واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

سلولهاي خوني چگونه شکل ميگيرند؟ نويسنده:دکتر علي ملائکه هماتوپويزيس يا خونسازي، روندي است که در آن، سلولهاي خون شکل ميگيرد. همه اجزاي سلولي در خون از سلولهاي بنيادي خونساز منشا ميگيرند. در يک فرد سالم بزرگسال در هر روز حدود 100ميليارد تا يکتريليون سلول خوني جديد توليد ميشود تا شمار اين سلولها را در گردش خون محيطي ثابت نگه دارد. سلولهاي بنيادي خونساز سلولهاي خوني به 3تيره يا دودمان تقسيم ميشوند: 1) سلولهاي اريتروسيت که شامل سلولهاي قرمز حامل اکسيژن در خون ميشود. در خون محيطي معمولا ميتوان دو نوع از اين سلولها را ديد؛ يکي رتيکولوسيتها (سلولهاي قرمز هستهدار) و ديگري اريتروسيتها (سلولهاي قرمز بيهسته که اکثريت سلولهاي قرمز را تشکيل ميدهند.) در واقع، شمار رتيکولوسيتها در خون بيانگر ميزان توليد سلولهاي قرمز (اريتروپوييز) در بدن است. 2) لنفوسيتها که اساس دستگاه ايمني تطبيقي بدن را تشکيل ميدهند. اين سلولها از سلولهاي پيشساز مشترک لنفوييدي منشا ميگيرند. دودمان سلولي لنفوييدي عمدتا از دو نوع سلول T و سلول B (دو نوع از سلولهاي سفيد خون) تشکيل شده است. روند توليد آنها را را لنفوپويزيس ميگويند. 3) ميلوستها که شامل گرانولوسيتها، مگاکاريوسيتها و ماکروفاژها ميشوند و از سلولهاي پيشساز مشترک ميلوييدي منشأ ميگيرند و نقشهاي گوناگوني از جمله ايمني ذاتي، ايمني تطبيقي و لختهشدن خون را به عهده دارند. روند توليد اين سلولها را ميلوپوئيز مينامند. خونسازي کجا انجام ميشود؟ تشکيل خون در رويان در حال رشد انساني، در تودههايي از سلولهاي خوني در کيسه زرده به نام «جزاير خوني» انجام ميگيرد. با پيشرفت رشد و نمو جنين، تشکيل خون در طحال، کبد و عقدههاي لنفاوي نيز رخ ميدهد. درنهايت، هنگامي مغز استخوان در جنين ايجاد ميشود، اين اندام وظيفه توليد اغلب سلولهاي خوني در بدن را به عهده ميگيرد. با اين حال، بالغشدن، فعال شدن و نيز تکثير برخي از سلولهاي لنفوييدي در اندامهاي لنفاوي ثانوي (طحال، تيموس و گرههاي لنفاوي) همچنان ادامه مييابد. خونسازي در کودکان در مغز استخوانهاي دراز مانند استخوان ران و استخوان درشتني در ساق پا انجام ميگيرد. اين روند در بزرگسالان عمدتا در استخوانهاي لگن، جمجمه، مهرهها و جناغ صورت ميگيرد. خونسازي خارج از استخوان در برخي از موارد، کبد، تيموس و طحال ممکن است دوباره کارکرد خونسازي را به دست آورند. اين وضعيت را خونسازي خارج از مغز استخوان مينامند. اين خونسازي باعث ميشود که اندازه اين اندامها به طور قابلتوجهي افزايش يابد. در طول تکامل جنيني، از آنجايي که استخوانها و در نتيجه مغز استخوان در مراحل انتهايي تکامل پيدا ميکنند، کبد به عنوان اندام اصلي خونساز عمل ميکند. براي همين است که کبد در طي اين دوره بزرگ ميشود. تعيين نوع سلولهاي خوني ظاهرا تعيين نوع سلولهاي خوني ناشي از محلي از بدن است که در آن تمايز پيدا ميکنند. براي مثال، تيموس محلي ايدهآل براي تمايزيافتن تيموسيتها به انواع گوناگون سلول T است. تعيين سلولي در مورد سلولهاي بنيادي و ساير سلولهاي تمايزنيافته در مغز استخوان معمولا به اين صورت توضيح داده ميشد که عوامل محرک رشد گروههاي معين سلولي و ساير عوامل موثر بر محيط خونسازي اين سلولها را متعهد ميکنند که مسير معيني از تمايز سلولي را دنبال کنند. اين نظريه کلاسيک براي توصيف خونسازي است. اما امروزه بيشتر معتقدند که تعيين اينکه سلولهاي خوني تمايزنيافته به چه سلولهاي خاصي بدل شوند، به طور تصادفي صورت ميگيرد. محيط خونسازي باعث ميشود که برخي از اين سلولها زنده بمانند و برخي ديگر دستخوش مرگ سلولي شوند. مغز استخوان با تنظيم تعادل ميان انواع متفاوت سلولي، ميتواند کميت سلولهاي متفاوتي را که درنهايت توليد ميشوند، تعيين کند. عوامل رشد توليد سلولهاي سفيد و قرمز خون در انسانهاي سالم با دقت بسياري تنظيم ميشود و توليد گرانولوسيتها (نوعي از سلولهاي سفيد) در حين دچار شدن به عفونت به سرعت افزايش مييابد. تکثير و بازسازي اين سلولها به «عامل سلول بنيادي» بستگي دارد. اين عوامل، رشد گليگوپروتئيني تکثير و بالغ شدن سلولهايي را که از مغز استخوان به جريان خون وارد ميشوند، تنظيم ميکنند و باعث ميشوند اين سلولها در يک يا چند رده سلولي متعهدشده تکثير شوند و به بلوغ برسند. سه عامل رشد ديگر که توليد سلولهاي بنيادي متعهدشده را تحريک ميکنند، عوامل تحريک دودماني مينامند. اين عوامل، رشد گرانولوسيتها و ماکرفاژها را تشديد ميکنند. براي تبديل سلولهاي پيشساز ميلوييدي به اريتروسيت (سلول قرمز) يک عامل رشد به نام اريتروپويتين لازم است. از طرف ديگر، يک عامل رشد به نام ترومبوپويتين سلولهاي پيشساز ميلوييدي را وادار ميکند که به مگاکاريوسيتها (سلولهاي توليدکننده پلاکت) بدل شوند. انواع سلولهاي خوني سلولهاي خوني شامل هر نوع سلولي ميشود که به طور طبيعي در خون يافت ميشود. سلولهاي خوني در سه رده کلي قرار ميگيرند: 1- سلولهاي سرخ (اريتروسيت)، 2- سلولهاي سفيد (لوکوسيت) و 3- پلاکت (ترمبوسيت) اين سه نوع سلول بر روي هم 45 درصد حجم خون را تشکيل ميدهند؛ بقيه حجم خون را مايعي به نام پلاسما تشکيل ميدهد. 45 درصدي از حجم خون را که سلولها تشکيل ميدهند، اصطلاحا "هماتوکريت" مينامند و ميتوان در آزمايش خون با سانتريفوژ کردن خون آن را اندازه گرفت. سلولهاي سرخ: اين سلولها عمدتا وظيفه انتقال اکسيژن از ريهها به بافتها و انتقال بخشي از دياکسيدکربن توليدشده از بافتها را به ريهها به عهده دارند. اين سلولها اين عمل را از طريق رنگدانهاي پروتئيني به نام هموگلوبين انجام ميدهند، که رنگ سرخ آنها هم ناشي از همين ماده است. سلولهاي سرخ عمري حدود 100 روز دارند. سلولهاي سفيد: سلولهاي سفيد بخشي از دستگاه ايمني ذاتي هستند و عمر آنها بسته به نوعشان از چند روز تا چندين سال متفاوت است. پلاکتها: پلاکتها در لختهشدن خون دخالت دارند و عمر آنها حدود 9 روز است. سلولهاي سرخ خون سلولهاي سرخ يا اريتروسيتها شايعترين نوع سلولهاي خوني هستند و نقش اصلي آنها انتقال اکسيژن از ريهها به بافتهاي بدن از طريق دستگاه گردش خون است. سيتوپلاسم اين سلولها غني از يک مولکول زيستي حاوي آهن به نام هموگلوبين است که ميتواند به اکسيژن متصل شود و رنگ سرخ خون هم ناشي از آن است. سلولهاي سرخ بالغ در انسانها به صورت ديسکها انعطافپذيري از دو طرف معقري هستند که فاقد هسته سلولي و اغلب اندامکهاي سلولي است. سلولهاي سرخ در مغز استخوان توليد ميشوند و عمري حدود 100 تا 120 روز دارند. سلولهاي سرخ پيرشده نهايتا بوسيله ماکروفاژها (نوعي از سلولهاي سفيد در خون) بلعيده ميشوند. حدود يک چهارم سلولهاي بدن انسان را سلولهاي سرخ خون تشکيل ميدهند. سلولهاي سرخ را گلبول قرمز، سلول اريتروئيد و اريتروسيت هم مي نامند. سلولهاي سفيد خون سلولهاي سفيد خون يا لکوسيتها سلولهايي هستند که بخشي از دستگاه ايمني بدن به حساب ميآيند و در دفاع از بدن در مقابل عوامل عفوني و مواد خارجي شرکت دارند. پنج نوع متفاوت از سلول سفيد وجود دارد، اما همه اين سلولها از يک سلول چندتواني از در مغز استخوان به نام سلول بنيادي خونساز به وجود ميآيند. سلولهاي سفيد در همه جاي بدن يافت ميشوند، از جمله در خون و دستگاه لنفاوي. شمار سلولهاي سفيد در خون اغلب شاخصي از بيماريهاست. د رحالت طبيعي بين 4 تا 11 ميليارد سلول سفيد در هر ليتر خون وجود دارد که حدود يک درصد حجم خون را يک فرد بزرگسال سالم را تشکيل ميدهد. انواع سلولهاي سفيد خون: چند نوع متفاوت از سلولهاي سفيد خون وجود دارد. همه انواع در بسياري از خصوصيات مشترک هستند، اما شکل و کارکرد متمايزي دارند. يک خصوصيت عمده تمايزدهنده اين سلولها وجود دانه يا گرانول در سيتوپلاسم آنهاست که بر حسب وجود يا عدم وجود آن به دو دسته تقسيم ميشوند: گرانولوسيتها: اين سلولهاي سفيد با وجود دانههاايي در سيتوپلاسمشان که هنگام مشاهد با ميکروسکوپ نوري رنگهاي مختلفي به خود ميگيرد، مشخص ميشود. اين دانهها در واقع آنزيمهاي با غشايي در اطرافشان هستند که عمدتا براي هضم ذراتي که به درون سلولها کشيده ميشود، به کار ميروند. سه نوع گرانولوسيت وجود دارد: نوتروفيلها، بازوفيلها، و ائوزينوفيلها؛ اين نامها بر اساس خصوصيات رنگگيري اين سلولهاست. آگرانولوسيتها: اين سلولهاي سفيد با فقدان ظاهري دانهها يا گرانولها در سيتوپلاسمشان مشخص ميشوند. گرچه نام آنها بيانکننده فقدان دانه در سيتوپلاسم اين سلولها ست، اما اين سلولها هم داراي گرانولهايي غيراختصاصي هستند که ليزوزوم خوانده ميشود. اين رده سلولهاي سفيد شامل لنفوسيتها، مونوسيتها و ماکروفاژها ميشود. منبع:www.salamat.com
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 637]