تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس در روز جمعه ناخن‏هايش را كوتاه كند، عمر و مالش زياد مى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804131242




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کتاب به پیشنهاد رهبر انقلاب- 2/ «دن آرام» به قلم میخائیل شولوخف


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب  - «دن آرام» یکی از بهترین رمان های دنیاست. البته جلد اولش بهتر است... این را من قبل از انقلاب خواندم ... این‌ها به قدری خوب نوشتند و انقلاب را خوب تصویر کردند که شما در این کتاب‌ها می‌توانید ابعاد این انقلاب به آن عظمت را پیدا کنید. سرویس کتاب «خبرآن‌لاین» در ایام تعطیلات نوروزی، هر روز پبشنهادی از رهبر فرزانه انقلاب در خصوص کتاب را منتشر می‌کند، پیشنهادهایی که در طول 20 سال گذشته ایشان در خلال بیانات و توصیه هایشان در خصوص فرهنگ و کتاب‌خوانی بیان داشته‌اند. رهبر انقلاب که همواره دغدغه فرهنگ و بویژه کتاب را دارد، در خصوص کتاب معتقد است: باید خرید کتاب، یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود. مردم باید بیش از خریدن بعضی از وسایل تزییناتی و تجملاتی... به کتاب اهمیت بدهند؛ کتاب را مثل نان و خوراکی و وسایل معیشتی لازم بخرند. بعد که تأمین شد، به زواید بپردازند. بنا بر گزارش خبر، رهبر انقلاب در دیدار با اعضای دفتر ادبیات و هنر انقلاب حوزه هنری می‌گوید: گمان می‌کنم که هیچ تاریخی از انقلاب اکتبر شوروی نمی‌تواند گویایی‌ِ آن رمان‌هایی را که در باب این تاریخ نوشته شده،‌ داشته باشد. اگر شما این رمان‌ها را خوانده باشید، می‌فهمید چه می‌گویم. مثلاً رمان د‌ُن آرام را در نظر بگیرید... این رمان، یکی از رمان‌های تبلیغاتی مارکسیست‌ها در دوران اختناق رژیم شاه بود. این کتاب با اینکه رمان بود، اما به عنوان تبلیغ آن را به همدیگر می‌دادند و مطالعه می‌کردند! ... این‌ها به قدری خوب نوشتند و انقلاب را خوب تصویر کردند که شما در این کتاب‌ها می‌توانید ابعاد این انقلاب به آن عظمت را پیدا کنید. البته نقطه‌ضعف‌هایش را هم در همین کتاب‌ها می‌شود فهمید؛ اگرچه آنکه نوشته، ‌به عنوان نقطه‌ضعف ننوشته است... و در جایی دیگر تصریح می‌کند: «دن آرام» یکی از بهترین رمان های دنیاست. البته جلد اولش بهتر است... این را من قبل از انقلاب خواندم ... چرا من آخوند در یک کشور اسلامی کتاب دن آرام را می خوانم؟ اگر جاذبه نداشته باشد، اگر این کتاب لایق خواندن نباشد، یک نفر مثل من نمی رود آن را بخواند. اهمیت «دُن آرام» شولوخف، به خاطر این است که چفت و بند داستانى اینها خیلى محکم است؛ یعنى همه جاى این داستان، صحیح پیش آمده است. شایان ذکر است «دن آرام» میخائیل شوخولف با ترجمه به آزین، قبل از انقلاب از سوی نشر نیل منتشر شده بود که اخیرا بار دیگر تجدید چاپ شده است. «دن آرام» از آثار جاویدانه ادبیات جهان بشمار می‌رود که به شیوه رئالیزم اجتماعی به نگارش درآمده و رویدادهای یک دوره بسیار با اهمیت تاریخ مردم روسیه را به بهترین طرز و عالی‌ترین بیان بازتاب می‌دهد. میخائیل شولوخف در 24 ماه مه سال 1905 در روستای کروژلین واقع در بخش قزاق نشین وشنسکایا به دنیا آمد. پدرش یک دهقان خرده مالک بود. از 18 سالگی نوشته‌های شولوخف در مطبوعات به چاپ رسید و در جنگ دوم جهانی شولوخف به عنوان خبرنگار در جنگ شرکت داشت. شولوخف داستان‌های زیادی نوشته است که بعضی از آنها مانند «سرنوشت یک انسان»،«کره اسب»، «دن آرام»، «‌زمین نوآباد» و «آنها برای میهن پیکار می‌کردند» به فارسی ترجمه شده است؛ کتاب‌های او به بیش از هفتاد زبان ترجمه و در میلیون‌ها نسخه منتشر و از روی برخی از آنها فیلمنامه هایی تهیه و ساخته شده است. بخش اول رمان ما را وارد  فاجعه زندگی دو موجود جوان می‌سازد، گریگوری ملخوف و آکسینیا آستاخووا، همسر استپان آستاخوف. آکسینیا، که موجودی است زورمند و آزاد، به ضد کیفیت سبعانه و احمقانه سنت‌های تقریباً قرون وسطایی، که زنان قزاق اسیر آنان‌اند، طغیان می‌کند. در مقابل او، شوهری است ضعیف و مطیع، که ابتدا کوشید تا به همسرش نزدیکی جوید، ولی سپس به سنتهای قادر مطلق گردن می‌نهد. صورت نوعی آکسینیا در ادبیات روس جا افتاده است. وی، که زنی است متهور، زیبا و مغرور، برای دفاع از حق برخورداری از عشق و خوشبختی آماده هر کاری هست، شوهرش به سربازی رفته و او تسلیم عشق گناه آلود می‌شود و به کام شهوت فرو می‌رود. در بخش دوم، نزاعهای خانوادگی به جدال‌های تاریخی و توفان‌های داخلی به توفان‌های انقلابی دامنه گستر می‌شود. در نخستین صحنه بخش سوم، جنگ جهانی اول آغاز می‌شود و قزاق‌ها از محدوده زادبوم خود خارج شده‌اند. نویسنده دو چهره جنگ را به ما می‌نمایاند: یکی چهره غیر انسانی و دیگری چهره قهرمانی آن. سپس دو انقلاب، انقلاب فوریه و انقلاب کبیر اکتبر روی می‌دهند. به موازات رویدادها در مقیاس ملی، رویدادهای زندگی خانوادگی و محلی وصف می‌شوند. در اینجا نیز تغییرات بزرگ را، که بازتاب تغییرات تاریخی‌اند، شاهدیم. منتقدان دن آرام را «حماسه‌ای تراژیک» خوانده‌اند، تراژدی یک زوج، یک قوم، یک عصر؛ ولی حماسه مردی مغرور، با شهامت و در جستجوی مطلق. بخشی از کتاب:ده روزی به برگشتن قزاق‌ها مانده بود و آکسینا همچنان تو تب و تابِ عشقِ تلخِ دیررس‌اش. گریگوری هم با وجود تهدیدهای پدر، شب‌ها پنهانی می‌رفت پیش‌اش و صبح‌ها آفتاب نزده برمی‌گشت. توی پانزده روز، مثل اسبی که بیش از توانایی‌اش از گرده‌اش کار کشیده باشند از نا و رمق رفته بود. بیدارخوابیِ شب‌ها پوست گندمگون صورت و لپ‌های برجسته‌اش را کبود کرده بود و چشم‌های خشک سیاه‌اش ته حدقه‌ گود نشسته نگاه خسته‌ای داشت. آکسینا دیگر بی آن‌که در بند پوشاندن صورتش با روسری باشد این ور و آن‌ور می‌رفت. پیوند دیوانه‌وارشان چنان عجیب و چنان آشکار بود و آتشی که جفت‌شان بی هیچ شرم و لاپوشانی توش می‌سوختند چنان هرمی داشت که زیر چشم همسایه‌ها سیاه و پکیده‌شان می‌کرد و کسانی که به آن دو بر می‌خوردند بی این که چرایش را بدانند خجالت می‌کشیدند نگاهشان کنند... زن‌ها که تهِ دل به آکسینا حسودی‌شان می‌شد تف و لعنت‌اش می‌کردند و با خوش حالی بدخواهانه‌ای چشم به راه استپان بودند. کنج‌کاوی آرام و قرارشان را سلب کرده بود و همه‌ فکر و ذکرشان این شده بود که این گره چهطور باز خواهد شد. کتاب اول - بخش 12




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 580]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن