واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: صنعت نفت ايران صد ساله شد
سرويس اقتصادي: از زمان بالاآوردن نخستين سطل نفت مسجدسليمان با چرخ چاه دستي در عصر مشروطه تاكنون يك قرن كامل ميگذرد. نفت اينك صنعتي نوپا نيست وتاريخي به طول يكصدسال را پيموده است. طلاي سياه شايد جهت تاريخي اقتصاد و حتي حوزه سياست و ديگر حوزهها را بشدت تحت تأثير خود گرفت.
شايد پس از كشف، مهمترين واقعه تاريخي در عصر نفت، مليشدن اين صنعت باشد كه پس از آن تغييرات و تحولات وسيع و عميقي در حوزه اقتصاد و سياست بوجود آمد. اما، نفت به خودي خود، تأثيري شگرف در شكل وشيوه اداره اقتصاد جامعه برجاي نهاد به گونهاي كه سرشت و سرنوشت حك-ومته--اي پ-س از نفت در محيط و اتمسفري متفاوت رقم خورد. تا جايي كه برخي نظريات بر اين سو متمركز شد كه حكومتهاي پس از عصر نفت از آنجا كه درآمد خود را از مردم كسب نميكردند و برعكس به مردم از محل فروش نفت يارانه ميدادند ديگر پاسخگوي مردم نبودند و ديگر سخن، كشف نفت و درآمدزايي حاصل از آن، حكومتها را روزي رسان مردم كرد و نه پاسخگوي آنان. اما در ميان نظريات بغايت متفاوت و بعضاً تندروانه، گروهي بر اين طبل ميكوبند كه هر آنچه و ضعف اقتصادي و تكنولوژيك ما را سبب شد همين نفت بود كه از دل زمين بيرون آورديم و بدون فكر به آينده خود و فرزندانمان بيمحابا خرج كرديم و سرگرم همين دور باطل مانديم.و در تاييد اين نظر به عنوان شاهد مثال ميآورند كه سرزمينهايي كه از اول نفت نداشتند و روزيخور نفت نشدند راه ترقي و پيشرفت و صنعت و تكنولوژي را بسرعت برق و باد پيمودند و ما همچنان در خم يك كوچهايم.
اين نظر اگر چه در بادي امر جذاب ميآيد و بظاهر از منطقي هم برخوردار، اما نيك كه بنگريم سختي گزاف و سفسطهآميزي است. چه كسي گفته است كه اگر ما نفت نداشتيم لزوماً از نظر تكنولوژي و صنعت همتراز فرنگ ميشديم؟ مگر افغانستان كه ندارد، شد؟ و چه كسي گفته است كه هر كه نفت دارد نگونبخت است. مگر نفت درياي شمال حوزهاي غني نيست كه انگلستان و نروژ از آن درآمد كلاني كسب ميكنند و صنعتي هم شدهاند؟ باري، حكايت نفت داستاني بس دراز است و آنچه در آن نبايد ترديد داشت اينكه هر نعمتي داشتنش بهتر از نداشتنش است و اگر ما خوب رفتار نكردهايم و از همه فرصتها به نيكي بهره نبردهايم روا نيست كه نعمت را نقمت بشماريم و پشت بر قاعده عالم كنيم.
از حضور انگليس و آمريكا تا خودكفايي
غلامحسين نوذري، وزير نفت معتقد است نبايد فراموش كنيم كه در سالهاي نخست كشف نفت و مدتي پس از آن اين صنعت در اختيار ايرانيان نبود بلكه در دورهاي از تاريخ، كارمندان و نيروهاي شركتهاي انگليسي در صنعت نفت ايران حضور داشتند كه با ملي شدن آن، بخشي از انحصار خود را در اين بخش از اقتصاد ايران از دست دادند و نيروهاي داخلي توانستند گامهايي براي خودكفايي بردارند و در زماني ديگر، شركتهاي آمريكايي انحصار خود را بر منابع نفتي ايران آغاز كردند كه اين روند نيز با پيروزي انقلاب اسلامي پايان يافت و توان داخل به معناي واقعي، توانست براي توسعه اين صنعت عظيم به كار گرفته شود.
اعتصاب كاركنان اين صنعت در پاييز 1357 موجب شد كه حكومت 57 ساله پهلويها در ايران ساقط شده و انقلاب اسلامي به پيروزي برسد.
آمارها حكايت از آن دارد كه از زمان اكتشاف نفت تاكنون در حدود 65 ميليارد بشكه نفت در ايران استخراج شده است و هم اكنون سالي 3/1 ميليارد بشكه نفت با ميانگين 4 ميليون بشكه توليد روزانه استخراج ميشود.
اگر ارزش امروز نفت خام صادراتي ايران را ملاك قرار دهيم در يكصد سال گذشته بيش از 7300 ميليارد دلار نفت در ايران توليد شده كه معادل 24 سال توليد ناخالص داخلي كشور است.
دكتر حجتالله غنيميفرد، مدير امور بينالملل شركت ملي نفت و رئيس ستاد بزرگداشت يكصد سالگي نفت در گفتگو با ما به تشريح تاريخ پرفراز و نشيب نفت پرداخت.
وي ميگويد: سابقه اكتشاف نفت در ايران به بيش از 100 سال برميگردد و عملاً در سال 1281 قراردادي با ويليام فاكس دارسي براي كشف منابع زيرزميني منعقد ميشود.
اين قرارداد امتيازي با وجه بسيار كمي به عنوان بهره مالكانهمنعقد شد و اين شخص در غرب كشور به اكتشاف نفت پرداخت. دارسي در قصرشيرين به نفت رسيد اما ذخاير آن كم بود و تمايلي از سوي اين شخص براي توسعه اين ميدان وجود نداشت اما اولين چاه نفت ايران در بامداد پنجم خرداد 1287 در مسجدسليمان به نفت رسيده و 10 روز پس از آن دومين چاه نفت نيز در اين منطقه حفر و با موفقيت به نفت رسيد.
وي ادامه ميدهد كه سياست كشور از ابتداي اكتشاف نفت از اين ماده بسيار تاثير پذيرفته است و وجود طلاي سياه مشكلاتي را به صورت مستقيم و غيرمستقيم براي كشور ما داشته است.
براساس گفتههاي چرچيل اگر جنگ جهاني دوم به نفع متفقين به پايان رسيد به خاطر بود.
تا وقتي كه به دوران ملي شدن صنعت نفت ميرسيم در اين زمان مردم ميخواستند استقلال را بدون حضور انگليس مشق كنند اما انگليسيها تاب ديدن اين شرايط را نداشتند و بر همين اساس اولين تحريم نفتي ايران نيز در همين زمان به وقوع پيوست.
ايران براي اينكه به خريداران نفت خود تنوع ببخشد با شوروي وارد مذاكره شد و قراردادي با اين كشور به امضا رساند اما انگليسيها واكنش سختي به آن نشان داده و اين قرارداد را به منزله اعلان جنگ با خودشان تفسير كردند.
غنيميفرد ادامه ميدهد كه در تمام دوران ملي شدن صنعت نفت انگليس و آمريكا با همكاري هم كودتايي را عليه دولت دكتر مصدق ترتيب دادند و سكوت شورويها نيز موجب شد كه متأسفانه نهضت ملي شدن نفت با شكست مواجه شود.
از فرداي پس از كودتا نقشها عوض شد و انگليس جاي خود را به آمريكا داد. انگليسيها كه 50 سال با تمام مناطق ايران آشنا شده بودند و به تمام زواياي اين كشور آگاهي پيدا كرده بودند در نقش مشاور آمريكا ظاهر شده و سفره نفت ايران را براي بهرهبرداران جديد گستراندند. 10 سال پس از تشكيل كنسرسيوم با كاهش قيمت نفت خام سپري شد.
و در سال 1349 سازمان كشورهاي صادركننده نفت شكل گرفت كه اين سازمان نيز در 10 سال ابتدايي خود هيچ اقدام خاصي صورت نداد.
در ابتداي دهه 1970 و با شروع جنگ اعراب و اسرائيل قيمت نفت كه در حدود يك دلار و 85 سنت بود به 5 دلار افزايش پيدا كرد.
با گسترش جنگ و عملي شدن تهديد اعراب مبني بر قطع صادرات بهاي نفت قيمت 12 دلار را تجربه كرد.
طي چندين سال تا پيروزي انقلاب اسلامي قيمتهاي نفت در حوالي 12 دلار معامله ميشد.
تحريم اعراب اما يك مزيت براي غربيها داشت و آنها را تشويق به اكتشاف و استخراج نفت در مناطقي كه قبلاً اقتصادي نبود، كرد.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تصميم به كاهش توليد نفت گرفته شد چرا كه اعتقاد بر اين بود كه توليد بيشتر از 3 ميليون بشكه نفعي براي ما ندارد و نياز كشور با يك ميليون و 150هزار بشكه در روز تامين خواهد شد.
انقلاب ايران قيمت جديدي را در بازار معاملات جهاني نفت خلق كرده بود. نفت نخستين بار بهاي 40 دلار در هر بشكه را تجربه كرد. اما در مقابل اعراب از اين فرصت استفاده و اقدام به افزايش ظرفيت توليد خود كردند كه اين اقدام آنها موجب سقوط شديد قيمتها شد.
در همان ابتداي سالهاي پيروزي انقلاب، صدام حسين با راهانداختن جنگ عليه نظام نوپاي جمهوري اسلامي باعث آسيبرساني به تاسيسات نفتي كشور شد.
متخصصان و كارگراني كه درس استقلالطلبي و مقاومت را در اين صنعت آموخته بودند در طول دوران 8 سال دفاع مقدس اجازه ندادند كه حتي يك روز توليد، انتقال و صادرات نفت ايران قطع شود.
غنيميفرد خاطر نشان ميكند در سال 1986 به دليل افزايش عرضه و ركود اقتصاد جهاني قيمتها باز هم سقوط كرد و به سطح 20دلار رسيد.
در اواسط دهه 90 نظام غرب به رهبري آمريكا در راستاي تضعيف نظام اسلامي تحريمهاي يكجانبهاي عليه كشورمان اعمال كرد و در دوره رياست جمهوري كلينتون اين تحريمها تشديد شد اما عليرغم تمام اين محدوديتها كشور در صنعت نفت به موفقيتهاي بسيار بالايي دست يافته است.
اخيراً نيز در بحث دستيابي ايران به انرژي صلحآميز هستهاي اقدام به تشديد تحريمها كردند كه خود مشكلاتي را براي صنعت نفت بوجود آورد اما ما ياد گرفتهايم كه بدون حضور شركتهاي خارجي به فعاليت بپردازيم.
به گفته غنيميفرد اين سختكوشي و تلاش ما موجب شده است كه در حال حاضر به اقرار خود غربيها به سومين شركت بزرگ نفتي جهان تبديل شويم.
نفت 130 دلاري
صنعت نفت در آستانه يكصد سالگي قيمت بالاي130 دلار را تجربه كرده است.برخي كارشناسان معتقدند كه در شرايط كنوني، وجوه كلان و نقد در بازار دليل اصلي افزايش قيمت نفت است.
براساس محاسبات انجام شده توسط دبيرخانه اوپك، قيمتهاي 103 تا 105 دلار نفت معادل قيمت 32 دلار در اوايل 1980 ميلادي است و بر اين اساس با محاسبه عوامل تقدم و كاهش ارزش دلار، قيمت نفت را نبايد واقعي تلقي كرد زيرا صادركنندگان نفت در مقابل، تفاوت تورم و كاهش ارزش برابري دلار را فقط به صورت اسمي و نه واقعي دريافت ميكنند.
در يكصد سالگي نفت ميتوان با عبور از اين سؤال كه نفت موجب سعادت و يا پسرفت ما شده به گونهاي برنامهريزي و مديريت كرد كه اين ثروت خدادادي در خدمت توسعه و رفاه بيشتر كشور قرار گيرد.
دوشنبه 6 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 403]