تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به جرّاح مدائنى فرمودند: آيا به تو بگويم كه مكارم اخلاق چيست؟ گذشت كردن از مردم، سهي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844101112




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

«« قايقران نامي جاودانه در فوتبال ايران »»


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : «« قايقران نامي جاودانه در فوتبال ايران »» zamara9th April 2009, 03:57 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند يادنامه ای براي بامعرفت‌ترين 9 تاريخ فوتبال ایران ( سیروس قایقران ) بازخواني پرونده زندگي شماره 9 از ملوان تا تيم‌ملي شوت سهمگين، لبخند آرام در آغاز بهمن 1340 فرزندي در «كليور» انزلي به دنيا آمد كه نامش را سيروس گذاشتند. پدر خانواده كه كارمند تربيت‌بدني انزلي بود، از همان سال‌هاي كودكي نيز سيروس را همراه خود براي تماشاي بازي‌هاي ملوان در جام تخت جمشيد به ورزشگاه انزلي مي‌برد، اما شايد او هرگز تصور نمي‌كرد كه همين فرزند هميشه خنده رويش در آينده كاپيتان فوتبال ايران شود و نام وي در سراسر قاره آسيا روي زبان‌ها بگردد. سيروس مثل اغلب بچه‌هاي آن دوران، در زمين‌هاي خاكي «كليور» كه برخلاف حالا اين همه ساختمان و آپارتمان نداشت، فوتبال را آغاز كرد و شوت‌هاي سنگين او از همان نونهالي زبانزد بچه‌هاي محله بود. ملوان در جام تخت‌جمشيد قدرتي بي‌گفت‌وگو محسوب مي‌شد كه در سال 1356 سومي را تجربه كرده بود و قبل از آن به جام قهرماني جام‌حذفي ايران هم رسيد. به همين دليل شركت در تمرينات تيمي كه يكي، دو جين بازيكن اسمي و معروف داشت اصلا كاري آسان نبود، اما سيروس در تمرينات تيم جوانان ملوان حضور يافت و در سال 58 (18 سالگي) حتي پيراهن تيم بزرگسال‌هاي ملوان را پوشيد. در آن زمان مسابقات ليگ باشگاهي وجود نداشت اما آوازه شوت‌هاي سنگين و گل‌هاي استثنايي جوانك بندر در ليگ فوتبال گيلان نيز در معدود نشريات ورزشي انعكاس يافت. سيروس اولين بار توسط فريدون عسكرزاده در سال 1363 به تيم‌ملي بزرگسالان فوتبال ايران دعوت شد. در حالي كه تا قبل از آن مربيان تيم‌هاي جوانان و اميد كشور نسبت به توانايي‌هاي وي بي‌اعتنا بودند و براساس رسم همان سال‌ها عمدتا بازيكنان تهراني را به تمرينات فرا مي‌خواندند! قايقران اما، در تيم بزرگسالان ايران كاري به واقع كارستان انجام داد. او در مسابقه با تيم «لوكوموتيو لايپزيك» از آلمان شرقي سابق با شليكي سهمگين از فاصله 25 متري گل زيبايي زد كه دروازه‌بان تيم حريف پس از پايان بازي به چند خبرنگار ايراني گفت: «من حتي برق توپ را هم نديدم و فقط زماني متوجه شدم كه توپ در دروازه‌ام قرار گرفته بود.» شادروان سيروس قايقران به روند صعودي بازي خود ادامه داد و جاي ثابتي در خط مياني تيم‌ملي كه آن موقع هافبك‌هاي بسيار معروفي داشت، پيدا كرد. او يكي از امضا كنندگان آن استعفا‌نامه معروف بازيكنان معترض سال 1365 فوتبال ايران در زمان مربيگري پرويز دهداري بود، ولي به عشق پيراهن ملي و مردم بلافاصله استعفايش را پس گرفت و به جمع ساير بازيكنان بازگشت. سيروس در جام‌ملت‌هاي آسياي 1988 كاپيتان تيم ايران بود كه عنوان سوم مسابقات به وي و يارانش رسيد اما اوج كار قايقران دو سال بعد در بازي‌هاي آسيايي پكن به نمايش درآمد. كره‌جنوبي دو ماه قبل از آن از جام‌جهاني بازگشته بود و در طرف ديگر هيچ تيم ايراني طي بيش از 10 سال قهرمان آسيا نمي‌شد. پيكار دو تيم اگرچه با برتري ميداني چشم بادامي‌ها و دفاع چند لايه ايران همراه بود، ولي گلي در برنداشت و كار به وقت اضافه كشيد كه سيروس با حركت استثنايي خود و به ثمر رساندن گل پيروزي در واقع تير خلاص را زد، و ايران را به فينال برد. در ديدار فينال نيز تيم ايران روي ضربات پنالتي كره‌شمالي را شكست داد و مدال طلاي رشته فوتبال بازي‌هاي آسيايي را به دست آورد. مسابقاتي كه تا آن زمان به حساسيت جام ملت‌ها برگزار مي‌شد. قايقران تا اوايل دهه 70 هجري خورشيدي به فوتبال ادامه داد اما علي پروين از او براي بازي در مسابقات انتخابي جام‌جهاني 1994 دعوت نكرد. جايي كه تيم ايران به‌رغم پيروزي مقابل ژاپن و كره‌شمالي،‌برابر كره‌جنوبي، عراق و عربستان شكست خورد و فرصت صعود به جام‌جهاني را از دست داد و علي پروين نيز بركنار شد و چندين سال بدور از فوتبال سر كرد. شايد حضور مجدد قايقران در خط مياني، سرنوشت ديگري را براي پروين رقم مي‌زد و تيم ايران هم چهار سال زودتر به جام‌جهاني راه مي‌يافت. به هر حال سيروس كه مغموم و دل‌شكسته شده بود، به سراغ مربيگري رفت و در اين عرصه نيز با تيم كشاورز نتايج خوبي گرفت و به خصوص نسل جديد و بازيكنان جواني ساخت كه تا سال‌ها در جمع برترين‌هاي فوتبال ايران قرار داشتند و برخي هنوز هم بازي مي‌كنند. اگرچه او پيش از اين يك فصل در قطر به فوتبال خود ادامه داد و از جمله اولين لژيونرهاي پس از انقلاب فوتبال ايران شد. شادروان سيروس قايقران در سال‌هاي آخر عمر كوتاهش چند پيشنهاد مربيگري از تيم‌هاي تهراني و شهرستاني دريافت كرد، ولي ترجيح داد براي ساختن و كار با جوانان بندر‌عباس از شمال به جنوب كشور برود. البته او در صحبتي كه با «ايويچ» داشت، اين قول را گرفت كه در صورت اثبات توانايي‌اش مي‌تواند شانس حضور در جام‌جهاني 1998 را داشته باشد. خود سيروس مي‌گفت: «براي ايويچ سن اصلا مهم نيست و آمادگي بازيكن اهميت دارد. به همين دليل نادر محمدخاني را مجددا احيا كرده و به تمرينات تيم ايران فراخوانده است.» قايقران با انگيزه‌اي مضاعف از اسفند 1376 تمرين‌هاي فشرده‌اي را آغاز كرد تا در ارديبهشت سال 77 مورد آزمايش جدي «ايويچ» قرار بگيرد، اما اجل به او امان نداد و در تصادف 18 فروردين 1377 در جاده رشت - قزوين، جان به جان آفرين سپرد و همراه با «راستين» پسر شيرين زبان خود به ديار باقي رفت. سيروس اولين بازيكن در تاريخ فوتبال ايران بود كه با پيراهن يك تيم شهرستاني توانست بازوبند كاپيتاني تيم ايران را بر بازوي خويش ببندد. نام او دوبار از سوي AFC در تيم منتخب فوتبال آسيا نيز قرار گرفت. ولي دليل اصلي محبوبيت وي درست برعكس بسياري از ستاره‌هاي كاغذي اين روزها حمايت و كمك به مردم تنگدست بود. دليلي كه موجب مي‌شود پس از گذشت 11 سال نيز هزاران نفر از مردم انزلي و شهرهاي ديگر در مراسم بزرگداشت نام و ياد و خاطراتش شركت كنند. ------------------------- منبع (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) zamara9th April 2009, 04:04 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند اگر سوار «رنو» نبود در آن تصادف آسيب جدي نمي‌ديد قهرمانان بسياري در تاريخ ورزش ايران معروف و محبوب عوام شده و خصوصيات اخلاقي و قابليت‌هاي ورزشي آنان حتي پس از وداع با دنيا نيز زبانزد نسل‌هاي بعد بوده است. به خصوص كساني كه علاوه بر كسب عنوان يا رسيدن به مدال، همواره با مردم زندگي كرده و تا پايان عمرشان هم «مردمي» باقي مانده‌اند. به همين دليل مردم قدردان و حق‌شناس ايران نيز هرگز اين قبيل ورزشكاران متواضع را از ياد نبرده‌اند و در هر شرايط جوي و با تحمل مشكلات بسيار در مراسم بزرگداشت آنان شركت مي‌كنند و درباره ويژگي‌هاي ارزشمندشان با فرزندان خود سخن مي‌گويند. اما بدون ترديد بايد نوشت كه مراسم يادبود شادروان سيروس قايقران پس از جهان پهلوان تختي يا شايد در همان حد و اندازه، پرچمعيت و كم نظير برگزار مي‌شود و اين هفته نيز به رغم گذشت 11 سال از مهاجرت هميشگي «قايقران بزرگ فوتبال ايران» باز هم هزاران نفر بر آرامگاه وي گرد مي‌آيند و نام، خاطره و ويژگي‌هاي انساني پسر با معرفت بندر (عنواني كه حدود 20 سال قبل در يكي از هفته‌هاي ورزشي به او داده بودم) را گرامي خواهند داشت. البته قايقران نه فقط در فوتبال انزلي، گيلان و ايران، بلكه در سطح اول آسيا شهرت قابل توجهي دست و پا كرد و در روزگار افت فوتبال، دو بار از سوي AFC در اواخر دهه 60 در جمع برترين‌هاي قاره كهن و تركيب تيم منتخب آسيا قرار گرفت. ديگر امروز همه مي‌دانند «سيروس» بدون اين كه حتي يك روز در پرسپوليس يا استقلال تهران بازي كرده باشد،‌ محبوب طرفداران قرمز و آبي پايتخت بود و بازوبند كاپيتاني تيم ايران را بر بازوي خود بست. گل زيبا و استثنايي او به كره جنوبي در بازي‌هاي آسيايي 1990 پكن كه زمينه‌ساز قهرماني تيم ايران در آن مسابقات شد، هرگز از ياد آن نسل نمي‌رود. شادروان قايقران در عرصه مربيگري نيز موفق بود و شاگرداني را تحويل فوتبال ايران داد كه برخي هنوز هم بازي مي‌كنند. اصطلاح «بنزين سبز» براي نخستين بار به دليل شجاعت «سيروس قهرمان» در ميدان دادن و استفاده از جوانان گمنام اما با استعداد در محافل مختلف فوتبال ايران و نشريات ورزشي سر قلم‌ها و زبان‌ها افتاد. قايقران حتي در 37 سالگي آنقدر توانايي، اراده و اعتماد به نفس داشت كه مي‌خواست در تمريناتي زير نظر «ايويچ» شركت كند و در صورت اثبات آمادگي‌اش در جام جهاني 1998 حضور يابد كه آن حادثه تلخ و تصادف لعنتي به وي مجال تحقق آرزوي بزرگ «سيروس» و انبوه دوستان و دوستدارانش را نداد. تاكنون درباره توانايي‌هاي فني و خصوصيات اخلاقي و دلبستگي شادروان قايقران به مردم سراسر ايران به ويژه طبقات تهيدست جامعه فراوان گفته و نوشته شده و خاطرات بسيار ديگري را هم مي‌توان بر صفحه كاغذ آورد كه البته رمز و راز محبوبيت سيروس علاوه بر آن لب‌هاي همشيه خندان و گل‌هايي بود كه از فواصل گاه سي و چهل متري با شليك‌هاي سهمگين مي‌زد و پاس گل‌هاي فراواني كه به مهاجمان مي‌داد علاقه و اصرار قايقران براي حل مشكلات گرفتاران و دردمندان عجيب بود و نگارنده كه حدود 20 سال با «بچه با معرفت بندر» رفاقت و زندگي كردم و شب قبل از آن حادثه تلخ نيز تا ساعاتي از بامداد روز بعد با او درباره برنامه هاي ورزشي آينده‌اش گپ زديم، از نزدديك شاهد فداكاري‌هايش بودم. در يك جمله بايد نوشت كه «سيروس» از آغاز تا پايان عمر كوتاه و پرافتخارش با مردم زيست و مهمتر اين كه به رغم درآمد خوبي كه داشت، ثروتش را با مردم قسمت كرد و اين همنشيني با توده سرانجام زمينه پرواز زود هنگام او به آن دنيا را فراهم كرد. از كساني كه صحنه تصادف اتومبيل شادروان قايقران را در منطقه امامزاده هاشم (اوايل جاده رشت به قزوين) ديده بودند، با اشك و آه مي‌گفتند كه اگر او با خودروي مدل بالاتري مسافرت مي‌كرد، هرگز در آن تصادف جان نمي‌باخت و البته همان‌‌ها با شگفتي و افسوس و حسرت مي‌پرسيدند: «كاپيتان سابق فوتبال ايران و مربي موفقي كه درآمدش هم خوب بود، چرا بايد سوار اتومبيل كوچك و درون شهري رنو شود و همراه با خانواده‌اش از جاده انزلي عازم تهران گردد؟» آن جماعت بسيار اما نمي‌دانم كه اطلاع داشتند يا نه كه «سيروس» قبلا خودروي «ب‌–‌ام - و» خويش را فروخته بود تا هزينه تحصيل تعدادي از دانشجوياني را بدهد كه در زلزله 31 خرداد 1369 رودبار تمام اعضاي خانواده‌شان را از دست داده بودند. اگرچه اين فقط مشتي نمونه خروار و يك اقدام از ده‌ها حركت پهلوانانه شادروان قايقران به شمار مي‌رفت كه او را به گوهري ناياب و نگيني درخشان بر تارك فوتبال و ورزش ايران نشانده است. ---------------------- منبع (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) zamara9th April 2009, 07:32 PMاول قايقران، دوم قايقران، سوم قايقران 11سال از مرگ سيروس قايقران فرزند لايق و شايسته فوتبال ايران گذشته است. مردي كه هشت سال در بالاترين سطح فوتبال ملي ايران مطرح بود و بارها و بارها بازوبند كاپيتاني تيم ملي فوتبال را بر بازو داشت. 1-سيروس قايقران، بعد از غفورجهاني و علي نياكاني سومين مردي بود كه بعد از درخشش در تيم فوتبال ملوان بندرانزلي پيراهن تيم ملي فوتبال كشورمان را برتن داشت. 2-به جز قايقران، غفور جهاني و علي نياكاني، فوتبال ايران چند انزلي چي ديگر را هم داشته است. از محمد مايلي كهن گرفته تا بهروز پرورشخواه، پژمان نوري، مازيار زارع، حسن اشجاري و... اما نامورتر از همه اين ستارگان بدون ترديد، سيروس قايقران بود. 3-فوتبال ايران در تاريخ خود مردان شماره 9 ارزشمند بسياري را داشته است. پرويز قليچ خاني ابتدا پيراهن شماره 9 را بر تن مي‌كرد و سپس شماره شش شد. علي جباري در تيم ملي هفت مي‌پوشيد اما بعدها هفت را به علي پروين داد و خودش شماره 9 شد. محمد صادقي يكي از بهترين ‌هافبك‌هاي مياني تاريخ فوتبال ايران هم در جام جهاني 1978 آرژانتين شماره 9 را بر تن داشت. بعد از صادقي، سيروس قايقران، حميد درخشان، سيدمهدي ابطحي و حميد استيلي، پيراهن شماره 9 تيم ملي را بر تن كردند. استيلي با پيراهن شماره 9 تيم ملي فوتبال، گل قرن را درون دروازه آمريكا كاشت. 4-مهم‌ترين گل‌هاي ملي و باشگاهي قايقران هر دو در سال 1369 به ثمر رسيد. سيروس قايقران در مهر ماه سال 69 در جريان برد يك بر صفر ايران برابر كره‌جنوبي يك گل تاريخ‌ساز روي پاس مجتبي محرمي به ثمر رساند و با اين گل، تابوي كره شكسته شد و از آن پس قهرماني در آسيا مسجل شد و ايران بعد از 14 سال در آسيا قهرمان شد. در عرصه باشگاهي هم دو گل او به پرسپوليس در مرحله نيمه نهايي جام حذفي كشور، ملوان را به فينال برد. در فينال هم ملوان، استقلال را برد و قهرمان جام حذفي شد. 5- سال 70، سيروس قايقران، آخرين توافقات را براي پيوستن به پرسپوليس انجام داد. او به دعوت مجتبي محرمي دوست صميمي خود به پرسپوليس آمد اما حضور او در پرسپوليس دو ساعته بود و او ديگر هيچ وقت در اين تيم بازي نكرد. 6- يك بار از مجتبي محرمي پرسيديم بامعرفت‌ترين فوتباليست‌هاي ايران چه كساني بوده‌اند. او گفت اول قايقران، دوم قايقران، سوم قايقران! تا به حال نديده بوديم كه محرمي چنين بي‌ريا از كسي تمجيد كند. 7- در فينال بازي‌هاي آسيايي 90 پكن در حالي كه هنگام پايان بازي پاي ملي‌پوشان براي زدن ضربه پنالتي سست شده بود سيروس پيشقدم شد و از علي پروين در حضور همه ياران تيم ملي درخواست كرد كه پنالتي اول را او بزند. 8- بين مردان شماره 9 فوتبال، مرداني كه ژنرال و همه كاره تيم خود بودند، قايقران چيز ديگري بود. او در بين مردگان فوتبال هم چيز ديگري است. بعد از 11 سال هنوز سالگردهاي وداعش از همه باشكوه‌تر و شلوغ‌تر است. يادش گرامي باد ------------------------------- منبع (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) zamara9th April 2009, 07:36 PMقايقرانــي در امواج ماندگاري 1 - آدم‌ها از وقتي خودشان را روي اين زمين پيدا كردند، دنبال راهي براي فرار از مرگ مي‌گشتند. تاريخچه كوشش‌هاي انسان براي يافتن آب حيات و اكسير جواني، عمري به درازاي تاريخ زندگي بشر دارد. دست خودشان نبوده و نيست؛به اين كره خاكي، با همه بد قلقي‌هايش دلبسته‌اند و شبانه‌روزشان را وقف جستن راهي براي ماندن و بيشتر ماندن مي‌كنند! 2 - آب حيات اما، افسانه بود. پيشرفت نسبي علم نشان داد كه راهي براي جلوگيري از ايستادن ساعت قلب در ايستگاه پاياني وجود ندارد. از آن روز به بعد، نسل آدم خواب را بر چشمانش حرام كرد تا راهي براي ماندگاري نامش در تاريخ بيابد. يك نفر بهشت ساخت و مردم را به داخل شدن در جنت زميني‌اش وعده داد، نفر بعدي عقاب‌هاي گرسنه را به قصد كشتن خدا(!) به سمت آسمان فرستاد و البته به وسيله يك پشه جان سپرد و ديگري استخوان برده‌هاي مفلوكش را هم چاشني سنگ كرد تا به مدد «ديوار چين» نامي براي خودش در صفحات تاريخ به يادگار بگذارد. حرص جاودانه شدن، چنان بشر را فريفته است كه از اسكندر مقدوني تا هيتلر آلماني و از فرانكوي اسپانيايي تا صدام عراقي، حاضر بودند دستان‌شان را تا آرنج به خون همنوعان خود بيالايند، اما دمي بيشتر در حافظه تاريخ بياسايند. 3 - احتمالا بيشتر آدم‌ها نمي‌دانستند كه براي جا خوش كردن در آغوش تاريخ، به جاي ملك‌شان، بايد قلبشان را بزرگ كنند! ما براي خودمان، اين گوشه دنج جغرافيا، يك آقاي خوش‌دل داريم كه بدون آنكه خودش بخواهد به تاريخ راه برده است. كسي چه مي‌داند؟ فرمول ماندگاري شايد از گرفتن دست بنده‌هاي خدا، وصله زدن شكستگي قلب‌ها، مرهم شدن براي زخم‌ها و برداشتن بار از روي دوش بنده‌ها بجوشد و بيرون بيايد. شايد لازم باشد براي ستاره شدن و تا نقطه آخر دنيا زيستن، گاهي از عرش پايين بيايي و بين مردمان روي خاك پرسه بزني! شايد هم بايد ماشين مدل بالايت را بفروشي و براي دختران آبرومند فقرا جهيزيه بخري تا دو هفته بعد، با يك اتومبيل دمده و ارزان‌قيمت به سفر آخرت بروي؛ طنين نجواي پزشكش هنوز توي گوش خانواده چند ميليوني‌اش زنده است: «اگر ماشين خودش را نمي‌فروخت قطعا زنده مي‌ماند، اما با اين رنو... كاري از ما ساخته نبود، متاسفم.» ... و سيروس قايقران فوتبال ايران چنين گوهري بود. 4 - ديري است كه انزلي‌چي‌ها در تهران بي‌پشتوانه شده‌اند. آن آقاي روشن ضمير كه درهاي خانه‌اش در تهران هميشه خدا به روي همشهري‌هايش باز بود، مدتي هست كه به مسافران شهرستاني لبخند نمي‌زند. با اين همه، سيروس هنوز براي اين مردم زنده است. خيلي‌‌ها تا آخرين نفس عمرشان حرص زدند تا اندكي از اشتياق عمومي را جلب كنند، اما اين يكي مثل قايقران است كه هنوز وقتي اسمش مطرح مي‌شود، احترام پير و جوان، زن و مرد و بزرگ و كوچك را برمي‌انگيزد و مگر دست يافتن به آب حيات و اكسير جواني، غير از اين است؟ سالروز دفن شدن جسم خاكي كاپيتان اسبق تيم‌ملي را گرامي مي‌داريم و به پاس يادش كه همجوار ملت ايران است به پا برمي‌خيزيم. --------------------- منبع (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) zamara9th April 2009, 07:44 PMشبي كه سيروس گريست اواخر دهه 60 هجري خورشيدي بود و سيروس قايقران به عنوان كاپيتان و بازيكن دوست داشتني فوتبال ايران نه فقط در شمال كشور بلكه در همه شهرها و نزد دوستداران تمام تيم‌ها حتي طرفداران قرمز و آبي پايتخت محبوبيت بسياري داشت. تيم ايران در ورزشگاه آزادي و مقابل ديدگان بيش از 70 هزار نفر بازي مي‌كرد و من در جايگاه خبرنگاران همراه با دوستان و همكاران چندين ساله‌ام از جمله ابراهيم افشار، حسين خونساري، فريدون شيباني و ورزشي‌نويسان ديگر آن زمان منتظر آغاز مسابقه بوديم. «سيروس» قبل از آغاز بازي شتابان به جايگاه خبرنگاران آمد و آهسته در گوش من گفت: «مي‌خواهم بعد از پايان اين مسابقه به انزلي بروم. پس همين جا بمان كه با هم عازم شمال خواهيم شد. تو را به رشت مي‌رسانم و خودم به انزلي مي‌روم.» بازي به پايان رسيد (نام تيم حريف و نتيجه اصلا مهم نيست. چون منظورم چيز ديگري است). پس از خداحافظي با دوستان به همراه «سيروس» حركت كرديم. تابستان بود و من شيشه اتومبيل «ب-ام-و» قايقران را كاملا پايين كشيده بودم. حوالي «لوشان» شام خورديم و عازم رشت شديم. عادتي دارم كه حتي اگر سه روز هم بيدار مانده باشم، در اتومبيل خوابم نمي‌برد «سيروس» هم رانندگي مي‌كرد و به همين دليل در تمام طول مسير با يكديگر حرف زديم. به رشت كه رسيديم، ساعت حدود دو بامداد بود. قايقران به جاي حركت در كمربندي رشت كه مرا زودتر به خانه مي‌رساند، به سوي مركز شهر رفت، ولي من حرفي نزدم. ناگهان او در ميدان فرهنگ پيچيد. در آن ميدان پمپ بنزيني بود كه هنوز هم هست. با خود گفتم كه حتما مي‌خواهد بنزين بزند، اما «سيروس» به سوي خيابان پشت پمپ بنزين پيچيد و پس از طي حدود يكصد متر ايستاد و پياده شد. ديدم در آن سوي خيابان مردي روي گاري دستي خوابيده است. سيروس او را صدا زد و بيدار كرد. مرد كه شايد حدود پنجاه سال داشت، ولي به شدت شكسته به نظر مي‌رسيد، با مشاهده سيروس زارزار گريست. قايقران وي را دلداري داد و يك بسته پول از جيب خود درآورد و در كنار مرد گذاشت. او چندين بار «سيروس» را بوسيد و وقتي قايقران با شتاب به سوي اتومبيلش آمد، چند قطره اشك از چشمان او نيز سرازير شد. دقايقي با هم حرف نزديم، اما نتوانستم خودم را كنترل كنم و پرسيدم: «سيروس! اين آدم را نمي‌شناسم. او چه كسي بود؟ با تو نسبتي يا رفاقتي دارد؟» قايقران گفت: «داستانش مفصل است. اين مرد را كه نامش ... است، خيلي‌ها در انزلي مي‌شناسند. بسيار پولدار و دست و دل‌باز و دوستدار فوتبال ملوان بود، اما متاسفانه معتاد شد و همسرش با فريب دادنش تمام زندگي و اموال او را به نام خود كرد و سپس از شوهرش طلاق گرفت و او را از خانه بيرون انداخت. البته خيلي از مردم انزلي مي‌خواستند به اين مرد كمك كنند تا دوباره از جا برخيزد و كار و كاسبي راه بيندازد، ولي خدا كند هيچ كس از آن بالا به پايين نيفتد. او ديگر خجالت مي‌كشيد چشم در چشم مردم بيندازد، به همين دليل از انزلي عازم رشت شد و شخصي با آن اعتبار و ثروت، حالا روزها با گاري‌دستي خود در كنار پمپ بنزين مي‌خوابد. البته زمستان‌ها به يك مسافرخانه ارزان‌قيمت مي‌رود. شايد سنش كمي بيش از 50 سال باشد. اما در تاريكي شب به خوبي او را ديدي؟ به 70 ساله‌ها شباهت دارد. چوب خدا را ببين كه زن اين مرد تمام زندگي‌اش را فروخت و به همراه دو تن از فرزندانش به خارج از كشور رفت، ولي تاوان بسيار سختي پس داد...؛ البته قايقران در همين مورد هم به طور مفصل صحبت كرد كه ارتباطي به منظور و هدف ما از بيان اين خاطره ندارد. پرسيدم: «سيروس! حالا تو با او چه ارتباطي داشتي؟» در پاسخ گفت: «سال 1358 وقتي براي ملوان در 18 سالگي اولين گل خودم را زدم، اين مرد يك اسكناس صد توماني به من داد كه هرگز فراموشش نمي‌كنم. گاهي اوقات يادم مي‌رود و از تهران كه برمي‌گردم، از طريق كمربندي رشت به انزلي مي‌روم، اما هر زمان كه به خاطر داشته باشم، نزد او مي‌روم. امشب يكصد هزار تومان به اين مرد دادم. شايد پنج - شش ماه ديگر فرصت ديدنش را نداشته باشم. ديدي چقدر خوشحال شد؟» چشم‌هاي «سيروس » پر از اشك بود و چشم‌هاي من نيز كه مثل آسمان بي وقفه مي‌باريد. هيچ نگفتم و اين راز را تا امروز در دل نگه داشتم. خدا بيامرزدت سيروس. ----------------------- منبع (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) zamara9th April 2009, 07:48 PMقايقران نامي جاودانه در فوتبال ايران فروردين ماه هر سال ياد آور درگذشت تلخ سيروس قايقران است ، نامي جاودان و ماندگار در فوتبال استان گيلان و ايران و نامي كه هيچوقت از ذهن فوتبال � سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 626]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن