واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: خبرنگار كه ابزار و سلاحي جز قلم، كاغذ و دلي بزرگ براي گوش سپردن به حرف دل مردم و انتقال آن به گوش اهلش ندارد، با خود عنوان حرفه اي بسيار مقدس، سخت و در عين حال شيرين را به يدك مي كشد. شغل ما خطرات، خاطرات، شيريني ها و تلخي هاي خاص خودش را به همراه دارد كه هر چند ممكن است از اينكه درد دل محروم و رنج ديده اي به گوش مسوولي برسد و باري از روي دوشش برداشته شود و دعاي خيرش بدرقه راه ما شود. اما با اين حال ممكن است يك خبر به دلايلي همچون بمبي در دستان يك خبرنگار نيز منفجر شود و چندين شبانه روز ذهن و فكر و زندگيش را درگير كند. معنايي و مفهوم مهم نهفته در وجود يك خبرنگار در قدرت قلم اوست كه عوام خوب آن را درك كرده اند اما متاسفانه خيلي از مديران هنوز اين نكته را به خوبي درك نكرده و يا نه درك كرده و يا از آن عبور مي كنند و يا نه در راه فعاليت خبرنگار سنگ اندازي مي كنند. نبود انسجام، رقابت سالم و تلاش نكردن براي يك خبرنگار به معناي واقعي بودن مشكل ديگري است كه البته عوامل گوناگوني در اين خصوص تاثير گذارند. شايد نبود يك صنف و حامي و مدافع حقوق واقعي و به حق خبرنگاران در استان مهمترين آنها باشد تا بتواند به خوبي خبرنگاران سخت كوش و پر تلاش را از آگهي چي هاي مطبوعات تشخيص دهد و سالي يك بار هم شده از خبرنگاران فعال تقدير و تشكري شود كه بي شك باز هم خبرنگاراني هستند كه با وجود همه تلاشهايشان از قلم تقدير مي افتند. اكنون كار به جايي رسيده كه مانند برخي ديگر حرفه ها(بازيگري، خوانندگي و اجرا) هر كس از راه آمده پا به عرصه خبرنگاري گذاشته است و اين همان علتي است كه ما را از حرفه اي بودن دور مي كند. خداي نكرده قصد جسارت و اهانت به هيچ عزيزي را ندارم اما اين واقعيتي است كه با آن روبرو هستيم و اوج آن را مي توان در نشست هاي خبري برخي مديران و حضور گسترده خبرنگاران كه چهره هاي برخي از آنان را براي اولين بار مي بينيم نظاره گر بود. در اين گير و دار چيزي كه به ذهنم مي رسد اين است كه مثل ساير مناسبت ها و نكوداشت ها (روز كارگر؛ معلم، پرستار، جانباز، جوان ) كه تعدادشان هم كم نيست و فقط با هزينه كردن چند دقيقه و ورق زدن تقويم مي توان آنها را يك به يك ديد، هر سال روز 17 مردادماه شايد چند روز و در حالت خوش بينانه يك هفته خود خبرنگارن و دغدغه هاي آنها تيتر شود. اما واقعيتي كه هنوز خودنمايي مي كند اين است كه در اوضاع و شرايط فعلي ، حداقل در استان ما، خبرنگاري با تمام خطرات، خاطرات، شيريني ها و تلخي ها و بالا و پايين ها يك شغل نيست، يك شبه شغل است. شايد به تازگي از حرفه خبرنگاري به عنوان مشاغل سخت ياد مي شود اما در عمل براي سربازان اين جبهه امكانات و تجهيزات بايد و شايد هنوز فراهم نشده است و چيزي كه هنوز قلم را محكمتر از هميشه در دست خبرنگار مي چرخاند تا وقايع را به ثبت رساند فقط و فقط شور و علاقه است. بله دنياي خبر دنياي پر از شور و هيجان و استرس و التهاب است كه شايد اگر قدري نگاه ها به اين حوزه عادلانه تر باشد تا حدودي از اين التهاب و استرس كاسته شود. ضمن گراميداشت ياد و خاطره خبرنگار شهيد محمود صارمي اين روز را به تمام فعالان اين عرصه تبريك مي گويم و اميدوارم به زودي شاهد رشد توامان حرفه خبرنگاري و جايگاه و منزلت خبرنگاران در جاي جاي ايران عزيز به ويژه استان ايلام باشيم. گزارش: ناهيد ابراهيمي 1139/565/7177
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]