرفي که بخواهيد مي توانيد هدايتشان کنيد. زماني که بازي چرخ دنده جنگ ساخته شد کسي تصميم نداشت دنباله اي براي آن طراحي کند اما فروش خيره کنند اين بازي در روز هاي اوليه انتشار، کمپاني epic را به اين نتيجه رساند که دنباله دار شدن اين بازي يک نفع بزرگ برايشان دارد؛ آن هم شهرت و همه گير شدن بازي است. در حالي که نسخه سوم اين بازي اين روزها به بازار آمده، بلسزينسکي اعلام کرده قرار نيست چرخ دنده در همين نسخه به پايان برسد و احتمالاً دنباله ديگري هم در کار خواهد بود. سازندگان «چرخ دنده جنگ » بازيکن ها را به قلب ماجرا مي برند و حسابي او را سرگرم مي کنند.
نجات نسل آدم ها نسخه جديد زماني را نشان مي دهد که يک سال و نيم از پايان نسخه دوم بازي گذشته است، انسانها شهري براي زندگي ندارند و سرگردان شده اند. اينجاست که مارکوس و سربازاني که همراه او هستند مثل برادرهاي متحد با هم مي جنگند و هدفشان يک چيز است؛ «آنها بايد نسل آدم ها را نجات بدهند». به محض شروع بازي نمايي ازشهر کاملاً ويران شده و سوخته اي را مي بينيم که رنگ خاکستريش هشدار مي دهد که قرار است اينجا اتفاقات تيره و تاري بيفتد. از نماي دور يکي از سربازاني را مي بينيد که در نسخه قبل با او همراه شده ايد. اسم او «دام» است که چهره اش کاملاً عوض شده است و با گرافيکي تازه وارد بازي شده است. دام سرگردان است و به جنازه هايي که توسط هيولاها کشته شده اند نگاه مي کند که ناگهان مارکوس از راه مي رسد و او را پيدا مي کند. شروع هيجان ها از همين جاست، خودتان را حسابي آماده کنيد. برادران جنگجو : جدا از سلاح هاي جديد ي که طراحان بازي براي لذت بردن شما به اين بازي اضافه کرده اند و اين امکان را داده اند که با دشمنانتان به خوبي بجنگيد، مي توانيد جاي هر کاراکتر اصلي يعني مارکوس ،دام ،کول و بريد بازي کنيد و براي نجات انسان ها دست به کار شويد. شخصيت هاي بازي قابليت هاي منحصر به فردي دارند و هر کدام دست به کار خاصي مي زنند : مارکوس فنيکس او رهبر گروه دلتاست و بزرگ ترين اميد انسان ها براي زندگي است. مارکوس پدر دانشمندي دارد که فکر مي کرد سال ها قبل از دنيا رفته است اما متوجه مي شود پدرش زنده است. مارکوس مي خواهد با دوستانش اين جنگ را پايان بدهد تا انسان ها از مرگ نجات پيدا کنند. مارکوس آدم ورزيده و قوي اي است که همه به راحتي از او تبعيت مي کنند. دام سانتياگو دام(Dom) بهترين دوست مارکوس است. همسر دام در جنگ هاي قبلي به بدترين شکل شکنجه شد و دام تصميم گرفت همسرش را براي رها شدن از اين شکنجه ها بکشد. اين اتفاق روحيه دام را به بدترين شکل به هم مي ريزد. دام با سر و شکلي داغ دار، با موهاي بلند و ريش هاي خاکستري شده به بازي برگشته تا با نفرتي که از راه اندازان اين جنگ دارد، از آنها انتقام بگيرد. ديمون بريد بريد (Baird) يکي از مهندسان گروه آلفاست که در گروه دلتا عضويت دارد اما روزهاي اول با مارکوس به مشکل بر مي خورد. اما او مهارت هاي فني زيادي دارد که مي تواند مارکوس را همراهي کند. بريد به گروه وفادار است و خيلي حرفه اي کار مي کند. يادتان باشد او يکي از بدبين ترين سربازهاي دنياي رايانه است. آگوستوس کول مرد سياه پوست گروه دلتا، آگوستوس است که شبيه غول هاي بزرگ است. او عاشق جنگ هايي است که سر و صداي زيادي به راه مي اندازد. در کل بازي مي توان کل کل هاي کول با بقيه سربازان را بشنويد و لذت ببريد. جيسون استارتون جيسون يکي از کساني است که در بازي چهار نفره مي توانيد به جاي او نقش آفريني کنيد. جيسون يکي از سربازان خوب و سر به راه مارکوس است که از او بي چون و چرا اطاعت مي کند. منبع:هفته نامه همشهري، سرنخ 49 /ج
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 550]