تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع): کسی که در پی برآوردن نیاز برادر مسلمان خود باشد، تا زمانی که در این راه است خ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805457577




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کتابسوزی بزرگ تازیان


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : کتابسوزی بزرگ تازیان rezamediatak27th July 2008, 10:08 PMپیرامون کتابسوزی بزرگ تازیان پس از چیرگی بر ایران و مصر گزارش ها و بازگویی های فراوانی وجود دارد. در این میان به دو گزارش برجسته میپردازیم. این دو گزارش بدست دو تاریخنگار گوناگون و در زمان و جاهای گوناگون از هم آورده شده است.نخستین گزارش را از ابن خلدون تاریخ نگار و فیلسوف برجسته ی عرب زبان(زاده ی تونس) می آوریم. ابن خلدون در گفتار «العلوم العقلیة و اصنافها» از پیشگفتار تاریخش گوید: «زمانی که کشور ایران گشوده شد نَسَکها(کتابها) ی فراوانی در آن سرزمین به دست تازیان افتاد. سعد بن ابى وقاص درباره ی آن نسکها نامه نوشت و در ترجمه کردن آنها براى مسلمانان پروا خواست. عمر بدو نوشت که آن نسکها را در آب افکند،چه اگر آنچه در آنهاست راهنمایى است، ‏خدا ما را به رهنماتر از آن هدایت کرده است و اگر گمراهى است‏خدا ما را از شر آن محفوظ داشته. بنابراین آن نسکها را در آب یا در آتش افکندند و دانشهای ایرانیان که در آن کتب نگاشته شده بود، از میان رفت و به دست ما نرسید.» گزارش دوم از ابو الفرج ابن العبرى: «....چیزهایى که چندان محل حاجت‏شما نیست‏خواهش مى‏کنم که آنها را به خود ما واگذار کنید که استحقاق ما به آنها بیشتر مى‏باشد.عمرو پرسید که آنها چیستند؟در جواب گفت:کتب حکمت و فلسفه مى‏باشند که در کتابخانه دولتى ذخیره شده‏اند. عمرو اظهار داشت که من در این باب باید از خلیفه(عمر)دستور بخواهم و الا از خودم نمى‏توانم قبلا اقدامى کنم.چنانکه عین واقعه را به خلیفه اطلاع داده و کسب تکلیف نمود،در جواب نوشت:اگر این کتابها موافق با قرآن مى‏باشند هیچ ضرورتى به آنها نیست و اگر مخالف با قرآن‏اند تمام آنها را بر باد ده. بعد از وصول این جواب،عمرو شروع به انهدام کتابخانه نموده مقرر داشت که بین حمامیهاى اسکندریه کتابها را تقسیم کردند و از این رو در مدت شش ماه تمام کتب را سوزانیده بر باد داد.و آنچه واقع شده بدون استعجاب قبول نما.» در این میان گزارش های دیگری نیز وجود دارد. برای نمونه به گزارش ابوریحان بیرونی میپردازیم. ابوریحان در در الآثار الباقیة مینویسد: «و چون قتیبه بن مسلم نویسندگان ایشان(خوارزمیان)را هلاک کرد و هیربدان ایشان را بکشت و کتب و نوشته‏هاى آنان را بسوخت» همچنین برای رسیدن به هوده ی(نتیجه ی) وجود کتابخانه های بزرگ و دانشمندان و فرهیختگان در ایران پیش از تاختن تازیان میتوان به نسکهای دینی و زرتشتی مراجعه کرد. میدانیم که پس از شکست یونانیان و برپایی پادشاهی ایرانی اشکانی، بلاش(ولخش) اشکانی دستور به گردآوری اوستا و دیگر نوشته های دانشیک آن زمان داد به گواهی دینکرت: «فرمان داد که تا اوراق باقی مانده‏ی اوستا را که متفرق و پریشان شده بود اعم از آن چه که مدون بود و یا فقط در یادها و خاطرها باقی مانده بود گردآوری کند.» پس از او اردشیر بابکان(ارتخشتر پاپکان) و فرزندش شاپور و دیگران در پادشاهی ساسانی کار او را جدی تر دنبال کردند. به گواهی دینکرت: «پادشاه بزرگ اردشیر بابکان(224-241یا 242) هیربد هیربدان، تنسر را به دربار خود خوانده به وی به فرمود مابقی اوستا را که تا آن روز گردآوری نشده بود مدون سازند.(9) پس از وی پسرش شاپور (242-272) فرمان داد تا قطعات راجع به طب و نجوم و جغرافیا و فلسفه را که نزد هندوان و یونانیان پراکنده بود به دست آورده جز اوستا سازند و نسخه‏ای از آن را در گنج شپیکان گذارند، بالاخره شاپور دوم پسر هرمز(310-379) برای از میان برداشتن گفتگوهای دینی که در بین دسته‏های گوناگون برخاسته بود آذربد پسر مهراسپند را بر آن داشت که به اوستا مرور نموده و انگیزه‏ای بر درستی آن به دست دهد.» افزون بر نسکخانه های بزرگ که در بر دارنده ی دانش چند هزار ساله ی ایرانیان بود، میتوان به سازه هایی اشاره کرد که بیگمان نیاز به دانش هندسی و ریاضی و فیزیک و ... داشته اند. طاق کسرا(۱)، آتشکده ی آذَرفَرَنبَغ(پارس) در فیروزآباد و کاخ اردشیر، کاخ سروستان، شهر بیشابور و... کتابهای دینی در بردارنده ی دستورهای پزشکی به زبان پهلوی و نیز سپاهی توانمند با منجنیق ها و جنگ افزارهای پیشرفته که حدود ۴۰۰ سال توانست در برابر تاخت و تاز خاقانات تُرک غربی و سپاه بزرگ روم و رخنه های پی در پی تازیان تاب بیاورد، از دیگر نشانه های جایگاه بالای دانش در میان ایرانیان پیش از یورش تازیان هست. ابولولو که منابع او را پیروز نامیده اند(۲) یک ایرانی از نهاوند بود که بدست اعراب دستگیر شد و به غلامی مغیره بن شعبه فرمانروای کوفه درآمد(۳). او به دانش و فند های نقاشی، آهنگری، و درودگری آشنا بود و به همین انگیزه بدستور عمر به مدینه آورده شد. کینه ی کودکان و زنان ایرانی که هر روز بدست تازیان جلوی چشمان او به بردگی کشیده میشدند، انگیزه ای شد که فیروز انتقام ایرانیها را از عمر بگیرد و او را بکشد. چیزی که در این بازگویی به کار جستار کنونی می آید همانا اشاره ی تاریخ نگاران به دانسته ها و فندهای پیروز است. aftab_shamgahi28th October 2008, 07:39 PMواقعا اذیت کننده است!!!! aftab_shamgahi28th October 2008, 07:42 PMکتاب سوزی تازیان در ایران و پایداری ایرانیان از چندین هزار سال بالیدن در تاریخ و تمدن شهر نشینی آنچنان در عرصه های مختلف دانش و فرهنگ چون پزشکی،ستاره شناسی،فلسفه،موسیقی و شعر پیشرفت کرده بودند که در ملل آن زمان یگانه بودند و گنجینه ای عظیم از کتابهای گذشته و نیز نوشته های جدید در کتابخانه های ایران نگهداری می شد.زبان دری و پهلوی به اوج رسایی خود رسیده بود و موسیقی ایرانی نیز در کمال به سر می برد و آمیزه ایندو روح و جان ایرانی را سیقلی داده بود که در نرم خویی و خوش زیستن همتایی در زمان خود نداشتند.دانشگاههای ایران چون جندی شاپور مرکز گسترش دانش بودند و دختران و پسران ایرانی و نیز مردم سایر کشور ها در آنها به آموختن علم و هنر می پرداختند.تازیان پس از تصرف ایران به سرعت پی بردند تا این گنجینه عظیم فرهنگ در دست ایرانیان است و تا این زبان رسا رواج دارد آنان نخواهند توانست زبان خشک و فرهنگ نافرهنگ و آیین پوچشان را رواج دهند به همین سبب به نابودی این گنجینه های بشری پرداختند.به اذعان مورخان و دانشمندان اروپایی اگر کتابهای ایران در هجوم تازیان از بین نرفته بود دانش بشر اکنون هزار سال پیشتر بود.ایرانیان به گفته مورخان در آن زمان به کروی بودن زمین پی برده بودند و شعاع زمین را اندازه گیری می کردند.ایرانیان در محاسبات نجومی و ریاضیات به چنان حدی از پیشرفت رسیده بودند که پیشرفته ترین گاهشماری را که اکنون نیز مورد استفاده است به کار می بردند و با محاسبات پیچیده بناهایی ساخته بودند که روزهای خاص سال را به دقت نمایش میداد.آنان که در هندسه و مثلثات منبع استفاده یونانیان بودند و در پزشکی یگانه.و این مردم پاکدین ،دانشور و نرم خوی به دست وحشی ترین نژاد بشر از گذشته تا به امروز به اسارت در آمدند و نتنها ایران که همه دنیا از اینهمه اندوخته گرانبها محروم شد.با هم دو نمونه تاریخی زیر را مرور می کنیم. هنگامی که سعد بن ابی وقاص سردار عرب بر مدائن پایتخت ایران تسلط یافت کتابخانه ای با ده ها هزار جلد کتاب به زبانهای مختلف یافت که همگی فهرست بندی شده بود.این نظم وترتیب او را سخت به تعجب وا داشت و چون نمی دانست با آنهمه کتاب چه کند نامه ای به مولایش عمر نوشت تا کسب تکلیف کند.عمر نیز که چون دیگر تازیان از دانش بی بهره بود و جز وحشیگری و آدم کشی چیزی نمی دانست دستور داد که کتابها را ابتدا در آب بشویند تا نوشته هایش پاک شود و سپس در آتش خاکستر کنند تا اثری از آن به جای نماند و گفت الله برای ما قرآن را فرستاده که هر آنچه برای ماسودمند است در آن وجود دارد و اگر آن کتابها مفید باشد در قرآن هست وگرنه باید آز آنها پرهیز نمود.و این سردار وحشی و خونریز عرب نیز چنین کرد. هنگامی که قتیبه بن مسلم سردار عرب به خوارزم رسید و آن شکوه و عظمت فرهنگی ایرانیان را دید دستور داد هرکس را که از تاریخ گذشته و دانش و نوشتن آگاهی دارد کشتند و موبدان و هیربدان را سر بریدند و کتابهایشان را سوزاندند و کتابخانه ها را طویله چهارپایان کردند.و جز مردمی امی کسی نمان و به تدریح گذشته ها به فراموشی سپرده شد. و اینچنین زبان شیرین پهلوی زبان خسروان و هیربدان زبان نغمه سرایان و خنیاگران روبه افول نهاد ولی هرگز زبان بی روح تازیان نتوانست جای آن را بگیرد.بر خلاف مردم دیگر کشورها که تا پیش از یورش تازیان زبانی دیگر و گذشته ای متفاوت داشته اند ولی در زیر شمشیر اعراب شکستند و اکنون همه آنها را عرب می دانند مانند مصر ،سوریه،لبنان و ... ایرانیان به سبب پشتوانه گذشته و نیز شعر و موسیقی غنی خود پایداری کردند و ایرانی ماندند.در تاریخ ثبت است که مردم بخارا با آنکه به ظاهر با زور شمشیر اسلام را پذیرفته بودند و لی قرآن و نماز را به پارسی می خواندند که سخت خشم حاکمان عرب را بر می انگیخت.به تدریج نغمه های پهلوی ،دری و پارسی و نیز سازهای ایرانی در بیابانهای سوزان عربستان توسط ایرانیان در بند رواج یافت و اعراب نادان دور از فرهنگ و تازه به دوران رسیده را شیفته خود کرد.در تاریخ آمده که ایرانیان فرهیخته ای که از بد روزگار دربند تازیان در آمده بودند از سوز دل آتش گرفته شان در مجالس به نغمه سرایی می پرداختند و به تدریج بزرگان عرب را شیفته زبان و موسیقی خویش کردند.خاندانهای عربی هم که در ایران می زیستند در برابر شکوه زبان ایرانی سر فرود آوردند و به پارسی سخن می گفتند.تا جایی که عباسیان چنان شیفته فرهنگ خسروان بودند که به سبک و سیاق آنان می زیستند و در بار نیز توسط ایرانیان اداره می شد. اینچنین ایرانیان با تمام بلاها و کشتارها ایرانی ماندند.ولی تباهی تاریخشان و نیز از دست شدن منابع دانش و آمیزش نا خجسته شان با تازیان سبب ظهور نسلی گشت که فردوسی پاک زاد آنان را به زیبا ترین صورت تشبیه کرده: ز ایرانی و ترک و از تازیان نژادی پدید آید اندر میان. نه دهقان و ترک و نه تازی بود . سخنها به کردار بازی بود. ایرانیان از خود گسیخته که از سر نادانی پشت به نیاکان خویش نمودند راه افول را در پیش گرفتند و از آن تمدن بی همتا جز داستانهایی در تاریخ نماند و از بهدینان جز اندکی.ایرانیان امروز که بیشترین آسیب را از تازیان دیده اند آنچنان دور از خویشتن خویشند و از گذشته نا آگاه که بزرگترین پیروان تازیان و مبلغان آینشان گشته اند.و خود تیغ بر روی وفادران به فرهنگ و آیین ایران می کشند و آنان را می آزارند. بریده ابیاتی از فردوسی بزرگ و روشن بین را مرور می کنیم. چو بخت عرب بر عجم چیره شد همی بخت ایرانیان تیره شد همان زشت شد خوب و شد خوب زشت شده راه دوزخ پدید از بهشت دگرگونه شد چرخ گردون به چهر از ایرانیان ،پاک ببرید مهر چو با تخت منبر برابر شود همه نام بوبکر و عمر شود تبه گردد این رنج‌های دراز نشیبی دراز است پیش فراز ز پیمان بگردند و از راستی گرامی ‌شودکژی و کاستی شود بندة بی‌هنر شهریار نژاد و بزرگی نیاید بکار از ایران و از ترک و تازیان نژادی پدید آید اندر میان نه دهقان نه ترک و نه تازی بود سخنها به کردار بازی بود زیان کسان از پی سود خویش بجویند و دین اندر آرند پیش بریزند خون از پی خواسته شود روزگار بد آراسته دل من پراز خون شد و روی زرد دهان خشک و لبها پر از باد سرد aftab_shamgahi28th October 2008, 07:53 PMکتاب سوزان : در تاریخ ایران باستان و شرح آن.. درد و برهه از تاریخ ایران نسب نامه ی دولت کی قباد ورق بر ورق هر سویی برده باد (نظامی) فرهنگ و تمدن بی مانند فلات ایران و اندیشه های اهورایی بنیان گذاران هنجارهای نظام جامعه ی آریایی، از آنجا که دارای دیرپایی و ایستایی ( = ثبات) چندین هزار ساله و ژرفای شگفتی است، همواره در برابر یورش ها و کینه ورزی ها و ژاژگویی های انیران و بیگانگان در پهنای گیتی است که درد رازنای سرگذشت شگفت آوراین کهن بوم و بربارها و بارها نمودار گشته است. چه بسا سرها و مغزها و اندیشه های خجسته و گرانسنگی که بر زیر شمشیر سترگ دژخیمان یونانی( اسکندر گجستک)، تازیک (=اعراب)، مغول (چنگیز و تیمور) و ترک (غزنویان و قاجاریه) از تن ها بر زمین افکنده گشته و چه بسا بناها و سازه های ورجاوند و شگفت انگیزی که در زیر سم ستوران ددمنشان و صحرانوردان، با خاک یکسان و چه بسا دانشگاه ها و دبستان ها و کتاب سراهای بسیاری که طعمه ی آتش رشک ورزان و کینه جویان اهرمن خویی گشت که آه را از نهاد هر دانشورز ونیک اندیشی در هر زمان به گستره ی اندیشه ی ایرانی به در خواهد آورد. سوختن و نابودی ادبیات و دانش نوشتاری ایرانیان باستان که به راستی و جرات توان گفت پربارترین دانش های معاصر و دانش نامه ها را دارا بودند، به هنگام یورش بیگانگان دانش ستیز چنان دچار آسیب و ویرانی گشتند که شوربختانه تا به امروز نیز هر گونه آگاهی درست و دقیق ما را از چگونگی و سیر دگرگونی اندیشه ای آن و چگونگی آن دانش های بسیار و گرامی که جهانیان از آن ها برخوردار و بدان ها وام دار بودند، بی بهره و نادان کرده است؛ که برای نمونه می توان تنها اشاره به نشانی بسیار کوچک (پس از اسلام) در برابر تاریخ جانکاه نابودی اندیشه های نوشته شده ی ایرانیان پیشین کرد و آن:« کتاب سوزی غزان در حمله به نیشابور و آتش زدن پنجاه هزار دفتر ایرانی در مدرسه ی صابونی که از آن میان تنها یکی به نام «ابانه» یا کتاب الصناعتین در علم فصاحت و بلاغت نوشته ی ابوهلال، حسن بن عبداله عسگری، بر دست رونده ای از آتش رهایی یافته و با شرح واقعه به کتابخانه ی رضوی تقدیم شده است. و این یکی از هفده کتابخانه و مدرسه نیشابور آن روز است که آگاهی سوختنش به ما رسیده.» (1) و یا «کتاب سوزی محمود غزنوی پس از گشودن ری» (2) و یا «آتش زدن مسعود غزنوی کتابخانه ی ابن سینا را در اصفهان»(3) که جز آهی سرداینک دگر بهره ای از آن همه دانش، برای آیندگان برنمانده است. aftab_shamgahi28th October 2008, 07:54 PMاما در این میان «دردو برهه از تاریخ ایران باستان» در دو یورش و پیکار خانمان برانداز از بیگانگان وحشی و دور از فرهنگ و بادیه نشین، سبب نابودی بسیاری از کتب و منابع مدون، پیرامون بسیاری از دانش های پیشرفته ی آن روزگاران گشت و چگونگی آن منابع در بزرگترین ترین کتابخانه های آن روزگار که مورد ستایش و نیایش مورخین ایرانی و انیرانی و یا رو دشمن قرار گرفته، در شعله های آتش آن دژخیمان و تاری غبار و آلودگی های برخاسته از سم ستورانشان که در مدت هزاره ها بر پیکره ی آن دانشنامه ها بنشسته، راه را برای پژوهش و دریافت آگاهی ها در این باره بسیار دشوار ساخته است. هم چنان که کماکان اشاره شد، دو رخداد گفته شده در تاریخ ایران باستان که در تناسب با روحیه ی زمخت و ستیزه جوی و روان بی رامش و دور از فرهنگ دشمنان، سبب نابودی تمامی ره آوردهای خرد و دانش ایرانیان در کتابخانه های بنام در گستره ی مرزهای فرهنگی ایران گشت، نخست: یورش اسکندر گجستک رومیک یونانی مآب در سالیان پیش از زایش مسیح و دودیگر هجوم شگفت آور تازیان بیابانی به مرزهای زرخیز ایران زمین در فرجام روزگار فرمانروایی دودمان ساسانیان بر ایران است که ما در این جستار به پردازش و پژوهش در اسناد و مدارک به یادگار مانده در این باره خواهیم پرداخت. aftab_shamgahi28th October 2008, 07:55 PMالف- «مراسم کتاب سوزان اسکندر گجستک» الکساندر مقدونی (316-332ق.م) فرزند فیلیپ مقدونی (مدت سلطنت: 336 (مقتول)- 359 ق.م) که در پایان پادشاهی خجسته ی هخامنشی و در هنگام فرمانروایی «دارا»(داریوش سوم) به ایران زمین و کتابخانه ها و دانشسراهای بی مانند آن تاختن گرفت، و پس از رویدادهای بسیار و ددمنشی ها و اهرمن خویی ها ی بسیار که از گستره ی این جستار برون است، فرمان داد که در روند آیینی با نام جشن «کتاب سوزان»(نه بدین معنا که در آن عصر این عنوان به کار برده شده است) بسیاری از کتابها و گفتارها و مدارک پیرامون دانش و پژوهش های ایرانیان و آگاهی های نیاکان را به کام آتش کشیده و باقی را بدان سوی دریاها و سرزمین یونان رهسپار کرده و به زبان ایشان ترجمه کنند. از جمله ی دفترهای علمی و کتاب های ویژه در کتابخانه های ایران، یکی متن دست نخورده وکامل اوستا و دانش های دینی و کیش مزدیسنا بوده است که برابر با متن پهلوی «دینکرت» (کتاب چهارم):« دارای دارایان (داریوش کبیر یا داریوش دوم؟) همه اوستا و زند، آن چنان که زرتشت از اورمزد پذیرفت، نوشته به دوپچین (نسخه)، یکی به گنج شیزیکان، یکی به دژنپشتک داشتن فرمود.» aftab_shamgahi28th October 2008, 07:55 PM«گنج شیزیکان» و «دژنیپیشتک» نام دو کتابخانه و پژوهشگاه نامبردار در ایران بوده است که نخستین در شهر «شیز» جایگاه آتش گرامی در آتشکده ی آذرگشسب (تخت سلیمان) و دودیگر، گویا که پیرامون تخت جمشید (پرسپولیس) و به گمان برخی از دانشمندان همان بنای «کعبه ی زرتشت» در نقش رستم شیراز در برابر آرامگاه های پادشهان هخامنشی است. و به هیچگونه دور نیست که کتابهای کتابخانه ی تخت جمشید (دژنپشت= دژنیپشیتک= دژ(قلعه)+ نیپیشتک (نوشته)= دژنوشته ها و جایگاه نگهداری کتب و نامگان- دبیرخانه ی شاهنشاهی) به تمامی سوزانده و پژ.هش های کتابخانه ی شیز به فرمان سردار مقدونی همگی به یونان و زبان یونانی و نزدارستو (استاد اسکندر) برده شد. نوشته هایی که به زبان پارسی باستان و اوستایی، دارای گونه های گوناگون دانش های به روز و بررسی ها، به یونان و بدان زبان ترجمه و دگرگون گشت، و در روند زمان جزو بنیان نگره های فلسفی و دانش های دانشوران آن سامان گشت و بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه و نویسندگان آتن و یونان باستان، بدین سان، از علوم و دانش های گرانسنگ فرهیختگان و یژوهندگان ایرانی بهره مند گشته و آن چه را که امروز فرزندان آنان، اروپاییان امروزی، دانش های نخستین جهان در یونان و باختر و وابسته به خود و نتیجه ی زایش اندیشه ی اندیشه ورزان مغرب زمین در جهان باستان دانسته و آنان را تنها مردمان دانش یار و علم گرا و متفکر روزگار نخست می دانند، دیگر بایسته است که نه تنها ایشان، که می باید تمامی مردمان گیتی به دانند و آگاه باشند که همه ی آن خردورزی ها و بیشینه ی آن دانش ها به راستی وابسته به اندیشه و دانشنامه های شرقیان است که به زور شمشیر خونخواران تاریخ (نه تنها در برهه ی یورش مقدونیان) از آنان ستانده و در ذهن و اندیشه ی اهالی آن سامان تزریق و آموزش داده شد. هر چند که نمی باید فراموش کرد، پیش از آن نیز نسیم دلاویز فرهنگ ایرانی بسیاری از آنان را به دامان ایران فرهنگی (ایران بزرگ- ایران نخستین) کشانده و آنان را پیشتر از حمله ی اسکندر گجستک نیز، کودکان دبستان فرزانگی خویش ساخته است. aftab_shamgahi28th October 2008, 07:56 PMو این نه به گفته ی ما که، به گفتار آنان همی گوییم که:« شاگردی کردن فیثاغورس در نزد مغان ایرانی، شاگردی کردن دموکریتوس دز نیزد ایرانیان، و روابط افلاطون با مغان که دیوژن لائرتی (ج4- باب 7) هم یاد کرده خود مشهور است. در خصوص نظریات عناصر اربع، نگره ی آبی را طالس و هیپوناس و آناگیزماندر، نگره ی هوراآناکسین و دیوژن و آپولونیاک، نگره ی آتش (حریق کیهانی) راهراکلیتوس و نگره ی خاک را گزنوفان از تعالیم مغان اخذ کردند.»(4) به هر روی گجسته اسکندر مقدونی پس از تازش به ایران زمین بدین ترفند دست یازید و این چنین افزون بر بهره مند گشتن از دانش ها و بینش های اهورایی ایرانی، نمکدان شکسته و آن رویه ها و برگ های گرانسنگ و دست نیافتنی را که فرآیند دست رنج و کوشش های دانشی مردان و پژوهش و نگرش ها وجستارهای بخردانه ی نیاکانمان بود، طعمه ی آتش ساخت. نامه ای به پارسیک (زبان پهلوی) به یادگار مانده از روزگار ساسانیان و هنگام اردشیر بابکان بنیان گذار این سلسله ، با نام «ارداویراف نامه» (ارتای ویراژنامک) که سفر مینوی و عروج عرفانی موبدی به نام «ویراف» به عالم ملکوت (بهشت و دوزخ در آئین مزدیسنی) می باشد دیباچه ی خود را این چنین می آغازد که (پرگرد نخست): 1- چنین گویند که، زرتشت پاک و پرهیزگار یک بار، دینی که پذیرفت، در جهان روابکرد. 2- تالسی سد سال تمام، دین، در ویژگی، و مردم در، بی گمانی بودند. 3- پس اهریمن پلید برای بی دین کردن مردمان، اسکندر پلید رومی مصر نشین را فریفت، و با رنج بسیار برای نبرد و ویرانی، به ایران شهر فرستاد. 4- او مرزبان ایران را بکشت و پایتخت شاهنشاهی را آشفته و ویران کرد. 5- و این دین چون همه ی اوستا وزند بر پوست گاوهای آراسته، و به آب زرین نوشته، در استخر بابکان، به گنجینه نوشته ها، نهاده بود. 6- وی، اسکندر رومی مصرنشین پتیاره ی بدبخت بی دین بدکار بدکردار(اوستا و زند را) برآورد و به سوخت. 7- و چندتن از دستوران و دادوران و موبدان و دین برداران وافزارمندان و دانایان ایران شهر را بکشت. مهان و کدخدایان ایرانشهر را یکی با دیگری کین و نا آشتی به میان افکند، و خود شکست و به دوزخ دو بارست.»(5) و به راستی تهی از هرگونه زیاده روی است، این گفتار نگارنده ی بی نام کتاب ارزمند «مجمل التواریخ و القصص» که:«... در ایران هیچ دفتر علم قدیم نماندکه اسکندر نسوخت و آنچه خواست به روم فرستاد.»(6) aftab_shamgahi28th October 2008, 07:57 PMبرابر با اسناد و مدارک، اوستای بزرگی که به فرمان دارای دارایان (داریوش دوم- darius codommanus) در دو کتابخانه ی بزرگ و بی مانند عصر نهاده شده دارنده ی تمامی دانش های زمان خویش بوده و بنابر گزارشی که «دینکرت» فرا دست ما گزارده، عبارت بوده است از پزشکی، داروسازی، نجوم، آئین کشورداری، حرکت، زمان، آفرینش، اخلاق، تاریخ، جغرافیا و فلسفه و مسائل دینی و آئینی و ... شگفتا که دست روزگاران چه ناجوانمردانه آن همه دانش را و چه آسان آن همه بخردی ها و مردمی ها را از دست فرزندان آن نیاکان، و آیندگان بازستاند. گفته ی دانشمند گرامی ایرانی، محمد بن اسحاق ندیم( سده ی سوم هجری) که از قول ابوسهل نوشته است، هم چنان ما را آگاه تر می سازد که افزون بر دگرگونی و انتقال کتابها و دفترهای گفته شده به غرب، در همان آغاز همگی به زبان های رومی و قبطی ترجمه گشته � سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 689]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن