واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: آقايان! جان مردم در خطر است / سونامي سرطان پزشكان را هم شوكه كرده سرطان هاي ناشي از سوخت هاي غيراستاندارد و پارازيت هاي نامرئي و غذاهاي غيربهداشتي و هورموني كه به خورد ملت مي دهند و نظارتي جدي بر آن نيست ... ! عصر ايران - خبر دلهره آور و وحشتناك است ؛ بخوانيد :مدیرعامل مراکز معاینه فنی خودروهای تهران گفت: به دلیل افزایش آلاینده های هوا متاسفانه آمار بیمارهای سرطانی عجیب و غریب به صورت وحشتناکی رشد یافته است به طوری که پزشکان در این عرصه دچار شوک شده اند.صدرالدین علیپور گفت: این هفته می تواند تلنگری باشد برای مسئولان تا با هم اندیشی و همفکری برای وضعیت اسفناک آلودگی هوا چاره ای بیندیشند.وی ادامه داد: سالها زحمت کشیدیم برای محیط زیست اما، به یکباره با تغییر قانون معاینه فنی در صدد از بین بردن اقدامات ما هستند. با توجه به آمار سال گذشته که 4 هزار نفر بر اثر آلودگی هوا و 4 هزار نفر بر اثر نقص فنی خودرو جان خود را از دست دادند لازم است اقدامات مستمری در این حوزه صورت گیرد.وی در پایان گفت: به دلیل افزایش آلاینده های هوا متاسفانه آمار بیمارهای سرطانی عجیب و غریب به صورت وحشتناکی رشد یافته است به طوری که پزشکان در این عرصه دچار شوک شده اند. تعجب من از افرادی است که خود در این محیط زندگی می کنند اما، قانون افزایش سن معاینه فنی را تصویب می کنند.البته اصلا مهم نيست و الحمدلله آن قدر جمعيت داريم و رشد جمعيت مان به قدري است كه اگر سالانه قريب به 30 هزار نفر در جاده ها در اثر تصادف كشته شوند و يا سالانه در اثر آلودگي هواي تهران 4 هزار نفر مي ميرند و مشخصا در ديگر شهرهاي بزرگ و آلوده كشور نيز احتمالا در همين حدود جان مي سپارند اصلا مهم نيست!مهم اين است كه خداي ناكرده حرفي زده نشود كه به " تريج قبا" ي آقايان گير كند ، مهم جن گير و رمال و دعواهاي دولت و مجلس بر سر انتخابات مجلس و اين قبيل چيزهاست وگرنه اين مسال حاشيه اي(!) به خودي خود چندان اهميتي ندارند!اين وضعيت امروز كشور ماست و خدمت هر مسئولي كه اين نوشته را سياه نمايي يا اغراق مي داند متذكر مي شويم كه اگر جان آدم ها و شهروندان ارزش داشت و اگر اين مسايل دغدغه اصلي مسئولان كشور بود ، بايد اقداماتي جدي در مسير اصلاح امور و تغيير وضعيت ديده مي شد كه متاسفانه شاهد يك عزم همه جانبه در بين مسئولان براي رفع اين معضلات نيستيم.سال هاست كه آمار بيشترين تلفات جاده اي در جهان را داريم ؛ مسئولان بگويند كه براي رفع اين معضل به شكل ريشه اي چه كرده اند ؟سال هاست آلودگي هواي تهران و ديگر شهرهاي بزرگ كشور ( از جمله تبريز ، اهواز ، مشهد ، اصفهان و...) شهروندان را به كام مرگ مي فرستد ؛ مسئولان بگويند كه براي حل ريشه اي اين معضل چه گام هاي عملي برداشته اند و نتيجه آن گام ها تا چند درصد در كاهش اين آمارها موثر بوده است؟ما در اين نوشته اين ادعا را نداريم كه هيچ كاري در كشور انجام نمي شود و هيچ مسئولي به فكر مردم نيست ، بلكه مراد ومدعاي اصلي اين نوشته اين است كه اولا اولويت هاي كشور سروته شده و امور فرعي اصلي و امور اصلي به فرعي تبديل شده اند و ثانيا در آنجايي هم كه قدم هاي برداشته شده به دليل اختلافات ميان دستگاهي و ناكارآمدي مديريتي و موازي كاري ها و سنگ اندازي ها و... اين كارها يا عقيم مانده اند يا اينكه به نتايج مطلوب نرسيده اند . براي نمونه هم مي توان عدم پرداخت بودجه مترو از سوي دولت را ذكر كرد كه علي رغم تصويب بنا به برخي دلايل سياسي و غير سياسي دولت زير بار پرداخت اين بودجه مصوب نمي رود و طبيعتا همين مساله درصدي در افزايش آلودگي هواي تهران و ترافيك شهري موثر بوده است.در سال هاي گذشته بارها و بارها موضوع استاندارد كردن خودروهاي توليدي كشور و پايين آوردن مصرف سوخت و موضوعاتي از اين دست مطرح بوده است ، اما شركت هاي توليد خودرو زير بار آن نمي روند و البته توجيهات اقتصادي خاص خودشان را هم دارند ، اما نتيجه عملي اين روند تداوم و حتي افزايش تلفات حوادث جاده اي در كشور بوده است كه طبق آمار همه ساله چند برابر تعداد كل شهداي انتفاضه فلسطيني هاست.سال هاست كه درباره مضرات امواج پارازيت گفته و نوشته مي شود اما تا كنون هيچ دستگاه و ارگاني زير بار آن نمي رود . خبري است كه مثل " خوره " به جان مردم افتاده و آنها را آزار مي دهد نه قويا تكذيب مي شود و نه تاييد و هر از چند گاهي مسئولي مصاحبه اي مي كند و با تاييد ضمني مساله پخش پارازيت روي امواج ماهواره اي خود را تطهير كرده و گناه كار را گردن ديگر ارگان ها مي اندازد .ولي نتيجه قضيه هيچ سودي براي شهروندان ندارد چرا كه در صورت صحت اين قضيه سالانه تعداد قابل توجهي از شهروندان در اثر امواج پارازيت مبتلا به انواع و اقسام بيماري ها و ناهنجاري ها مي شوند و البته هيچ كس هم مسئوليت صدمات وارده به شهروندان را بر عهده نمي گيرد.بنابراين ما شهروندان محق هستيم كه مسئولان را سرزنش كنيم و از آنها بخواهيم كه پاسخگو باشند چون اين جان و بدن ما و فرزندان و اعضاي خانواده ما (و البته خود مسئولان است ) كه قرباني مي شود و كسي هم به طور جدي فكري به حال آن نمي كند و اگر در جايي هم كاري مي شود كار ديگر دستگاه ها و ارگان ها آن را خنثي مي كند.بياييم براي يك بار هم كه شده مشكلات را روي كاغذ بنويسيم و ببينيم كه كدام يك براي مردم مهم تر است . از قديم گفته اند كه جان آدمي ارزشمند ترين چيز براي اوست .اگر همين حرف را قبول داريم جان انسان و شهروندان را در اولويت همه برنامه ها قرار دهيم . اگر اين ديد بسط و گسترش يابدخواهيم ديد كه نخستين گام عملي در حل ريشه اي معضلات فوق الذكر برداشته شده و برداشتن گام هاي بعدي در چنين شرايطي هر چند دشوار است اما شدني است و مي توان با يك عزم ملي و اهتمام و تلاش و يك مديريت كارآمد و استراتژيك معضل آلودگي هوا ، سكته ها وسرطان هاي ناشي از آن و ايمني خودروها و آمار بالاي تلفات جاده اي در ايران را حل كرد.نكته مهم اين است كه با ادامه وضع كنوني ، در آينده اي نه چندان دور ، سرطان هاي متعدد كه اكنون در بدن هاي ما در حال شكل گيري اند ، با پيشرفت آرام بيماري ، هولوكاستي را به وجود خواهند آورد كه 4 هزار قرباني كنوني در برابرش ناچيز خواهد بود ؛ سرطان هاي ناشي از سوخت هاي غيراستاندارد و پارازيت هاي نامرئي و غذاهاي غيربهداشتي و هورموني كه به خورد ملت مي دهند و نظارتي جدي بر آن نيست ... !
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 415]