تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833199379
نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(3)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(3) لطمات صهيونيستها بر اين مرز و بوم محدود به اقتصاد نبود، بلكه در بعد نيروي انساني و محروم ساختن ملت ايران از شخصيتهاي برجسته خود مقولهاي بسيار فاجعهبارتر به حساب ميآيد. اسرائيليها بعد از تشكيل ساواك بيترديد يكي از هدايتكنندگان اين نيروي مخفي سركوب و خفقان بودند. سفير اسرائيل به منظور رفع مسئوليت از جنايات ساواك مينويسد: «شنيده بودم هركسي كه به ساواك پاي مينهد، بيرون آمدنش كار آساني نبود. يا بايد به همكاري با دستگاه پيمان ميبست يا اينكه بازجو بايد يقين پيدا ميكرد كه به خوبي او را تكانده و تخليه اطلاعاتي نموده است. همچنين شنيده بودم روزي ساواك يكصد وپنجاه تن از ناسازگاران با رژيم را سوار هليكوپتر كرده و در درياي نمك (مردابي شور نزديك قم) ريخته است!» (همان، جلد اول، ص82) جالب اينكه همين جناب سفير در جلد دوم كتاب خاطرات خويش ضمن فراموشي برائت جستن از جنايات ساواك، به آموزش افسران اين سازمان براي تخليه اطلاعاتي شخصيتهاي مبارز و مخالفان با استبداد و سلطهبيگانه اعتراف ميكند: «تعدادي از رؤساي ساواك از تعليمات سازمان سيا بخودشان و كارآموزان ناراضي و شاكي بودند، و بالاخره مقامات ساواك جملگي بر آن بودند كه... تخصص فني سازمان موساد بيشتر از هر سازمان اطلاعاتي ديگر كه بدان كمك به ايران متمايل باشد، براي آنها مفيدتر خواهد بود... بالنتيجه در سال 1958 يك «هيئت بازرگاني، در تهران شروع بكار كرد و تا ساليان بعد بعنوان پوششي براي كارهاي مخفيانه اسرائيل در ايران باقي ماند.» روابط كاري بين موساد و ساواك تا آنجا گسترش يافت كه تعداد جاسوسان و متخصصين ضدجاسوسي اسرائيل كه افراد ساواك را تعليم ميدادند از شمار مربيان آمريكايي زيادتر شد. همان وقت تعداد كثيري از كارآموزان ساواك به اسرائيل رفته و در اداره مركزي موساد در تلآويو در رشتههاي ارتباطات و مخابرات، جاسوسي، ضدجاسوسي و دخول عدواني تحت تعليم قرار گرفتند.» (توافق مصلحتآميز روابط ايران و اسرائيل، دكتر سهراب سبحاني، ترجمه ع.م.شاپوريان، صص3-82) به همين دليل سفير اسرائيل در ايران معترف است صهيونيستها در ايران عصر پهلوي از بهترين موقعيت برخوردار بودند: «در هيچ كشور اسلامي، يهوديان از آزادي و نفوذ در ايران عصر پهلوي برخوردار نبودند. زيرا در زمان شاه در اوج كاميابي، مانند ساير اقليتهاي مذهبي، داراي مدارس، كنيسهها و مؤسسات اجتماعي خود بودند ولي اين وضع با عزيمت شاه از ايران در 16 ژانويه 1979 بكلي دگرگون شد.» (همان، ص296) اكنون بايد ديد حتي با چنين ابراز رضايتي از رژيم پهلوي، صهيونيستها چه عملكردي از خود بروز ميدهند. براي ارزيابي ميزان قدرداني صهيونيستها از عامل گوش به فرماني چون محمدرضا شاه مناسب است چند نكته مورد تأمل قرار گيرد: 1. دامن زدن به اقدامات تجزيهطلبانه براي دستيابي به سود بيشتر. براي نمونه صهيونيستها مسائلي را در كردستان ايران دنبال مينمودند كه به هيچ وجه به نفع رژيم پهلوي نبود و صرفاً مصالح و منافع مادي صهيونيستها در آن لحاظ ميشد كه طي آن متأسفانه برخي از كردها بازيچه تحركات غيرانساني ميشدند. سفير اسرائيل به منظور توجيه تحركات صهيونيستها در كردستان تلاش ميكند به اين اقدامات جنبه دفاع از استقلال كردستان بدهد. در حالي كه تاريخ گواه بر اين واقعيت است كه چند بار صهيونيستها با برگه كردها بازي كردند و به بهاي قرباني شدن هزاران كرد به اهداف سياسي و اقتصادي خود نايل آمدند: «آرزوي آزادي و داشتن كشوري به نام كردستان، بيگمان بزرگترين خواسته هر كردي ميتواند باشد، ولي اين آرزو در فرود و فراز تلخ كشمكشها و دستهبنديها هرگز از خوابي خوش فراتر نرفته است. اين آرزوي بزرگ را ميتوان به هم پيوستن تكههاي سوا شده از سرزميني خواند كه ميان كشورهاي پنجگانه پيرامونش پاره پاره شده است... هرگاه يكي از دولتهائي كه بر تكهاي از كردستان بزرگ چيره شده رو به ناتواني مينهد يا دچار تنشي ميشود، آرزوي كردهاي بومي بيدرنگ جاني تازه ميگيرد و با برپائي شورشها ميكوشند خواسته خود را با نام «خودمختاري» به ميدان بكشند هزاران هزار كرد جنگجوي آزاديخواه جان خود را در اينگونه زد و خوردها از دست دادهاند، ولي هنوز همه گرهها ناگشوده ماندهاند.» (كسيت از شما از تمامي قوم او؛ يادنامه، سال 2000م، بيتالمقدس (اورشليم)، جلد اول، ص315) صهيونيستها كه با بازي با برگه كردها از پنج كشور امتياز ميگرفتند حتي توانستند با همين اهرم جايگاه صدام حسين را در نظام بعثي چپ حاكم شده بر عراق ارتقا بخشند. اما جالب است بدانيم در شرايطي كه ايران به اعتراف جناب سفير، بهشت صهيونيستها ارزيابي ميشد آنان حتي دست از تحركات خود در اين زمينه عليه ايران نيز برنميداشتند و تحركات فرصتطلبانه را بدون اطلاع محمدرضا پهلوي در كردستان پي ميگرفتند: «كسي را كه مرحاويا مينامم براي فراهم آوردن گزارشهائي از ميدانهاي زد و خورد كردها با عراقيها به راهنمائيي بدرحان، از سوي ما به كردستان رفت تا زمينههاي ديدار با ملامصطفي بارزاني را نيز برنامهريزي كند. ولي شوربختانه رد پاي ناشيانهاي كه از خود برجاي گذاشت، هم ساواك و هم آنتن دستگاههاي امنيتي عراقيها را هوشيار نمود كه به هر روي پيش از پديداريي رويدادهاي آشفته و گزند آفرين توانست تندرست به اسرائيل بازگردد.» (همان، جلد اول، ص318) البته ناسپاسي اين جماعت شرور در مورد رژيم پهلوي كه به ميزان غيرقابل تصوري خدوم آنان بود، به اينگونه موارد محدود نماند: «دولت سويس اعتراض كرد كه نيروي هوائي شاهنشاهي ايران سعي كرده است تعدادي سلاح كهنه از زمان جنگ دوم جهاني از طريق ژنو به يك كشور آفريقائي كه در ليست سياه سويس بوده بفروشد. ژنرال حسن طوفانيان، معاون وزارت جنگ و مشاور شاه در تدارك تجهيزات نظامي كه ميدانست هر ساز و برگي كه توسط صفوف مختلف ارتش شاهنشاهي خريداري يا فروخته ميشود بايد روي كاغذ ماركدار و به امضاي او باشد، موضوع را تحت بررسي قرار داد. پس از مشاهده گواهي خريد كه از جانب نيروي هوائي شاهنشاهي ايران بدولت سويس تسليم گرديده بود معلوم شد كه دستور روي كاغذ ماركدار نيروي هوايي صادر شده و گواهي جعلي است. بعداً كشف گرديد كه يكي از كارمندان هيئت نمايندگي اسرائيل در تهران كاغذ ماركدار را از دفتر ژنرال خاتمي دزديده و گواهي مزبور را روي آن نوشته است. ژنرال طوفانيان مئير عزري را از موضوع مطلع ساخت.» (توافق مصلحت آميز روابط ايران و اسرائيل، دكتر سهراب سبحاني، ترجمه ع.م. شاپوريان، ص188) بنابراين صهيونيستها در كنار تحركات ضد ملي در ايران هر نوع دغلكاري و تخلف را نيز به نام ايرانيها انجام ميدادند. 2. مظلومنمايي براي يهوديت قومي حتي در دوران پهلوي نيز به شدت دنبال ميشد. از آنجا كه تبليغات منفي خلاف واقع در مورد شرايط اين جماعت تنها ابزار مؤثر در ترغيب به ترك وطن و كوچاندن به اسرائيل به حساب ميآيد، حتي بهشت بودن دوران پهلويها براي صهيونيستها نيز موجب توقف اين تبليغات منفي نميشد. سفير اسرائيل در بازديد وزير كشاورزي پهلوي دوم از پايگاه صهيونيستها در منطقه زماني كه با بازتاب آنچه كه به كوچندگان آموخته بود مواجه ميشود مجبور ميگردد واكنشي از خود نشان دهد كه قابل تأمل است. «براي استاد عدل (وزير كشاورزي) از زندگي همكيشان يهوديام گفته بودم... پيرو خواسته وي بايد به ديدار چندتن از يهوديان ايراني تبار كشاورز در اسرائيل ميرفتيم... يك كُرد يهوديي ساده كه در ايران فروشنده ابزار يدكي اتوموبيل بود، آنروز شنبه براي ما ميهمانان ايرانياش خوراك ايراني پخته بود و ميكوشيد به شيوه ايراني از ما پذيرايي كند. همسر ميزبان بانوئي ساده و بيآلايش بود ميپنداشت همه ميهمانانش يهوديي ايراني هستند و براي بازبيني و بررسيي زندگي در اسرائيل به اين سرزمين آمدهاند تا به روشني دريابند كه بايد ايران را پشت سرنهند يا همانجا بمانند. او ميكوشيد ما را به هر زباني كه شده به زندگي در اسرائيل و ساختن با پارهاي كاستيها خرسند كند. با شوري آتشين ميگفت: كشور غربا را رها كنيد و به خانه پدريتان بيائيد، كم به ما زور نگفتهاند، كم به زن و بچههايمان فشار نياوردهاند، بيچاره پدرها و مادرهايمان در چه نكبتي مردند، همه ميگويند ما در ايران روزهاي خوشي داشتهايم و گلايههايمان بيجاست!!... چهره برافروخته و چكههاي سرد عرق روي پيشانيي ميهمانان را در برابر اين گفتهها و داوريهاي تند ميديدم، ولي نميدانستم چه واكنشي در سر و دلشان برانگيخته بود، دانستم كه هر چه زودتر بايد آهنگ سخن را دگرگون ميكردم. بيمناك بودم كه مبادا اين ديدار غمانگيز لگدي بر پياله شيري باشد كه به دشواري دوشيدهام. ناچار به گوش عدل رساندم كه: بانوي ميزبان دچار گونهاي بيماري روانيست، بنابراين ميهمانان نبايد گفتههاي نامبرده را به دل بگيرند.» (كيست از شما از تمامي قوم او، يادنامه، مئير عزري، جلد2، ص93) اين زن كه «ديوانه» خوانده ميشود به بازگويي همان تبليغاتي ميپردازد كه صهيونيستها قبل از ترك ايران به شيوههاي مختلف به وي القا كرده بودند. اگر آشكار شدن القائات و خط تبليغاتي نژادپرستان براي ايجاد اختلاف بين اقوام و صاحبان اديان مختلف نشان از عدم تعادل رواني دارد، چرا زماني كه صهيونيستها به همين خاطر مورد انتقاد صاحبان فكر و نظر قرار ميگيرند؛ آن را برنميتابند؟ اين ميزان بدگويي از شرايط يهوديان در ايران دوران پهلوي ثابت ميكند كه مظلوميت تبليغ شده براي يهوديت قومي كاملاً هدفمند بوده است و بر اين اساس، تاريخسازي اين جماعت ميبايست مورد بازنگري جدي قرار گيرد؛ زيرا برخلاف تبليغاتي كه براي واداشتن يهوديان ايراني به ترك ميهن صورت ميگرفت دستكم به گواه آنچه آقاي سفير اذعان ميدارد صهيونيستها در ايران موقعيتي طلايي براي كسب ثروتهاي نجومي بادآورده و در خدمت گرفتن امكانات گسترده كشور داشتهاند: «گشايشهاي تازه در بازار نفت ايران درآمدهاي مردم را در دورة كوتاهي بالاتر از دو برابر فزوني داد. يهوديان توانستند از اين پيشرفت به نيكي بهرهمند گردند و با شايستگيهاي خويش به خواستههايشان دست يابند. آنان اگر از ديدگاه مالي توانستند به راستي و يكباره از گذشتة خويش سوا شوند، به جهاني تازه پاي نهند، از شهرستانها به تهران بكوچند و خانههائي زيبا براي خود بسازند، ولي از ديدگاه فرهنگي و وابستگيهاي ملي به سرزمين اسرائيل نتوانستند كارنامة چندان درخشاني به چنگ آورند. چنين شد كه در ساية زندگيي نو و فروكش كردن پديدة يهودستيزي ميان مردم ايران، فرزندان بسياري از يهوديان در بهترين آموزشگاههاي كشور به آموزش سرگرم شدند و گرايشهاي صيونيستي يا دلتنگيهاي آزارندة سرزمين نياكاني كم و بيش از تب و تاب افتاد.(همان، جلد دوم، ص218) 3. آخرين نكتهاي كه ميبايست در اين زمينه مورد مطالعه جدي قرار گيرد مسئله نفوذ يهوديت قومي به داخل ساير اديان به صورت سازمان يافته است. برخي يهوديان به بهانه تحت فشار بودن در جوامع مختلف به ظاهر تغيير دين داده و ماهيت واقعي خود را پنهان داشتهاند. مسئله حائز اهميت در اين رابطه ارتباط گسترده اين عده با سرويسهاي اطلاعاتي صهيونيستي است. اگر مسئله تغيير دين ناشي از نگراني باشد بايد پس از رفع نگراني، مجدداً اين عده ماهيت اصلي خود را آشكار سازند، اما زماني كه اين افراد حتي در دوران پهلوي نيز يهودي بودن خود را پنهان ميكنند نشان از آن دارد كه اين تغيير ظاهر با اهداف ديگري صورت گرفته است. روايت سفير اسرائيل در اين زمينه تا حدي واقعيت را براي اهل نظر مشخص ميسازد: «با دو تن از دوستانم در انجمن شهر تهران رايزني كردم، يكي دكتر ا.ت. وكيل دادگستري و ديگري فرهنگ فرهي نويسنده و سرايندة تواناي دانشمندي كه به گرايشهاي چپ سربلند بود.. راهنمائيها و راهگشائيهاي ا.ت. و فرهي و سپس آشنائيي آنها با يوسف كهن كه از وكلاي سرشناس دادگستري در ايران بود، نخستين ناهمواريها را از پيش پا برداشت. سرانجام يوسف كهن در تابستان 1972 به انجمن شهر تهران راه يافت... گفتني اينكه در همان دوره يكي از يهودياني كه سالها پيش پدرش زير فشار پيرامون و از سر ناچاري در شهر مشهد از كيش خويش دست شسته بود به انجمن شهر تهران راه يافت. چنين از دين برگشتگاني را در ايران «جديدالاسلام» ميخوانند. گويا م.ح.ط. پس از برگزيده شدن به نمايندگيي انجمن شهر تهران از سوي بازرگانان پارچه در بازار، آشكارا ميكوشيد ريزه كاريهاي كيش تازه را به نيكي انجام دهد. مردم بازار تهران او را نمايندة راستين خويش ميشناختند.»(همان، جلد دوم، ص221) كمترين شناخت از بافت مذهبي بازار روشن ميسازد كه از چه رو يهوديان قومي خود را به گونهاي عرضه ميداشتند كه حتي بازاريهاي معتقد سنتي بازار آنان را نماينده خود بپندارند. كاركرد چنين عناصر نفوذي صرفاً ضربه زدن به ساير اديان خواهد بود. چنانچه اشاره شد، بحث در مورد زماني است كه سازمان اين نفوذيها با چنين قومي كار خود را به پيش ميبرد. در آن زمان نه تهديدي متوجه يهوديت قومي يا حتي يهوديت ديني بود و نه نگراني بابت آنكه موقعيت صهيونيستها در ايران مورد مخاطره قرار گيرد؛ بنابراين پديده نفوذ دادن عناصر صهيونسيت به داخل سازمان پيروان ساير اديان به عنوان يك مقوله بسيار منفور بايد اهداف ديگري را پيگيري نمايد، از جمله آنكه برنامه با اهداف صهيونيستها صورت گيرد، اما به نام ساير اقوام تمام شود. براي نمونه در فوريه 1915 كميته مركزي «حزب اتحاديه و ترقي» براي مذاكره پيرامون نقشه حل مسئله ارامنه ساكن تركيه تشكيل جلسه داد. در اين جلسه مخفي دكتر ناظم دبير كل حزب كه از يهوديان دونمه (در تركيه به يهوديان تغيير دين داده و دونمه ميگويند) بود گفت: «ما چرا اين انقلاب را انجام داديم؟ هدف ما چه بود؟ آيا بدين خاطر بود كه ماموران سلطان عبدالحميد را از اريكه به زير كشيم خود به جاي آنها بنشينيم؟ من نميخواهم اينگونه فكر كنم... من زنده ماندن تركها- و فقط تركها- را در اين سرزمين و حاكميت مستقل آنها را آرزو ميكنم. بگذار عناصر غيرترك از هر مليت و ديني كه هستند نابود شوند. اين كشور را بايد از عناصر غيرترك پاك كرد.» سفير انگليس نيز قبل از جنايت در گزارش محرمانهاي به دولت متبوعش در تاريخ 29/5/1910 رسماً هدايت كنندگان اين درگيريهاي مذهبي و قومي را يهوديان اعلام ميكند: «الهامبخش تشكيل «كميته تركهاي جوان» در بندر «سالونيك» يهوديان بودهاند. «نهضت تركهاي جوان» يك حركت مشترك يهودي- تركي برضد ديگر عناصر امپراتوري يعني عربها، يونانيها، بلغارها و ارمنيها ميباشد.»(مجله آراكس شماره 65، ارديبهشت 73، ص4) همانگونه كه از اين گزارش مستفاد ميشود تركهاي ناسيوناليست و مليتگرا كه از طريق دونمهها هدايت ميشدند صرفاً با ارمنيها دشمني نورزيدند. صهيونيستها برخلاف آنچه امروز از خود چهرهاي طرفدار كردها ترسيم ميكنند در آن ايام تركها را به درگيري با كردها نيز تشويق مينمودند. به عبارت ديگر، در دو سوي چنين غائلههايي در تاريخ معاصر، يهوديت قومي قرار داشته است. درك دقيقتر شرارتهاي اين جماعت و دامن زدن به مليگرايي و نقش نفوذيهاي يهوديت قومي به ساير اديان بحث جامعي را طلب ميكند. به طور اجمالي بايد اذعان داشت مليگرايي از جمله پانتركيسم (به عنوان عامل درگيري و اختلاف) كالايي بود كه در قرن نوزدهم به صورت حسابگرانهاي براي ممالك اسلامي به ارمغان آورده شد. رهآورد اين ناسوناليسم براي جهان اسلام، تفرقه و تجزيه، و براي اروپا، حذف بزرگترين دشمن جنوبي يعني امپراتوري مسلمين بود. برنارد لويس - خاورپژوه سرشناس- سه يهودي اروپايي را از كارگزاران اصلي مليگرايي ترك ميداند. نخستين فرد از اين سه تن «آرمينوس وامبري» نام دارد. وي سالهاي زيادي را در سرزمين عثماني و آسياي مركزي گذراند و از دوستان نزديك و مشاوران سلطان به حساب ميآمد. وي براي دستيابي به اهداف خود حمايت بسياري از افراد و گروهها را جلب كرد. بدون ترديد روابط نزديك وامبري با سران تركهاي جوان در تشويق آنان به پذيرش انديشههاي پانتركيستي مؤثر بود. جالب اينكه وامبري قبل از حشر و نشر با تركهاي جوان، با دشمن آنان، يعني شخص سلطان عبدالحميد نيز تماس نزديك برقرار ساخته بود، همچنين با وزارت خارجه انگليس و محافل صهيونيستي جهاني روابط ويژه و سروسري داشت. هم اوست كه در سال 1901 ترتيب ديدار «تئودر هرتسل» با سلطان عبدالمجيد را داد. دومين فرد «لئون كاهون» يهودي فرانسوي است. او نيز در ايجاد و گسترش مليگرايي ترك سهم بسزايي داشت. وي در سال 1899 كتابي به نام «مقدمهاي بر تاريخ آسيا» نوشت و در آن از برتري تركان و برجستگي نژادي آنان در طول تاريخ سخن راند. سومين فرد «آرتور لملي ديويد» يهودي انگليسي است كه با سفر به تركيه كتاب «بررسيهاي مقدماتي» را نوشت. وي در اين كتاب ميكوشد تا ثابت كند كه تركان، داراي نژادي برجستهاند و بر عربها و ساير ملل شرقي برتري دارند. به تعبير برنارد لويس «بدين سان تركان مليت خود را در غربيان يافتند و نوشتارهاي آنان را رو نويسي نمودند». (براي مطالعه بيشتر رجوع شود به كتاب ظهور تركيه نوين، ترجمه محسن عليسبحاني، تهران، 1372، ص35) بنابراين «جديدالاسلام»ها در ايران يا «دونمه»ها در تركيه و... تنها پديده در يهوديت قومي است كه طي آن به بهانه تحت فشار بودن خود را با شرايط ظاهري اعتقادي ساير اديان وفق ميدهند و سپس منشأ فتنهها به نام صاحبان همان اديان ميگردند. چنانچه اشاره شد، قتلعام ارامنه به نام مسلمانان ترك در تاريخ به ثبت رسيد، درحاليكه عامل اجرايي اين جنايت دونمهها بودند و تئوريپردازهاي آن، نژادپرستان يهوديت قومي. اينكه جديدالاسلامها در ايران چه برنامههايي را دنبال كردند خود بايد موضوع يك تحقيق گسترده قرار گيرد، اما آنچه مسلم است اين جماعت دستكم در 57 سال حاكميت پهلويها هيچ بهانهاي براي پنهان كردن يهودي بودن خود نداشتند، هرچند قبل از آن هم داستانپردازيهاي اغراقآميز را در مورد شرايط بد آنان بايد به حساب هنرهاي تاريخپردازي اين جماعت گذاشت، اما با اين پنهانكاري و رسيدن به موقعيتهاي ديندارانه! در ميان مسلمانان آنگونه كه حتي بازاريهاي متدين فريب آنان بخورند طبعاً زمينههاي مناسبي براي آنان به منظور تحريف حقايق اسلام، دامن زدن به اختلافات شيعه و سني و... فراهم ساخته است. منبع:www.dowran.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 668]
صفحات پیشنهادی
نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(4)
نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(4) از جمله موضوعات ديگري كه كتاب «كاش منهم يك يهودي بودم» مطرح ميسازد اينكه ايرانيان مسلمان مسائلي را به يهوديان نسبت دادهاند كه ...
نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(4) از جمله موضوعات ديگري كه كتاب «كاش منهم يك يهودي بودم» مطرح ميسازد اينكه ايرانيان مسلمان مسائلي را به يهوديان نسبت دادهاند كه ...
نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(3)
نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(3) لطمات صهيونيستها بر اين مرز و بوم محدود به اقتصاد نبود، بلكه در بعد نيروي انساني و محروم ساختن ملت ايران از شخصيتهاي ...
نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(3) لطمات صهيونيستها بر اين مرز و بوم محدود به اقتصاد نبود، بلكه در بعد نيروي انساني و محروم ساختن ملت ايران از شخصيتهاي ...
نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(1)
نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(1) كتاب «كاش من هم يك يهودي بودم» در 1998 در كانادا به ... نويسنده «كاش منهم يك يهودي بودم»، آقاي اشكان تشكري معرفي شده است. ..... تهران، آبان 1350، صص 3-132) اين يهودي مقيم فرانسه به نقل از منابع اسرائيلي ثابت ...
نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(1) كتاب «كاش من هم يك يهودي بودم» در 1998 در كانادا به ... نويسنده «كاش منهم يك يهودي بودم»، آقاي اشكان تشكري معرفي شده است. ..... تهران، آبان 1350، صص 3-132) اين يهودي مقيم فرانسه به نقل از منابع اسرائيلي ثابت ...
كاش من هم كلمه بودم
كاش من هم كلمه بودم نويسنده: محمد علي (ناصر) اميرگل اگر خواهان خانه هاي آرام و خاموش ... نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(2) شناخت دقيق علت گرد آوردن افراطيترين . ... ویژه نامه ای کاش من هم یک پاسدار بودمفی سبیلالله صبح پنجشنبه- 6/3/61 بسم الله ...
كاش من هم كلمه بودم نويسنده: محمد علي (ناصر) اميرگل اگر خواهان خانه هاي آرام و خاموش ... نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(2) شناخت دقيق علت گرد آوردن افراطيترين . ... ویژه نامه ای کاش من هم یک پاسدار بودمفی سبیلالله صبح پنجشنبه- 6/3/61 بسم الله ...
اعترافات جالب در يك كتاب صهيونيستي
نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(3) سفير اسرائيل به منظور توجيه تحركات صهيونيستها در كردستان تلاش ... نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(3) نقد كتاب كاش من هم يك ...
نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(3) سفير اسرائيل به منظور توجيه تحركات صهيونيستها در كردستان تلاش ... نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(3) نقد كتاب كاش من هم يك ...
کاش یک زن نبودم | مرتضی | دانلود کتاب
کاش یک زن نبودم | مرتضی نام کتاب : کاش یک زن نبودم نویسنده : مرتضی حجم کتاب ... كتاب هاي (رمان) براي موبايل جاوا-صفحه ها : [1] 2 3 4 5 H.VIKE23-03-2009, 11:15 . ... نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(2) شناخت دقيق علت گرد آوردن افراطيترين .
کاش یک زن نبودم | مرتضی نام کتاب : کاش یک زن نبودم نویسنده : مرتضی حجم کتاب ... كتاب هاي (رمان) براي موبايل جاوا-صفحه ها : [1] 2 3 4 5 H.VIKE23-03-2009, 11:15 . ... نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(2) شناخت دقيق علت گرد آوردن افراطيترين .
بررسی کتاب همراه با باد – عباس کیارستمی | دانلود کتاب
بررسی کتاب همراه با باد – عباس کیارستمی نام کتاب : بررسی کتاب همراه با باد – عباس کیارستمی نویسنده : ناشناس حجم کتاب ... معرفي و نقد کتاب هاي ادبي (3) ... دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران، در مقالهاي به نقد كتاب «كاش من هم يك يهودي بودم» .
بررسی کتاب همراه با باد – عباس کیارستمی نام کتاب : بررسی کتاب همراه با باد – عباس کیارستمی نویسنده : ناشناس حجم کتاب ... معرفي و نقد کتاب هاي ادبي (3) ... دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران، در مقالهاي به نقد كتاب «كاش من هم يك يهودي بودم» .
نقد تلویزیونی نیازمند نگاهی تازه است
نقد تلویزیونی نیازمند نگاهی تازه استنقد تلویزیونی باید دریچهای تازه به روی ... یك بار در پایان برنامه «طنز 3، نقد 3» به مجری برنامه گفت: «حالا من از شما یك سوال دارم. ... نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(2) شناخت دقيق علت گرد آوردن افراطيترين .
نقد تلویزیونی نیازمند نگاهی تازه استنقد تلویزیونی باید دریچهای تازه به روی ... یك بار در پایان برنامه «طنز 3، نقد 3» به مجری برنامه گفت: «حالا من از شما یك سوال دارم. ... نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(2) شناخت دقيق علت گرد آوردن افراطيترين .
عکس/ جلد اول کتاب شناخت زنان !
عکس/ جلد اول کتاب شناخت زنان ! ... [تعداد بازديد از اين مطلب: 3] ... يک آلبوم عکس براي ... نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(2) شناخت دقيق علت گرد آوردن افراطيترين .
عکس/ جلد اول کتاب شناخت زنان ! ... [تعداد بازديد از اين مطلب: 3] ... يک آلبوم عکس براي ... نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(2) شناخت دقيق علت گرد آوردن افراطيترين .
درباره ی کتابهای فیلم شده
درباره ی فیلم فیلم سیاره ی وحشت محصول سال 2007 سینمای آمریکاست که با سر و .... نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(4) - اضافه به علاقمنديها اسقف شهر تمام يهوديان را ...
درباره ی فیلم فیلم سیاره ی وحشت محصول سال 2007 سینمای آمریکاست که با سر و .... نقد كتاب كاش من هم يك يهودي بودم(4) - اضافه به علاقمنديها اسقف شهر تمام يهوديان را ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها