تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  ghhhhhh
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805167174




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

علم و عمل خواجه اسماعيل شنيزي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
علم و عمل خواجه اسماعيل شنيزي
علم و عمل خواجه اسماعيل شنيزيشاعر : سنايي غزنوي ما را ز نه چيزي برسانيد به چيزيعلم و عمل خواجه اسماعيل شنيزياو کرده دل ما چو دل باز گريزيما کبک دري بوده گريزيده ز کبکيدر صورت رستم شده از صورت حيزيتا ما ز پي تنقيت و تقويت اوبا جان مترنم شده نيروي تميزيدر واسطه‌ي خازن و نقاش بدين شکرجان و دل ما از دو سماعيل غميزيدر کارگه و بارگه حکم و فنا يافتجان زنده شد از حذق سماعيل شنيزيدين تازه شد از صدق سماعيل پيمبراي بخت بد و گوي تو با بخت همي زيچونانک سنايي را زو قدر و سنا شدوي همچو خرد به نيکنامياي در دل ما چو جان گراميآورد بر تو جان سلاميآن دل که به خدمت تو پيوستکبک از تو گرفت خوش خراميماه از تو گرفت نور بخشيبرخاسته زحمت حراميبا رحمت رويت از ميانهناديده جمال تو تمامياين چرخ رونده با همه چشماندر غلط اوفتد گرامياين نور جمال تو ببيندچون دانش يوسف لجاميبا تابش تو کران مبادابر تخت تو اندر دين بر از عرش مجيدستياگر پاي تو از خط خطا گامي بعيدستيوگر غفلت ز رزاقي زر فرد آفريدستيوگر امروز طبع تو ز طراري نه طاقستيز رشک آن دگر شيطان شهوت مستزيدستيز عشق آن يکي سلطان طاعت شادمان بودياگر زر بوديي بر سنگ صرافان پديدستيتو مستي زان نياري رفت در بازار عشاقانگشاده‌تر ز دست و تيغ سلطان عميدستيهميشه اين همي خواني که دست من درين عالمسر انگشت من صندوق خلقان را کليدستيهميشه خواب اين بيني که يارب کاشکي دانموگر لوح و قلم در دست شاگرد يزيدستياگر بخت و رضا در تحت راي بلحکم بوديهمه رو سالکان خواهند گر هر روز عيدستينباشد آنکه تو خواهي و گر نه اين چنين بوديترا هر دم هزاران نعره‌ي «هل من مزيد» ستياگر بودي دلت مشتاق در گفتار بسم‌اللهز سر سامري عالم پر از پيک و بريدستيوگر عاجز سنايي نيستي در دست نااهلانگفتم او را که به نزديک من آيپسري ديدم پوشيده قبايگفتم او را که بيا ژاژ مخايگفت من دير بمانم نايمسيم در دست و گروگان در پايدير کي ماني جايي که بودخويشتن گر نشسته‌اي مستايمن اگر ايستاده‌ام مستهتو نشسته بهي و من بر پايزان که تو فتنه‌اي و من علممنبود خواهم ساکن دو روز در يک جايبه هفت کشور تا شکر پنج و ده گويمبه هفت کشور نتوان رسيد بي‌شش پايدو پاي دارم چار دگر ببايد از آنکاز آن پس که توفيق دادت خدايچنان زندگاني کن اي نيک رايچو اندر زمينت آيد انگشت پايکه خايند ز اندوهت انگشت دستجهاني به مرگ تو دارند رايمکن در جهان زندگاني چنانککه از خوب گويي و از خوشخوييسخا و سخن جان محض‌ست ايراز من شعر نيک و ز تو نيکوييبماند همي زنده بي کالبدننهد مرد خردمند سوي مستي پينکند دانا مستي نخورد عاقل ميني چون سرو نمايد به مثل سرو چو نيچه خوري چيزي کز خوردن آن چيز تراور کني عربده گويند که او کرد نه ميگر کني بخشش گويند که مي کرد نه اوبه فعل اندر نيايد زو درشتيکسي را کو نسب پاکيزه باشدنيايد زو به جز کژي و زشتيکسي را کو به اصل اندر خلل هستچه مرد مسجدي و چه کنشتيمراد از مردمي آزادمرديستچه عطايي از او چه عاريتيشربهاي جهان همه خورديمهيچ خوشخواره‌تر ز عافيتيچو نکو بنگريستيم نبودآخر چو نکو نکو نگه کرديشد ديده‌ي من سپيد از وعدتهمچون ز بر درش سيه کرديآخر بر مرثيه‌ي پدر ما را
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 310]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن