تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836174523
تاریخ و فرهنگ سیستان و بلوچستان
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: مكران2nd April 2007, 03:14 PMنگاهی کوتاه به تاریخ بلوچ های ایران ایران سرزمین وسیعی بوده است، در پهنای تاریخ گاهی تا مصر پیشروی داشته و زمانی امپراطوریش کابورا را در مشرق زمین احتوا نموده، هر خاندان چه ماد بوده است یا اشکان، چه ساسان بوده یا پهلوی و قاجار، هرکدام حدود اربعه و تمدن خاص خود را داشته است. ایران زمانی بر توران تسلط داشته و گاهی هم مسخر ترکان بوده و پاشنه های حکومت خانواده های مختلف غزنوی، سلجوقی ... را بر گرده های دستگاه دولتی حس کرده است. در ایران زمین اقوام مختلف از قبیل عرب، ترک، کرد، لر، آذری، بلوچ وغیره زیرنظر و حاکمیت پارس ها زندگی کرده اند، درین کشور ادیان گوناگون و مذاهب متنوع موجود بوده و هست، زمانی دین زرتشت نفوذ کامل داشته و هم وقتی پرچم سبز اسلام بر فراز بروج دولتی به اهتزاز درآمده، عیسویان و یهودییان هم در این کشور با کمیت های مختلف بود و باش داشته و دارند. شیعه مذهب دولتی و سایر مذاهب در شمال و جنوب و شرق و غرب فعالیت دارند، بهائی ها، مزدکی ها وغیره نیز درین خطه زیست دارند. بلوص که معرب بلوچ است، یکی از معانی لغوی آن "... علامتی را گویند که بر تیزی تاق و ایوان نصب کنند و نام ولایتی هم هست و تاج خروس را نیز گفته اند و آن گوشتی باشد که بر سر خروس رسته است (اینها را می توان در فرهنگ های معین و عمید نیز دید) بدین ترتیب از آنجا که برخی از بلوچان دستار خود را مانند تاج خروس بر سر خویش استوار می کنند، ممکن است به این نام خوانده شده باشند."(1) علاوه بر آن تفاسیر و معانی دیگری نیز برای کلمه بلوچ آمده است که برخی از آنان بر پایه منطق و استدلال علمی و زبان شناسی استوار نیستند "از نقطه نظر جعفری (جعفری، 1343 هـ ش (الف) 771- 770) برخی آن (بلوچ را از ترکیب دو کلمه "بل" Bal و "اوچ" uch می دانند). وی اضافه می کند: "بل "همان" بهل" فارسی است و "اوچ" هم"اوز uz" به معنی بلند است، پس بلوچ، پهلوان برزو بلند را گویند، شاید همین طور باشد و این نام را چنانکه بسی پیش از آنکه بلوچان و شاید در زمان ساسانیان یا از آن هم پیشتر که به مکران و کرمان تا فارس و خوزستان راه یافته بودند، به آنان داده اند و چون اینان با بلوچان بالا بلند تر و نیرومندتر از خود روبرو شده و زبون آن گشته، آنان را پهلوان بالا بلند خواندند".(2) برخی نظیر جعفری بلوچ را برلیچ یعنی باشندگان دشت های لخت و بیابان برهنه تعبیر کنند و بعضی بلوچ را مترادف کوچ خوانند و گویند که بلوچها در دشتها می زییند و کوچ ها در کوه ها، مگر در مجاروت هم. بعضی از نویسندگان در رابطه به اخلاق و سنن بلوچها نظریات دارند که "بلوچ مردیست آزاد، جنگجو، شجاع، مهمان نواز، دیندار، راستگو، درست کار و کارکن". (جعفری 1343 (ب): 870). ایرج افشار "سیستانی" در اثر خویش بنام چابهار و دریای پارس از جعفری در رابطه با شرف یا مئیار بلوچها چنین نقل قول می کند: "شرف" یا "مئیار" بلوچ عبارت است از: 1. پذیرایی و مواظبت از مهمان. 2. امانت داری و درستکاری. 3. در پناه گرفتن هر کسی که تقاضا نماید و محافظت و نگهداری از او تا پای جان. 4. گرفتن (بیر) یا انتقام یعنی خونی در بدل خونی که ریخته شود مگر آنکه خون آشتی را استوار گرداند. 5. پرهیز از کشتن زن و پسر نابالغ، کولی و کسی که غیر دین باشد ولی با آرامش در همسایگی بلوچان به کار و زندگی بپردازد. 6. پرهیز از کشتن دشمن ایکه به زیارت گاهی پناه گزین شده باشد. 7. آمرزیدن دشمن اگر زنی از طایفه او برای آمرزش خواهی آید. 8. آتش بس و آشتی اگر کسی قرآن بر سر نهاده و میانجی گردد. 9. کشتن زناکار چون او را زنهار نشاید. (همانجا: 872). ایرج افشار سیستانی گزیده از اقبال یغمائی در رابطه به خوبیها و آئین های بلوچ ها دارد که ذکر آن درینجا نامناسب نیست. "بلوچ ها مردمانی سخت کوش، مهمان نواز، درستکار، غیرتمند، شکیبا، بی عاطفه و غالباً در امور مذهبی متعصب اند، از خصایص برجسته بلوچها زود خشمی ایشان است، که برای فراهم کردن حداقل زندگی باید مدام با دشواریها در مبارزه باشند، امانت داری و درستکاری بلوچها همیشه ضرب المثل بوده است". (یغمایی: 124). در باره ظواهر بلوچها گفته میشود: "بلوچها افراد ورزیده، قدبلند، چشم سیاه یا کبود و گندم گون میباشند". (3) یا قوت حموی مولف کتاب معجم البلدان، در زیر اصطلاح بلوص، در باره بلوچها چنین می نویسد: "طایفه باشند چون اکراد و آنان را بلاد وسیع باشد میان فارس و کرمان در سفج جبال قفص (کوچ) و آنان را شوکت و قوت و عدد بسیار باشد و قوم قفص که طایفه دگرند، با همه قوت از هیچ کس جز بلوچ بیم ندارند و بلوچ صاحبان نعمت و چادر های مویین باشند و مردمان از بلوچ ایمن اند، راه نزنند، مردم نکشند و اذیت آنان به کس نرسد، برخلاف قفص". صدها سال قبل از میلاد گویند که بلوچها از حلب به سوی شرق حرکت کردند، آنها مالدار و کوچی بوده، جاییکه سرسبز و شاداب بوده و علوفه فراوان، سکونت گزیدند که یکی ازین محلات برز کوه یا البرز است که بعداً از آنجا بسوی جنوب حرکت کرده و در مکران (اسم اولی بلوچستان) مسکن گزین شدند. برخی از دانشمندان معتقد اند که بلوچ ها از طوایف آریایی اند که در محدوده سرزمین امروزی خویش زندگی کرده اند. مانند موج دریا گاهی پیش رفته و زمانی هم به عقب زده شده اند ولی همیش با بیگانگان مغرور در ستیز بوده اند. در امور خیر و بر سر جای شاندن گستاخان دوشادوش سایر اقوام سهم گرفته اند چنانچه در لشکرکشی سیاوش سهم شان مشخص بوده که فردوسی در شاهنامه، درین رابطه نویسد: گزین کرد از آن نامداران سوار دلیران جنگی ده و دو هزار هم از پهلو، پارس و کوچ بلوچ ز گیلان و دشت سروج بلوچ ها از گذشته های دور به حیث قوم آزاده بر هر کس سر تسلیم فرو نکرده اند، در زمان انوشیروان شاه ایران، بی اطاعتی کرده و با وی از در خصومت پیش آمد کردند که در نتیجه با قهر و قساوت قلبی وی مواجه گردیدند، در نتیجه لشکرکشی و تهاجم این شاه غیر عادل و ظالم، هزاران بلوچ اعم از پیر و جوان و زن و طفل کشته شدند و سرانجام با تحمل تلفات سنگین ناگزیر به اطاعت شدند ولی مقاومت و مبارزه به نحو و شکل دیگری برای بقای زندگی جریان داشت. بلوچها همیشه غرض دفاع از سرزمین و قلمرو زیست خویش با اجنبی ها و استعمار گران جنگیده اند، اسکندر، که با لشکر قدرتمند و شکست ناپذیر خویش به هر زمینیکه وارد می شد، هیچ نیروی در برابر وی یارای مقاومت نداشت در بلوچستان (حدود 330 قبل از میلاد) در مانده شد، که مؤرخ همسفر وی درین باره نویسد: "هرگز اسکندر را آنگونه غمگین و اندوهناک ندیده بودند، هنگامی که پیش قراول لشکر ظفرمند اسکندر به سرکردگی (لئن ناتوس) سردار معروف وارد خاک بلوچستان شد. دلاوران سخت کوش و شجاع بلوچ، در مدت کوتاه آماده جنگ با قوای یونانی و مقدونی گردیده، آنچنان با آنها مبارزه کردند که سردار اسکندر تاب مقاومت نیاورده و لشکریانش تار و مار شدند. شهرت و شجاعت و جنگجویی بلوچ ها و لطمه جانسوزی که به قوای اسکندر وارد آورده بودند، در تمام قلمرو منتشر گردید. ازینرو صلابت و ابهتی را که اسکندر در میان ممالک مختلف داشت از دست داد. و بسیاری از حکام و فرمانروایان کشورها یاغی شدند و خزاین و ذخایر اسکندر را که در اختیار آنان بود تصرف کردند."(4) استعمارگران پرتگالی در اوایل 920 میلادی تحت پوشش تجارت وارد قلمروی آبی بلوچستان یعنی دریای مکران شدند، گاه و بیگاه دست به غارت و دزدی دریایی میزدند، بلوچها به مقصد دفاع از کشتی های تجارتی، ماهی گیری و تأمین مصؤنیت قلمرو آبی خویش تحت رهبری سردار رشید حمل با آنها جنگیدند. حمل از نژاد هوت و از طایفه کلمت بود و ساحه حاکمیت ان قسمت جنوب غربی بلوچستان غربی شامل سریک یا بیابان جاشک، تیز، دشتیاری، زرین بُگ، گوادر و پسنی تا هورماړه را احتوا می کرد. پرتگالی ها در یک نبرد نابرابر حمل را (سال 925م) دستگیر و زندانی ساخته، هر قدر تلاش کردند تا وی را تطمیع و سرانجام به یک قومندان زبده خویش بدل سازند که او نپذیرفت و بالاخره تیرباران گردید. استعمار ستیزان بلوچ نظیر دادشه و بخشوک برای استعمار کهنه کارانگلیس به قدر کافی در بلوچستان دردسر خلق کردند چریکهای بلوچ مشکلات زیاد در برابر امتداد خط تلگرافی کراچی چابهار و عمان بوجود می آوردند. میر مهراب خان Khan of Kalat دارای روابط و مناسبات حسنه با زعمای افغانی بود، زمانیکه انگلیسها اراده تجاوز به افغانستان را نمودند، تنگی بولان در بلوچستان را بروی ارتش متجاوز مسدود کرد. آنها مقهور شده با سپاه و لشکر بزرگ بر او حمله ور گردیدند، خان کلات درین نبرد نابرابر مقاومت نکرده به کلات عقب نشینی کرد. انگلیس ها بر کلات حمله کرده شاه بلوچستان را یکجا با 400 تن از یارانش در ارگ شاهی کلات شهید ساختند (13 نومبر 1839م). انگلیسها به این هم اکتفا نکرده با بیرحمی در صدد تجزیه بلوچستان برآمدند. مامور انگلیس ها گولد اسمیت نقشه یی را طرح نمود و مرز کشید که از کوه سلیمان (مرز افغانستان و دولت شاهی بلوچستان) تا دریای مکران به طول 1173 کیلومتر امتداد داشت وی در اکتوبر 1870 با ناصرالدین شاه درین رابطه مذاکره کرد. سرانجام در سال 1871 بخش از بدنه بلوچستان را از آن جدا نموده و در کنترول خود نگه نموده و به سال 1920 به ناصرالدین شاه گجر([1] (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند_ftn1)) "قاجار" تسلیم کرده و انتقام تاریخی خویش را از بلوچها گرفتند. بلوچستان در طول تاریخ ایران، فقط زمانیکه شاهان بزرگ در آن کشور حکمروایی داشتند، از ایران اطاعت می نمود و شاهان ضعیف را به حساب نمی آورد. در دورانیکه شاهان بزرگ بر ایران حکومت میراندند. اولین تصمیم نسبت به بلوچستان سرکوبی بلوچها تحت عناوین مبارزه با سرداران و خوانین سرکش، اشرار مسلح و قاچاقبران بوده است. بدون تردید عملیات نظامی فوق برای هردو طرف هزینه مادی و معنوی سنگین داشته است، هرگاه مرکز موفق میشد که بعد از قتل و کشتار زیاد، نفوذ خویش را بر بلوچستان تأمین نماید که آنهم فقط تا سطح تخریب باقی می ماند نه سازندگی. بلوچها هیچگاه از رژیم ایران به قول معروف خیری ندیده اند و خاطره ای هم جز قتل، ویرانی و غارتگری ندارند، از همینجاست که بعضی از نام های سلسله های حاکم در ایران بصورت لولو و پیک مرگ درآمدند. زمانیکه از ظلم و ستم شخص در بلوچستان یاد می کنند او را به مغول و گجر (قاجار) تشبیه می کنند. گرچه سلسله های معروفی در این منطقه حکمروایی داشته اند، مگر بلوچها بخاطر ظلم و ستمی که دیده اند سلسله های ترک (غزنویان، سلجوقیان)، مغول و قاجار را می شناسند. در صفر سال 360 هـ ق در جیرفت بلوچها با قوای عضدالدوله جنگیدند که در نتیجه شکست خورده و تلفات سنگین را متحمل شدند، زیرا عضدالدوله به کمک پسرش ابوالفوارس که حاکم مکران و کرمان بود شتافت. بلوچها همیشه با برادران افغانی روابط نیک و حسنه داشته اند، بارکزایی هائیکه از افغانستان در گذشته ها بنا بر ملحوظات متعدد مهاجر شده و در بلوچستان مسکون گردیده اند از حمایت و پشتیبانی بلوچها برخوردار بوده اند. در سال 1333 هـ ق حسین خان پس از فوت پدر زمام امور حکومت از هم پاشیده را بدست گرفت، او از حمایت انگلیسها برخوردار بود مگر در بین بلوچها جای پای نتوانست باز کند، بلوچها در مقابل آن شوریدند و بهرام خان بارکزایی را که مورد اعتماد سران قبایل بلوچ بود در بمپور به زعامت خویش برگزیدند. بهرام خان در سال 1920م (1339 هـ ق) در قلعه ایرانشهر مسموم و در گذشت و چون فاقد فرزند بود برادرزاده وی سردار دوست محمد خان به قدرت رسید و تا سال 1928م بر بلوچستان حکومت کرده و ارتش چهار هزار نفری را رهبری کرد. جغتای مغول که جلال الدین را شکست داد و با بی رحمی هرچه تمامتر به قتل و غارت بلوچستان پرداخت، "به سبب ظلم و ستم مغولان، گروهی از بلوچها به رهبری میرچاکررند و میر سهراب دودایی به بلوچستان شرقی و حدود پنجاب مهاجرت کردند، نواحی و شهر های مانند دیره غازی خان، اسماعیل خان و فتح خان که پیرامون سند قرار دارند، منسوب به پسران میر سهراب اند. (بلوچستان و تمدن دیرینه آن ص 121 ج -1 ایران افشار "سیستانی" انتشارات وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی تهران 1371). از جنایات ترکان و مغولان زیاد یاد نکرده و فقط اشاره ای به جنایات قاجاریان می کنیم. "یکبار شخصی به نام حبیب الله معروف به امیر توپخانه به نام سرکوبی سرکشان و اشرار بلوچ، بعد از کشتار عده زیادی از مردان و زنان، اسیران را به سربازان خود بخشید، سپاهیان هنگام مراجعت از بلوچستان، اسیران را که گروهی از مردان، زنان و دختران بلوچ بودند، در آذربایجان، زنجان، یزد و فارس فروختند، در نتیجه چندین هزار بلوچ از خانه و کاشانه خود جدا شده در سرتاسر مملکت به فروش رسیدند. (2-5) نقطه دیگر در مورد ستم یاد شده، اعمال فشار های حیوانی برای اخذ مالیات است، ماموران مالیات گجر دستور داشتند که زن و بچه آنانیرا که توان پرداخت مالیات را نداشتند با خود ببرند، تعداد دختران و پسران بلوچیکه در بدل مالیه برده شده اند فراوان است، همه خانواده ها این وحشیگری را هنوز هم بخاطر دارند. ولایت سیستان و بلوچستان در زمان رضا شاه پهلوی تشکیل شد و با وجودیکه بخش بلوچستان 155000 کیلومتر مربع را احتوا می نماید ولی سیستان نسبت به بلوچستان مقدم شد و عمدتاً رهبری ولایت به سیستانی ها واگذار شد که همین سیاست تا حال تعقیب میشود که آنهم انگیزه مذهبی و قومی دارد. در طول تاریخ هیچ یک از زعمای ایرانی به فکر رفاه بلوچها نبوده و حداقل اقدام را در مورد تأمینات اجتماعی شان بجا نیاورده است. به فکر من که بلوچستان را جزء سرزمین خود ندانسته اند زیرا غرض محرومیت زدایی منطقه هیچ اقدام مؤثری روی دست گرفته نشده است. توجه شود که تا حـال بلوچستان فاقد لوله کشی گاز است، خط آهن فقط از زاهدان تا مرز بلوچستان کشیده شده است، در برنامه های تلویزیونی محلی زبان بلوچ و فرهنگ بلوچ اصلاً جا ندارد چه جای رسد به تعلیم و تربیه. بلوچستان با دریای مکران ساحل طولانی داشته و دارای بنادر چابهار، تیس، پزم، راخج، کنارک، گواتر وغیره است. چابهار بندر عمده معاملات تجارتی بلوچستان است و سایر بنادر عمدتاً در خدمت ماهیگیری اند. بلوچها علاوه بر بلوچستان در سیستان، خراسان، مازندران، کرمان و تهران بود و باش دارند و لهجه های بیشتر مروج درین بخش بلوچ نشین عبارت اند از: رخشانی، سرحدی، سراوانی وغیره. قبایل زیر: اسماعیل زی، ریکی، لاشار، یاراحمدزی، گمشادزی، مزارزی، میربلورزی، شالی بر، سهراب زی، رودینی، مگسی، رخشانی، اربابی، گورگیج، براهوی، ساسولی، ناروی، شاهوزی، هاشمزی، خاشی، بزرگزاده، بلیده ای، سالارزی، باران زی، برهان زی، بامری، نوشیروانی، دامنی وغیره در بلوچستان ایران زندگی می نمایند. قابل ذکر است که خانواده پهلوی و بخصوص رضاشاه رابطه خوبی با بلوچها نداشت، وقتاً فوقتاً بلوچستان تحت آماج حملات بیرحمانه نیرو های ارتش و لشکرکشی های وی قرار می گرفت هزاران بلوچ را به قتل رسانیده و زندانی میساخت، حکام سودجو و نمایندگان باصلاحیت مرکز به اعمال خشن در برابر بلوچها مبادرت می ورزیدند و بخصوص مقامات امنیتی. مقامات امنیتی کل کشور برای توجیه اعمال خشن و سرپوش گذاشتن روی حرکات افسران بیروکرات، مبادرت به گزارشهای دور از واقعیت ورزیده، عده از سران بلوچ را خاین و اشرار معرفی می کرد که این اعمال باعث رنجش مردم و بزرگان آنان گردید به طوریکه همواره منتظر فرصت مناسب برای نشان دادن عکس العمل و قیام بر علیه دولت بودند. در سال 1342هـ ش سردار میر عبدی خان سردارزی به علت بدرفتاری ماموران دولت در مکران به عراق رفت و در بغداد اقامت گزید و مورد حمایت آن دولت قرار گرفت و دست به فعالیت های چریکی زد البته در بلوچستان، شورای انقلابی بلوچستان آزاد در عراق را تأسیس کرد و به کمک دولت عراق دست به نشرات رادیویی به نام صدای بلوچستان آزاد زد. این شورا برخلاف توقع، بنا بر ضعف رهبری آن، نتوانست طبق انتظار کار فوق العاده و چشمگیری انجام دهد و بیشتر مصروف امور تبلیغاتی بود تا که سازمانی، عراقی ها سعی می کردند تا برای دولت ایران مشکلات درونی ایجاد کنند اما دولت ایران هم دست زیر الاشه ننشسته و سیاست چند پهلو فشار بر خانواده ها و دوستان، ترور، تهدید، تطمیع و سیاست ایجاد رعب و وحشت را پیش گرفت، یکی از وابستگان میر عبدی خان به نام حاجی کریم بخش سعیدی درین مورد گفته است: "آقای علم (صدراعظم وقت) احضارم کردند، امر کردند و به من بروید عبدی خان را برگردانید به ایران، حرف شما را گوش می کند، بگوئید دست بردارد ازین کارها، شرم آور است یک ایرانی برود الت دست بیگانه شود، شاهنشاه ناراحت است، دستور داده اند غائله را ختم کنم، حالا شما بروید، میرعبدی را نصیحت کنید تا فرصت هست کاری بکند، وگر نه کار سخت می شود، آن وقت کاری از دست من بر نمی آید، مولاداد سردارزی، برادر میرعبدی خان را فرستادم به کویت، پیغام کردیم به میر عبدی که تو را می خواهند از ما، آبروی ما را میخواهی، عزت ما را میخواهی، بیا، حیثیت ما را میخواهی بیا، توکل کن به خدا و بیا، می دانستم میرعبدی جوانمرد و بزرگزاده و سردار است، میرعبدی نشست در هواپیما، مستقیم آمد به تهران". (ایران افشار سیستانی- چابهار و دریای پارس- ص 28) سردار میرعبدی خان حین مواصلت به ایران، در فرودگاه مهرآباد توسط سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) دستگیر و زندانی شد ولی مدت بعد رها گردید، سازمان، اسباب زندگی وی را در تهران فراهم کرد، وی حق داشت که با اطلاع قبلی از مقامات مربوط، به بلوچستان مسافرت نماید. میر عبدی خان سال 1357 به مکران رفت و مدت بعد وفات کرد. سردار مولاداد، برادر میرعبدی خان که رئیس طایفه خویش در مکران بود، بعد از انقلاب اسلامی به پاکستان مهاجر شده، در کراچی اقامت گزید، وی حینیکه از مسجد به منزل باز می گشت، توسط شخص ناشناس به قتل رسید. ترور، سیاست رسمی مقامات ایرانی بوده است، زمامداران مخالفان را بصورت فزیکی حذف نموده و از سر راه خویش برمیدارند، در دهه شصت یکی از شخصیت های طراز اول مذهبی و سیاسی نه تنها بلوچها بلکه اهل تسنن ایران بنام مولوی عبدالمالک را در پاکستان به قتل رساندند، شخصیت های متعددی مذهبی و ملی در بلوچستان تهدید، تطمیع و ترور شدند، بلوچستان نه تنها ولایت عمده سنی نشین است بلکه در حقیقت مرکز صدای سنی های ایرانی نیز است. برخی از کشور هایی خارجی بنا بر خصومت که با رژیم ایران دارند، بعضی از بلوچها را به مثابه وسیله غرض تحقق اهداف سیاسی خویش استعمال می نمایند که این عمل باعث تشدید بحران شده و فشار بر بلوچ ها را مضاعف می سازد و نتیجه به زیان بلوچها و به نفع دشمنان شان تمام می شود. رهبندان بدون هدف و قتل عده بیگناه می تواند دست آورد منفی برای بلوچها داشته باشد و حامیان آنها را در درون جامعه ایران تقلیل دهد. این تدابیر در حقیقت بهانه میشود که توجه به عمران و آبادی بلوچستان کمتر مبذول گردد. علاوتاً به علت شرایط خاص اقلیمی و کمی نزولات آسمانی از یکسو و اعتقاد رهبران مبنی بر اینکه روزی نه روزی این سرزمین جزء کشور مستقل خواهد بود از سوی دیگر، دلیل بر عقب مانی بلوچستان است در غیر آن چه توجیه می تواند داشته باشد، ببینید چابهار و گواتر که در ساحل دریای مکران قرار دارند با بندر میامی شبه جزیره فلوریدا در یک عرض البلد جغرافیایی واقع اند و شرایط آب و هوای یکسان دارند، ولی هیچگاه باهم مقایسه شده نمی توانند اما این عقب ماندگی، فقر و محرومیت در پی یک سیاست استعماری پشت پرده ای بوجود آمده است تا مسئله تسلط بر دریای مکران تأمین شود، گرچه درین اواخر تلاش های صورت می گیرد که بندر چابهار به حیث مرکز انتقالاتی اموال تجارتی افغانستان و کشور های آسیای میانه در رقابت با بندر گوادر مبدل گردد و از سوی دیگر موجودیت و حضور ایالات متحده امریکا در عراق و احساس خطر از جانب آن برای بنادر ایرانی سواحل خلیج فارس، اجباراً آن کشور را به ناگزیری سیاست جدید در برابر ساحل بلوچستان نموده است. باز هم جهت حفظ و تداوم تسلط بر بلوچستان، سرمایه گذاری های غیر بومی ها در بندر چابهار مشهود و قابل لمس است. عقب ماندگی و مظلومیت بلوچها علل و دلایل گوناگون دارد که از جمله دوی آن برجسته تر است: نخست ظلم و بی انصافی زمامداران که از آغاز تا انتها، از ابتدا تا امروز بر علیه بلوچها بر جاست. سبب دوم که برجسته تر از دلیل اولی بوده بی اتفاقی درونی است، تاریخ جامعه بلوچ گواهی میدهد، ضرریکه به بلوچها از بی اتفاقی و بی اعتمادی درونی رسیده از عامل اول بیشتر است. رژیم پهلوی بیش از دیگران نسبت به قوم بلوچ دشمنی داشت، بارها تحت عنوان مبارزه با اشرار مسلح و نبرد با قاچاقبران و سران قبایل بر بلوچستان لشکرکشی کرد، از آن هم گذشته، بعد از آنکه حکومت در بلوچستان در نتیجه انتخابات آزاد به میان آمد و تحت زعامت میرغوث بخش بزنجو بابای بلوچستان اولین حکومت تشکیل شد، آتش خصومت و کینه پهلوی ها بیشتر زبانه کشید، شاه در ملاقات خویش با بوتو حین بازدید رسمی وی از تهران به صراحت از او خواست تا دولت بلوچها را منحل سازد. منظور شاه دلسوزی به پاکستانی ها نبوده بلکه هراس از این داشت که با نیرومند شدن جنبش در بلوچستان بلوچهای آزادیخواه در غرب بلوچستان منسجم تر گردیده، نتیجه خطرناک برای پارسی ها خواهد داشت. در حقیقت شاه با یک تیر دو نشانه گرفت. بعد از آنکه ذوالفقار علی بوتو چراغ سبز حمایت رژیم پهلوی را دریافت کرد، حین بازگشت از تهران در سال 1974 که با نیرومند شدن جنبش در بلوچستان بلوچهای آزادیخواه در غرب بلوچستبهانه ابداع کرد که گویا سلاح و مهمات روسی در سفارتخانه عراق مقیم اسلام آباد که برای ملی گرایان بلوچ آدرس شده بود کشف گردیده و حکومت بلوچستان را لغو و زعامت آنرا به شمول میرغوث بخش بزنجو زندانی ساخت. با این اقدام سه خواست رژیم پهلوی برآورده شد، اولاً اینکه تبلیغات ضد شوروی وسیعاً سازماندهی شد که گویا در امور داخلی پاکستان مداخله می کند و در پشت پرده از تشکیل دولت بلوچستان آزاد حمایت می نماید، ثانیاً وحدت و اتحاد بلوچ های ملی گرا را که بیش از پیش به میان آمده و تقویه می گردید خدشه دار ساخت، ثالثاً پای عراق دشمن دیرینه ایران آن هم توسط کشور ث� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 695]
صفحات پیشنهادی
تاریخ و فرهنگ سیستان و بلوچستان
تاریخ و فرهنگ سیستان و بلوچستان-مكران2nd April 2007, 03:14 PMنگاهی کوتاه به تاریخ بلوچ های ایران ایران سرزمین وسیعی بوده است، در پهنای تاریخ گاهی تا مصر ...
تاریخ و فرهنگ سیستان و بلوچستان-مكران2nd April 2007, 03:14 PMنگاهی کوتاه به تاریخ بلوچ های ایران ایران سرزمین وسیعی بوده است، در پهنای تاریخ گاهی تا مصر ...
نگاهي به سيستان و بلوچستان، استان اسطوره و فرهنگ
نگاهي به سيستان و بلوچستان، استان اسطوره و فرهنگ سيستان وبلوچستان با دارا بودن آب وهوايي گرم وخشک و نيز بهره بردن از طبيعت بکر، آثار و ابنيه تاريخي ...
نگاهي به سيستان و بلوچستان، استان اسطوره و فرهنگ سيستان وبلوچستان با دارا بودن آب وهوايي گرم وخشک و نيز بهره بردن از طبيعت بکر، آثار و ابنيه تاريخي ...
فرهنگ و هنر در سیستان و بلوچستان
فرهنگ و هنر در سیستان و بلوچستاندیرینه تاریخ استان، حکایت از عمق فرهنگ و هنر ... موسیقی سیستان و بلوچستان از جمله هنرهایی است که به جهت شرایط خاص استان، ...
فرهنگ و هنر در سیستان و بلوچستاندیرینه تاریخ استان، حکایت از عمق فرهنگ و هنر ... موسیقی سیستان و بلوچستان از جمله هنرهایی است که به جهت شرایط خاص استان، ...
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي سيستان و بلوچستان خبر داد
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي سيستان و بلوچستان خبر داد خبرگزاري فارس: ... رعايت مسائل ادبي بايد به سنديت اشعار با مراجعه به كتب مقتل و تاريخ عاشورا توجه شود.
مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي سيستان و بلوچستان خبر داد خبرگزاري فارس: ... رعايت مسائل ادبي بايد به سنديت اشعار با مراجعه به كتب مقتل و تاريخ عاشورا توجه شود.
گذري بر تاريخ سيستان و بلوچستان، از خواجه به هامون، از ...
گذري بر تاريخ سيستان و بلوچستان، از خواجه به هامون، از افسانه تا واقعيت گذر تاريخ ... كه ايستاده ايم زماني دوره هاي شكوفايي تمدن و فرهنگ در تاريخ هستي بوده است.
گذري بر تاريخ سيستان و بلوچستان، از خواجه به هامون، از افسانه تا واقعيت گذر تاريخ ... كه ايستاده ايم زماني دوره هاي شكوفايي تمدن و فرهنگ در تاريخ هستي بوده است.
مدير كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان سيستان و بلوچستان: فرهنگ ...
مدير كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان سيستان و بلوچستان: فرهنگ، به اعتدال ... است و حتي بنا بقر اعتقاد برخي مورخان شهر سوخته صبحگاه تاريخ تلقي مي گردد.
مدير كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان سيستان و بلوچستان: فرهنگ، به اعتدال ... است و حتي بنا بقر اعتقاد برخي مورخان شهر سوخته صبحگاه تاريخ تلقي مي گردد.
مدير كل تبليغات اسلامي سيستان و بلوچستان:انقلاب اسلامي ...
مدير كل تبليغات اسلامي سيستان و بلوچستان:انقلاب اسلامي،زادهي فرهنگ ... بر اهداف و برنامهها، فرهنگ عاشورايي را براي همه مسلمانان در طول تاريخ به يادگار گذاشت.
مدير كل تبليغات اسلامي سيستان و بلوچستان:انقلاب اسلامي،زادهي فرهنگ ... بر اهداف و برنامهها، فرهنگ عاشورايي را براي همه مسلمانان در طول تاريخ به يادگار گذاشت.
تاریخچه استان سیستان وبلوچستان
نگاهي به سيستان و بلوچستان، استان اسطوره و فرهنگ-نگاهي به سيستان و ... شاخص ديگر در آستانه تعطيلات چشم به راه مسافران علاقمند به تاريخ، تمدن وفرهنگ است.
نگاهي به سيستان و بلوچستان، استان اسطوره و فرهنگ-نگاهي به سيستان و ... شاخص ديگر در آستانه تعطيلات چشم به راه مسافران علاقمند به تاريخ، تمدن وفرهنگ است.
نوروز فرصتي مناسب براي معرفي جاذبههاي سيستان و بلوچستان
استاندار سيستان و بلوچستان گفت: تاريخ استان حكايت از عمق فرهنگ و هنر منطقه دارد كه به جهات مختلف درگذشته نه تنها مورد حمايت قرار نگرفته بلكه دست خوش ...
استاندار سيستان و بلوچستان گفت: تاريخ استان حكايت از عمق فرهنگ و هنر منطقه دارد كه به جهات مختلف درگذشته نه تنها مورد حمايت قرار نگرفته بلكه دست خوش ...
معاون اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي سيستان و بلوچستان: فرهنگ، از - واضح
معاون اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي سيستان و بلوچستان: فرهنگ، از نسلي به نسل ... و شاخه اي از ريشه هاي كشيده شده در عمق تاريخ محسوب مي شويم كه اين معارف و ارزش ها را ...
معاون اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي سيستان و بلوچستان: فرهنگ، از نسلي به نسل ... و شاخه اي از ريشه هاي كشيده شده در عمق تاريخ محسوب مي شويم كه اين معارف و ارزش ها را ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها