واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : مشاهير استان ايلام kasmos7716th April 2008, 07:59 PMاستاد "غلامرضاخان اركوازي" ، چهرهي شناخته شده شعر و ادب در استان ايلام و سراسر كشور است. وي از تيره "ميه سم" يكي از تيرههاي مختلف ايل بزرگ اركوازي است كه اين ايل يكي از ايلهاي كرد استان ايلام محسوب ميشود كه در گستره بخش " چوار " پراكندهاند و به دامداري و كشاورزي مشغولند. سال دقيق توليد غلامرضاخان اركوازي معلوم نيست تنها همين را ميدانيم كه "حسنخان ابوقداره" والي وقت ايلام در سال ۱۲۱۹هجري قمري طي حكمي كه اسناد آن موجود است، او را مورد نواخت و نوازش خود قرار داده است كه اگر سن وي را هنگام صدور اين حكم ۳۰يا ۳۵ساله فرض كنيم ايشان بايستي در سالهاي ۱۱۸۹يا ۱۱۸۴هجري قمري چشم به دنيا گشوده باشد. در باب سالهاي آغازين عمر و كيفيت پرورش و تربيت و تحصيلات او مطالبي كه بر پايه اظهارت كهنسالان و اعقاب او و پارهاي قرائن و شواهد است ميتوان گفت: شاعر در محيطي عشايري در خانوادهاي نسبتا مرفه و باسواد پرورش يافته است. پدرش "حسنبگ" ملا و اهل كتاب بوده و احتمالا شاعر، آموزشهاي ابتدايي و اوليه نظير خط و سواد و قرائت قرآن را در عصر پدر و ديگر ملاهاي آن روزگار آموخته است. باتوجه به بررسي آثار و اشعار گرانبهاي اين شاعر ميتوان گفت كه ايشان مدارج عالي علمي را بدون شك در جاي ديگري آموخته است زيرا مضامين اشعار وي داراي فلسفه، حكمت، نجوم، جهانشاني و خداشناسي است. شاعر به شهرهايي چون نجف اشرف و كربلا كه كانون جهان تشيع بوده سفرهايي كرده و از مظهر مدرسان و علماي بزرگ زمان خود فيض برده است. غلامرضاخان اركوازي يك طلبه علوم ديني به معناي امروزي نبوده است و در كنار زندگي عادي و طبيعي خود به فراگيري مهارتهايي چون سواركاري، تيراندازي، شكار و جنگاوري كه مربوط به زندگي عشايري و ايلي و عشيرهاي است، پرداخته است. غلامرضاخان اركوازي با دختر عموي خود ازدواج كرده و حاصل آن دو پسر به نامهاي "محمدرضا و احمد خان" بوده است. غلامرضاخان اركوازي همچون بسياري ديگر از شعراي كرد اهل عرفان بوده و شعرهاي نغز در اين باب سروده است. وي به باور كهنسالان آگاه و بازماندگانش اهل كشف و كرامت بوده و كراماتي نيز بدو نسبت دادهاند گرچه صحت اين ادعا قابل اثبات نيست اما از مقام و منزلت شاعر در نزد مردم حكاياتي از او مطرح است. بر اساس مطالب موجود غلامرضاخان اركوازي سالها پيش از سرايش مناجات نامه چند سالي به رياست ايل خود مشغول بوده و با دستگاه والي زمان خود ارتباط نزديكي داشته است زيرا والي آن زمان يعني "حسنخان ابوقداره" در سرنوشت وي نقش داشته است. پس از مدتي دوستي شاعر با والي آن زمان سرانجام به دليل ظلم حسن خان والي، شاعر با او به دشمني بر ميخيزد و حسن خان ، غلامرضا خان را به زندان مياندازد و او را با غل و زنجير مقيد ميكند. اين آزارها مطابق اشعاري كه شاعر در مناجات نامه خود بيان ميكند به دست يكي از عوامل والي به نام "شهباز" كه سرهنگ سالار بوده صورت گرفته است. شاعر خود به كرات شكايت ميكند كه او را به سختي شكنجه كردهاند و حتي اين شكنجهها به حدي بوده كه شاعر اين ايام را به ناله و زاري سپري كرده، چنان كه مردم از ناله او به تنگ ميآمدند. يكي از انگيزههاي اختلاف خان با شاعر به احتمال قوي پيگيري سياست سركوبي و استيصال طوايف ايلام بوده زيرا حسنخان پس از آنكه به دنبال انتقامكشي از اهالي لرستان به نوعي مطرود ميشود مقر حكومت خود را به پشتكوه "ايلام" منتقل ميكند و در همان سالهاي نخست جهت سركوبي هر گونه مقاومت و مخالفت احتمالي به استيصال طوايف عمده و قديمي ايلام ميپردازد. در كنار بعد مذهبي و معنوي شاعر بايد به بعد اجتماعي و ظلم ستيزي او اشاره داشت زيرا او برغم تمكن مالي و تقرب در دستگاه حاكمه زمان خود و رياست يكي از طوايف ايلام به دلايلي كه ريشه در ظلم ستيزي او دارد با حاكمان ظالم به مبارزه پرداخته و سالهاي زيادي از عمرش را در زندان سپري كرده است. غلامرضاخان اكوازي شايسته تمجيد است زيرا در فضايي عاري از علم و كتاب، پارهاي از خاك ايران اهورايي را به آموزههاي معنوي و مذهبي خود روشني بخشيد، در خور احترام است زيرا تشيع را نه در تحدير توده كه براي ترغيب و انگيزش مردم به سرخي فرياد زده است. سزاوار تكريم است زيرا كه با مبارزه فرهنگي به تعهد اجتماعي خود عمل كرد و نهايتا شايسته سپاس است بدان دليل كه آثاري گرانسنگ همچون "مناجات نامه" و "باويال" را آفريده و پارههايي درخشان از ذوق و ادب را براي كشور و زادگاهش به يادگار نهاده و صفحاتي ارجمندتر بر پشتوانه فرهنگي ايران و قوم كرد افزوده است. غلامرضاخان پس از رهايي از زندان به غربت سفر ميكند و پس از ۷۰سال سن در سال ۱۲۶۰هجري قمري در نجف اشرف ديده از جهان ميبندد و مقبره وي اكنون در شهر نجف كشور عراق قرار دارد. مناجاتنامه اثر اصلي و عمده غلامرضا اركوازي است كه در بيت و چهار بند سروده شده است و در معرفي مناجات نامه همين بس كه در كنار كتاب گلستان، بوستان و ديوان حافظ يكي از متون ادبي مكتب خانههاي قديم در مناطق جنوبي كردنشين بوده است. "باوهيال" يا "باويال" اثر ديگر اين شاعر است كه در رثاي فرزند جوانش احمدخان سروده است و بيشك در زمينه مرثيه شاهكاري است كه با هر مرثيه وزيني قابل مقايسه است. قالب اشعار كردي مثنوي است و تنها در سالهاي اخير در قالبهاي ديگري همچون قصيده و غزل به تقليد از شاعران فارسي اشعاري سروده شده است. چنان كه ذكر شد شاعر در مناجاتنامه به صنعت پردازي و بديع عنايت چنداني نداشته است، بلكه بيشتر از علم معاني و بيان سود جسته و تشبيه و استعاره و كنايه و مجاز در آن چشمگير است. اميد است كه همه مسوولان با توجه به شاعران و هنرمندان مناطق مختلف كشور و معرفي آثار و زندگينامه آنان باعث رونق و غناي بخش فرهنگي و هنري در بين جوانان شوند kasmos772nd October 2009, 11:29 PMعبدالجبار کاکایی زندگینامه: پانزدهم شهریور 1342 در ایلام متولد شد، از سن 19 سالگی تاكنون ساكن تهران است. تحصیلاتش را تا مقطع كارشناسی ارشد ادبیات فارسی ادامه داده، از سال سوم دبیرستان شروع به شعر گفتن كرده است. اولین اثر منتشرشده او چهارپارهای با موضوع جنگ و اولین اثر او كه بهطور مستقل چاپ شده «آرزوهای واپسین» (سال 69، انتشارات همراه) بوده است. وی كارشناس ادبی مطبوعات و صدا و سیما، مدیر واحد ادبی موسسه نشر آثار امام و مدرس و معاون اجرایی برخی از فرهنگسراهای تهران میباشد، همچنین همكاریهایی نیز با حوزه هنری داشته است. از میان آثار او كتابهای «سالهای تاكنون» و «بررسی شعر پایداری ایران و جهان» تاكنون دو دوره برگزیده كتاب سال دفاع مقدس شده است. آثار: مرثیه روح، آوازهای واپسین، حتی اگر آیینه باشی، سالهای تاكنون، نگاهی به شعر معاصر ایران، بررسی شعر پایداری ایران و جهان، زنبیلی از ترانه، گزیده ادبیات معاصر شماره 7 (نیستان) jabbarkakaei*********** سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1230]