تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804474574
زن متهم به قتل در دادگاه مدعي شد شوهركشي براي رهايي از شكنجه
واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: زن متهم به قتل در دادگاه مدعي شد شوهركشي براي رهايي از شكنجه
گروه حوادث؛ دستبند نقره يي سال ها است بر دستان پر از چروك زينب حلقه شده و مهر سكوت سال ها است بر لبان او كوبيده شده. صداي هولناك درهاي نرده يي زندان چندان با گوش زينب ناآشنا نيست. او اين صدا را قبلاً در زنداني به نام خانه شوهر هم مي شنيد. زينب 30 ساله روز گذشته پشت تريبون دادگاه قرار گرفت تا در برابر اتهام قتل شوهرش از خود دفاع كند، اما او بيشتر دقايق را ضجه زد و اشك ريخت. در ابتداي جلسه محاكمه اين متهم كه در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد علي دلداري نماينده دادستان تهران در جايگاه قرار گرفت تا عليه زينب اقامه دعوا كند. وي گفت؛ زن حاضر در دادگاه متهم است سوم شهريور سال 85 با ضربات آچار فرانسه شوهر 41ساله اش «م» را در كهريزك به قتل رسانده است. اين زن ساعاتي پس از قتل بازداشت شد و به جنايت خود اعتراف كرد. وي افزود؛ به عنوان نماينده دادستان با توجه به دلايل ارائه شده در پرونده تقاضاي صدور حكم قانوني براي متهم را دارم. در ادامه پدر و مادر «م» در جايگاه قرار گرفتند و تقاضاي صدور حكم قصاص براي قاتل فرزندشان كردند. آنها مدعي شدند هرگز شاهد درگيري «م» و زينب نبودند و نمي دانند زينب از كدام اختلاف خانوادگي صحبت كرده است. سومين كسي كه در برابر پنج قاضي رسيدگي كننده قرار گرفت، زينب بود. وي گفت؛ اتهام قتل را قبول دارم. اين من بودم كه شوهرم را كشتم، اما هيچ كس نمي داند در روزهاي تلخ زندگي بر من چه گذشت. سه سال قبل خانواده ام به زور مرا به عقد «م» در آوردند، در حالي كه مي دانستند وي معتاد است. من هيچ علاقه يي به او نداشتم اما خانواده فقيرم سعي مي كردند مرا از سر خود باز كنند. وقتي به عقد «م» درآمدم به خانه اش رفتم. من هيچ وقت احساس نكردم همسر او هستم. درست مثل يك كارگر با من رفتار مي شد. هر روز كارهايي را كه «م» مي خواست بايد انجام مي دادم و بعد هم از جلوي چشم او دور مي شدم. هميشه به من بي توجهي مي كرد. شب كه مي شد به اتاق ديگري مي رفت، مواد مصرف و فيلم هاي مبتذل تماشا مي كرد. وي ادامه داد؛ «م» كار مي كرد اما همه درآمدش خرج تهيه مواد مي شد. ما دو اتاق در خانه مادر «م» داشتيم و همان جا زندگي مي كرديم. اگر به رفتار شوهرم اعتراض مي كردم كتك مي خوردم؛ آنقدر كه براي حركت كردن توان نداشتم. تهديد مي كرد اگر خلاف خواسته اش رفتار كنم مرا مي كشد. همه مي دانند «م» چه رفتار بدي با من داشت.در اين هنگام قاضي از زينب پرسيد، چرا خانه شوهرت را ترك نكردي. متهم نيز پاسخ داد؛ يك بار قهر كردم و پيش مادرم رفتم. چند ساعت كه گذشت و مادرم فهميد من قهركرده ام، مرا از خانه اش بيرون كرد و گفت ديگر در خانه اش جايي ندارم و بايد به منزل شوهرم برگردم. وقتي مادرم مرا از خانه بيرون كرد، هيچ راهي به جز اينكه نزد «م» برگردم، نداشتم. از آن به بعد شرايطم بدتر شد.«م» هر شب دير به خانه مي آمد. محله يي كه ما در آن زندگي مي كرديم امن نبود و تنهايي بيش از حدم باعث ايجاد ترس در وجودم شده بود. هر شب زير بالشم آچار فرانسه مي گذاشتم تا اگر شب كسي حمله كرد از خودم دفاع كنم. شب حادثه «م» بسيار دير وقت به خانه آمد و من هم از ترسم هنوز نخوابيده بودم. وقتي وارد خانه شد، مواد مصرف كرده بود. به اتاق اش رفت تا باز هم فيلم نگاه كند. به سراغش رفتم و پرسيدم چرا شب ها دير به خانه مي آيد و به من بي توجهي مي كند. به او گفتم من مي ترسم. در اين لحظه «م» قمقمه يي كه در اتاقش بود به طرفم پرت كرد. من به اتاق خودم رفت، دنبالم آمد و كتكم زد. من هم آچار را از زير بالشم در آوردم و چهار ضربه به او زدم. من فقط مي خواستم جلوي ضربات «م» را بگيرم و قصد كشتن او را نداشتم. قاضي از زينب پرسيد اگر اولياي دم به ديه رضايت دهند، مي تواني آن را پرداخت كني؟ زن جوان در حالي كه به شدت گريه مي كرد، گفت؛ من هيچ پولي ندارم و هيچ كسي را هم ندارم در ادامه جلسه دادگاه حاج محمدعلي وكيل زينب در جايگاه قرار گرفت و در دفاع از موكلش گفت؛ مقتول 6 پرونده در خصوص حمل و مصرف مواد مخدر در دادگاه ها داشته است و اين امر ادعاي موكلم را تاييد مي كند. ضمن اينكه همه همسايه ها هر روز صداي كتك خوردن هاي زينب را مي شنيدند و در پرونده نيز اين مساله منعكس است. شوهر زينب مانند يك كارگر با او رفتار مي كرده است. در اين سال ها كه زينب زنداني شده متاسفانه هيچ كدام از اعضاي خانواده اش به ديدن او نيامده و حتي نمي دانند دخترشان كجاست.وي ادامه داد؛ وضعيتي كه مقتول داشت كاملاً در پرونده منعكس است. من به عنوان وكيل زينب از قضات مي خواهم به وضعيت اين زن 30 ساله خارج از قوانين خشك نگاه كنند و شرايط او را در طول زندگي اش بسنجند و بعد راي دهند. هيات قضات پس از پايان جلسه محاكمه با اكثريت آرا راي بر قصاص متهم صادر كردند اما دو تن از قضات رسيدگي كننده زينب را مستحق مرگ تشخيص ندادند.
دوشنبه 6 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 365]
-
گوناگون
پربازدیدترینها