تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فرزندم از خواندن قرآن غافل مباش، زيرا كه قرآن دل را زنده مى كند و از فحشاء و زشتى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833411906




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقد كتاب« عمليات آژاكس» (1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نقد كتاب« عمليات آژاكس» (1)
نقد كتاب« عمليات آژاكس» (1)     «عمليات آژاكس» عنوان كتابي است كه در سال 1382 وارد بازار نشر كشور شده است. اين كتاب كه به بررسي اسناد مداخلات سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) در كودتاي 28 مرداد سال 1332 اختصاص دارد، توسط ابوالقاسم راه‌چمني ترجمه شده و مؤسسه فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين‌المللي معاصر ايران آن را منتشر كرده است. در بخش ترجمه، فصل‌بندي و دسته بندي اسناد با توجه به موضوع براندازي دولت مصدق صورت گرفته و بخش پژوهش به نقد و بررسي محورهاي عمده‌اي چون نقش حزب توده، مطبوعات، اوباش، نظاميان، روحانيت، افكار عمومي ... در عمليات براندازي اختصاص دارد.

دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران طي نقدي در ارتباط با اين كتاب مي‌نويسد: «عمليات آژاكس» عنواني است كه از سوي طراحان كودتاي 28 مرداد براي سلسله برنامه‌ريزيها و اقدامات منتهي به اين واقعه تلخ انتخاب شد. نتيجه اين عمليات كه پس از سركوب شديد مردم به استقرار مجدد حكومت وابسته و استبدادي پهلوي انجاميد تضمين‌كننده منافع بيكران اقتصادي و سياسي آمريكا و انگليس در ايران طي يك دوره 25 ساله بود. هرچند در مورد نقش آمريكا و انگليس در طراحي و اجراي اين كودتاي سياه، جاي هيچ شك و شبهه‌اي باقي نمانده و از آن تاريخ تاكنون در اين باره بسيار سخن گفته شده است، اما اسناد انتشار يافته درباره اين واقعه توسط سيا در سال 2000 ميلادي، جزئيات بسياري را در اين باره بازگو كرده است. خوشبختانه گردآوري اين اسناد در كتاب «عمليات آژاكس» امكان مطالعه و بررسی بهتر اين مقطع از تاريخ كشورمان را بخوبي فراهم آورده است. كتاب «عمليات آژاكس» شامل دو بخش كلي است؛ در بخش اول اسناد «سيا» درباره كودتاي 28 مرداد در پنج فصل تنظيم و ارائه شده است. در فصل نخست طرح مقدماتي عمليات آژاكس، در فصل دوم طرح اجرايي اين عمليات و در سومين فصل، گزارش «دونالد ن.ويلبر» را كه خود مستقيماً در برنامه‌ريزي و اجراي اين طرح مشاركت داشته است مي‌خوانيم. اين گزارش در سال 1954م. توسط وي نوشته و به مقامات سيا ارائه شد تا ضمن ثبت تجربيات آمريكا در طراحي برنامه‌هاي كودتا، امكان بهره‌برداري از آنها در عمليات مشابه نيز فراهم آيد. در فصل چهارم و پنجم از اين بخش نيز مي‌توان به ترتيب اسناد مربوط به طراحي بُعد نظامي عمليات و ارزيابي نظامي عمليات را مورد مطالعه قرار داد. در بخش دوم از اين كتاب تجزيه و تحليلي از وقايع مربوط به كودتاي 28 مرداد با توجه به اسناد انتشار يافته از سوي سيا آمده است كه مي‌تواند روشنگر برخي از مسائل باشد. انتشار اسناد و مدارك مربوط به طراحي و اجراي عمليات آژاكس براي سرنگوني يك دولت قانوني و مستقل و جايگزيني آن با يك دولت دست‌نشانده، قبل از هر مسئله‌ ديگري، حاكي از آن است كه آمريكا از اين كه به عنوان يك نظام مداخله‌جو در امور داخلي ديگران شناخته شود، هيچ اِبايي ندارد و چه بسا نماياندن چنين چهره‌اي از خود را در جهت پيشبرد و تسريع برنامه‌ها و پروژه‌هاي استعمارگرانه خويش به شمار مي‌آورد. در حقيقت، انتشار اسناد و مدارك مداخله آمريكا در امور كشورهاي مختلف، مي‌تواند به مرور زمان انجام چنين اقداماتي را توسط ايالات متحده نزد جوامع عادي جلوه دهد و حساسيتها را نسبت به آن كم كند. از سوي ديگر، در بطن انتشار اين اسناد، نوعي قدرت‌نمايي نيز نهفته است و پيامهاي پيدا و پنهان بسياري را براي ديگران در بردارد. رد پاي اين موضوع را گذشته از اسناد رسمي سيا، در بسياري از فعاليتهاي تبليغاتي و فرهنگي دستگاههاي وابسته به نظام امپرياليستي آمريكا از جمله هاليوود نيز مي‌توان مشاهده كرد. شايد بتوان چنين مدعي شد كه تاكنون بيشترين و جذاب‌ترين فيلمهايي كه پرده از توطئه‌گريهاي دستگاه حاكمه آمريكا در اقصي نقاط جهان برداشته و حتي گوشه‌هايي از جنايات و سركوبگري در حق ملتهاي مظلوم را نيز به نمايش درآورده است، محصول دستگاه عظيم فيلم‌سازي هاليوود بوده ‌است. هرچند كه ساخت و نمايش اين فيلمها ظاهراً در جهت افشاي حقايق پشت پرده و آگاه‌سازي افكار عمومي است، اما يك نوع كاركرد و تأثير بسيار عميق - و البته پنهان - در بطن چنين محصولاتي نهفته است كه منافع آن به مراتب بيشتر از خسارات يا مضراتي است كه بازگو كردن بخشی از حقايق مي‌تواند براي نظام سياسي آمريكا در برداشته باشد. البته در اين زمينه بايد توجه داشت كه در چارچوب فعاليتها و اقدامات فوق، همواره خط قرمزهايي رعايت مي‌شوند. به عنوان نمونه، اگرچه اسناد مربوط به كودتاي 28 مرداد پس از گذشت حدود 50 سال از آن واقعه انتشار مي‌يابند، اما همچنان افشاي اسامي برخي اشخاص و مهره‌هاي خاص به مصلحت ديده نشده است. اين اقدام چند دليل مي‌تواند داشته باشد؛ نخست آن كه احتمالاً افراد مزبور در جايگاه و موقعيتي قرار داشته‌اند كه دستگاه اطلاعاتي آمريكا افشاي نام آنها را باعث به مخاطره افتادن روشها و تكنيكهاي نفوذ خود در لايه‌هاي مختلف اداري و نظامي و فرهنگي ديگر كشورها مي‌داند. ديگر اين كه عدم افشاي نام برخي عوامل كاملاً پنهان در گذشته، باعث به وجود آمدن اين اطمينان خاطر در ميان عوامل كنوني آنها مي‌شود كه در چارچوب خارج شدن پاره‌اي از اسناد سازمان‌هاي اطلاعاتي آمريکا و انگليس، هرگز نام و نشان آنها افشا نخواهد شد و مردم از ماهيت واقعی آنان اطلاعي نخواهند يافت. علت ديگر عدم افشاي نام عناصر مزبور- هرچند ممكن است اينك در قيد حيات نباشند- جلوگيري از به خطر افتادن عوامل يا تشكيلاتي است كه چه بسا در ارتباط با آنها و يا تحت نفوذ و رياست اين عده قرار داشته‌اند. نکته جالب ديگر اين که سيا در مورد بعضی افراد تا آنجا اصل اختفا را رعايت مي‌کرد که حتی در زمان انجام عمليات آژاکس اجازه شناسايی آنها را به متحد و شريک خود يعنی انگلستان نيز نمي‌داد. به عنوان نمونه، در گزارش ويلبر تلاش سيا براي مخفي نگه داشتن هويت دو تن از عوامل اصلي و عمده خود در ايران از مأموران اينتليجنس سرويس بروشني بيان شده است: «از آنجا كه در جريان ملاقاتهاي ياد شده در نوامبر 1952 به اين نكته اشاره شده بود كه سيا دو عامل اصلي و عمده در ايران دارد، لازم بود كه به جاي...... و ...... دو نفر به اين عنوان معرفي شوند. اين كار صورت پذيرفت و يكي از عاملان پايگاه و يك عامل فرعي به نام...... به سمت صاحبان اين دو منصب مهم معرفي شدند. تا آنجا كه توانستيم مطلع شويم، برادران رشيديان و هيچيك از عمال ديگر اينتليجنس سرويس در جريان اين عمليات به هويت و نقش ..... و ...... پي نبردند.» (ص48) اين مسئله نشان مي‌دهد كه اگرچه آمريكا وارد يك اتحاد همه جانبه با انگليس شده و بخوبي از به سر آمدن دوران ابرقدرتي اين كشور آگاه است، اما با توجه به سابقه و ريشه‌هاي عميق نفوذ آن در ايران، بهتر آن مي‌ديد كه حزم و احتياط را از دست نداده و تمامي داشته‌هاي خود را عيان نسازد تا به اين ترتيب بتواند به نحو بهتر و مؤثرتري، قضاياي جاري در ايران را تحت كنترل خود داشته باشد. در كنار اين مسئله، آمريكا از همان مراحل اوليه طراحي برنامه كودتا، پيش از ورود به فاز اجرايي، تدابيري در جهت تضمين منافع خود هنگام اجرا و همچنين در دوران بعد از كودتا نيز مي‌انديشد و تضمينهاي لازم را از استعمارگر پير مي‌گيريد: «برآورد كل هزينه‌ي مورد نياز براي تحقق اين طرح، معادل دويست و پنجاه و هشت هزار دلار است كه يكصد و چهل و هفت هزار و پانصد دلار آن را آمريكا و يكصد و سي و هفت هزار و پانصد دلار آن را انگليس تأمين خواهد كرد.»(ص17) اما مهمتر از اين مسئله، اصرار آمريكا بر اخذ تضمين كتبي از انگليس است تا در صورت پيروزي طرح كودتا، سهم اين کشور از منابع نفتي ايران محفوظ باشد: «وزارت امور خارجه‌ي آمريكا پيش از اعلام موافقت بايد درباره‌ي دو نكته‌ي مهم اطمينان حاصل مي‌كرد: نخست آن كه آيا دولت ايالات متحده مي‌تواند كمكهاي مالي را به دولت جانشين مصدق بكند تا اين دولت استقرار يابد و يك توافق نامه‌ي نفتي امضا نمايد... دوم گرفتن تعهد كتبي از دولت انگليس بود مبني بر دستيابي به يك توافق‌نامه نفتي مبني بر حسن نيت و رعايت انصاف نسبت به دولت جانشين در ايران...».(ص38) بر اين اساس مشخص مي‌شود كه آمريكا نگرانيهاي جدي در اين باره داشته است كه پس از صرف هزينه در عمليات آژاکس و موفقيت آن، دولت انگليس مانع از برقراري روابط گسترده کاخ سفيد با دولت كودتا در ايران شود و ضمناً به گونه‌اي منابع نفتي ايران را در انحصار خود بگيرد كه ديگر سهمي از آن براي ايالات متحده باقي نماند. اشاره ويلبر در گزارش خود به اين نكته، بخوبي اهداف اصلي اين دو كشور را از دست يازيدن به چنين اقدامي آشكار مي‌سازد و بر ادعاهاي مطرح شده از سوي آنها مبني بر تلاش برای حفظ استقلال ايران و نجات آن از چنگ كمونيسم، خط بطلان مي‌كشد: «از نظر هر دو دولت در زمان حاضر نفت در درجه‌ي دوم اهميت قرار دارد؛ زيرا مسئله اصلي، تصميم هر دو دولت براي حفظ استقلال ايران است. هر دو دولت در زمان حاضر مصمم‌اند كه به ايران كمك كنند تا خود را از سقوط در دامان شوروي حفظ كند.»(ص20) به اين ترتيب «طرح آژاكس» را بايد نقطه عطفي در شكل‌گيري روابط استراتژيك و ديرپاي آمريكا و انگليس به شمار آورد؛ چرا كه اين طرح به صورت يك نمونه و الگوي پايدار در اين زمينه درآمد. براساس اين الگو آمريكا و انگليس با هماهنگ ساختن دستگاههاي اطلاعاتي، تبليغاتي و سياسي خود در مورد موضوعات مختلف بين‌المللي، طرحهاي بسياري را از آن زمان به بعد به مرحله اجرا گذارده و سپس منافع اقتصادي حاصله را بين خود تقسيم كرده‌اند. در بررسی محتوايي اسناد انتشار يافته سيا و بويژه گزارش ويلبر (كه بخش اعظم اين اسناد را تشكيل مي‌دهد) نكات بسياري را مي‌توان مورد تأمل قرار داد و نگاهي محققانه و موشكافانه به ماجراي كودتاي 28 مرداد 1332خ. انداخت. در اين زمينه نخستين مسئله‌اي كه جلب توجه مي‌كند، ضعف شخصيت محمدرضا پهلوي است. طراحان عمليات توجه خاصي به اين نكته دارند؛ چرا كه در طرح مزبور، «شاه» نقش ويژه‌اي را برعهده دارد و چنانچه به دليل ترس يا تزلزل اراده، با آنها همراهي نكند، امكان موفقيت طرح بشدت كاهش مي‌يابد؛ بنابراين از نظر طراحان كودتا، اولين و مهمترين گام در اجراي اين طرح، از بين بردن ترس و وحشت محمدرضا از «انگليس» بود: «در مرحله‌ي اول بايد شاه را درباره‌ي هدف مشترك انگيس و آمريكا متقاعد ساخت و ترس وي را از توطئه‌ي بريتانيا برضد خود او از بين برد.»(ص11) در واقع محمدرضا با توجه به تجربة آوردن و بردن پدرش توسط انگليسي‌ها، از اين مسئله بشدت نگران بود كه طرح مزبور، توطئه‌اي عليه خود وي باشد. بي‌ترديد چنانچه انگليس به تنهايي قصد اجراي اين طرح را داشت، محمدرضا به دليل همين ترس ريشه‌دار خود از سياستمداران انگليسي، به هيچ وجه حاضر به ايفاي نقش در طرح مورد نظر آنها نمي‌شد و لذا بايد گفت آنچه توانست به حل اين مسئله بپردازد، مشاركت آمريكا در طرح مزبور بود. در همين جا بايد اين نكته را متذكر شد كه اگرچه محمدرضا پهلوي و دكتر محمد مصدق در اين مقطع به دو نيروي مقابل يكديگر بدل شده بودند، اما در يك مسئله با يكديگر نقطه نظر كاملاً مشتركي داشتند و آن خوشبيني به آمريكا بود، اما اين خوشبيني مشترك، دو نتيجه كاملاً متفاوت براي آنها به بار آورد؛ براي يكي ادامه يك سلطنت وابسته و سركوبگر و براي ديگري سقوط و حبس و تبعيد مادام‌العمر. اما برخلاف شاه، اشرف خواهر دوقلوي وي جسور و بي‌پروا بود و لذا از تمامي ظرفيتهاي شخصيتي وي براي به ثمر رساندن كودتا استفاده شد. دقيقاً به خاطر نقشي كه وي در اين برهه از زمان ايفا كرد، در طول سالهاي بعد توانست به صورت يكي از عناصر بسيار پرنفوذ دربار درآيد؛ به طوري كه حتي محمدرضا نيز به خود اجازه نمي‌داد تا كوچكترين دخالتي در عملكردهاي مفسده‌انگيزش در زمينه‌هاي اقتصادي، اخلاقي و حتي سياسي بكند: «شاه براي ايفاي نقش خود به آمادگي ويژ‌ه‌اي نياز دارد. طبيعي است انساني كه از هر سو با ترديد و ترس احاطه شده، براي آن كه بتواند وظيفه‌ي خود را به انجام رساند بايد تشويق شود... ما براي شاهدخت اشرف خواهر دوقلوي قدرتمند و مكّار شاه، به عنوان فردي كه مي‌تواند شاه را براي ايفاي نقش خود تشويق كند، اهميت ويژه‌اي قائل هستيم... نقش شاه بايد در سه مرحله اجرا شود. اشرف وي را در اجراي هر مرحله به طور كامل آماده خواهد ساخت. اولين گام، متقاعد ساختن شاه به اين موضوع است كه آمريكا و انگليس هدفي مشترك در ايران دارند. همزمان بايد ترس شاه را از «دست مخفي انگليسي در ايران» برطرف ساخت. در مرحله دوم بايد آنچه را كه آينده به ارمغان خواهد آورد براي وي توضيح داد. مرحله‌ي سوم گرفتن تضمين خاصي از اوست.»(ص19) به اين ترتيب، اين اشرف است كه با يك مسافرت بسيار كوتاه و چند روزه به ايران- كه حتي در ابتدا با نارضايتي شديد محمدرضا به دليل ترس از عواقب اين مسافرت مواجه مي‌شود- اقداماتي بسيار اساسي صورت مي‌دهد و راه را براي اجراي كودتا هموار مي‌سازد: «اشرف در تاريخ بيست و پنجم ژوئيه به صورت يك مسافر عادي با هواپيما وارد تهران شد. همان‌گونه كه انتظار مي‌رفت بازگشت غيرمجاز وي طوفاني واقعي برپا كرد، چرا كه اشرف نه از خود شاه اجازه‌ي بازگشت خواسته بود و نه از دولت مصدق و هر دو از اين بابت خشمگين بودند. شاه از ديدار با وي خودداري كرد و نيز نامه‌اي را كه از طرف اشرف نوشته شده و از طريق... رئيس خدمه‌ي (كاخ) شاه براي او فرستاده بود، نپذيرفت... نامه‌ي مزبور حاكي از آن بود كه ژنرال آمريكايي شوارتسكف در مأموريتي مشابه با آنچه كه اشرف به سبب آن به ايران آمده بود، براي ديدار با شاه عازم ايران خواهد شد. شاه از اين خبر استقبال كرد و شامگاه بيست و نهم ژوئيه خواهرش را به حضور پذيرفت. جلسه‌ي ديدار با ناآرامي و جنجال آغاز شد اما با آشتي طرفين خاتمه يافت. اشرف روز بعد با هواپيما به اروپا بازگشت.»(ص61) اما علي‌رغم اين ملاقات و همچنين ملاقاتهاي ديگر با اسدالله رشيديان (عامل اصلي اينتليجنس سرويس در ايران) و ژنرال شوارتسكف آمريكايي- كه محمدرضا به او خوشبين بود و اطمينان داشت - شاه همچنان قادر به فائق آمدن بر ترس و جبن ذاتي خود نبود و لذا از امضاي برگه‌هاي عزل مصدق از نخست‌وزيري و انتصاب زاهدي به اين مقام به دليل تبعاتي كه در صورت مقاومت مصدق در قبال اين مسئله متوجه وي مي‌شد، امتناع مي‌ورزيد. سرانجام محمدرضا زماني حاضر به اين كار شد كه با تهديد جدي كرميت روزولت مبنی بر ترك ايران مواجه شد، هرچند در اين زمان نيز ترك پايتخت و عزيمت به رامسر، جزو شروط وي براي امضا برگه‌هاي مزبور بود: «شاه بار ديگر تأكيد كرد كه هرچند با اجراي عمليات موافقت كرده ولي هيچ برگه‌اي را امضا نخواهد كرد... رشيديان پيغامي به اين مضمون از طرف روزولت به شاه منتقل كرد كه اگر شاه تا چند روز آينده اقدامي نكند، روزولت ايران را با تنفر و انزجار ترك خواهد كرد. شاه در پايان جلسه و در جمع حضار اعلام كرد كه برگه‌ها را امضا و با زاهدي نيز ملاقات مي‌كند و سپس عازم رامسر در ساحل درياي خزر خواهد شد... تصميم گرفتند شاه دو فرمان را امضا كند كه يكي از آنها بركناري مصدق و ديگري انتصاب زاهدي به نخست‌وزيري بود.» (ص70) بروشني پيداست كه قبول امضاي اين دو فرمان نيز مبنايي جز ترس و واهمه نداشته است؛ چرا كه از نظر شاه، رفتن روزولت از ايران به معناي تنها ماندن او با انگليسي‌ها بود و اين چيزي بود كه محمدرضا را بشدت در خوف و هراس فرو مي‌برد. براي درك بهتر اين مسئله، كافي است به ملاقات شاه با ژنرال شوارتسكف توجه شود: «شوارتسكف يك ديدار و گفت‌وگوي طولاني با شاه داشت. شاه از اين رو ژنرال را به سالن بزرگ رقص كاخ هدايت كرد و يك ميز كوچك را دقيقاً به وسط اين سالن كشيد و آن‌گاه هر دو پشت همان ميز نشستند و مذاكرات خود را آغاز كردند.» (ص65) به اين ترتيب معلوم است كه شخص اول كشور حتي اطمينان نداشت در دفتر كار خود از زير نظارت و جاسوسي انگليسي‌هاي توطئه‌گر در امان باشد،لذا مكاني غيرمتعارف را براي اين مذاكرات بسيار مهم برگزيد. به هر حال، آن‌گونه كه مي‌دانيم، محمدرضا بلافاصله پس از شكست مرحله نخست كودتا، رامسر را به مقصد بغداد ترك كرد و از آنجا نيز به ايتاليا رفت تا فاصله خود را از كشور به حدي برساند كه خطري متوجه وي نباشد. بديهي است آمريكا و انگليس با شناختي كه پيش از اين از محمدرضا داشتند و با تكميل شناخت و اطلاعات خود درباره شخصيت وي در طول اين ماجرا، از تأمين حداكثر منافع خود در ايران اطمينان خاطر كامل يافته و در طول 25 سال بعدي بيشترين بهره را از اين موقعيت بردند. منبع:www.dowran.ir  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 360]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن