واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: رحيم على آبادى: - سه ماه بعد از المپيك قسط چراغانى مى دادم
مهرى رنجبرMehri Ranjbar رحيم على آبادى با مدال نقره اش در المپيك مونيخ ،۱۹۷۲ كشتى فرنگى ايران را بر سر زبان ها انداخت. البته تا امروز هم ماندگار شده و هيچ كس نتوانسته دومين مدال المپيكى را براى كشتى فرنگى بگيرد. هر چند گروگانگيرى فلسطينى ها در دهكده المپيك براى دو روز بازيها را تعطيل كرد و نزديك بود على آبادى هم دست خالى به تهران برگردد اما با فيصله پيدا كردن كارها، مسابقه ها از سر گرفته شد و مدال نقره بازيها هم به على آبادى رسيد. كشتى گير ملى پوش ايران با اينكه تنها روزى ۴ ساعت مى خوابيد اما خم به ابرويش نمى آورد. او براى اينكه به تمريناتش برسد شيفت شب در واحد تراشكارى شركت واحد كار مى كرد و صبح ها بعد از استراحت، تمرين. او هنوز يادش نرفته، چرا كه تا سه ماه بعد از برگشت از مونيخ، قسط چراغانى كوچه را مى داد.مدال نقره در المپيك ۱۹۷۲ مونيخ اولين مدال شما در المپيك بود المپيك مونيخ اولين المپيكى بود كه روى تشك رفتم و مدال نقره ام هم اولين مدال المپيكى كشتى فرنگى ايران بود.فكر مى كنم خيلى خوشحال شديد بزرگ ترين افتخار يك ورزشكار به دست آوردن مدال المپيك است. من هم بانقره اى كه گرفتم خيلى خوشحال شدم.آن موقع هم رسم بود ورزشكارانى كه كدال مى گرفتند پاداش بگيرند بله، وقتى روى سكو رفتم، ۵۰۰ مارك پاداش از كميته ملى المپيك گرفتم. آن زمان موحد به شوخى گفت: اين ۵۰۰ مارك را خرج نكن تبرك است.چرا آن پاداش آنقدر ارزش داشت آن موقع ما به عشق وطن مدال مى گرفتيم. مثل حالا نبود كه همه جوره به ورزشكاران پاداش دهند. ما حتى خودمان هم پول چراغانى را مى داديم.من وقتى از المپيك برگشتم تا سه ماه قسط چراغانى مى دادم.فكر مى كنيد، مسابقه دادن در المپيك آن زمان سخت تر از حالا بود آن موقع كشتى گيران بلوك شرق سطح بالايى داشتند. فرقى نمى كرد چه جهانى و چه المپيك. در حالى كه الان آسان تر است. در المپيك ۱۹۷۲ مونيخ هم حريفان ما از روسيه و رومانى با همه توان آمده بودند. اما حالا نه، با سهميه اى كه ورزشكاران مى گيرند شايد كار كمى راحت تر باشد.در ايران هم براى حضور در المپيك انتخابى مى داديد يا فدراسيون خودش مشخص مى كرد بله، انتخابى مى داديم. البته در انتخابى داخل كشور هم كارمان راحت نبود. حريفان قوى و نزديك هم بودند. همين مساله گاهى كار انتخاب ورزشكاران را براى فدراسيون و سرمربى سخت تر مى كرد. بعضى مواقع اتفاق مى افتاد كه يك يا دو هفته قبل از اعزام براى نفرات خاص انتخابى مى گذاشتند.حريفان شما براى انتخابى المپيك ۱۹۷۲ چه كسانى بودند مرادعلى شيرانى، مهدى هوريا، نقيب زاده و طاهرى حريفانى بودند كه عنوان جهانى هم داشتند. آن موقع مثل حالا نبود همه دلسوز خودشان بودند.يعنى چه كه دلسوز نداشتيد الان ورزشكاران امكانات زيادى دارند. ما براى اينكه آماده شويم خودمان از جيب خودمان هزينه مى كرديم. مثل حالا فدراسيون، سازمان و كميته ملى المپيك كارى براى ما انجام نمى دادند.شما فقط كشتى كار مى كرديد يا كنار آن كار هم مى كرديد باورتان نمى شود من چطور تمرين مى كردم. من در واحد تراشكارى شركت واحد بودم. براى همين شيفت شب را انتخاب كردم تا به تمريناتم برسم. رشته ام تراشكارى بود و شبى سه كاسه چرخ بنز مى تراشيدم. بعد صبح مى آمدم خانه دوش مى گرفتم و استراحت مى كردم و مى رفتم باشگاه پولاد براى تمرين آمادگى جسمانى. با اين وضعيت چند جلسه تمرين مى كرديد در هفته ۹ جلسه تمرين مى كردم. كنار آن كوه مى رفتم و تمرينات دو وميدانى ام را ترك نمى كردم. در حالى كه حالا بچه ها دو قدم هم برنمى دارند.با اين شرايط كار سختى داشتيد من در طولانى ترين زمان استراحت فقط ۴ ساعت مى خوابيدم. روزى ۱۰ كيلومتر در پارك وى مى دويدم. همين مساله باعث مى شد كه استقامت بدنمان بالا برود بدون اينكه به قرص دوپينگ احتياج داشته باشيم.خاطره ويژه اى هم از المپيك ۱۹۷۲ مونيخ داريد در سال ۱۹۷۲ مونيخ درگيرى در كمپ به وجود آمد. فلسطينى ها، ورزشكاران اسراييلى را گروگان گرفتند. همين مساله باعث شد تا بازيها تعطيل شود. مى گفتند باز يها لغو مى شود اما بعد از دو روز دوباره مسابقه ها از سر گرفته شد. استرس ما زياد شده بود اما با عادى شدن شرايط دوباره وزن كم كرديم تا آماده مسابقه شويم.
دوشنبه 6 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]