تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سزاوار است هر يك از شما در دهان و بينى زياد آب بچرخاند، چرا كه اين كار، مايه آمرزش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815314692




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هادیشهر جنوبی (گرگر)


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: hg133228th May 2007, 01:49 AMقسمت جنوب هادیشهر (گرگر) در نظر داشتم در مورد گرگر نیز مختصری بنویسم بعد از شروع متوجه شدم نوشتن درباره گرگر , حتی بصورت خیلی خلاصه مثنوی هفتاد من کاغذ میشود . و, و بلاگ یا سایت جای مناسبی برای این مورد نیست پس به نوشتن خلاصه ای از کتابهای تاریخی و سفر نامه ها قناعت میکنم ونوشتن مطالب کامل را بعهده دانشمندان و علاقمندان مسائل تاریخی حواله میکنم که کاری سخت و دشوار است : الف- نقش گرگریان در در انقلاب مشروطیت : از خاطرات حاج محمد ویجویه , .. پسر کوچک شجاع نظام به حکم استبدادیان طهران , به حکومت مرند نشسته از سرنوشت پدر خود تحصیل ننمود بنای شرارت گذاشت و علم استبداد را بلند کرد جناب سردار (ستارخان) ملاحظه فرمودند تا آن طرفها از وجود اشخاص شریر خالی نشود غله و قافله به دشواری در آید , فرج آقا مجاهد مشهور قفقازی زنوزی را با سیصد سوار جرار از راه النجق راهی زنوز نمودند که در آنجا از مجاهدین گرگر و زنوز و به دفع اشرار مرند و پسر شجاع نظام بپردازد........ فرج آقا با با مجاهدین تبریز و گرگر حرکت کرد ه و در نیم فرسخی مرند , با سواران مرند جنگ شدید گردید و سواران مرند شکست خورده رو بفرار نهادند پسر شجاع نظام با مخصوصین خود سر بر یال اسب گریز نهاده به جانب خوی تکاور انگیز گشت . جناب فرج آقا وارد مرند شده و.....(کتاب بلوای تبریز صفحه 186-187 ) . ب - فتحعلی شاه و فرمانده قشون ایران کلیسا و حول حوش آن که مراتع و چراگاهی متعلق به آن کلیسا (کلیسای سنت استپانوس) را شاهزاده مرحوم از مهبل بیگ نخجوانی که مالک آن قریه بوده خریداری نموده به مبلغ 300 تومان که در سنگ نوشته 3 صد تومان نوشته شده است و تاریخ آن سنگ نوشته هم 1247 قمری چهار سال بعد از عقد قرارداد ننگین ترکمن چای می باشد و قطعاً شاه عباس میرزا در دوره تسلط ایران قبل از قرارداد مزبور آنجا را خریداری نموده است و سندی ابتیایی دقیق و صحیح آن در موزۀ خلیفه گری ارامنه آذربایجان موجود است که در آن سند به طور مشخص به حدودآن اشاره شده که شمالاً رود ارس غربا و جنوبا ماکو و شرقاً گرگر می باشد اسمی از سایر آبادی برده نشده است. (از خاطرات یک معلم قدیمی جکس در سفر نامه خود گرگر را اینگونه تعریف میکند : اولين‌منزلگاهي‌كه‌درآن‌ فرودآمدم‌روستاي‌(گرگر)بود كه‌درمساحت‌ 15روستايي‌رودارس‌واقع‌اس� �‌وقتي‌به‌آنجارسيدم‌،خو� �شيدغروب‌كرده‌بوداين‌بود كه‌شب‌رادرمنزل‌كدخداخوا� �يدم‌،ازمن‌باآغوش‌بازپذي رايي‌شد،همين‌كه‌وارداتا� �‌شدم‌پلو،نيمرو،خربزه‌،ه ندوانه‌،انگوروقليان‌فراه م‌گرديد. صبحانه‌خدمت‌مي‌كردبه‌اي ن‌طرف‌وآن‌طرف‌مي‌دويدو� �رچه‌به‌اوگفتم‌گرسنه‌ني� �تم‌وميلي‌به‌غذاندارم‌. سيني‌هاي‌جديدمملوازخوراك ي‌برايم‌مي‌اورد. اتاقم‌فوق‌العاده‌تميزبو� �وقاليهايي‌زمين‌اتاق‌راپ وشانيده‌بودودربخاري‌خس‌� �خاشاك‌بياباني‌جرق‌جرق‌� �نان‌شعله‌وربود. سفرنامه‌پارون‌فيودورلوف� �ترجمه اسكندرزبيحيان‌انتشارات‌ف كرروز اگوست‌بن‌تان‌جلفارابدين� ��گونه‌توصيف‌نموده‌: . كمي‌بعدبه‌دشت‌حاصلخيزي‌ گرگر(چرچر)رسيدم‌دهكده‌علم داردراين‌دشت‌وسيع‌واقع‌ شده‌بود. مردم‌آن‌بسيارمتواضع‌ومه� �بان‌بودندوباخوشروئي‌ازم� �‌پذيرايي‌كردمن‌خواستم‌� �مان‌شب‌بطرف‌تبريزرهسپار شوم‌به‌شاهزاده‌پيام‌فرس تاد. سفرنامه‌اگوست‌بن‌تان‌ـن امه‌هاي‌يك‌اميرفرانسوي‌ درباره‌سفركوتاهي‌به‌ترك� �ه‌وايران‌درسال‌ 1807)ترجمه‌ـمنوراتحاديه‌چا� �‌ 1354ص‌ 69) مورسي‌خورني‌مورخ‌وجغراف� �‌نگارارمني‌عهدساساني‌مع تقدبودكه‌قبايل‌اوتي‌وگا� �دمان‌وگرگرازاخلاف‌اران‌ بود. واران‌رانام‌مردي‌خردمند� �ي‌دانست‌كه‌ازقبايل‌سيس� �ك‌وفرمانرواي‌آلبانيابود. آذربايجان‌وآلبانياي‌قفقا ز - عنايت‌الله‌رضا تپه‌خاكستر‌گرگر(كول تپه) تپه‌گرگرهمچون‌ديگرتپه‌ه� �ي‌باستاني‌حوزه‌مرندازدس تبردخاكبرداري‌مصون‌نماند ه‌وطي‌ساليان‌درازخاك‌آن راتوبره‌كرده‌به‌مصرف‌كو دمزارع‌رسانيده‌اند.ليكن‌ هنوزدوسوم‌تپه‌سالم‌ماند� �‌همچنين‌ميتوان‌ميزان‌ا� �ميت‌وارزش‌باستاني‌اين‌� �په‌رامعلوم‌ساخت‌. تكه‌سفالهائي‌كه‌براثرخا� �برداري‌درروي‌تپه‌واطراف ‌آن‌پراكنده‌شده‌شامل‌چ� �دين‌دوره‌مي‌باشد.سفالها� �‌منقوش‌باخمره‌نخودي‌رن� �‌براق‌كه‌درروي‌آنهابان� �وش‌سياه‌مايل‌به‌قهوه‌ا ي‌نقش‌انداري ‌شده‌بيشترنقوش‌ازعنصرهن� �سي‌تشكيل‌شده‌اند. اين‌نمونه‌سفالهاقابل‌مق� �يسه‌بادوره‌دوم‌تپه‌بار� �ج‌دردوره‌اول‌تپه‌مرندم� �‌باشدسفالينه‌هاي‌اين‌د� �ره‌بخوبي‌پخته‌شده‌درجه� ��حرارت‌دركوره‌كنترل‌گرد� �ده‌وباچرخ‌سفالگري‌ساخته ‌شده‌انداين‌نوع‌سفالينه ‌هامربوطبه‌هزاره‌پنجم‌ت اچهارم قبل‌ازميلادميباشندنوع‌دي گرسفالينه‌هاي‌براق‌سياه� ��رنگ‌بدون‌نقش‌است‌. اين‌نمونه‌سفالهامربوطبه� �دوره‌هزاره‌متوسطمي‌باشد دربين‌اين‌نوع‌سفالينه‌ه اموضعي‌داراي‌لوله‌هاي‌ن اوداني‌مي‌باشند. منبع: گزارش‌باستانشناسي‌استان� �آذربايجان‌شرقي‌گزارش‌دو م‌ـاداره‌كل‌ميراث‌فرهنگ ي‌آذربايجان‌شرقي‌ پل‌ضياءالملك‌ازديدگاه‌م� �رخين‌وجهانگردان‌ مستوفي‌قزويني‌مورخ‌وجغر� �في‌دان‌اسلامي‌معتقداست� �: پل‌ضياالملك‌درحدودگرگربر روي‌ارس‌احداث‌شده‌است‌. دركتاب‌نزهه‌القلوب‌مستو� �ي‌بيان‌مي‌نمايد: گرگرقصبه‌اي‌است‌حاصلش‌غ له‌،پنبه‌،وانگوروميوه‌م� �‌باشد،ودرحدودآن‌ضياءالم� �ك ‌نخجواني‌پلي‌برروي‌ارس� �ساخته‌وازجمله‌كبارابنيه� ��است‌. نزهه‌القلوب‌ص‌101 بقدريك‌فرسنگ‌كه‌راه‌طي� �شدازمابين‌مغرب‌وشمال‌به ‌دهنه‌دره‌ديزرسيديم‌ازگ ردنه‌كوچ نزهه‌القلوب‌ص‌101كي‌بالا� �فته‌وبعدسرازيرشديم‌سراي� �‌گردنه‌سرحدمابين‌مرندوگ رگراست‌. * رودخانه‌گل‌آلودي‌كه‌به� �قدرچهارسنگ‌آب‌داشت‌ازدر ه‌مي‌گذشت‌اين‌رودخانه‌� �م‌همه‌جامستقيمآبه‌رودار س‌مي‌رود. وطرفين‌راه‌كوههاي‌بلندس� �ت‌سنگي‌مهيب‌است‌امابسي� �رسبزوپرگل‌وباصفا،طرفين‌� �اه‌آسياب‌زيادي‌گرگريهاس اخته‌اند. يك‌فرسنگي‌كه‌راه‌طي‌شد� �ه‌دهنه‌تنگي‌رسيديم‌دوب� �ج‌ازقديم‌طرفين‌اين‌دهن� �‌ساخته‌اندقلي‌خان‌پسرر� �يم‌خان‌سرتيپ‌فوج‌دويم‌ جلوآمدبه‌حضوررسيدبعدازاي� �‌برجهاكوههاي‌طرفين‌كم‌� �م‌كوچك‌مي‌شود. قدريكه‌رفتيم‌دست‌راست‌ت وي‌گلزاري‌كه‌گل‌زردزياد ي‌داشت‌به‌نهارافتاديم‌ج لگه‌گرگرورودارس‌وآنطرف‌� �رس‌همه‌پيدابود،وبعدسوار� �ده‌قدري‌كه‌رفتيم‌به‌كا لسكه‌نشسته‌رانديم‌تابه‌ انتهاي‌دره‌رسيديم‌دره‌ت مام‌وجلگه‌گرگرپيداشد. جلگه‌گرگربسيارخوب‌وباصفا وپرحاصل‌است‌. دهات‌خيلي‌معتبردارد. ازجمله‌دست‌راست‌ديهي‌دي ده‌شددردامنه‌كوه‌معروف‌ به‌علمدارگفتند: چهارصدخانوارداردهم‌چنين‌ دهات‌معتبرپرجمعيت‌وآبادي ‌زياددارد،هشت‌فرسنگ‌طول� ��محال‌گرگراست‌دست‌چپ‌من تهي‌به‌خاك‌ارس‌بارمرندم ي‌شودودست‌راست‌به‌محال� �ديزمارقراجه‌داغ‌اتصال‌م ي‌يابد. ناصرالدين‌شاه‌درسفرنامه� �سوم‌خودمنطقه‌جلفارابدين� ��گونه‌توصيف‌نموده‌: روزجمعه‌ نهمرمضان‌ امروزبايدبرويم‌كنارارس‌، چهارفرسنگ‌راه‌بود،صبح‌ب� �خاستيم‌،هواصاف‌وآفتاب‌ب ودوازباران‌ديشب‌خيلي‌با� �فاشده‌بود،امامن‌سرماخور� �ه‌بودم‌استخوانهاي‌پهلوي م‌وگردنم‌دردمي‌كردازبير� �ن‌رعيت‌هاجمع‌شده‌بودند� �اعلي‌مي‌كشيدندودادمي‌زد ند،عرض‌داشتند،اين‌رعيتها گرگري‌هستند،دهي‌است‌درگ� �گركه‌اسمش‌قشلاق‌است‌اي� �‌عرض‌چيهاقشلاق‌مي‌نشين� �د. ازدست‌قلي‌خان‌سرتيپ‌شان ‌كه‌نوه‌حاجي‌خانم‌است‌ شكايت‌داشتند،به‌اميرنظام ‌حكم‌شدبه‌عرض‌شان‌رسيد� �ي‌كند،بعدرخت‌پوشيده‌بير ون‌آمديم‌سواركالسكه‌شده� ��رانديم‌،مردكه‌تمام‌صحر� �رازراعت‌كرده‌حاصل‌كاشته ‌است‌،بيشترزراعت‌هم‌لگد مال‌شد،اماتمام‌صحرازراعت ‌است‌به‌قديك‌وجب‌هم‌از زمين‌بلنداست‌وسبزاست‌. رانديم‌تارسيديم‌به‌اول‌ دره‌،دره‌خيلي‌تنگ‌است‌� �اول‌دره‌سواراسب‌شديم‌،� �اه‌كالسكه‌راهم‌ساخته‌ا� �د. كالسكه‌مي‌روداماتعريفي‌� �دارد،همين‌طورسواره‌راند� �م‌،اول‌دره‌طرفين‌كوهها� �‌سخت‌بلنددارد. كوه‌طرف‌دست‌راست‌اسمش‌� �چيل‌است‌،اينطرف‌كوه‌كه� ��به‌دره‌نگاه‌مي‌كند،سخت ان‌است‌،پشت‌كوه‌انطرف‌� �ه‌مي‌روي‌همه‌نرمان‌است ‌وكوه‌خوبي‌است‌،كچيل‌ا� �م‌يك‌چشمه ‌ايست‌دراين‌كوه‌كه‌ناد� �شاه‌درسراين‌چشمه‌منزل‌� �رده‌است‌. كوه‌دست‌چپ‌اسمش‌دوان‌ا� �ت‌،گاهي‌سواركالسكه‌مي‌� �ديم‌گاهي‌سواراسب‌مي‌شد� �م‌،اماهمه‌جاكالسكه‌مي‌� �ود،آسيابهايي‌كه‌درسفراو� �‌هم‌ديده‌بودم‌طرفين‌در ه‌بازهمان‌آسيابهاراديدم� �،رانديم‌تاكم‌كم‌دره‌تم� �م‌شدوواردجلگه‌گرگرشديم‌ حاجي‌بيك‌آمد،يك‌كبك‌نرب زرگي‌زده‌بودآوردمي‌گفت‌ اين‌كوه‌تكه‌بزداردوكبك‌ دري‌هم‌دارد،خلاصه‌به‌جل گه‌كه‌رسيديم‌ سواراسب‌شدم‌نهارنخورده‌� �ودم‌رانديم‌بطرف‌دست‌را� �ت‌يك‌تپه‌اي‌كه‌مشرف‌ب� �دبه‌گرگرودهات‌ارس‌وخاك� �روس‌وغيره‌،رفتيم‌بالاي� �تپه‌آفتابگردان‌زدند.افتا ديم‌به‌نهار،جلوماده‌گرگ� �وليوارجان‌كه‌هردوچسبيده� ��بودندبه‌هم‌،خيلي‌خوب‌د هات‌معتبري‌بود،حاجي‌خان� �‌درليوارجان‌مي‌نشيند،با لاي‌سرليوارجان‌يك‌كوه‌ب لندبرف‌داري‌است‌كوه‌خيل ي‌خوبي‌است‌،همه‌جاي‌كو� �‌نرمان‌است‌وزراعت‌ديم‌ مي‌كنند،كوه‌ماليده‌بسيا� �خوبي‌است‌كه‌اگرآدم‌فرص� �‌داشت‌جاي‌ديگرازاينجابر اي‌گردش‌بهترنبود،زيرااين ‌كوه‌يك‌ده‌معتبري‌هست‌ كه‌اسمش‌قشلاق‌است‌،ويك� �ده‌ديگرهم‌هست‌اسمش‌ارس� �‌است‌،همه‌اين‌دهات‌خيل ي‌آبادومعتبراست‌،هريك‌ب� �در حاجي‌خانم‌زن‌مرحوم‌محمد رضاگرگري‌آمده‌بود،ديده‌� �دخيلي‌پيراست‌،قلي‌خان‌� �رتيپ‌پسررحيم‌خان‌مرحوم� �نوه‌اين‌زن‌است‌. همانطور که مشاهده میکنید نوشتن در باره محلی که کوه جودی و قلعه ثمانین در نزدیکی آن است , نوح در نخجوان ,در نزدیکی آن از کشتی پیاده شده است .و حوادث تاریخی دیگر ... باشد تا مجالی و اگر خدا بخواهد فرصتی دیگر .. بعلت اینکه در تاپیک جای نگرفت قسمتی از مطلب را حذف کردم تا بعد... سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1757]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن