واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: RobertDeniro29th October 2008, 10:42 AMخبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: نگاهي به وبلاگها همه ما به نحوي از يک سري مکانيزمهاي فکري براي تجزيه و تحليل و پيکربندي علل موفقيت و شکست خود و ديگران استفاده ميکنيم. اين مکانيزمها در سراسر دنيا کم و بيش يکسانند و تفاوتهاي فرهنگي تأثير زيادي در آنها ندارد. به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در وبلاگ"روانشناسي" به نشاني کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند******.com آمده است: فرايندهاي علي و منطقي ما براي توجيه و ريشهيابي موفقيتها و شکستها فرايندي است که امروزه آن را اسناد ميناميم. اسناد در روانشناسي به معناي نسبت دادن عللي خاص به پديدهها و رفتار خود و ديگران است و مجموعه فرايند استنباطهاي ما از رفتارها و پديدهها و اتفاقات است. اسناد با موضوع موفقيت و شکست را اولين بار وينر به طور علمي مطرح و تحقيقات خود را روي اين موضوع متمرکز کرد. وينر در قالب چارچوب اوليه نظريه اسناد به طرح نظريه اختصاصيتري در زمينه علت شناسي موفقيت و شکست از ديدگاه انساني پرداخت. وي با مطرح کردن اهميت و تأثير نوع نگرشها و نحوه تفکر افراد جامعه در ميزان رشد و پيشرفت ملتها و باروري اجتماعي، چهار مؤلفه مهم را در فرمول بنديهاي ذهني انساني مطرح کرد. اين چهار مؤلفه عبارتند از: توانايي، تلاش، محيط و شانس. در مفهوم کنترل ما به دو شاخه کنترل دروني و کنترل بيروني برميخوريم که دو احساس انساني درباره اتفاقات دنياي بيرون هستند. در احساس کنترل دروني، فرد اين استنباط را دارد که بر وقايع و اتفاقات و مسير و سرنوشت زندگي خود تسلط دارد و به اصطلاح سيستم کنترل زندگيش در درون وي قرار دارد. در احساس کنترل بيروني عکس اين پديده اتفاق ميافتد و فرد خود را ناتوان احساس ميکند و به غلبه دنياي بيرون بر اراده خود در مسير زندگيش ايمان دارد. مسلم است که احساس کنترل دروني باعث انگيزه و تلاش آدمي شده و انسان را از يک سنگ کف رودخانه به يک موجود تصميمگيرنده پرانگيزه تبديل ميکند. در حقيقت تفسير وقايع و رفتارهاي خود و ديگران با اين دو مؤلفه و در نظر گرفتن اين دو مؤلفه به عنوان علل رفتارها و نتايج احساس کنترل دروني خود را تقويت ميکنيم. يک مثال عيني در اين زمينه افرادي است که موفقيت و پيشرفت دوستان خود را ميبينند و آن را نتيجه توانايي و تلاش وي ميدانند و در تفسير اين موقعيت به خود ميگويند : " من هم ميتوانم مثل او تلاش کنم و موفق شوم. هيچ عامل ديگري غير تلاش و استعداد در موفقيت فلاني دخيل نبود." روي ديگر سکه اين است که شما به خود بگوييد فلاني شانس آورد و جاي خوبي هم افتاده بود! با اين تفسير شما احتمال موفقيت خود را ناچيز در نظر ميگيريد؛ زيرا احتمال و شانس و عوامل محيطي خيلي متغيرند و در کنترل شما هم نيستند. پس هيچگاه شروع نميکنيد. به زندگي خود نظر بيافکنيد و به نحوه توجيه موفقيت و شکستهاي خود دقت کنيد. چه عواملي را هميشه در اين توجيهات استفاده ميکنيد؟ دروني يا بيروني؟ در نظر داشته باشيد که بهترين و موثرترين مولفه وينر تلاش است و تجزيه و تحليلهاي شما بايد بيشتر به سمت اين مؤلفه گرايش پيدا کند. به عنوان مثال اگر نمره خوبي بگيريد: من آدم باهوشي هستم. من خيلي تلاش کردم؛ حقم بود موفق شوم. امتحان سادهاي گرفته بودند. شانس آوردم از همان جايي که خوانده بودم سوال دادند. شک نکنيد که نحوه تفسير شما از موفقيتها و شکستهاي خود، در جايگاهي که اکنون در زندگي ايستاده ايد بسيار مؤثر بوده است. احساس کنترل شما دروني است يا بيروني؟ مسلما تغيير سخت است و صرف انرژي و زمان براي پيشرفت سخت تر. پس اکثر افراد که البته اکثريت متوسط و ضعيف را تشکيل ميدهند سعي ميکنند از راههاي ميان بر و کم زحمت به موفقيت برسند، پس به شانس(شرکت در قرعه کشيهاي زياد) يا محيط (با برقراري ارتباطهاي کاري بجاي استفاده از مهارتهاي خود ) به عنوان نجات دهنده خود اميد بستهاند و همه ميدانيم که چه اميدهاي واهي و شکننده اي است اين اميدها. مهمترين نکته اين است که آيا حاضريد کميبيشتر سختي بکشيد و از نيروي فکر خود بيشتر استفاده کنيد؟ انيشتين ميگويد: " تفکر سختترين کار در اين جهان است." مسلما راه درازي است راه موفقيت، ولي بسيار پرثمر و تضمين شده است و نتيجهي درخشاني در پي دارد. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]