تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805567743




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اين منتي بر اهل زمين بود از آسمان


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اين منتي بر اهل زمين بود از آسمان
اين منتي بر اهل زمين بود از آسمانشاعر : سعدي وين رحمت خداي جهان بود بر جهاناين منتي بر اهل زمين بود از آسمانگردن نهاده بر خط و فرمان ايلخانتا گرد نان روي زمين منزجر شدندآمد به تيغ حادثه درباره‌ي اماناقصاي بر و بحر به تأييد عدل اوگل با شکفتن آمد و بلبل به بوستانبوي چمن برآمد و برف جبل گداختو آن روزگار رفت که گرگي کند شبانآن دور شد که ناخن درنده تيز بودفرماندهي گمارد بر خلق مهربانبر بقعه‌اي که چشم ارادت کند خداياز قيروان سپاه کشد تا به قيروانشاهي که عرض لشکر منصور اگر دهداز هم بيوفتند ثريا و فرقدانگر تاختن به لشکر سياره آوردچيپال هند و سند به گردن کشد قلانسلطان روم و روس به منت دهد خراجننوشته‌اند در همه شهنامه داستانملکي بدين مسافت و حکمي برين نسقبل کمترينه بنده‌ي تو پادشه نشاناي پادشاه مشرق و مغرب به اتفاقکاندر حساب عقل نيايد شمار آنحق را به روزگار تو بر خلق منتيستکز هيبت تو پشت بدادند چون کماندر روي دشمنان تو تيري بيوفتادبنهاد مدعي سر و بر سر نهاد جانهر که به بندگيت کمر بست تاج يافتباطل خيال بست و خلاف آمدش گمانبا شير پنجه کردن روبه نه راي بودگر سر به بندگي بنهادي بر آستانسر بر سنان نيزه نکرديش روزگاراز پيش باز، باز نيايد به آشيانگنجشک را که دانه‌ي روزي تمام شدبگذار تا درشت بيوبارد استخواننفس درنده، پند خردمند نشنودالا کسي که خود بزند سينه بر سنانگردون سنان قهر به باطل نمي‌زندبر بام آسمان نتوان شد به نردباناقبال نانهاده به کوشش نمي‌دهندبي‌شرطه خاک بر سر ملاح و بادبانبخت بلند بايد و پس کتف زورمندانديشه کن تقلب دوران آسماناي پادشاه روي زمين دور از آن تستکاين باغ عمر گاه بهارست و گه خزانبيخي نشان که دولت باقيت بردهدهر مدتي زمين به يکي مي‌دهد زمانهر نوبتي نظر به يکي مي‌کند سپهرخرم تني که زنده کند نام جاودانچون کام جاودان متصور نمي‌شودمزدور دشمنست تو بر دوستان فشاننادان که بخل مي‌کند و گنج مي‌نهداندر دل وي افکن و بر دست وي برانيارب تو هرچه راي صوابست و فعل خيرکز پارس مي‌برند به تاتارش ارمغانآهوي طبع بنده چنين مشک مي‌دهدمردم نمي‌برند که خود مي‌رود روانبيهوده در بسيط زمين اين سخن نرفتتا عيب نشمرند بزرگان خرده‌دانسعدي دلاوري و زبان‌آوري مکنبسيار زر که مس به درآيد ز امتحانگر در عراق نقد تو را بر محک زنندداند که بوي خوش نتوان داشتن نهانليکن به حکم آنکه خداوند معرفتفکر از دلم چو لاله به در مي‌کند زبانگر چون بنفشه سر به سخن برنمي‌کنمتا چون شکوفه پر زر سرخم کني دهانچون غنچه عاقبت لبم از يکدگر برفتتا آن زمان که پير شوي دولتت جوانيارب دعاي پير و جوانت رفيق بادچون پاي در رکاب کني بخت هم عناندست ملوک، لازم فتراک دولتتفرمانرواي عالم و علامه‌ي جهاندر اهتمام صاحب صدر بزرگوارجانب نگاه‌دار خداي و خدايگاناکفي الکفاة روي زمين شمس ملک و دينقدر مهان روي زمين پيش او مهانصدر جهان و صاحب صاحبقران که هستبا بحر کف او خبر کان و اسم کانگر مقتضي نحو نبودي نگفتميليکن رواست نظم لالي به ريسماننظم مديح او نه به اندازه‌ي منستوي سايه‌ي خداي بسي سالها بماناي آفتاب ملک، بسي روزها بتابز آواز بلبلان غزل‌گوي مدح‌خوانخالي مباد گلشن خضراي مجلستدشمن به چوب تا چو دهل مي‌کند فغانتا بر درت به رسم بشارت همي زنند
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن