مجيد انصاري: رعايت‌نكردن روح عدالت و مصلحت در برخي امور خلاف نظر امام(ره) است علي مطهري: برخي حفظ نظام را به معناي حفظ خود تلقي مي‌كنند

واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: مجيد انصاري: رعايت‌نكردن روح عدالت و مصلحت در برخي امور خلاف نظر امام(ره) است علي مطهري: برخي حفظ نظام را به معناي حفظ خود تلقي مي‌كنند

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي

حجت‌الاسلام والمسلمين مجيد انصاري گفت: از ديدگاه حضرت امام رقابت سياسي موجب نشاط و تحرك بود؛ اما مهم اين است كه اين مسابقه براي يك هدف مقدس يعني خدمت به مردم باشد.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز و رييس سابق پژوهشكده امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي كه در ميزگردي به مناسبت ايام سالگرد ارتحال حضرت امام در دفتر مطالعات ايسنا به همراه دكتر علي مطهري سخن مي‌گفت، اظهار كرد:‌ مجموعه شاخص‌ها يا ديدگاه‌هاي حضرت امام در حوزه دين يا سياست به نگاه ايشان به دين بر مي‌گردد. از ديدگاه امام دين مجموعه‌اي از بايدها و نبايدهاي آسماني است كه در اصول و كليات ثابت و در انطباق با واقعيات بيروني و با استفاده از دو عنصر كليدي زمان و مكان، متغيير و منعطف است، هم‌چنين مجموعه قوانين و مقرراتي است كه براي اداره جامعه بشري و به تعبير خود حضرت امام، از گهواره تا گور، و به همه نيازهاي مادي و معنوي انسان پاسخگوست.

انصاري افزود: از اين زاويه به دين نگاه كردن، خود به خود بسياري از شاخص‌هاي فردي را نيز با محوريت اصول اصلي دين و ادله اربعه‌اي كه در فقه ما وجود دارد، به ويژه تكيه بر خرد و عقل به دست خواهد داد.

وي با بيان اين كه حضرت امام به عينيت دين و سياست قائل بودند، افزود: از اين رهگذر هم در بسياري از جاها نگاه به دين با نگاه‌هاي سطحي متفاوت مي‌شود و در عين حال نگاه به سياست نيز به موضوعات زيادي از جمله اخلاق و محوريت مردم، مقيد مي‌شود؛ بنابراين شايد بتوان گفت شالوده اصلي انديشه ديني و سياسي امام به نگاه ايشان و قائل بودن به عينيت دين و سياست برمي‌گردد و به تعبير ديگر، شايد عنوان كردن «دين» و «سياست» چندان درست نباشد؛ چرا كه در درون ذات دين، سياست وجود دارد.

رييس سابق پژوهشكده امام خميني (ره) هم‌چنين درباره ويژگي‌هاي مدعيان راه امام و نيروهاي خط امام گفت: در قرآن پاسخ خوبي به اين پرسش داده شده است كه نزديكترين‌ها به خط حضرت ابراهيم كساني هستند كه از وي تبعيت مي‌كنند، ادعا را هر كسي يا گروهي مي‌تواند داشته باشد، در عين حال تبعيت و پيروي هم امري نسبي است و نمي‌توان يك گروه را پيرو مطلق خط امام ناميد و گروهي را صد در صد بيرون از اين خط ، ممكن است گروهي در مقطعي تابع باشند و در مقطعي نه، علت اين است كه امام به خودي خود مكتب جدايي از اسلام نيستند، بلكه همواره منادي و تبيين‌كننده اسلام ناب و جامع بوده‌اند؛ بنابراين به ديد ما بستگي دارد، اگر ديد ما اين باشد، به هر ميزان فردي در عمل به مباني اسلامي كه امام فرموده‌اند و سيره عملي ايشان در حوزه‌هاي مختلف پايبند باشد، مي‌توان او را خط امامي تلقي كرد.

انصاري هم‌چنين با بيان اين كه حضرت امام به هيچ گروه خاصي منحصر نيست، ادامه داد: نكته‌اي كه در اين مورد مهم است چگونه ديدن انديشه و خط امام است. آيا انديشه ايشان را ابزاري براي مشروعيت دادن به خودمان و توجيه رفتارمان مي‌دانيم و ابتدا تصميمي مي‌گيريم و مي‌گرديم به دنبال اين كه مستندي از گفته‌هاي امام براي توجيه آن پيدا كنيم يا آن كه مي‌خواهيم ببينيم مكتب امام چه بوده و خود را با آن تصحيح كنيم؟ بنابراين بايد گفت امام در انحصار هيچ فرد يا گروهي نيست، بلكه در عمل بايد ديد افراد به چه ميزان صادقانه به انديشه‌هاي ايشان پايبند بوده، هستند و خواهند بود.

به گزارش خبرنگار ايسنا ، دبير اجرايي مجمع روحانيون مبارز در ادامه درباره علت تاكيد حضرت امام بر مقوله جمهوري اسلامي گفت: امام براي نظام سياسي ايران كه اكثريت مردم آن مسلمان بودند و انقلاب را به نام اسلام سامان دادند، جمهوري اسلامي را انتخاب كردند، طبعا اگر در كشور ديگري كه اكثر قاطع آن مسيحي بودند، اگر مي‌خواستند مشورت سياسي بدهند، باز هم جنبه جمهوريت را مد نظر قرار مي‌دادند، كه اين امر به نگاه اسلام به انسان و حقي كه دارد برمي‌گردد. انسان به فرموده خداوند در قران "لا اكراه في الدين" و در انتخاب راه آزاد است كه البته اصولا اكراه در راه پذيرش دين اگر دين را به معناي ايمان و اعتقاد بگيريم، غيرممكن است؛ يعني با اكراه هيچ‌گاه اعتقاد ايجاد نمي‌شود، بلكه ممكن است تسليم ايجاد شود. پيامبران نيز هيچ گاه موظف نبودند انسان را به زور به دين و بهشت سوق دهند؛ اما در عين حال اگر كسي اسلام را برگزيد آن را بايد به عنوان يك مجموعه بپذيرد، نه آن كه بگويد يك بخش را قبول دارم يك بخش را نه.

وي ادامه داد: در ساختار سياسي اسلام پيامبر و امام اجازه ندارد با قوه قهريه حكومتي را بدون خواست مردم ايجاد كند و مكلف هم نبود انسان را به زور به بهشت ببرد؛ در واقع حكومت ظرفي است براي تحقق احكامي كه انسان قرار است با عمل به آنها راه سعادت را طي كند.

انصاري در ادامه با بيان اين كه انتخاب مردم، در كانون توجه امام خميني(ره) امري فرعي و جانبي نبود، بلكه شكل منحصر به فردي داشت، خاطرنشان كرد: دين ما بر عقل و حركت عقلاني تاكيد دارد و جوامع عقلاني نمي‌پذيرند كه فردي حتي اگر منتخب مردم هم باشد بتواند بدون ساز و كار و ساختار و به تنهايي قانون وضع كند؛ چرا كه به هرج و مرج مي‌انجامد، بنابراين در اسلام يكي از شرايط ولي فقيه اين است كه مدير و مدبر باشد و ساختار عقلاني براي اداره كشور از جمله برگزاري انتخابات و تشكيل قواي مختلف وجود داشته باشد، در عين حال از جمله الزامات ديگر عقلاني و شرعي اين است كه خود ولي فقيه در دايره قوانين محدود باشد؛ گرچه ولايتش مطلق است، اما اطلاق آن از طريق ساختارهاي قانوني و عقلايي اعمال مي‌شود؛ يعني وضع قوانين از طريق قوه مقننه؛ بنابراين نمي‌توان ولي فقيه را فراقانوني و يا فراساختاري معرفي كرد.

وي افزود: در ساختار نظام سياسي اسلام اگر جايي قوانين معمولي پاسخگو نباشد و شرايط اضطراري پيش آيد، طبعا ولي فقيه براي بن‌بست‌شكني و حفظ مصلحت جامعه مداخله مي‌كند كه البته اين قاعده استثناست و امام با اين نگاه بهترين شكل را كه هم منطبق با اسلام و هم منطبق با خواست مردم بود؛ يعني جمهوري اسلامي را تعيين كرد و چيزي هم كم نبود كه بخواهد به آن پيشوند و يا پسوندي اضافه كند، چرا كه خود اين پيشوندها و پسوندها ممكن بود شبهاتي را در مورد اسلاميت و يا جمهوريت ايجاد كند؛ از اين رو به نظر من امام(ره) جامع‌ترين عنوان را انتخاب كرد.

انصاري هم‌چنين درباره اين كه جمهوري اسلامي تا چه حد محقق شده است، گفت: حركت كلي نظام ما به سمت اين دو عنوان بوده كه البته فراز و فرودهايي داشته؛ مثلا در بحث جمهوريت در پاره‌اي موارد يا در مقام عمل و نظر و يا گاهي هر دو بخش آسيب‌هايي اين جنبه نظام را تهديد كرده كه بايد از پيرايه‌ها و مداخلات غيرضرور پاك شود.

انصاري ادامه داد: از ديد من برخي مداخلات ولو به نام تفسير قانون اساسي يا تغيير قوانين عادي نوعي تنگ كردن دايره جمهوريت است. ما نمي‌توانيم با برخي تفاسير از اين قانون روح كلي آن را محدود يا مخدوش كنيم؛ در حالي كه اتكاي همه امور در قانون اساسي به راي مردم است، در عين حال نمي‌توان به گونه‌اي مثلا نظارت بر انتخابات را تعريف كرد كه در آن مردم مخير باشند در چارچوبي كه براي آن‌ها تعيين مي‌شود، انتخاب كنند و يا آن كه اگر پس از انتخاب مردم عده‌اي تشخيص دادند مردم اشتباه كرده‌اند به خود اجازه دهند آن را به هم بزنند. مردم از طريق راه‌هاي دموكراتيك بايد اشتباه خود را جبران كنند؛ بنابراين احساس من اين است كه ما در شرايط فعلي در حوزه جمهوريت دچار آسيب‌هايي شده‌ايم؛ البته نه آن كه خداي ناكرده قلب ماهيت شده باشد.

وي هم‌چنين گفت: در حوزه اسلاميت نيز ممكن است از بعد نظري و در برخي قوانين شبهه ايجاد شده باشد.

اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در بخش ديگري از سخنانش با بيان اين كه در عمل متاسفانه بسياري از ضوابط شرعي به درست رعايت نمي‌شود، گفت: به ويژه در حوزه اخلاق اسلامي كه يك ركن در دين است و بايد روح حاكم بر تمام رفتارهاي فردي، جمعي و سياسي ما باشد، متاسفانه دچار ضعف شده‌ايم. در حوزه وجدان كاري، اخلاق گذشت، مراوده و همزيستي سياسي با مشكل مواجهيم و بداخلاقي سياسي در انتخابات نيز افزايش يافته كه به تضييع حقوق ديگران،‌ تهمت‌ها، غيبت‌ها و هتك حرمت افراد منجر مي‌شود و در عين حال گناهان كبيره ديگري را مثلا در حوزه اقتصادي چون احتكار، گران‌فروشي، كم فروشي و غيره به دنبال دارد و به دليل آن كه روح پايبندي به اخلاق اسلامي هنوز جا نيفتاده، شاهد تجلي برخي مسائل خلاف شرع هستيم؛ بنابراين اگر بخواهيم ادعا كنيم آن چه امروز عمل مي‌كنيم عين اسلام است، چنين نيست؛ بلكه ما از اسلام چه در حوزه فردي و چه در حوزه‌ي جمعي فاصله زيادي گرفته‌ايم.

رييس سابق پژوهشكده امام خميني(ره) هم‌چنين در تحليل خود از ديدگاه حضرت امام نسبت به رقابت‌هاي سياسي اظهار كرد: مشكل اصلي ما در شرايط فعلي در اين حوزه تبديل‌شدن يك سليقه به قانون و ساختار است. حضرت امام اصل رقابت و وجود سلايق مختلف را به رسميت مي‌شناختند كه نمونه‌ي آن جدايي جامعه روحانيت و مجمع روحانيون است، امام تا آخر هم مي‌فرمودند كه هيچ اشكالي ندارد و موجوب پويايي هم مي‌شود؛ بنابراين از ديدگاه امام رقابت سياسي موجب نشاط و تحرك بود؛ اما مهم اين است كه امروز اين مسابقه براي يك هدف مقدس يعني خدمت به مردم باشد، نه قدرت‌طلبي شخصي و منافع فردي و باندي. حضرت امام بر اين موضوع بسيار تاكيد داشتند اما متاسفانه در عمل شاهد نوعي انحصارطلبي در قدرت از سوي گروه‌هاي سياسي هستيم؛ به گونه‌اي كه گاهي نيت خدمت را زير سوال مي‌برد؛ مثلا گروهي به دليل آن كه فردي يا جمعي از آن‌ها نيست او را از خدمت‌گزاري به مردم محروم مي‌كنند؛ در حالي كه خود محروم‌كنندگان مي‌دانند آن‌ها (رقبا) در مديريت قوي‌ترند و متاسفانه اين امر در كشور ما به ويژه در مديريت بحران‌هايي ايجاد كرده است.

وي ادامه داد: نگاه من البته تنها به وضعيت فعلي كشور نيست بلكه در گذشته نيز كمابيش اين امر وجود داشته، ولي امروز بسيار شديدتر شده است.

انصاري در ادامه با تاكيد بر اين كه اگر مرز خودي و غيرخودي را اصل پايبندي به نظام و كشور تعريف كنيم، مطلوب است، ادامه داد: متاسفانه دايره‌ي خود و غيرخودي نيز امروز مانند حلقه‌هاي پياز محدود و محدودتر شده است؛ به گونه‌اي كه گاهي در نقطه مركزي يا كسي باقي نمانده يا عده‌اي كمي وجود دارند و امروز شاهد هستيم كه حتي درون تقسيم‌بندي‌هاي سنتي چه در ميان اصلاح‌طلبان و چه اصولگرايان دايره‌ بسيار تنگ شده است.

وي افزود: به نظر من امام راضي نبودند امروز جمع كثيري از نيروهاي نظام چه در اردوگاه اصلاح‌طلبان و چه اصول‌گرايان كنار بروند و اين نيروها كه سرمايه‌هاي نرم‌افزاري كشور و ملت هستند و با هزينه سنگين كه از جيب ملت رفته تربيت شده‌اند در گوشه‌اي بيكار باشند و يا در امور غيرتخصص خود مشغول به كار شوند.

انصاري تصريح كرد: در حالي كه اسراف مواد طبيعي امري نامطلوب دانسته مي‌شود اسراف فكر، انديشه و انسان به راحتي پذيرفته مي‌شود و اين عدول از انديشه‌هاي امام است.

عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود: در آن چه به نام تبديل شدن سلايق به قانون گفتم نگاهم اصلا سياسي نبود، من حتي در مجلس ششم هم در برابر تندروي‌هاي ساختارشكن مي‌ايستادم؛ چون فكر مي‌كنم وابستگي حزبي و تشكيلاتي نبايد به بت تبديل شود، اما حقيقت اين است كه در عمل رفتار عادلانه‌اي نداريم و در مسابقه‌ي سياسي در كشور عرصه‌ها به درستي تعريف نمي‌شوند.

وي در ادامه با بيان اين كه ما امروز عدالت رسانه‌اي نداريم، افزود: اگر قرار است دو گروه سياسي كه قانون آن‌ها را تاييد كرده فعاليت كنند، بايد در شرايط كاملا عادلانه به رقابت برخيزند؛ در حالي كه امروز ما از بي‌عدالتي رسانه‌يي رنج مي‌بريم؛ مثلا در دو گروه روحانيون يعني مجمع روحانيون مبارز و جامعه روحانيت مبارز در تهران مقايسه ‌كنيد. ابزار روحانيون از قديم منبر و مسجد بود و امروز مي‌بينيم مركزي مانند رسيدگي به امور مساجد وجود دارد، در حالي كه عملا جريان ما از اين موضوع محروم است، حتي از عده‌اي كه از زمان امام هم مسجد داشته‌اند از آن‌ها گرفته شده؛ گرچه عده كمي هستند كه هنوز مسجد را دارند؛ اما به طور كلي مي‌خواهم بگويم فكر نمي‌كنم ما از 1600 مسجدي كه در تهران است 50 مسجد را هم در اختيار داشته باشيم.

انصاري ادامه داد: من به تريبون‌هاي نماز جمعه احترام مي‌گذارم و يك بار به يكي از دست‌اندركاران امر گفتم فهرست‌ سخنرانان پيش از خطبه‌هاي نماز جمعه‌ي تهران را از زمان رحلت امام تا امروز منتشر كنيد تا ببينيد سهم جرياني كه امام و رهبري آن‌ها را تاييد كرده‌اند تا امروز از اين تربيون‌ها چقدر بوده است.

وي با اشاره به انديشه امام راحل و مقام معظم رهبري درباره وجود سلايق مختلف گفت: حال وقتي چنين نگاهي به موضوع وجود دارد چرا يك جريان فكري در روحانيت بايد كاملا از تربيون‌هاي نماز جمعه يا سخنراني‌هاي 22 بهمن، 13 آبان، روز قدس و غيره محروم باشد.

دبير اجرايي مجمع روحانيون مبارز با بيان خاطره‌اي ادامه داد: دو سال پيش در يكي از دانشگاه‌ها، يكي از روحانيون آن دانشكده در سالگرد امام خميني (ره) از من دعوت كرد درباره امام صحبت كنم. با توجه به اين كه رييس پژوهشكده امام بودم و نيز عضو مجلس خبرگان رهبري، اين دعوت غيرطبيعي نبود. من هم درباره انديشه‌ي سياسي پيرامون مباني ولايت فقيه از ديدگاه ايشان صحبت كردم به گونه‌اي كه شنيدم در ارزشيابي از سخنراني آن روز، 80 تا 85 درصد دانشجويان و استادان حاضر درخواست دعوت مجدد كرده بودند، اما همان روحاني و همان مجموعه تا يك سال مورد مواخذه بودند كه چرا اين شخص را به دانشگاه دعوت كرديد، در حالي كه آن‌ها صحبت‌هاي مرا تاييد مي‌كردند اما گفته بودند پاي اين‌ها نبايد به اين مراكز باز شود.

انصاري گفت: اين يك بداخلاقي سياسي است. اگر ما روحاني هستيم نمي‌توانيم بدون تربيون انقلاب را گسترش دهيم، البته در صداوسيما هم مشابه اين نوع رفتار وجود دارد.

انصاري با بيان اين كه عدالت حكم مي‌كند نظارت بر انتخابات عمومي باشد تا زحمت ناظران مورد شبهه قرار نگيرد، اظهار كرد: با فرض اين كه انتخابات صددرصد سالم باشد چرا جمعي خود را در معرض اتهام قرار مي‌دهند و با حذف گروهي و در غياب آن‌ها نظارت مي‌كنند.

انصاري تاكيد كرد: ما در عمل مي‌توانيم بسيار مهربان‌تر باشيم و بايد سعه صدر داشته باشيم.

وي افزود: اگر جريان‌هاي سياسي دور هم بنشينند موارد اتفاق نظر ميان كانون‌هاي اصلي اصلاح‌طلبان و اصول‌گرايان آن قدر زياد است كه موارد اختلاف ممكن است شايد به 10 تا 20 درصد هم نرسد كه آن عمدتا بر روي شيوه‌هاست، نه روي اصول. در عين حال حواشي و زائده‌هايي در كانون اصلي ممكن است خود را به دو جريان اضافه كرده باشند كه نياز به آسيب‌شناسي دارد. وقتي چنين است چرا ما مانند دو گروه متخاصم با هم برخورد مي‌كنيم. اين رفتارها هيچ‌گاه مورد تاييد امام نبوده است.

به گزارش ايسنا، رييس سابق پژوهشكده امام خميني در بخش ديگري از اين نشست درباره وصيت‌نامه حضرت امام و تحقق آن در امور جاري كشور گفت: وصيت‌نامه مجموعه‌اي بزرگ از مسائلي است كه بخش اول آن را معارف ديني الهي تشكيل مي‌دهد. از ديد من وصيت‌نامه در حقيقت توضيح و تبيين انديشه سياسي، ديني و شخصيت عرفاني حضرت امام است. در حوزه‌هايي وصيت‌نامه امام مورد توجه قرار گرفته است مثلا بخش‌هايي كه امام بر خودباوري و حركت به سمت استقلال تاكيد كرده بودند كه گام‌هاي زيادي در اين زمينه برداشته شده و نيز در توسعه دانشگاه‌ها، سرمايه‌گذاري‌ها و توسعه پژوهش، فعاليت‌هايي صورت گرفته، گرچه فاصله‌ي زيادي تا تحقق فرموده‌هاي امام در اين زمينه وجود دارد و هنوز در اهداف كمي مانند تحقيق و پژوهش كه بايد سهم بالايي داشته باشيم، يك ششم آن در بودجه منظور شده است؛ اما بالاخره در اين امور حركت رو به جلو داشته‌ايم و البته در پاره‌اي از زمينه‌ها نيز ناديده گرفته شده است.

انصاري افزود: يكي از اموري كه مي‌توان گفت از وصيت‌نامه امام ناديده گرفته شده، رعايت روح عدالت و مصلحت در برخي امور است، بايد ديد آيا حفظ نظام فقط در ساختار قدرت است يا محتوا هم دارد. نمي‌شود به بهانه حفظ نظام از محتوا بگذريم، اين همان اتفاقي مي‌شود كه در طول تاريخ در برخي اعصار افتاد و به تدريج محتوا از بين رفت و پوسته‌ي ظاهري باقي ماند كه البته حفظ نشد.

وي با بيان اين كه بخش ديگري از نارسايي‌ها در حوزه طراحي، مديريت و قانون‌گذاري است، گفت: همواره بايد تجربه بشري را در اداره جوامع مورد توجه قرار دهيم و اگر جايي منطبق با مسائل ديني ما نبود آن را بومي كنيم.

انصاري ادامه داد: موضوع ديگر ارتباطات با مردم است كه نتوانسته‌ايم طراحي درست و منطقي را بر پايه‌ي تجربه‌ي درست بشري و آموزه‌هاي انساني ايجاد كنيم. در اين ميان مداخله نابجاي دولت به معناي حكومت و برخي برخورد‌هاي ديگر كه گاهي نگاه سياسي در آن به ميان مي‌آيد و جايي به بهانه حفظ نظام برخورد‌هاي تندتر از حد صورت مي‌گيرد، از جمله آنهاست، يا حتي گاهي به دليل انجام رقابت سياسي يك جريان كوبيده مي‌شود.

وي اظهار كرد: بايد در اين نقطه به تعادل برسيم . برخي جاها متاسفانه توجيهات زيادي صورت مي‌گيرد، مثلا حضرت امام در فرازهايي از وصيت‌نامه خود كه شفاف‌ترين آن است بر منع مداخله نيروهاي مسلح در دسته‌بندي‌هاي سياسي تاكيد فرمودند، اين سخن آن قدر واضح و روشن است كه نيازي به تفسير ندارد؛ اما عده‌اي متاسفانه توجيه مي‌كنند كه البته فراگير نيست؛ بنابراين وقتي همه به لازم‌الاجرا بودن وصيت‌نامه امام معتقد هستيم دليلي براي توجيه برخي مسائل وجود ندارد.

اين عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز در ادامه گفت: متاسفانه در روابط خارجي نيز افراط و تفريط‌هايي وجود دارد كه به وضوح مي‌بينيم. به نظر من آن چه يك تهديد بزرگ در سطح كلان و ملي است، برخي رفتارهاي مديريتي است كه اعمال مي‌شود و ممكن است خداي ناكرده اسلام به عدم كفايت در اداره امور جامعه متهم شود. در عين حال با وجود فرصت‌هاي استثنايي كه امروز در اختيار ما قرار گرفته، نارسايي‌هاي موجود زيبنده مديريت درست و منطبق با وصيت‌نامه حضرت امام نيست كه اميدوارم مجلس هشتم كه در آغاز راه است از زوايه تقنيني و نظارتي نگاه كند و فراتر از تقسيم‌بندي‌هاي متداول جناحي و با استفاده از بدنه كارشناسي خارج از مجلس بتواند بخش‌هايي را به سامان برساند.

وي هم‌چنين با بيان اين اعتقاد كه نوعي آشفتگي را در مديريت كشور احساس مي‌كند،‌ تصريح كرد: حضرت امام بسيار به ناهماهنگي‌هاي در سطح قوا حساس بودند و از اين موضوع ناراحت مي‌شدند كه مثلا وزيري دستور بدهد و براي نمونه رييس بانك مركزي بگويد اجرا نشود، هم‌چنين اصولا از اين كه دولت از خود ناپايداري نشان دهد و وزيري احساس كند فردا وزير نيست نه به دليل ضعف در كار بلكه به دليل تصميمات ديگر، ناراحت مي‌شدند.

وي هم‌چنين با انتقاد از برخي تغييرات پي در پي در دولت ابراز عقيده كرد: اين تغييرات هزينه‌هاي سنگيني براي مردم دارد و نامعلوم است كه چرا اين وزير آمد و چرا ديگري بركنار شد. امروز ما بايد به ثبات مديريتي دست پيدا مي‌كرديم، برخي موارد زيبنده نظامي كه 29 سال تجربه را پشت سر گذاشته نيست.

به گزارش ايسنا دكتر علي مطهري، فرزند شهيد مرتضي مطهري نيز در اين ميزگرد " توجه به جدا نبودن دين از سياست و ضرورت تشكيل حكومت اسلامي، مساله عدالت اجتماعي، استقلال به هر سه شكل سياسي، اقتصادي، فرهنگي، مساله‌ آزادي تفكر و بيان، اخلاق و معنويت، خودباوري و اعتماد به نفس، همچنين اعتماد به مردم" را از مهم‌ترين شاخص‌ها و مولفه‌هاي راه و خط امام خميني(ره) عنوان كرد.

علي مطهري درباره شاخصه‌هاي جريان‌هاي پيرو خط امام(ره) با تاكيد بر اين‌كه " شخصيت‌هاي بزرگ هميشه مورد سوء استفاده قرار مي‌گيرند" افزود: برخي وقتي مي‌بينند اگر حرف مورد نظرشان از زبان خودشان بيان شود، جامعه نخواهد پذيرفت، در نتيجه براي اين‌كه حرف خود را به كرسي بنشانند به شخصيت‌ها متوسل مي‌شوند؛ بنابراين هر كسي مي‌تواند چنين ادعايي كند.

وي افزود: بايد ببينيم چه كساني راه امام(ره) را جامع و كامل نگاه كرده و بخشي‌نگري نمي‌كنند. بايد ببينيم كه افراد چطور عمل مي‌كنند و اصلا نبايد اين‌طور باشد كه بر آن قسمت‌هايي كه خود درست مي‌پندارند، پافشاري كرده و به قسمت‌هاي ديگر بي‌توجه باشند.

وي همچنين درباره علت تاكيد حضرت امام نسبت به مقوله‌ جمهوري اسلامي خاطرنشان كرد: حكومت اسلامي مي‌تواند اشكال مختلفي داشته باشد؛ فرض كنيد كه در راس حكومت يك معصوم قرار بگيرد، چون مي‌دانيم كه راه او درست است فرضا اگر مجلسي هم نباشد مشكلي پيش نخواهد آمد؛ چراكه هدف، اجراي احكام اسلام است و وقتي مردم به آن حكومت اعتقاد داشته باشند، آن حكومت، حكومت اسلامي است. ولي در حال عادي، در غياب معصوم اين حكومت مي‌تواند اشكال مختلفي داشته باشد؛ چنان‌چه مي‌تواند ولي فقيهي يا خودش حاكم باشد و يا اين‌كه حاكمي را بدون مراجعه به آراي مردم انتخاب كند.

وي ادامه داد: يك راه هم البته اين است كه ما راي مردم را در حكومت اسلامي دخالت دهيم و ضمن اين‌كه مراقب هستيم تا اين حكومت از جاده اصلي خود كه همان اسلام است خارج نشود – همچنين گلوگاه‌هايي به نام ولايت فقيه و شوراي نگهبان را نيز مورد توجه قرار دهيم – انتخاب حاكم، رييس‌جمهور و نمايندگان مجلس را به عهده‌ مردم بگذاريم و نقش مردم را فراموش نكنيم.

مطهري تاكيد كرد: اگر مردم با حكومت همراه نباشند، حتي اگر امام معصوم هم حضور داشته باشد، تحقق حكومت اسلامي امكان‌پذير نيست. نقش مردم اساسي است، منتهي نه در انتخاب راه؛ چراكه ما راه را قبلا مشخص شده مي‌دانيم، راه، اسلام است و ما مي‌خواهيم در اين راه حركت كرده و يك راننده انتخاب كنيم و براي انتخاب راننده هم به مردم مراجعه كنيم تا ببينيم بين افرادي كه مدعي اصلح بودن هستند كداميك واقعا اصلح‌ هستند.

وي با بيان اين‌كه " تفاوت ما با دموكراسي غربي هم در همين مساله است" خاطرنشان كرد: دموكراسي غربي مي‌گويد راه را هم بايد مردم انتخاب كنند و اصلا در دموكراسي غربي، راه مشخص شده‌اي وجود ندارد. بنابراين ما مي‌گوييم دموكراسي غربي به ناكجاآباد مي‌رود و هيچ خط معيني در آن وجود ندارد؛ چراكه ممكن است مردم هر روز مساله‌اي خاص را بپذيرند و روز ديگر مساله‌اي در مقابل آن را بپذيرند. ولي ما در دموكراسي مورد نظر اسلام مي‌گوييم راه براي ما همان است كه خدا مشخص كرده است؛ اسلام و اصولي كه تخلف‌ناپذيرند.

فرزند شهيد مرتضي مطهري خاطرنشان كرد: اين‌كه امام فرمودند؛ "جمهوري اسلامي، نه يك كلمه بيشتر و نه يك كلمه كمتر" در پاسخ به كساني بود كه مي‌گفتند جمهوري دموكراتيك اسلامي؛ چراكه فكر مي‌كردند اسلام به تنهايي كافي نيست و ما بايد از دموكراسي غربي هم كمك بگيريم و البته در پاسخ به اين مساله شخصيت‌هايي همچون شهيد مطهري سخناني را ايراد كردند با اين مضمون كه اگر ما بگوييم جمهوري دموكراتيك اسلامي به اين معني است كه اسلام، دموكراسي را در دل خود ندارد و ما بايد از دموكراسي غربي استفاده كنيم و به اين ترتيب فردا كه مردم آزادي و مراجعه به آراي مردم را ببينند مي‌گويند اين موارد مربوط به اسلام نيست.

وي با تاكيد بر اين‌كه " دموكراسي به معناي درست خود در دل اسلام است" خاطرنشان كرد: اساسا نيازي به اضافه كردن كلمه‌ دموكراتيك وجود نداشته و ندارد.

اين نماينده دوره هشتم مجلس شوراي اسلامي درباره ميزان تحقق جمهوري اسلامي در حال حاضر نيز اظهار كرد: اگرچه تا حد زيادي اين امر محقق شده است و گاهي در عمل، تندروي‌هايي در ردصلاحيت افراد براي نمايندگي صورت گرفته است ولي در كل مي‌توانيم بگوييم كه بحمدالله جمهوري اسلامي راه مورد نظر امام (ره) را طي كرده است.

وي درباره نوع رويكرد و نگاه امام(ره) به رقابت‌هاي سياسي نيز با بيان اين‌كه " امام خميني همواره به مسوولان تاكيد مي‌كردند كه حتما كارهاي‌تان بايد براي خدا باشد" خاطرنشان كرد: ايشان مجادلات و رقابت‌هاي سياسي را تا آن‌جايي كه بر اساس اختلافات نظرها و سليقه‌ها و همچنين اختلافات فكري باشد به رسميت مي‌شناسند، اما آن‌جايي كه پاي هواي نفس، قدرت‌پرستي و پايمال و لجن‌مال كردن ديگران به خاطر به قدرت رسيدن خود در ميان باشد، چنين مساله‌اي را نمي‌پسندند و دائما بر ضرورت وجود دوستي و وحدت توصيه مي‌كردند.

مطهري خاطرنشان كرد: البته ايشان منظورشان از وحدت اين نبود كه همه يك نوع سليقه داشته باشند؛ چراكه بايد دانست بحث و اختلافات علمي يك جايگاه دارد و دوستي‌ها هم به جاي خود مورد توجه است. بسياري از افرادي كه وارد وادي سياست شده‌اند به اخلاق سياسي اسلامي عمل مي‌كنند، طبعا برخي هم رعايت نمي‌كنند. ما در اين راستا گاهي شاهد تهمت‌ها، شايعات و دروغگويي‌ها هستيم و به هر ترتيب بايد در جهت رسيدن به نقطه مطلوب مورد نظر امام (ره) تلاش كرد.

اين نماينده‌ دوره هشتم مجلس شوراي اسلامي همچنين درباره‌ ضرورت مورد توجه قرار گرفتن وصيت‌نامه‌ حضرت امام از سوي گروه‌هاي سياسي اظهار كرد: من در اين راستا مي‌خواهم به يك نكته‌ كلي اشاره كنم؛ ما گاهي از سخنان امام(ره) استفاده‌ درستي نمي‌كنيم. مثلا؛ در وصيت‌نامه‌ حضرت امام مضمون اين مطلب وجود دارد كه حفظ نظام بالاتر از هر چيز است اما ما گاهي مطلب را به نفع خودمان تعبير مي‌كنيم.

وي از " نبود حساسيت لازم در برخورد با تخلفات و رعايت حقوق مردم" اظهار تاسف كرد و افزود: اگر مقامي تخلف كند ما معمولا آن را پنهان مي‌كنيم و اجازه نمي‌دهيم كسي از آن مطلع شود و اصلا آن شخص مورد نظر مجازات و بازخواست نمي‌شود. وقتي مي‌پرسيم چرا چنين رفتاري داريد؟ مي‌گويند امام فرموده كه حفظ نظام مقدم‌تر و بالاتر از هر چيز است.

وي تصريح كرد: بايد توجه داشت كه در اين مسايل گاهي حقوق مردم ضايع مي‌شود؛ چراكه فقط در مواردي از خود حساسيت نشان مي‌دهيم كه جايگاه‌مان در خطر باشد و در واقع در اين مواقع حفظ نظام را به معني حفظ خودمان تلقي مي‌كنيم.

وي با بيان اين اعتقاد ‌كه " چنين روندي تا به حال ضربه‌ بزرگي به جمهوري اسلامي زده است" خاطرنشان كرد: بسياري از تخلفات كه به بهانه حفظ نظام پنهان مي‌شود، خود به خود توليد فساد مي‌كند، در حالي‌كه ما اگر مي‌خواهيم نظام حفظ و اعتماد مردم نيز به اين نظام جلب شود، بايد در مقابل اين مسايل حساس باشيم.

وي گفت: چند سال پيش پسر يك فرد روحاني را به اتهام اختلاس گرفتند، ولي بعدا او با وثيقه شش ميليارد توماني آزاد شد. گفتند ايشان از قانون اطلاعي نداشته است. قضيه هم تمام شد. ما با چنين اشخاصي برخورد نمي‌كنيم؛ چرا كه معتقديم طرح چنين مواردي براي نظام خطرناك است. اين در حالي است كه بايد دانست چنين برخوردهايي باعث بدبين شدن مردم نسبت به نظام خواهد شد.

فرزند شهيد مرتضي مطهري در بيان خاطره‌اي از پدر بزرگوار خود يادآور شد: 10 روز از پيروزي انقلاب گذشته و كميته‌هاي انقلاب اسلامي تازه شكل گرفته بودند. در اين وقت به ايشان اطلاع دادند كه يكي از افراد كميته‌اي تخلفي بزرگ را انجام داده‌ است. شهيد مطهري نيز گفتند وي را به همان نام كميته‌اي معرفي كنيد و با ضابطين و مسوولين حكومت هم همينطور بايد برخورد كرد. ولي ما درحال حاضر به اين روش عمل نكرده‌ايم.

وي با تاكيد بر اين‌كه " به هر حال يك وزير، يك سپاهي و روحاني هم ممكن است تخلف كند" اظهار كرد: اگر شخص تخلف كرد و جرمش اثبات شد، بايد او را به نام خودش معرفي كنيم، نه اين‌كه حتي بخواهيم صورتش را تاريك كنيم. اگر اين‌طور رفتار مي‌كرديم مساله‌اي مثل قتل‌هاي زنجيره‌يي اتفاق نمي‌افتاد.

مطهري معتقد است: ما در مواردي كه حقوق مردم در خطر است حساسيت لازم را به خرج نمي‌دهيم. ما در عمل به توصيه‌هاي حضرت امام(ره) درست عمل نكرده‌ايم؛ بنابراين در اين راستا نياز به بازنگري و حركت دوباره داريم.

انتهاي پيام
سه شنبه 7 خرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]

[مشاهده در: www.isna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 412]