واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: محمد علي مرادي: كنكاش درستي بر سينماي علي حاتمي صورت نگرفته است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - سينما
در دومين روز از برگزاري سمينار «سنت در گذر زمان» مهدي ميرمحمدي منتقد، نمايشنامهنويس و محمدعلي مرادي دكتراي فلسفه از دانشگاه برلين حاضر شدند و از سينماي علي حاتمي سخن گفتند.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)؛ در اين مراسم كه در پرديس هنرهاي زيباي دانشگاه تهران برگزار شد، مهدي ميرمحمدي عنوان كرد: علي حاتمي بيشتر با گرايش به بازيهاي نمايشنامهاي وارد سينما شد و به ايجاد تغييراتي در نثر و زبان نمايشنامههاي تئاتري پرداخت.
او با اشاره به اينكه زبان نوشتههاي حاتمي شباهت بسياري با شهر قصه داشت، توضيح داد: اولين فيلم حاتمي «حسن كچل» به نوعي اقتباسي است از يكي از نمايشنامههاي خودش كه توسط داود رشيدي در تئاتر سنگلج اجرا شده بود.
وي ورود حاتمي به عرصهي سينما را به زمانهاي مربوط دانست كه حاتمي استراتژي تئاتري داشته است و توجه به فرهنگ را از افتخارات خود ميدانسته است و ادامه داد: گاه علي حاتمي براي ثبت يك آواز محلي در فيلمش، تغييرات متعددي در آن ايجاد ميكرد. چراكه ثبت اين مسايل براي او از اهميت ويژهاي برخوردار بود و در ساخت فيلمهاي سينمايي، (همانطوركه در فيلم حسن كچل نيز به خوبي مشهود است) او با تغييرات كوچكي ريتمهاي زباني مختلف ميسازد.
اين نمايشنامهنويس در ادامهي اين جلسه به ذكر نمونههاي عيني در فيلمهاي علي حاتمي پرداخت.
او در پاسخ بهسوالي مبني بر نقش علي حاتمي در سينماي ملي، گفت: علي حاتمي ميتواند بخشي از هنر و سينماي ملي باشد و در اثار او با ايدهاي مواجه ميشويم كه ميتوان از آن با عنوان «زيبايشناسي پرش» ياد كرد، چراكه در غرب زيباييشناسي را براساس تناسب ميدانند.
وي در پايان با تأكيد بر اينكه حاتمي نه موافق قطعي و صددرصد سنت است و نه مخالف مطلق مدرنيته و گفت: در عصر حاضر، امكان ندارد كسي بتواند در تقليد از مرحوم حاتمي، موفق عمل كند و نه تنها افراد توان اينكار را ندارد، بلكه انجام اينكار لزومي هم ندارد، چراكه زمانهي فعلي هنر خاص خود را ميطلبد و اين هنر در كنار حاتمي و ساير گذشتگان به هنر ملي تبديل ميشود.
به گزارش ايسنا، در ادامه دكتر محمدعلي مرادي نيز دربارهي اينكه «چگونه ميتوان بر سينماي حاتمي فلسفيد» به صحبت پرداخت و گفت: يكي از مشكلات جامعه ما اين است، كه عدهاي تنها به رويكرد سنتي توجه دارند و عدهاي ديگر تنها رويكرد جديد و فلسفهي غرب را در نظر ميگيرند. اما درست آن است كه بر روي دانشي كه از غرب ميگيريم به تدبر و فلسفه بپردازيم.
اين استاد فلسفه، در ادامه سينماي ايران را داراي سه گرايش دانست و افزود: ما هنوز نتوانستهايم ساختار اين گرايشها را مورد شناسايي دقيق قرار دهيم و همين مسئله يكي از نقاط ضعف ماست.
مرادي، ضمن معرفي «هزار دستان» بهعنوان هستهي مركزي آثار حاتمي، آن را از جنبههاي مختلف قابل بررسي دانست و اظهار كرد: اگر حاتمي با مدرنيته مشكل دارد به دليل طرز تفكر اوست و ما نمود اين طرز تفكر را در نحوهي حركت دوربين، ديالوگها، دكور و ساير قسمتهاي فيلم مشاهده ميكنيم. اما ذهن بسياري از فيلمسازان فاقد اين نظم است و قاعدتا ذهن آشفته فاقد عنصر آگاهي است. درست است حاتمي با مدرنيته مشكل دارد، اما در پرداختش به موضوع از نظم و هماهنگي خاصي بهره ميبرد و با آگاهي تمام، سعي ميكند از بروز هرگونه تناقضي ممانعت به عمل آورد.
دكتر مرادي در ادامه، با تأكيد بر لزوم رسيدن به نظم براي ساخت فيلمها، حاتمي را از معدود فيلمسازان معاصري دانست كه ذهنش آشفته نيست.
وي با اشاره به فيلم «هزار دستان» خاطرنشان كرد: در اين فيلم ورود دليران به دوران جديد با آمارگيري نشان داده ميشود و از آنجا كه اين شيوه مدرن سرشماري افراد را از شيوهي كيفي به شيوهي كمي تبديل ميكند، حاتمي از اين منظر به نقد مدرنيته ميپردازد و طي اين نقد تأكيد ميكند كه مدرنيته اصالت واقعي ندارد و مهمترين نكتهي اين فيلم كه مورد نقد حاتمي نيز قرار گرفته، ارادهي معطوف به قدرت است.
گفتني است، در ادامهي اين برنامه نيز، فيلم «كمالالملك» به نمايش درآمد و ميزگرد كه قرار بود با حضور جمشيد مشايخي، احمد بخشي و اميد روحاني برگزار شود، برپا نشد.
انتهاي پيام
دوشنبه 6 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]