تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 16 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نماز دژ محكم خداوند رحمان و وسيله راندن شيطان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814257299




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رهبران جهان؛ صاحبان نفت و آب


واضح آرشیو وب فارسی:موج: رهبران جهان؛ صاحبان نفت و آب
خبرگزاري موج - گروه اقتصاد بين الملل از اوايل قرن بيستم تا كنون يك بازي بزرگ در جهان در حال وقوع بوده است اما امروزه رويكردهاي جهاني نسبت به آن تغيير چشمگيري كرده اند.


تاريخ هيچگاه تكرار نمي شود اما آنچنان كه "مارك تواين" گفته ممكن است گاهي اتفاقات مشابه رخ دهند. بحران و جنگهاي قبلي تكرار مي شوند. در حال حاضر رقابت براي دستيابي به منابع جهان به شدت اوج گرفته كه اين رقابت مشابه بازي هاي بزرگي است كه در دهه هاي منتهي به جنگ جهاني اول انجام مي شد . در آن زمان طمع برانگيز ترين غنيمت جنگ ها نفت بود .
اما اتفاقات امروز به سادگي اواخر قرن 19 و اوايل قرن 20 نيست . امروزه بازيگران جديد و قدرتمندتري حضور دارند و موضوع شرط بندي تنها نفت نيست.
اين "روديارد كيپلينگ" بود كه ايده بازي بزرگ را به وسيله رمان "كيم" ( رمان اسرار آميز او درباره جاسوسي و ژئو پليتيك سلطنتي در زمان پادشاهي راج) وارد افكار عمومي كرد . در آن زمان بازيگران اصلي بريتانيا و روسيه بودند و موضوع بازي هم كنترل ذخاير نفت خاور ميانه بود.
اكنون بريتانيا اهميت خود را از دست داده و چين و هند كه در طول آخرين دور بازي ، كشورهاي مستعمره بودند به مهره هاي كليدي دنيا تبديل شده اند. از سوي ديگر امروز دعوا ديگر فقط بر سر ذخاير نفت خاورميانه متمركز نيست بلكه از خليج فارس به آفريقا ، امريكاي لاتين ، و حتي به دو قطب كشيده شده است.
اما علاوه بر نفت دعوا بر سر آب و مواد معدني نيز به شدت افزايش يافته است .
از سوي ديگر با افزايش دماي كره زمين،ذخاير منابع طبيعي نيز روز به روز كاهش مي يابند . "بازي بزرگي" كه امروزه جريان دارد خطرناك تر و ستيزه جويانه تر از گذشته است . بزرگترين مهره جديد اين بازي چين است. قانونگذاران چيني همه چيز را روي رشد اقتصادي پايه ريزي كرده اند . اما بدون ارتقاء استانداردهاي زندگي، ناآرامي هاي زيادي به وجود خواهد آمد كه مي تواند به عنوان يك تهديد براي قدرت آنها مطرح شود . علاوه بر اين، چين هم اكنون در ميانه راه بزرگترين و سريعترين حركت از زندگي روستايي به شهرنشيني در طول تاريخ است. پروسه اي كه هرگز متوقف نخواهد شد.
چين چاره اي جز رشد ندارد اما رشد بي رويه تاثيرات نامطلوبي نيز بر جاي خواهد گذاشت . استفاده مفرط از صنعت و كشاورزي و كاهش حجم يخچالهاي طبيعي هيماليا، آب را به يك منبع تجديد ناپذير براي چين تبديل كرده است . هم اكنون دو سوم شهرهاي چين با كمبود آب روبرو هستند و پيشروي بيابانها، زمينهاي زراعي را يكي بعد از ديگري از بين مي برد .
سرعت وحشتناك صنعتي شدن، سرعت تخريب محيط زيست را افزايش داده ، نيروگاههاي برق به سرعت ساخته مي شوند و بي وقفه آلاينده هاي خطرناك را وارد هوا مي سازند و اين امر خود منجر به گرم تر شدن كره زمين مي شود .

نه تنها در چين بلكه در همه جاي جهان يك چرخه سنتي وجود دارد و آن اين است كه رشد مداوم، نيازمند حجم وسيع انرژي و مواد معدني است كه كارخانه هاي چيني، جهان را مجبور به تامين آنها مي كنند. نتيجه اين امر هم افزايش بي وقفه تقاضا براي منابع ثابت و محدود جهان است .
از آنجا كه ذخاير نفت اصولا افزايش ناپذير هستند ، لذا امروزه ديگر دوران نفت ارزان براي هميشه به پايان رسيده است .
عكس العمل كشورها در برابر اين بحران ،تنها مي تواند حفظ باقيمانده ذخايرشان باشد .
كانادا پايگاههايي در قطب شمال براي مقابله با ادعاهاي روسيه درباره حق مالكيت بر بخشهايي از قطب شمال احداث كرده است . مناطقي كه مورد ادعاي نروژ، دانمارك و آمريكا نيز هستند . انگليس هم ادعاهاي خود را روي بخشهايي از اطراف قطب جنوب مطرح كرده است .
تلاش براي انرژي كشمكش هاي زيادي را در قرن حاضر به وجود آورده است .
خطر اين منازعات تنها به وجود آمدن يك شوك نفتي جديد نيست ، بلكه يكي از تهديدات آن قحطي و گرسنگي در جهان است .
بدون نفت، مزارع مكانيزه از كار باز مي ايستند و به اين ترتيب بسياري از طبقات مواد غذايي در سوپر ماركت ها خالي خواهند شد.
امروزه نه تنها جهان خود را از نفت بي نياز نكرده بلكه بيش از هميشه به استفاده از آن خو گرفته است و كشورهاي قدرتمند تلاش خود را براي گرفتن سهم بيشتري از آن افزايش داده اند.
اما دور جديد "بازي بزرگ" به تازگي شروع نشده ، بلكه با آخرين كشمكش بزرگ قرن بيستم كه تنها بر سر نفت بود آغاز گرديده است.
همه مي دانند كه اولين جنگ خليج فارس براي مبارزه با تروريسم و توسعه دموكراسي اتفاق نيافتاده است . بلكه همانطور كه جورج بوش اقرار كرده هدف اصلي آن، تامين امنيت منابع جهاني نفت بوده است .
با وجود تكذيب عده اي از سياستمداران آمريكايي، هيچ شكي وجود ندارد كه يكي از اهداف جنگ اخير عراق هم، كنترل نفت اين كشور است .
نفت امروزه نه تنها در متن "بازي بزرگ" باقي مانده بلكه بر اهميت آن نيز افزوده شده است . ارتشهاي پيشرفته امروزي كه با فناوري هاي پيچيده و با تكيه زياد بر نيروي هوايي خود عمل ميكنند، به شدت نيازمند انرژي هستند .
بر اساس گزارش پنتاگون، مقدار نفت مورد نياز براي هر سرباز (مترجم: منظور مقدار نفت مورد استفاده ارتش به ازاي هر نفر سرباز است) در هر روز، از زمان جنگ جهاني دوم تا جنگ خليج فارس چهار برابر و از جنگ خليج فارس تا حمله به عراق نيز چهار برابر شده است .
برآوردهاي اخير نشان مي دهند كه مقدار ياد شده پس از پنج سال از گذشت اشغال نيز دوباره افزايش يافته است .
درحاليكه كشورهاي غربي در آخرين دور "بازي بزرگ" پيروز بودند اما امروز، آنها قافيه را به كشورهاي توليد كننده انرژي واگذار كرده اند .
شايد سخنان آقاي پوتين گوش اروپائيان را مي آزارد اما آنها شديدا به انرژي روسيه محتاج هستند .
هوگو چاوز مي تواند يكي از افراد مورد تنفر بوش باشد اما چون كشورش حدود 10 درصد از نفت آمريكا را تامين مي كند، هيچ تهديدي را عليه خود متصور نيست .
در حاليكه قدرت غرب رو به زوال است قدرتهاي جديد براي رشد با يكديگر در تقابل شديدي هستند . چين و هند براي نفت و گاز طبيعي خاورميانه با يكديگر رقابت مي كنند . تايوان ، ويتنام ، مالزي و اندونزي بايكديگر برسر ذخاير نفت زير آبهاي درياي جنوبي چين مشاجره داشته اند. عربستان سعودي و ايران در خليج فارس رقيب هم هستند در حاليكه تركيه و ايران هم به عراق چشم دارند .
با همه ي اين اوصاف به نظر مي رسد كه همكاريهاي بين المللي راه حلهاي روشني داشته باشند اما واقعيت اين است كه هرچه منابع زير زميني بيشتر زير دندان چرخ هاي صنعت خرد مي شوند ،جهان متلاشي تر و قطعه قطعه تر مي گردد.
ما فاصله زيادي از جهان فانتزي يك دهه پيش، زماني كه معلمهاي شيك ، حكيمانه از علم اقتصاد صحبت مي كردند داريم .
در آن زمان گفته مي شد كه منابع طبيعي و زير زميني اهميت زيادي ندارند . اين موضوعي بود كه پايه هاي علم اقتصاد بر اساس آن استوار گشته بود. در حقيقت دانش اقتصاد يك خيال باطل بود كه به وسيله نفت و ارزهاي ارزان به وجود آمده بود .
اما در اين دور از "بازي بزرگ" كمبود انرژي و گرم شدن جهان همديگر را تقويت مي كنند و تنها نتيجه آن نيز افزايش خطر جنگ است .
هنگام اتمام دور آخر "بازي بزرگ" حدود 1.65 ميليارد نفر در جهان زندگي مي كردند. اكنون در آغاز قرن 21 اين تعداد چهار برابر شده و ستيز براي تامين آينده آنها در جهاني كه مشخصه هاي آن دراثر تغييرات آب و هوا تغيير كرده است ادامه دارد .
ما بايد هوشيار باشيم و براي اتفاقات مشابه تاريخي بيشتر برنامه ريزي كنيم.
 سه شنبه 7 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 388]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن