تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 17 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس در مقابل ثروتمند به خاطر ثروتش تواضع كند دو سوم دينش از بين برود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826857826




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تهران چه دارد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تهران چه دارد
تهران چه دارد   نويسنده: احمد ميراحسان   تهران انار ندارد، نام فيلم مستند بر خود دارد. ما چه آن را مستندي اصيل بدانيم و چه در اصالت سبك مستند آن خدشه وارد نماييم، اكران عمومي يك فيلم مستند ايراني، بسيار رخداد مهمي در قلمرو سينماي ماست. در ايران اكران عمومي مستند، جز خانه خدا، سابقه نداشته است. بديهي است سالها ميان ما سينماي مستند ايران وزن و جايگاهي داشته كه آن را براي عموم دسترسي ناپذير كرده بود. ويژگي هاي فضاي سينماي مستند ما كه سبب اين دوري فيلم مستند از مخاطب عمومي بود به عوامل دروني و بيروني، عوامل زيبايي شناختي و اجتماعي هر دو ربط داشته است: از آنجا كه اكران عمومي تهران انار ندارد، دو مسئله مخاطبان عام بسيار مهم است. به موانع اكران عمومي مي پردازيم: 1. مي دانيم كه سينماي مستند، همان سينما در آغاز است و در ايران سينما با مستند، حضور يافت. اولين مستند هم تصوير مظفرالدينشاه قاجار و سفرش به اوستاند بلژيك و شركت در مراسم جشن گلها بود كه به وسيله ابراهيم خان عكاس باشي اولين فيلمبرداري و فيلمساز ايراني فيلمبرداري شده بود. سينماي مستند، به زودي به ابزار سرگرمي در دربار قاجار بدل شد. عقب ماندگي جامعه ايران هر پديده مدرني را به اندازه قامت خود و مطابق واقعيت خود فرو مي كشيد. همانطور كه مشروطه به ديكتاتوري رضاشاهي ختم ميشد و حكومت قانون و آزادي، به آزادي قانوني حكومت در نفي حقوق فردي و اجتماعي و آزادي استبدادِ قانوني و ديكتاتوري پهلوي منجر مي گشت، پديده مدرن هنر تكنولوژيك هم به آلتِ طرب دربار و تصوير دلقك بازي و كارگرداني مظفرالدين شاه بدل گشت. اما ضرورتهاي تاريخي و قانون پيشرفت جهان از لابلاي سدها و موانع، راه خود را مي يابد. به هر رو سينما در ايران كم كم از دربار خارج شد و در مسير سينماي داستاني و سينماي مستند به حيات پرزحمتش ادامه داد. در ايران مشقت سينما علل گوناگون داشت اما نسبت سينما و دين در ايران در آغاز وضع ويژه اي يافت: 1. گسست سينما از فرهنگ بومي و تقابل با اسلام و از كف دادن بخش مهمي از مخاطبان و نيز منابع شيرين داستان گويي كه ويژه مذهب است اولين پديده است. ورود سينماي غربي كه در وهله اول با ارزش هاي اخلاقي اكثريت مردم مسلمان تعارض داشت، به اين گسست ياري داد. نيروي داخلي هم اهميت سينماي متناسب با فرهنگ ديني را درك نكرد. هرچند ارگانيانس و سپنتا كوشيدند هريك به نوعي بين سينما و فرهنگ سنتي آشتي برقرار كنند و سينما را بومي سازند، اما هر دو ورشكسته شدند. 2. دوري رهبران ديني از درك ضرورت تاسيس و بنياد نهادن سينمايي هماهنگ با ارزشهاي ديني به طور مستقل و يا دفاع از توليد فيلم هايي متناسب با فرهنگ اسلامي، عدم درك مقتضيات زمان، يا عدم امكان پاسخ به مقتضاي دوران و وا نهادن عرصه و ميدان به جريان هاي لائيك، نكته ديگري است كه پيرامون نسبت اين و سينما در ايران مطرح است. 3. ضعف صاحبان سرمايه ملي براي گسترش سينماي ملي و بحران ساختاري و اقتصادي مدام سينما در ايران و نياز به ياري دولت بحران هميشگي سينماي ما بوده است. 4. وجود دولتي ديكتاتور و وابسته كه بر سر راه رشد سينماي ملي (به سوي ورود فيلم هاي غربي) سنگ اندازي مي كرد، عامل ديگر بحران سينماي ما بود. در اين ميان وضع سينماي مستند هولناك تر از همه بود. چون اين سينما ذاتاً محدودتر از سينماي داستاني و جذابيتهاي آن است و در آن روزگار تنها در محافل خاص ميتوانست به نمايش درآمد. سينماي مستند به سبب راستنمايي يا داعيه بازتاب واقعيت با خشم رضاشاه روبرو شد. نه تنها كمكي به نمايش عمومي آن نشد بلكه به سانسور دولتي روبرو گرديد. فيلم علف به سبب نشان دادن چهره زندگي ايراني، فقر و عدم تبليغ پيشرفت هاي رضاشاهي و نشان دادن اسلحه در دست عشاير، ممنوع گشت. تا سالها جز مستندهاي تبليغي از اقدامات رضاشاه، هر تصويري از جامعه ايران ممنوع بود. در زمان جنگ جهاني دوم، سرنگوني رضاشاه و اشغال ايران، سينماي مستند گزارشي به سود جنگ متفقين را در ايران رواج داد و سينما به دست اشغالگران افتاد و نيازهاي سربازان و جبهه و تبليغات اين كشورها را پاسخ مي گفت. آمريكا پس از جنگ جهاني دوم، همراه با گسترش مداخلاتش سعي كرد به كمك دانشگاه سيراكيوز و سازمان جاسوسي و پنتاگون هسته سينماي مستند را در ايران براي رفع نيازهايش بوجود آورد. البته اقدامات آمريكا، منجر به تولد مستندسازان حرفه اي شد. اما باز جز فيلمهاي اصل چهار تبليغي كه به دلخواه آمريكا و حكومت در روستاها و در شهرها بر ديوارها با اتومبيل سيار فيلم هاي پيش بيني شده رسمي به نمايش درمي آمد. آثار آزاد و جدي و انتقادي هرگز در ايران اكران نشد. در دوران ملي شدن نفت گزارش هاي جنبش عمدتاً راديويي بود و تنها مستند از مصدق كه به وسيله كوشان تهيه شده بود و به دفاع مصدق در دادگاه لاهه و شورا اختصاص داشت در آتش سوخت. بسياري آتش سوزي پارس فيلم را توطئه بختيار دانستند. پس از كودتا، نهادهاي دولتي و بالاخره وزارت فرهنگ و هنر متصدي توليد فيلم مستند تحت نيازها و خواست و برنامه حكومتي شد. تحصيل كردگان خارج به ايران برگشتند و فيلمهاي غيرانتقادي و ميراث فرهنگي رواج يافت. اما هنوز از اكران عمومي فيلم هاي مستند خبري نبود. و جز پيش پردههاي تبليغي از سفره شاه اثري به نمايش در نمي آمد. همه فيلم هاي روشنفكرانه اين دوران قابليت جلب مخاطب وسيع را نداشت. هم عقبماندگي جامعه و اقشار ملت اهميت سينما مستند را نمي شناخت و هم حكومت مستبد با همه وجود از انتشار تصاوير واقعي از جامعه ايران واهمه داشت. چنانكه فيلم كامران شيردل درباره تهران پايتخت ايران كه چهره فقر سياه پايتخت محمدرضا شاهي را در اوج جشنها نشان مي داد و يا فيلم او به نام «قلعه» و يا «اونشب كه بارون اومد» سانسور و از هر نمايشي محروم شد. با چنين وضعي هرگز سينماي مستند ايران و آثار فيلمسازان اين دوران، شيردل، كيارستمي، طياب، داريوش، سينايي، تقوايي، اصلاني و... تحت اكران عمومي نيافتند و اندكي تلويزيون به آن توجه نشان داد كه با فراگير شدن سينماي مستند قابل مقايسه نبود. * * * انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و صدا و سيماي جمهوري اسلامي، نقش بزرگي در تحول در سينماي مستند ايران داشت. جنگ سبب رشد سينماي مستند گزارشي در ايران شد كه هرگز اين سينماي بلاواسطه و مستقيم سابقه نداشت. نمايش فيلمهاي جبهه ها در تلويزيون و گزارش هاي سينماي مستند جنگ نقش مهمي در گسترش ارتباط مخاطب ايراني با تصوير داشت. هرچند نظارت و مميزي دولتي بر روي سينماي مستند وجود داشت و دارد. به هر رو همين گرايش به رشد سينماي اجتماعي مستند دهه هفتاد كمك بزرگي رساند. فيلم هاي مختاري، مقدسيان، اصلاني در تلويزيون به نمايش درآمدند يا بعدها در رسانه هاي تصويري نمايش داده شدند. جامعه پيش مي رفت و زندگي و نهادهاي جديد پيشرفت ميكردند از جمله سينماي مستند ايران وارد مرحله تازه حيات خود شد. مرحله رابطه با مخاطب وسيع و سينماي ديجيتالي، فشار بر صدا و سيما جهت ايجاد فضايي براي فيلمهاي مستند و پاسخ به نيازهاي جامعه بالاخره به اين امر كمك ميكرد. در انتها نمايش فيلم «تهران انار ندارد» به صورت نمايش سينمايي سرفصل تازه اي پديد آورده است كه خود اتفاق، به خودي خود مهم است. * * * با رشد جامعه شهري و به ويژه كلان شهر تهران، سينماي مستند در سالهاي اخير به سينماي شهري و به ويژه به تهران توجه خاصي كرده است، چرا؟ چرا سينماي مستند به تهران توجه ميكند؟ چه رابطه اي بين شهر، مطالبات شهر مدرن، سينماي مستند و خواست آزادي و گسترش حقوق شهروندي وجود دارد؟ فايده سينماي مستند چيست؟ فيلم «تهران انار ندارد»، چه تصويري از تهران ارائه مي دهد؟ فيلم تهران انار ندارد، تصويري از تهران و مدرنيزاسيون ايراني در سه حكومت قاجار، پهلوي، و جمهوري اسلامي ايران ارائه مي دهد. تهران در اين سه دوره به عنوان «پايتخت نووارگي» چه روزگاري را سپري كرده كه براي سينماي مستند اهميت حاضر را يافته است؟ ما ناگزيريم نخست درباره خود شهر و شهري پايتخت هاي مدرن و ارتباطش با سنت و مدرنيته سخن بگوييم و بعد به تهران برسيم تا اهميت تهران را در سينماي مستندمان دريابيم. واقعيت آن است كه واقعاً تهران كانون نووارگي است. ورود نهادهاي مدرن و وزش باد مدرنيسم و مدرنيزاسيون البته در تبريز و بندرانزلي و رشت رخ داد، و شايد اولين سفيران اروپايي در دربار صفوي و در اصفهان طليعه و طنين انقلاب فرانسه و آمريكا رخداد مدرنيته غرب و امپراتوري بناپارتي را نواخت. اما همه اين زمينه هاي ابتدايي تنها با اعلام پايتختي تهران به وسيله آغامحمد خان قاجار محقق شد. كاربرد آغا نه از سر توهين جنسي بلكه مبين واقعيت ستروني مدرنيته، مدرنيسم و مدرنيزاسيون ايراني در ادراك نيازهاي داخلي براي مدتي طولاني است كه مناسب به نظر مي رسد. اين ستروني همه از سوي كساني نمود يافت كه به نحوي خشك مغزانه و جزمي قادر به درك مقتضيات زمان نبودند و دچار اين وهم بودند كه با دفاع از عقبماندگي قاجاري از نيمچه استقلال جمهوري ايران و اسلام اسير دست سلاطين جاهل و كهنه انديش و مستبد، حمايت مي نمايد و هم از سوي كساني كه گمان ميبردند با سراپا غربي شدن كوركورانه، به ضرورت و نياز پيشرفت و نوسازي ايران و نفي خرافه ها و جهالت و عقب ماندگي پاسخ مي گويند. تهران عرصه همه تخريب ها، رؤياها، گرد آمدن ها و نفس سوژهي نوخواهي و نوطلبي و پايتخت مدرنيزاسيون ايراني و آئينه بازتاب دهنده سطح واقعي مدنيت، فرهنگ پيشرفت يا جهل و ناآگاهي مردم و حكومت متناسب حال آنان بود. خوشبختانه، بزودي تهران هم از درون حكومت قاجار (عباس ميرزا، ميرزا تقي خان اميركبير و...) و هم از درون مردم (روحانيون نوخواه و ضداستبداد نظير جمال الدين اسدآبادي و بهبهاني و طباطبايي و خياباني و... و مردم متوسط شهري و توليدكنندگان كالاي ملي و نخبگان و آشنايان با تحولات جهاني) از ستروني درآمد و دچار زايش قانونخواهي، عدالتطلبي (كه درخواست تاسيس عدالتخانه متجلي ميشد) نفي استبداد، خواست پيشرفت و ترقي و گسترش علوم و آموزش عمومي و ظواهر ترقيات بزرگ اجتماعي شد. و به شهر جنبش براي نوطلبي و رهايي از بيماري و برص و استبداد و جهل بدل گرديد. و اين درست در اوج فتور ايران و گسترش مداخله استعمارگران (به ويژه روس و انگليس) بود كه مي كوشيدند از طريق دربار يا سوار شدن بر جنبش نوخواهي، مقاصد حال و آينده خود را پيش ببرند تهران به كانون جنبش مشروطه خواهي تبديل شد. خواست نوطلبي، در اين زمان، در جامعه به شدت عقبمانده شكل ميگرفت و انواع تعارضات و تضادهاي خود را به بار مي آورد كه گاه به شكل تراژيك و گاه شكل كميك رخ مي داد. همين موضوع، يكي از شگردهاي فيلم «تهران انار ندارد» جهت توليد فيلمي طنزآلود و جذاب براي عموم شده است. چالش آزادي خواهي و نوطلبي و تغيير با درونه استبدادي و عقب ماندگي و جهل همين مردم و حكومتشان، البته گاه اوضاع خنده آوري پديد مي آورد كه تويه اي تراژيك دارند! اشارات فيلم به اين ديكتاتوريها و اين عدم تناسبها و اين نابودي اصالتهاي تهران و نابودي انار تهران طي مدرنيزاسيون براين شالوده استوار است. ما طي فيلم شاهد ورود جلوه ها و مظاهر تمدن غربي در جامعه اي سنتي و استبدادي هستيم و اين امر چه بسا اوضاع كميكي پديد مي آورد. حقيقت آن است كه تهران از مشروطه به بعد كانون دو ديدگاه نوسازي بوده است؛ 1. ديدگاهي تمركزگرا، نظامي خو، گسسته از مردم و با شيوه فرمان فرمايانه و خودمدار كه معتقد است با مديريت خودراي و از بالا و بازور و سركوب، بايد نيروها را «متحد» نگاه داشت و گردآورد و امر توسعه را محقق ساخت. اين ديدگاه، بالاخره منجر به تولد رضاشاه از دل مشروطيت شد. ديدگاه استعماري و ديگ پلوي سفارت انگليس در آن دوران، به اين راه حل رسيد كه نوسازي ايران عقب مانده تحت مقتضيات استعمار انگليس و فرامين و منافع آن با توجه به عقب ماندگيها و نقش رقيب (شوروي) و با توجه به ويژگي سلطنت هاي ايراني كه ساختار استبداد كهن آسيايي با تاروپودشان آميخته و نگرش قدرت مطلقه شرعي و ديسپوتيزم ايراني بر آن سايه انداخته بود، شكل ديكتاتوري مدرن الگوي مناسب و كاريكاتور مشت آهنين بيسماركي بود كه براي توسعه غربگرايانه ايران در نظر گرفته شد. تهران به شدت تحت تاثير اين رويداد قرارگرفت. بزودي شهر دچار تغيير و تحولات بزرگ شد. با توسعه مدرن كه از زمان قاجار شروع شده بود، در دوران رضاشاه گام هاي عظيمي به پيش برداشته شد. ساختار محله ها درهم ريخت و خيابانها شهر را قاچ نمود و ساختمانهاي عظيم پايتخت نوسازي شد و ايران از فرم سنتي به سرعت خارج گرديد. در اينجا آراي فراواني وجود دارد و همان گونه كه «شهر و مدرنيته» به آن آرا اشاره كرده، بايد گفت در مورد مدرنسازي تهران چون قلب ايران، گروهي براين گمان اند كه: به هنگام ورود مدرنيته (نووارگي) به ايران در دوره قاجار جامعه ايراني در وضعيتي كاملاً ايستا قرار داشته و بدين سبب اين ورود نابه هنگام، هم باعث فروپاشي رفتارها و هنجارهاي اجتماعي شده و هم اينك به قلب مفهوم نووارگي انجاميده است. حال آن كه بررسي و كاوش در آثار به جاي مانده از روزگار مذكور در زمينه هاي مختلف - از شعر و نثر و موسيقي و نقاشي تا حجاري و معماري و حتي «شهرسازي» - نشان از آن دارد كه ورود مدرنيته به ايران همگام با دگرگوني هاي درون سري است كه در جامعه در حال رخ دادن بوده است. به ديگر سخن اين ورود زماني صورت پذيرفته است كه جامعه خود در حال نو شدن بوده و نووارگي را طلب مي كرده است. منبع: www.pegahhowzeh.com /ج  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 815]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن