واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: hg13328th October 2008, 01:26 AMکتاب بر خلاف عنوان روی جلد آن که (( روزنامه ی سفر از تبریز تا ماکو )) میباشد ، بخش اول آن که بیست و شش صفحه از شصت صفحه کتاب میباشد به سفر سرزده ایشان از تبریز به کناره های ارس اختصاص یافته. این سفرنامه توسط مهندس مخصوص ناصرالدین شاه بنام علی ابن محمد به رشته تحریر در آمده است . در کتاب علتی را که باعث تغییر مسیر بطرف کناره های ارس شده ، اینگونه شرح میدهد :کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند********.com/__wW0oSbeGRY/SNkiTZp0v-I/AAAAAAAAA 4M/SuRXE_QLRws/s400/2.JPG " پس از ظهور و بروز حالت حالیه ی مرند و قراسوران و عدم نظم آنجا از نبودن سوار و سرباز سرحد کنار ارس و حمل غله به خارج و بی نظمی آن ، نیز اخبار و اراجیف زیادی شنیده ، خیال را از رفتن به خوی منصرف یافته ، به ملاحظه تقدم اهم بر مهم روانه سمت کنار ارس گشت (ص6)........... شب را در قریه ذال (زال ) نزدیکی دره دزد (دره دیز ) منزل نموده ، در آنجا وقت ورود شش نفر از سربازان سر حد کنار ارس و جلفا را دیده تعجب کرد که چرا باید در سر خدمت نباشند (ص7) ..... و نیز در باب دزدی راه و صدمه ی سواران قراسواران و تلگرافچیها ، چنین میگفتند که از اول دره یام الی معبر دره دزد بطوری راهها مغشوش است که عبور از آنجا ها هیچ ممکن نمی شود ، خاصه در تابستان سبب این است که همین سواران قرا سواران با دزد ها همدست هستند ، مثلاً فلان دزد (ص 9) ......... صبح را از قریه ی مزبوره روانه ی کنار ارس که چهار فرسنگ مسافت است شده ، پس از رفتن قدری راه به اول دره دزد رسید . (ص 9 )....... در این دره (دره دیز ) در کنار راه ، آب گرمی است که جهت بعضی امراض نافع است . در آنجا می توان بنای حمامی گذارد ، خالی از منفعت نخواهد بود . پس از گذشتن از دره دزد و رسیدن به جلگه ی گرگر و شجاع ( ص11 ) ......... از آنجا روانه قریه ی لیوارجان گردید ، شب را در منزل رحیم خان سرهنگ فوج دویم منزل نمود . ( ص 13 ) ........ شب را در قریه ی مزبور توقف نمود ، در آنجا قلعه ای از قدیم بود که خوانین گرگر در آنجا سکنا داشتند ، حمامی هم محمد رضا خان مرحوم در آنجا ساخته ، معمور است . این قریه بسیار قریه آبادی است ، هر گاه ممیزی شود دو سه برابر جمع دیوان به عمل خواهد آمد . صبح را از آنجا از میان کوهستان به کنار ارس و قریه ی مرازه ( مارازاد ) رفت که قراول خانه آنجا را ببیند . در نزدیکی لیوارجان کوهی بود معدن نمک بود از مداخلات آن جویا شد گفتند که چون حالا قدغن(ص 15 )...... صبح را از آن قریه به قریه ی احمد آباد که آخرین نقطه محال گرگر است و سرحد قراجه داغ است ، روانه گشت ......... حالت قراولخانه ی این نقطه نیز مثل قراولخانه مرازه است . ......... فوراً با همراهان خدمت شجاع الدوله رفته ، بعد از ملاقات ایشان به منزلی که معین شده بود ، رفته مشغول کارهای متعلقه کنار ارس گردید . چون نوشتجات زیاد بود ، مجال اینکه اوضاع خوی را نیز در طی این روزنام عرض کند ، نشد . انشاءالله روزنامه اتفاقیه خوی را با سایر مطالب با چاپار آینده خواهم به عرض رسانید . مهر : علی ابن محمد مهندس مخصوص حضور همایون در مقدمه کتاب نیز آمده است: نگارنده در چند جای سفرنامه آورده که طبق فرمان پادشاه مبادرت به سفر و تهیه ی گزارش نموده و حقایق را آنطور که خواست ملوکانه بوده ، بلاواسطه و بلاحجاب عرض نموده است ، به عبارت دیگر می خواهد بگوید که به رسالت خود کاملاً پایبند است . ما نیز به این اثر به عنوان یک سفر نامه ی تقریباً عاری از چاپلوسی و گزافه گویی ارج مینهیم . " سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11577]