واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مدرسه رفتن، آمادگي رواني ميخواهد توصیه های خانم دکتر پروين ناظمي به والدين کلاس اولي همه ما خاطرات روزهاي اول مدرسهمان، به ويژه اولين سال مدرسهاي شدنمان را به ياد داريم؛ اينکه چگونه صبح اول مهر از خواب بيدار شديم، صبحانه خورديم، لباسهاي نو پوشيديم و دست در دست بزرگترهايمان به مدرسه رفتيم. بعضيهامان عاشق مدرسه بوديم و بعضيهامان با اشک به مدرسه پا گذاشتيم چون طاقت جدايي از پدر و مادرمان را نداشتيم. هنوز هم تعداد زيادي از دانشآموزان، روز اول مدرسه را با گريه و ترس از تنهايي آغاز ميکنند اما واقعا چطور ميتوانيم کودکمان را براي ورود به مدرسه آماده کنيم؟ خانم دکترپروين ناظمي، روانشناس، به اين سوال پاسخ ميدهد. خانم دکتر! چرا بعضي از کلاس اوليها به محض ورود به مدرسه گريه ميکنند؟ اکثر کودکان هنگام جدايي از والدين، درجههايي از اضطراب و ناراحتي را نشان ميدهند که اين موضوع هم براي کودک و هم براي والدين او دردناک است. البته در مرحلهاي از سن کودک، اين ترس و اضطراب يک پديده رشدي طبيعي است. مثلا اولين روز مدرسه براي بسياري از بچهها با ترس جدايي از والدين و ورود به محيطي جديد همراه است و همين ترسها است که باعث اشک ريختن کودک در اولين روزهاي ورود به مدرسه ميشود. البته جاي هيچ نگراني نيست چرا که پس از گذشت چند روز اين مشکل برطرف خواهد شد. والدين چگونه ميتوانند کودکشان را براي ورود به مدرسه آماده کنند؟ خانواده اولين بستر و عامل رشد و پرورش قواي مختلف کودک به حساب ميآيد. پدر و مادر با روشهاي تربيتي و ارتباطي خود شرايط و مقدمات پرورش استعدادهاي دروني کودک را فراهم ميکنند و هرچه خود را بيشتر به تواناييها و مهارتهاي لازم براي فرزندپروري تجهيز کرده باشند بهتر و موثرتر از عهده اين امر برخواهند آمد. ورود به مدرسه نيز نه تنها آمادگي کودک، بلکه آمادگي پدر و مادر را نيز طلب ميکند؛ يعني والدين آماده قادر به ايجاد آمادگي در کودک هستند. اين آمادگيها چگونه بايد ايجاد شود؟ آمادگي جدا شدن، چه قبل از مدرسه و چه بعد از مدرسه، بايد بين پدر و مادر و کودک ايجاد شود. يعني پدر و مادر با آموختن مهارتهايي به فرزندشان اين اعتماد به نفس را در او ايجاد ميکنند که کودک بتواند ساعاتي دور از والدين باشد و اين تجربه را کسب کند که عدم حضور يا خروج آنها از خانه براي ساعاتي، نه تنها اتفاقي ايجاد نميکند که شايد بعد از آن به بهتر شدن روابط ميان آنها نيز منجر بشود. به همين دليل روانشناسان توصيه ميکنند که بايد کودک را قبل از سنين ورود به مدرسه در زمانهايي کوتاه به مراقب جديد يا مهدکودک بسپاريد يا به بهانه خريد براي مدت کوتاهي بيرون برويد تا کودک تنهايي و جدايي از مادر را تجربه کند. در عين حال، ميتوانيد از تجربيات خوب زمان تحصيلتان براي کودک بگوييد تا از مدرسه تصوير مثبتي در ذهنش بسازد. از طرفي، اجازه دهيد تا کودک شما بداند که ميفهميد چقدر سخت است که انسان از کسي که تا اين حد دوستش دارد جدا شود اما زياد با او همدردي و دلسوزي نکنيد. هنگام ترک کودک، چه؟ رفتارمان در اين شرايط چگونه بايد باشد؟ هنگام ترک کودک بايد او را ببوسيد و نوازش کوتاهي کنيد و با خوشرويي از او خداحافظي کنيد. البته مراسم خداحافظي و ترک کودک را خيلي طولاني نکنيد. بر احساسات دلسوزانه خود غلبه کنيد و چند بار نرويد و برگرديد اما پس از بردن کودک به مهد يا مدرسه مدتي آنجا بمانيد، سپس کودک را با معلم يا دانشآموزان تنها بگذاريد و به خانه برگرديد. در عين حال، فراموش نکنيد که دزدکي و يواشکي ترک کردن کودک بزرگترين اشتباه است. اگر هم کودک تحت هيچ شرايطي حاضر نشد روز دوم مدرسه برود، براي او فعاليتهاي تفريحي و سرگرمي فراهم نکنيد. چه توصيهاي به والدين بچههاي کلاساولي داريد تا کودکشان را از لحاظ رواني براي ورود به مدرسه آماده کنند؟ کودک را از شرايطي که ايجاد نگراني ميکند، دور کنيد و بدانيد که با برخورد آرام، منطقي و خالي از ترس شما با مدرسه، کودک شما نيز با آرامش بيشتري موقعيت جديد را ميپذيرد. در عين حال، يادگيري را امري شيرين و لذتبخش نشان دهيد. پدر و مادري که با فراگرفتن چيزي جديد شاد و خوشحال ميشوند و اين شادي را در محيط خانه نشان ميدهند در واقع به کودک ميآموزند که يادگيري و کشف همه را خوشحال ميکند و اصولا امري جذاب و خوشايند است. کارهاي ساده خانه را انتخاب کرده و انجام آن را به عهده کودک بگذاريد و موقعيتي فراهم کنيد تا کودک بتواند با موفقيت آن کار را به سرانجام برساند. اين کار علاوه بر ايجاد حس مسووليت، اعتماد به نفس و انگيزه کودک را براي پيگيري و انجام کارهايي که به عهده او گذاشته ميشود بالا ميبرد. توجه داشته باشيد که براي ايجاد عادت مطالعه در کودک هيچ چيزي موثرتر از وجود پدر و مادري نيست که در حضور و همراه با کودک مطالعه ميکنند و مطالعه را امري لذتبخش نشان ميدهند. با کودکانتان صحبت کنيد و به صحبتهاي آنها گوش دهيد. براي کودک قصه بخوانيد و در مورد آن به گفتوگوي دوطرفه بنشينيد. با اين کار مهارت کودکتان را در نشستن، گوش دادن، صحبت کردن و دقت و تمرکز افزايش ميدهيد.
حالا اگر همه اين کارها را انجام داديم و باز هم کودکمان رغبتي براي رفتن به مدرسه پيدا نکرد، چه؟ اگر پس از گذشت 2 هفته کودک هنوز آرام نگرفته است و مشکلات هنگام جدايي ادامه دارد يا صبحها قبل از جداشدن از مادر و رفتن به مهدکودک يا مدرسه ناراحتيهاي جسمي مکرر مانند سردرد، دلدرد، سرگيجه، حالت تهوع، استفراغ، تپش قلب و... دارد، حتما بايد مشاوره تخصصيتر دريافت کند؛ چرا که اضطراب جدايي به سالهاي ابتدايي مدرسه کشيده شده و با فعاليتهاي متناسب رشدي و سني کودک تداخل ميكند. البته همانطور که گفتم اکثر کودکان تنها پس از گذشت چند روز از آغاز مدرسه با محيط جديد آشنا ميشوند و مشکلي نخواهند داشت. حرف آخر فراموش نکنيد که اضافه شدن فعاليتهاي مدرسه نبايد به حذف ديگر نيازهاي کودک مثل بازي، گردش يا تماشاي تلويزيون منجر شود؛ بلکه انجام تکاليف مدرسه بايد در کنار ساير نيازها و علايق کودک برنامهريزي شود و اين برنامه را شرايط و وضعيت داخل خانواده شما مشخص ميکند و هيچ برنامه ثابت و قطعي در اين مورد وجود ندارد. به فرزندتان اطمينان دهيد که در زمانهايي که او در خانه نيست اتفاق خاص و جذابي در خانه نميافتد. در اين صورت فرزندتان با خيال راحتتر ساعتهاي حضور در مدرسه را ميپذيرد. در کنار همه اين نکات، روز اول مدرسه را به روزي خاص براي او تبديل کنيد. برنامههايي ترتيب دهيد که کودک به آن علاقه ويژهاي دارد يا کار جذابي که تا به حال انجام نداده است، برايش برنامهريزي کنيد. داشتن خاطره خوش از رفتن به مدرسه مهمترين تجربهاي است که بايد به دنبال ايجاد آن باشيد. منبع: www.salamat.com /ج
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 580]