تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833302544
سيد حسن نصرالله در هشتمين سالروز آزادسازي جنوب لبنان چه گفت؟
واضح آرشیو وب فارسی:آریا نیوز: سيد حسن نصرالله در هشتمين سالروز آزادسازي جنوب لبنان چه گفت؟
خبرگزاري آريا- سيد حسن نصرالله دبيركل جنبش حزب الله لبنان در نخستين سخنراني خود پس از انتخاب ميشل سليمان به عنوان رئيس جمهوري اين كشور، به مناسبت هشتمين سالگرد آزادسازي جنوب لبنان به تشريح مواضع مقاومت اسلامي پرداخت.
به گزارش خبرگزاري آريا، اين سخنراني به مناسبت هشتمين سالگرد آزادسازي جنوب لبنان ايراد شد. در عين اين كه شبكه هاي مختلف از جمله الجزيره و المنار اين سخنراني را به صورت مستقيم پخش كردند، شماري ديگر مثل العربيه به بخشهايي از آن اشاره كردند.
به گزارش شبكه تلويزيوني الجزيره، دبيركل حزب الله در سخنراني خود ضمن ابراز احترام به شهيدان مقاومت اسلامي و همه شهيدان لبنان، به ويژه سيد عباس موسوي اعلام كرد: من هشتمين عيد مقاومت و آزادي را به شما تبريك و شادباش مي گويم. شما بار ديگر در عرصه حاضر شده ايد تا بار ديگر هويت و واقعيت خود را ثابت و اعلام كنيد كه شما شريف ترين ، گرامي ترين و پا كترين مردم هستيد . پروردگار بزرگ مرتبه در كتاب مقدس خود مي گويد : به نام خداوند بخشاينده مهربان ، فرعون در زمين راه تكبر و خود پسندي در پيش گرفت و ساكنانشان را برده خود ساخت - و فرعون امروز ، آمريكا و مزدورش اسرائيل هستند - طايفه اي را پايمال و خوار كرد ، فرزندان اين طايفه را قتل عام كرد و زنانشان را به بيگاري وادار نمود و همو ، از جمله بدكاران بود . در برابر ، وعده خدا قرار دارد كه تا پايان جهان و روز قيامت ادامه خواهد يافت و ما خواستار آنيم تا كساني را كه در جهان به استضعاف كشانده شده و ناتوان گرديده اند، به پيشوايي برسانيم و آنها را ميراث خوار گردانيم و در زمين به آنها توانايي دهيم و به فرعون و هامان و سربازانشان ، نشان دهيم آن چه را كه از آن واهمه داشتند و مي ترسيدند.
اي برادران و خواهران ! هشتمين عيد ما، يادمان آزادي و پيروزي مقاومت ، ميهن ، ملت لبنان و امت اسلام است . امسال ، اين يادمان ، با يادمان شصتمين سالگرد نكبت و از دست رفتن فلسطين و تشكيل رژيم غاصب صهيونيست و نيز سي امين سالگرد يورش و تجاوز اسرائيل به جنوب لبنان در سال 1978 ميلادي و تشكيل نوار اشغالي جنوب لبنان كه بعدها دامنه ان گسترش يافت ؛ همگام شده است . در واقع ، مناسبت دوم ، مناسبتي براي تامل و تفكر و عبرت اندوزي و درس آموختن هم براي همه لبناني ها و هم همه اعراب و مسلمانان است .
سيد حسن نصرالله ، سپس ضمن اشاره به اين كه بدون هيچ مقدمه اي وارد اصل بحث مي شود ، مي گويد : از لبنان آغاز مي كنم و از مساله مقاومت !
مقاومت ، الگو و راهبردي در دو حوزه ارائه كرد. راهبرد آزادسازي و بيرون راندن اشغالگران ، راهبرد ديگر ، راهبرد دفاع از ميهن و ملت براي مقابله با يورش و تجاوز و تهديد است. پس الگويي براي دو راهبرد و دو ديدگاه وجود دارد : آزادسازي و دفاع . اين پيامي است كه امروزه تكرار مي شود . رسالتي مشترك براي لبنان ، جهان عرب و جهان اسلام كه همه اعضاي مقاومت لبنان در كنار برادران خود يعني همه مقاومان فلسطيني و مقاومت كنندگان عراقي قرار دارند. زماني كه اسرائيل ، در سال 1978 ميلادي ، به جنوب لبنان يورش برد و بخشي از اين منطقه را اشغال كرد . شوراي امنيت سازمان ملل ، قطعنامه 425 را صادر كرد و ما در لبنان به انتظار اجراي اين قطعنامه نشستيم و به جامعه بين المللي تكيه كرديم . به علاوه ، در لبنان اهميت اتخاذ راهبرد عربي يكپارچه اي براي مقابله مطرح شد ، بر اين اساس كه لبنان به تنهايي توانايي مقابله با اسرائيل را ندارد . اما نه اين تحقق يافت و نه آن جامه عمل پوشيد . جامعه بين المللي دست روي دست گذاشت و براي اجراي قطعنامه 425هيچ تكاني به خود نداد. جهان عرب نيز براي اتخاذ راهبرد دفاعي گامي به جلو برنداشت چون دولتهاي عرب اصولا اراده مقاومت و توان پايداري را از دست داده بودند . اما در اين جا تكيه بر اين دو نبود . چون امام رهبر ، سيد موسي صدر شالوده ديگري را بنيان نهاد كه گزينه مقاومت لبنان بود : مقاومت با تكيه بر بازوي فرزندان و ساكنان جنوب و مردم لبنان ... با تكيه بر پروردگار و بهره برداري از امكانات خودجوش و موجود ... نتيجه توكل غلط چه بود ؟ اسرائيل لبنان را ضعيف گير آورد و فراچنگ آورد و اطمينان يافت كه لبنان از مقابله با اين رژيم ناتوان است. به همين جهت ، در سال 1982 ميلادي ، تجاوز بزرگ به خاك لبنان روي داد . با اين هدف كه لبنان ، به طور نهايي به قلمرو اسرائيل اضافه شود و نكبت عربي ديگري شكل بگيرد . بله در برابر يورش اسرائيل ، لبناني ها هم قسم شدند ، همانند هر ملت ديگري در جهان و در طول تاريخ. يعني ما لبناني ها استثنايي نيستيم . در طول تاريخ ، زماني كه ملتي دربرابر تجاوز نيرويي متجاوز قرار مي گرفت ، اقشار اين ملت به مجموعه هاي متعددي تبديل مي شدند . اين وضعيت درباره لبنان در سال 1982 ميلادي صادق است . همين وضع در فلسطين روي داد و هنوز هم همين است . در عراق هم همينطور ... اين وضع در طول تاريخ گذشته و آينده وجود داشته و خواهد داشت. در برابر تجاوز اشغالگران ، مردم به گروهها مختلفي تقسيم مي شوند . عده اي در وهله اول ، راه بي طرفي را در پيش مي گيرند و منتظر مي مانند . گروهي ديگر اهميتي نمي دهند و تصور مي كنند كه اوضاع جاري ربطي به آنها ندارد . مهم اين كه بخورند و بياشامند و روز آدينه را به تفرج و هواخوري بگذرانند . حكومت دست كيست ، حاكميت از آن كيست، منابع مملكت در اختيار كيست ، اوضاع مملكت چگون است ؟ به آنها ربطي ندارد . گروه سوم ، مشتي مزدور آلت دستند ، مثل ارتش آنطون لحد ؛ كم قيمت و مزدور ، البته آنها هم لبناني هستند. گروه چهارم منافعشان با منافع اشغالگران در يك خوان قرار مي گيرد و به اين سبب، با اشغالگران همكاري مي كنند. گروه پنجم در داخل شكست خورده و نااميد است. اما با اشغالگران همكاري مي كند تا مثلا از زيانهاي بيشتر جلوگيري كند و اغلب اين جماعت از جرگه نخبگان روشنفكرند. گروه ديگري هم هستند كه از لحاظ سياسي و تبليغاتي با اشغالگران مخالفت مي كنند اما در عين حال حاضر نيستند كه بهاي سنگين مردن در اين راه را بپردازند. اما آخرين گروه وظيفه انساني اش را به عنوان يك انسان و وظيفه اخلاقي و ديني و ملي خود را آزادسازي ميهن به هرقيمتي كه شده قرار داده و آماده است بهاي آن را بپردازد. اين گروه ، گروه مقاومت است كه به پايداري و مقاومت ايمان دارد و عملا مقاومت مي كند. اين تقسيم بندي كاملا طبيعي و تاريخي و اجتماعي است و تنها به لبنان تعلق ندارد. از نتايج اين پديده ، فقدان اجماع ملي و مردمي بر سر هر گزينه اي است. عده اي مي گويند كه در سال 1982 ميلادي اجماع ملي براي مقاومت وجود نداشت يا در فلسطين چنين اجماعي وجود ندارد يا در عراق هم همين است. البته ! اين درست است اما درباره بي طرفي هم اجماع ملي وجود ندارد. براي مزدوري نيز اجماعي نيست و براي همكاري با دشمن هم اجماعي نيست. درباره بي اعتنايي هم اجماعي ملي وجود ندارد. هيچ گونه گزينه اي با اجماع ملي همراه نيست. هر گروهي راه خود را در پيش مي گيرد. اين ، وضعي است كه در لبنان وجود داشت. من به شما مي گويم براي هر ملتي كه سرزمينش را اشغال مي كنند همانند گذشته مقاومت به انتظار اجماع ملي يا مردمي نخواهد نشست بلكه وظيفه دارد كه سلاح به كف گيرد و تكليف خود را براي آزادسازي ميهن ادا كند، آزادسازي سرزمين و مردم و اسيران ...
سيد حسن نصرالله چنين ادامه داد، مقاومت كه بخشي از ملت لبنان و همه اين ملت نيست، از احزاب و فرقه هاي مختلفي شكل گرفته است و همه طوايف لبناني شهيداني در اين راه دادند و همه نيروها و احزاب مقاومت شهيداني تقديم كردند. خواه اسلامي بودند يا ميهني. مقاومت بر خواست و جهاد و اقدام ميداني و بازوان جوانان خود تكيه كرده است. جهان عربي و اسلامي وظيفه داشتند به مقاومت كمك كنند. بسياري اهميت ندادند و سوريه و جمهوري اسلامي ايران دست ياري خود را دراز كردند كه ما از آنها سپاسگذاريم و در كنار آنها نيروهاي زنده اي در جهان عرب و اسلامي به ما كمك مي كردند. نخستين پيروزي در سال 5-1984روي داد و مقاومت به نبرد خود ادامه داد . پيروزي تاريخي در 25 ماه مه سال دو هزار ميلادي روي داد . پيروز آشكاري براي لبنان ، مقاومت و جهان عرب و امت اسلام و شكستي گسترده و آشكار براي اسرائيل و طرح اسرائيل بزرگ كه بر اساس نيل تا فرات قرار دارد . در اين شرايط دستان اين رژيم در جنوب لبنان و بقاع غربي قطع شد و صهيونيست ها با ذلت تمام از لبنان خارج شدند. هيچ جايزه اي يا دستاوردي و يا تضميني نياز نبود و نداديم . در اين زمان بود كه راهبرد آزادسازي به پيروزي رسيد. اما راهبرد مذاكرات ، از مادريد تا غيره و غيره ، حتي يك وجب از اراضي لبنان را بازنگرداند . راهبرد انتظار ، قدرت دشمن ما را افزايش مي داد و ملت ما را تضعيف مي كرد . پس در سال دو هزار ، در چنين روزهايي راهبرد آزادسازي مورد نظر مقاومت پيروز شد . در فلسطين ، پس از نكبت در سال 1948 ميلادي ، فلسطين و ملت فلسطين ، به انتظار برادران و خويشان عرب خود نشسته بود تا راهبرد عربي مشتركي به اجرا بگذارند اما فايده اي نداشت. به انتظار جامعه جهاني نشست و آن هم بي فايده بود. كم مانده بود تا به فراموشي مطلق سپرده شود. اگر آغاز عمليات مسلح و فدايي فلسطيني در نخستين گلوله نبود نخستين نتايج آن ، اين بود كه به جهانيان و اشغالگران گوشزد كرد كه ملت فلسطيني وجود دارد و سرزميني فلسطيني وجود دارد . و آرماني به نام آرمان فلسطيني وجود دارد . خواهان حقي موجود است كه اسلحه به دست گرفته است و جان به كف دارد و هر چه قيمت آن باشد مي پردازد و هر چه فداكاري گران تر باشد اهميتي نمي دهد و جهاد فلسطين از سر گرفته شد و اعلام كردند كه ما در ارتشي چند ميليون نفري راهي قدس خواهيم شد . حتي به امروز ، هرچه دستاورد فلسطيني كه از نخستين روز آغاز مقاومت حاصل شد ، در وهله نخست ، به لطف مقاومت و جهاد مسلحانه ملت فلسطين امكات تحقق يافته است. آن گاه زمان دستاورد بزرگ و پيروزي مهم رسيد ، آن هم در شرايط تغيير معادلات جهان و نوار غزه محاصره شده كه ارتباطش با دنيا قطع شده بود ، توانايي آن را داشت كه ارتش صهيونيست ها را شكست دهد و براي دومين بار ، پس از لبنان ، اين ارتش را شكست داد و آنها را وادار كرد كه با ذلت از نوار غزه عقب نشيني كند بدون قيد و شرط يا دستاورد. يك بار ديگر راهبرد آزادسازي توسط مقاومت پيروز شد ، حال آن كه مذاكرات وجب به وجب اراضي را باز پس مي گرفت و در برابر هر وجب امتيازاتي داده مي شد ، امتيازاتي كه قابل واگذاري نبود. يعني تاكنون از لبنان تا فلسطين تجربه ثابت كرده است كه ما به عنوان عرب و به عنوان مسلمان تنها راهي كه براي خروج از نكبت و آثار و پيامدهاي فكري ، رواني ، نظامي ، امنيتي، سياسي و اجتماعي آن داريم ، مقاومت است : روش ، اراده ، فرهنگ و اقدام آن ! در عراق ، آمريكايي ها آشكارا به اشغال اين كشور دست زده اند و بر خان و مان اين كشور استيلا يافته اند . در سالهاي اخير ، آمريكا بازي اشغال و دموكراسي را در پيش گرفته است و امروز ، به تدريج اهداف دموكراسي آمريكا در عراق مشخص مي شود . چگونه ؟ همانند همه ملتهايي كه پيشتر از آنها ياد كردم ، ملت عراق هم چند دسته شد . عده اي به عمليات سياسي اعتقاد يافتند و عده اي به مبارزه ، به ويژه مبارزه مسلحانه معتقد شدند . ما در حزب الله ، بنا به دلايل ايماني و اعتقادي ، فكري و سياسي و تجربي و واقع بينانه، طبيعي است كه به جريان مقاومت در عراق دل ببنديم. با وجود اين ، معتقدان به عمليات سياسي ، وقت گذراني كردند و اكنون به امتحان تعيين كننده و دشواري رسيده اند و آن ، موضع گيري در باب معاهدات و توافقنامه هايي كه آمريكا سعي دارد آن را بر كشور و ملت عراق تحميل كند و از حكومت و مجلس نمايندگان مي خواهد تا اين معاهدات را امضا كند. در اين جا هدف واقعي آمريكا از بازي دموكراسي بر ملا مي شود . يعني اول عرصه را در برابر همه گشودند و در بازي دموكراسي همه را راه دادند تا مجلس نمايندگاني منتخب تشكيل شود و حكومتي منتخب از ان خارج شود و جهان مجلس و حكومت منتخب عراق را مشاهده كند . اما امروز از اين حكومت و از اين مجلس درخواست مي شود تا اشغال عراق را مشروعيت ببخشد و معاهده اي را امضا كند كه به امريكايي ها حاكميت مطلق ببخشد . امنيت ، تصميم گيري سياسي ، نفت و نعمات عراق را در اختيار آمريكايي ها قرار دهد . اين جاست كه مشت آمريكايي ها باز مي شود و اين جاست كه هواداران عمليات سياسي در عراق را اعم از اسلامگراي شيعه يا سني يا قوميتگرا يا ملي گرا در برابر امتحان دشواري قرار مي دهد . شما مي گوييد كه در عمليات سياسي براي كاهش از زيانها شركت كرديد و مي گوييد در عمليات سياسي به عنوان راهكاري براي سركوب اشغالگران شركت كرديد ؛ امروز در برابر امتحان قرار داريد . آيا عراق را براي هميشه تحويل آمريكا قرار خواهيد داد يا موضعي را اتخاذ خواهيد كرد كه دين و اسلام و عربيت و مليت و اخلاق و انسانيت شما اقتضا مي كند. من امروز به نمايندگي از همه كساني كه در اين جا گرد آمده اند و به نام آزاديخواهان جهان عرب و اسلام ، از ملت عراق مي خواهم و از همه رهبران ديني و سياسي آن مي خواهم كه موضع تاريخي سربلندي را اتخاذ كنند كه از سقوط نهايي عراق به دست اشغالگران جلوگيري مي كند و همان گونه كه مقاومت در لبنان و فلسطين توانست موفق شود، به همان شكل ، مقاومت عراق توانست شكستهاي متعددي را به ارتش آمريكا وارد كند. در اين جا نيز از عراق مي خواهيم كه از راهبرد آزاد سازي پيروي كند . راهبردي كه لبنان و فلسطين در پيش گرفتند و اين راهبرد تنها راهي است كه عراق زخم خورده ثروتمند را به ملتش بازگرداند. ما همچنين الگويي در زمينه دفاع ارائه كرديم. جنگ اگوست 2006 ميلادي ، اين الگو را تشكيل داد . همان طور كه قاضي وينوگراد اعلام كرد : چگونه مقاومتي مردمي متشكل از چند هزار نيرو توانست چند هفته در برابر قوي ترين ارتش خاورميانه مقاومت كند. لذا ما از راهبردي نظامي كه در كتابها قيد شده است، گفتگو نمي كنيم بلكه از راهبردي نظامي گفتگو مي كنيم كه به اجرا نهاده شد و توانست به متجاوز ضربه بزند و همه جامعه او را به اعتراف وادار كند. جنگ تابستان 2006 ميلادي بسياري از معادلات را تغيير داد و گزينه هاي جنگ را در منطقه تضيف كرد. بله ! مقاومت شما در لبنان و خون شهيدان تان و شهامت و دليري شما و مقاومت شما كه تجاوز اسرائيل را عليه لبنان ناكام نهاد ، احتمال جنگي ديگر در منطقه را تضعيف كرد. جنگ آمريكا عليه ايران ، پس از درس لبنان، احتمال آن كاهش يافت. احتمال جنگ اسرائيل عليه سوريه ، پس از تجربه جنگ لبنان، بسيار كاهش يافته است. اما جنگ عليه لبنان، خواه توسط اسرائيل يا آمريكا يا مزدورانشان صورت گيرد. ما شريفاني كه در جنگ تابستان 2006 ميلادي ايستاديم ، در هر جنگ ديگر هم مبارزه خواهيم كرد . پس از آن جنگ ، راهبرد دفاع در نوار غزه به اجرا در مي آيد و اسرائيل در قالب جنگ چريكي با نوار غزه مي جنگد همان گونه كه نوار غزه با همين شيوه با اسرائيل مي جنگد. اسرائيل ، نه بنا به دلايل اخلاقي و نه از بيم افكار عمومي جهان عرب يا موضع گيري دولتهاي عرب و جهان به نوار غزه يورش نمي برد. براي اين كار از فرعون روزگار يعني جرج بوش چراغ سبزي آشكاري دريافت كرده است، بلكه از ملت دلاور و مبارزان دلير گروههاي مختلف مقاومت حساب مي برد . اين منطقه محاصره شده و گرسنه ، اين منطقه ستم ديده ، اسرائيل را به زانو درآورده است و اين رژيم راهي براي مقابله با آن نمي يابد . لذا در اين جا هم راهبرد دفاع در لبنان و غره پيروز مي شود. به رغم فقدان هرگونه توازن تداركاتي در زمينه امكانات تسليحاتي و مادي و حمايت بين المللي ... !
سيد حسن نصر الله در اشاره به سفر بوش به فلسطين و حمايت او از اسرائيل ، به سخنان وي اشاره كرد كه شصت سال ديگر اسرائيل يكصد و بيستمين سالگرد تاسيس خود را جشن خواهد گرفت و افزود، بوش خيال باطل كرده است ، اسرائيل محكوم به نابودي است. او وعده نابودي حزب الله و حركتهاي مقاومت را مطرح كرده است و من به او و رايس مي گويم، با وجود چنين مردمي ، اين شمائيد كه شكست خواهيد خورد .
او در ادامه سخنانش از ملتها و حكومتهاي عرب خواست كه راهبردهاي مقاومت را در زمينه آزادسازي و دفاع بررسي كنند و تاكيد كرد كه لبنان نيازمند راهبردي براي آزادسازي مزارع شبعا و تپه هاي كفر شوبا و آزادي اسيران است.
سيد حسن نصرالله همچنين وعده داد كه اسيران لبناني اعم از سمير قنطار و ديگران به زودي آزاد خواهند شد و اين ، تعهد حزب الله است.
سيد حسن نصرالله دبيركل جنبش حزب الله لبنان در اشاره به اوضاع لبنان، تاكيد مي كند كه قصد دارد به بيست و پنج مورد تجمع و تظاهرات اشاره كند كه او سخنران آن بوده است و شرف اعلام پيروزي را در جريان اين تجمع ها داشته است.
وي مي گويد، زماني كه من در منطقه بنت جبيل سخنراني كردم ، گفتم : ما در اين جا به تكليف خود عمل كرديم و رضايت خدا براي ما كافي است ، چون به اين تكليف عمل كرديم . از سپاسگزاري ديگران مستغني هستيم . از كسي پاداش نمي خواهيم . هديه اي از ديگري نمي خواهيم . من گفتم كه ما نيازي به قدرت نداريم . اين زمين كه با خون شهيدان مقاومت آزاد شد ، در اختيار دولت لبنان است . مسئوليت كامل آن را در حوزه هاي مختلف برعهده بگيرد . ما نه مي خواهيم مسئوليت امنيت آن را برعهده بگيريم و نه مسئوليت اداره آن را ... نه گفتيم ؟ كردار ما، گفتار ما را نقض كرد ؟ به هيچ وجه ! ما هيچ كدام از مزدوران را خودمان محاكمه نكرديم . آنها را تحويل قوه قضائيه لبنان كرديم . هيچ گاه ، در نواري كه با خون ما آزاد شد ، حضور مسلحانه نداشتيم . به دولت گفتيم بفرمائيد . بله ! فقط دو خواسته را مطرح كرديم . اول آنكه در مناطقي كه در آنها جنگيده بوديم ، تلاشهاي سازندگي كنيم و نيز مناطقي كه جنگيدند و شهيداني را در جنوب تقديم كرده بودند و مناطق محرومي محسوب مي شوند - و حتي نام آنها را بردم ، بعلبك ، هرمل و عكار - شاهد پيشرفت شوند . چه كار كرديد ؟ هشت سال ، درخواست استقرار سلطه دولت را بر مناطق آزاد شده مي كنيد. چه كسي از دستيابي شما به نوار اشغالي جنوب و مناطق محروم جلوگيري كرده است تا به وظيفه خود به عنوان دولت عمل كنيد ؟ لبناني ها مي دانند ، اما بهتر است برادران عربمان هم بدانند . مناطقي در لبنان وجود دارد كه از دولت لبنان ، فقط پليس و ماموران ماليات را مي شناسند . نه توسعه ، نه خدمات و نه توجه ... ! در هر صورت ، در يكي از سخنراني هايم گفتم و سپس از من سئوال شد و من و دوستانم پاسخ داديم . هيچ گاه خواستار تغيير در تركيب نظام سياسي نشده ايم . خواستار اصلاح توافقنامه طائف نشديم . خواستار سهميه اي در قدرت سياسي كشور نشديم و سهميه اي در ادارات حكومتي نخواستيم . اصلا چيزي درخواست نكرديم . آيا اين طور نبود ؟ با وجود اين ، زماني كه ما را با مقاومت هاي مختلف از فرانسه و ويتنام و هندوستان و غيره و غيره مقايسه مي كنند ، به ما مي گويند كه آنها پس از آزادسازي اسلحه خود را تحويل دادند . من پاسخ مي دهم همه مقاومت هاي پيروز در تاريخ ، پس از پيروزي يا قدرت را در دست گرفتند ويا
خواستار دستيابي به قدرت شدند . اما ما هيچ وقت قدرت نخواستيم . ما به آنها گفتيم قدرت از آن شما ، اما انحصار طلب نشويد ، سعي كنيد عادل باشيد . به مردم توجه كنيد و مشكلات اجتماعي و اقتصادي مردم را حل و فصل كنيد و احترام مردم را نگهداريد . ما در جريان پيروزي سال دو هزار ، حتي مشاركت در قدرت را نخواستيم و قدرت را به شما واگذار كرديم. چه كسي مي تواند چيزي غير از اين واقعيت بگويد ؟ بله ! من امروزه بار ديگر مي گويم ، دقيقا درباره حزب الله سخن مي گويم ، ما نمي خواهيم كه در لبنان قدرت از ان ما باشد و نمي خواهيم بر لبنان مستولي شويم . قصد حكومت بر لبنان را نداريم و نمي خواهيم انديشه و آرمان خود را بر ملت لبنان تحميل كنيم چون ما عقيده داريم لبنان كشوري خاص و گوناگون و متنوع و تعددگراست و در اين كشور نمي توان كاري را بدون مشاركت و همكاري همگاني به پيش برد و ما هم همين را مي خواهيم . خيلي ها سعي كردند از طريق دستگاههاي تبليغاتي خود اين واقعيت را خدشه دار كنند و تصور مي كنند كه وقتي ما را حزب ولايت فقيه مي نامند ، به ما اهانت مي كنند. به هيچ وجه ! من امروز اعلام مي كنم و سخن تازه اي هم بر زبان نرانده ام : من افتخار مي كنم كه عضوي از اعضاي حزب ولايت فقيه باشم . فقيه عادل ، فقيه دانشمند ، فقيه حكيم ، فقيه دلير ، فقيه راستگو و مخلص . من به اينها مي گويم : ولايت فقيه ، به ما مي گويد لبنان كشوري متنوع و تعددگراست و شما بايد به همين شكل آن را نگهداريد . در جريان حوادث اخير ، خيلي ها گفتند هدف حوادث اخير ، استيلاي اين يا ان جريان بر لبنان بوده است. از كودتا سخن گفتند و از تغيير دولت سخن گفتند و از بازگشت سوريه به لبنان سخن گفتند و بسيار سخن گفتند . در جنگ سال 2006 ميلادي هم از اين قيل و قال بسيار گفتند . آمريكا مي گويد : لبنان شاهد تولد خاورميانه جديدي است و جنگ را برعهده مي گيرد و اين كه مقاومت براي پرونده هسته اي ايران مي جنگد يا در راه دادگاه بين المللي مبارزه مي كند. امروزه همچنين مي گويند ، اما رفتار مخالفان حكومت ثابت كرد ، زماني كه حكومت نامشروع از تصميمات پليد خود عقب نشيني كرد و نيز در جريان مذاكرات دوحه نيز عملكرد مخالفان حكومت ثابت كرد و توافق دوحه هم ثابت نمود كه آنها درصدد كودتا نيستند و خواستار قدرت هم نيست و نمي خواهد انتقام جويي كند و پيش از مذاكره حتي يك كلمه از شروط سياسي خود را تغيير نداد . بله ! اين حق رهبران و اعضاي مقاومت ملي لبنان است كه پس از حوادث لبنان ، خواستار تغييرات سياسي در اين كشور شوند . چون بر اساس تحليل آنها تغييراتي روي داد ، اما ما شرطي را تغيير نداديم و كلمه اي را تغيير نداديم و تحولي نداديم . بلكه راهي آن جا شديم ، چون مي خواستيم لبنان را از انچه خطرناك تر است ، نجات دهيم . چون ما مي خواستيم لبنان را از درگيري ارتش و مقاومت نجات دهيم و مي خواستيم لبنان را از فتنه داخلي نجات دهيم . چون مي خواستيم لبنان را از تابستان داغ نجات دهيم كه ديويد ولش ، هامان فرعون زمان وعده آن را داده بود و اربابان او بر آن تاكيد كرده بودند. از تحولاتي كه روي داد به هيچوجه در عرصه سياسي، سوء استفاده نكرديم و در صدد دستيابي به هيچ گونه دستاورد سياسي بر نيامديم ، به رغم آنكه رفتاري كه با ما شد و اتهامات ظالمانه اي كه به ما نسبت داده شد و چهره ما را خدشه دار كرد و تجاوز ناجوانمردانه اي كه از جانب خيلي ها عليه ما شد و قصد گشودن پرونده آن را ندارم.
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آریا نیوز]
[مشاهده در: www.aryanews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 555]
-
گوناگون
پربازدیدترینها