محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828746178
علل خشونت در خانواده
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : علل خشونت در خانواده .sefid.13th February 2008, 09:39 PMعلل خشونت در خانواده تحقيقات نشان داده است كه در جوامع بدوي يا در جوامعي كه قوانين عرفي آن حول محور " زور" مستقر شده و منطق در آن كاربرد كمتري دارد ، تنبيه سختترين و كم هزينهترين و در عين حال هم بدترين واكنش موجود است "خشونت" و "تنبيه" در خانواده گاهي تبلور ترس و دلهره است زيرا فرزنداني كه از كودكي فقط آموختهاند كه به همه درخواستهاي موجود پاسخ "آري" بدهند و اگر "نه" بگويند در معرض تنبيه قرار ميگيرند، در بزرگسالي احتمال آنكه هرگاه "نه" ميشنوند ،از ابزار خشونت استفاده كنند بيشتر است ، همانطور كه فرزندان خانوادههاي پدرسالار، غالبا يا خشونتگرا هستند و يا از افسردگي رنج ميبرند اگر ميخواهيم جهاني صلح آميز داشته باشيم بايد در قدم نخست، با روش هاي خشونت آميز در خانواده مبارزه كنيم ، زيرا امروزه متداولترين خشونت موجود در سطح جوامع انساني ، خشونت در خانواده است پديده خشونت خانگي در كشور ما در قياس با پارهاي از كشورها كمتر رخ مي دهد اما به هر حال واقعيت تلخي است كه وجود دارد و عواملي نظير بي پناهي اعضاي آزار ديده ، ترس و شرم اعضاي خانواده در بيان آزار، كاستي هاي قانوني ، بيتوجهي نهادهاي حمايتي و هزاران عامل ديگر در گسترش اين امر دخيل است. اين امر ضروري به نظر ميرسد كه با يك عزم ملي ، علل گرايش به خشونت توسط كارشناسان بررسي شده و روشهاي درماني متناسب با آن به افكار عمومي ارائه شود در اين خصوص يك فوق تخصص روانكاوي با بررسي علل روانشناختي گرايش به خشونت اظهار داشت: گاهي خشونت توسط فرهنگ ، تاييد و يا تشويق ميشود و حتي توسط خانواده به رسميت شناخته شده و يك رفتار نرمال تلقي ميشود دكتر"تورج مرادي" افزود: روانكاوان معتقدند هنگامي كه نميتوانيم حرفمان را به كرسي بنشانيم توسط خشونت آن را اعمال ميكنيم و اين به معناي آن است كه كسي كه اقتدار درونياش از بين رفته يا كم رنگ شده است ناچار است توسط خشونت خواستهاش را محقق كند اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: وقتي احترام بهخود را ياد نگرفتهايم و از كودكي با احساس تحقير زندگي كردهايم به ديگران نيز طبعا احترام نمي گذاريم و اين بياحترامي را بر فردي كه از خودمان ضعيف تر است مثل كودكمان اعمال ميكنيم. وي ادامه داد: اين بياحترامي مثل يك عقده سركوفتهي حل نشده در درون فرد باقي ميماند و هنگامي كه فرد توسط عوامل بيروني تحريك ميشود آن را به شكل پرخاشگري و خشونت بيرون ميريزد اين محقق با اشاره به اين كه وقتي انسان قادر نباشد بر محيط كنترل داشته باشد اين عدم كنترل را دليل ضعف و ناتواني خود تلقي ميكند گفت: در چنين شرايطي فرد بيمار فكر ميكند كه دوست داشتني نيست و غيرقابل احترام است و در چنين حالتي حتي احساس شرم نهفته در درون آدمي افزايش مييابد وي ادامه داد: در چنين شرايطي است كه تخليه كردن احساس شرم بوسيله كتك زدن و تحقير كردن كسي كه ما را خشمگين كردهاست ،فوقالعاده ارضاكننده و تخليهكننده است لذا اين تجربه به كرات تكرار ميشود مرادي تصريح كرد: هنگامي كه كودك كتك ميخورد به تنها چيزي كه نمي انديشد كار اشتباهي است كه انجام داده است و اصلا به دليلي كه پدر و مادر به خاطر آن وي را كتك زدهاند فكر نميكند بلكه تنها چيزي كه كودك در آن شرايط به آن ميانديشد آن است كه مورد توهين و تحقير قرار گرفتهاست وي خشونت اعمال شده توسط والدين را مهمترين عامل از بين رفتن اعتماد و صميميت در خانواده عنوان كرد اين متخصص، اضطراب ، ترس از جدايي ، شب ادراري و وجود علائم روان تني را از جمله تاثيرات كوتاه مدت خشونت نسبت به كودكان دانست وي تاكيد كرد: آن چه اهميت بيشتري دارد اثرات درازمدت خشونت بر كودك است ،اعتماد بنفس پايين و احساس شرم از مهمترين اين تاثيرات است و چنين كودكي در بزرگسالي تبديل به يك والد مهاجم، خشن و آزاردهنده شده و كودك خود را مورد آسيب قرار ميدهد در همين راستا دكتر"علي نجفي توانا" متخصص جرم شناسي گفت: خشونت يك نوع پاسخ اعتراضآميز است كه فرد نسبت به فشارهاي دروني و بيروني كه به وي تحميل شدهاست ، ميدهد وي افزود: فرد بوسيله اعمال خشونت ، واكنش قهرآميز خود را به عوامل ناخوشايندي كه وي را تحت فشار قرار دادهاند، ارائه ميكند اين استاد دانشگاه تصريح كرد: قربانيان خشونت نيز خودشان در اعمال خشونت نقش مهمي را ايفاء ميكنند زيرا سكوت بزهديدگان در مقابل خشونت موجب بروز مجدد آن خواهد شد وي افزود: اگر در خانواده، گفتمان منطق حاكم باشد ميتوان بحرانهاي گوناگون را مديريت كرد اما هر جا كه ما روشهاي آموزشي، تربيتي ، علمي و ساز و كارهاي منطقي براي مهار اختلافات خانوادگي نداشته باشيم خشونت تنها راه چاره تلقي ميشود نجفيتوانا در خصوص شناخت علل اعمال خشونت در خانواده گفت: علل اجتماعي ، فرهنگي و رواني از جمله مهمترين علل ايجاد خشونت است ، مشاهده فيلمهاي سراسر خشونت به كودكانمان ميآموزد كه ميتوان از طريق اعمال اين رفتار هاي خشونتآميز به مقصود رسيد. وي بيان داشت: گاهي خشونت ميتواند علل رواني داشته باشد و نشانگر ترس و دلهره فرد از يك عامل بيروني باشد زيرا بسياري مواقع شخص به علت ترس و دلهره از يك عامل ديگر دست به خشونت ميزند اين جرم شناس ، استرس ، دلواپسي ، نگراني و افسردگي را از نتايج اعمال خشونت عنوان كرد و افزود: هر چه درجه جامعه پذير شدن افراد بيشتر باشد به همان نسبت نيز نظم ، قانون پذيري و خشونت گريزي بيشتر ميشود. وي يادآور شد: خشونت معمولا وقتي ميان افراد ابراز ميشود كه فرد تهديدي را احساس ميكند و در پاسخ به آن احساس تهديد ، رفتار پرخاشگرانه از خود بروز ميدهد وي درپاسخ بهاين سوال كه"چه خانوادههايي مستعد بروز رفتار پرخاشگرانه در كودك هستند؟" گفت: شيوع تعارض خانوادگي ، عدم صميميت مابين پدر و مادر ، زد و خورد ، خانواده از هم گسيخته ، طلاق و فرزنداني كه توسط تك والد نگهداري ميشوند ، ميتوانند فضا را براي پرخاشگري كودكان فراهم كنند. وي همچنين وجود پدر و مادراني كه دچار بيماري بوده و يا بهمصرف مواد مخدر يا الكل مبتلا هستند و يا مشكلات شخصيتي دارند را از جمله عوامل ايجاد رفتار پرخاشگرانه در كودك عنوان كرد نجفي توانا به اين نكته اشاره كرد كه كودك بيشترين آموزههاي خود را نه از طريق توصيههاي كلامي بلكه از طريق مشاهداتش بدست ميآورد و الگو مي گيرد اين جرم شناس افزود: كودك از والدينش ميآموزد كه چگونه رفتار كند، پدر و مادري كه خودشان درگير پرخاشگري كلامي هستند به كودكشان اين پيام را منتقل ميكنند كه" اگر كسي كاري انجام داد كه خوشايند تو نبود ميتواني بر سر او داد زده يا به او ضربه بزني !" وي در پايان يادآور شد: ما معمولا كودكمان را وقتي تنبيه ميكنيم كه كاري مخالف ميل ما انجام داده است ، ما از كار او خوشحال نيستيم و به او اين پيام را ميدهيم كه اگر از كسي خوشحال نبودي ميتواني او را بزني و كودك پيام ما را دريافت كرده و تقليد ميكند. YAGHOT SEFID21st July 2008, 01:56 PMنقش آموزش در روند كاهش خشونتهاي خانوادگي مسئولان آموزشو پرورش كشور موظف شدند بسياري از كودكاني را كه به نوعي دچار خشونت خانودگي بودند در اين مدارس گردهم آورند. كودكان در اين مدارس البته با همكاري خانوادههايشان كه آنها نيز تحتتاثير آموزش مراكز مددكاري و مشاوره بودند، به شدت تحت تعليم رفتار ضدخشونت قرار گرفتند. به عبارتي فرهنگ مفاهمه و گفتار جانشين رفتارهاي نابهنجاري شد كه اين كودكان در خانه آن را آموزش ديده بودند. همچنين به اين دانشآموزان وعده كار مناسب پس از پايان تحصيلاتشان داده شد. خانوادههاي اين كودكان نيز هر هفته با همديگر در ارتباط بودند تا درباره راههاي كاهش خشونت در خانههاي خود به بحثوگفتوگو بنشينند. نتيجه آن شد كه پس از چندسال درصد بزهكاري كودكاني كه در اين مراكز تحت تعليم بودند به مراتب كمتر از دانشآموزاني بودكه در مدارس معمولي مشغول تحصيل بودند.ميزان جرم ارتكابي اين كودكان چيزي حدود 46 درصد كمتر از دانشآموزان و نوجواناني بود كه خارج از اين مركز به آموزش مشغول بودند. يعني دولت انگليس ظرف مدت 3 سال توانست به طور چشمگيري از ارتكاب جرم كودكان خشونتديده در جامعه خود بكاهد. دوم: در كشور اسپانيا، نهادهاي حمايتي- اجتماعي وجود دارد كه وظيفه آنها رسيدگي به امور همسران و كودكاني است كه به نوعي دچار مشكلات خانوادگي هستند. يكي از وظايف اين مراكز مددكاري، جدا نگهداشتن زنان و مرداني است كه با هم اختلاف دارند. اين نهادها به دليل كاهش روند خشونت در خانواده و تاثير بسيار بد آن بر روي كودكان و در نهايت اجتماع و جلوگيري از افزايش آمار قتل و جنايت در جامعه، موظفاند اينگونه خانوادهها را شناسايي و تا پايان اختلافشان در محلهاي مخصوصي نگهداري كرده و به آموزش آنها بپردازند. در حاليكه در ايران طبق آمار، 95 درصد همسراني كه با هم اختلاف دارند تا قبل از جاري شدن صيغه طلاق در كنار هم زندگي ميكنند. سوم: اما در ايران، در زماني نه چندان دور در هر محله، روستا و شهر افرادي بودند كه به آنان ريشسفيدان فاميل و آبادي و محله يا خوانين ميگفتند. وظايف اين افراد حلو ميانجگيري مشكلات درون خانواده بود اما گسترش شهرنشيني و دور شدن خانوادهها از همديگر و به عبارتي مدرنيته باعث شد تا اين افراد جايگاه خود را كمكم از دست بدهند. بنابراين هنگام بروز مشكل در خانواده مردان و زنان جوان دو راه بيشتر جلوي پاي خود نميديدند؛ يا با يد خود به تنهايي از پس مشكلات بر ميآمدند يا آنكه به شوراهاي حل اختلاف مراجعه ميكردند. نتيجه آنكه طبق آمار بسياري از خانوادههاي جوان به دليل عدم آموزش صحيح و راههاي پرپيچوخم مراجع رسيدگي به مشكلات خانوادهها و در بسياري از جاها به دليل عدم وجود چنين مراكزي از جمله روستاها، ترجيح دادند به تنهايي مسائل خود را حل كنند زيرا روش حل اختلاف به شكلي كه در زمان قبل بود از بين رفت و از طرف ديگر نهاد حل اختلاف جانشين نشد. از سوي ديگر به دليل توسعه روزافزون وسايل ارتباطي جمعي و صنعتي شدن جوامع، اغلب خانواده ها با انواع و اقسام خشونتهاي خانوادگي از طريق رسانهها و تلويزيون آشنا شدند در حاليكه كنار اينها دولتمردان هيچگونه تلاشي براي آموزش اين افراد بخصوص كودكان و نوجوانان اين نسل نكردند. نظريه ديگر درباره رواج روزافزون خشونت در ميان خانوادهها قوانيني است كه رفتار اجتماعي را بيش از حد كنترل كرده به طوريكه اين رفتار بر نظام خانوادهها تاثير ميگذارد.اين سندرم با نشانههايي مثل تجاوزات بيمفهوم، رانندگي پرخاشگرانه، طلاق، كودكآزاري، اعتياد و انحرافات جنسي و ... مصداق پيدا ميكند كه حاكي از تكانههاست. آخر: اگر چه در نگاه اول زنان و مرداني كه دست به خشونت و همسركشي ميزنند بسيار وحشتناك به نظر ميرسند اما واقعيت آن است كه اين افراد تحت عوامل بسياري كه در همين صفحه به آن پرداخته شد، سالها تحت خشونت بوده و در نهايت به دليل بسته بودن همه راههاي قانوني مرتكب قتل و خشونت شدهاند.همچنين از آنجا كه طبق آمار بسياري از اين مردان و زنان همسركش در رده سني جوانان قرار دارند و ميانگين سني آنها نيز به 35 سال نميرسد، پرسش اينجاست كه چه كسي مسئول آموزشوپرورش آنها در دوران كودكي و نوجواني بوده است؟طبق گفته يكي از مسؤلان وزارت آموزش و پرورش 98 درصد ايرانيان را افراد باسواد تشكيل ميدهند. اين رقم در كنار اين آمار كه ميگويد بسياري از ازدواجهاي زنان و مردان همسركش نه تنها عاشقانه نبوده كه بسياري از آنها حتي كمسن و سالتر از آن بوده اند كه به اين موضوعات فكر كنند، پرسش دوباره اينجاست كه نقش وزارت آموزشوپرورش در كشور در تربيت و پرورش اين افراد در دوران كودكي چقدر بوده است؟ و آيا اصلاً در نظام آموزشي كشور، آموزش رفتار درست و صحيح در بين خانوادهها جايگاهي دارد؟ آيا كتاب درسي بخصوصي در اينباره تاليف و تدوين شده است؟ و سؤال آخر اينكه در آينده چه برنامهاي براي آموزش كودكان خشونتديده اين نسل سوخته همانند كشورهاي ديگر در وزارت آموزشوپرورش و يا هر كجايي كه به نوعي مسئول اين موضوع است تدارك ديده شده است؟ YAGHOT SEFID21st July 2008, 02:08 PMخشونتهاي خانوادگي ريشه در نابسامانيهاي اجتماعي دارد ..... يك تحقيق 10 ساله درخصوص همسركشي در ايران نشان ميدهد كه آمار قتلهاي خانوادگي كشور مشخص نيست. اما آنچه مسلم است اينگونه رفتارها ريشه در روابط بيمارگونه اعضاي خانواده دارد. مشكلات عاطفي، رواني، جنسي، اقتصادي، اجتماعي و بهطور كلي نهادينه شدن فرهنگ خشونت از ديرباز در خانوادهها موجب روند روبهرشد اين معضل شده است. بسياري از مردان از قدرت قانون سوءاستفاده كرده و زنان را مورد آزار و اذيت قرار ميدهند. از سوي ديگر زنان وقتي مجبورند تمام حقوق خود را ببخشند يا از اين نوع رفتار خسته ميشوند، تنها راه چاره را در قتل مردان خود ميبينند. بنابراين بهدليل نبود آموزش و راهكارهاي عميق و قابل دسترس، هركدام از اعضاي خانواده خود قانون شده و به ارتكاب خشونت ميپردازند.در اينباره با دكتر شيرين احمدنيا، جامعهشناس و رئيس كتابخانه دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي به گفتوگو نشستيم. خشونت خانوادگي از نگاه جامعهشناختي چه منشائي دارد؟ منشاء خشونت در واقع يك نوع اعتقاد و باور ضمنياست كه فكر ميكند ميتواند مشكلات را با اعمال خشونت حل كرد. جايبسي تاسف است كه بپنداريم چاره خيلي از مشكلات خشونت است نه مفاهمه و گفتوگو. در واقع خشونت يك نوع فرار از مشكلات است به شيوهاي كه نتيجه مطلوبي را هم در پي نخواهد داشت. علاوه بر علتي كه ذكر شد الگوهاي رفتاري كه آموخته ميشود در اين زمينه خيلي موثرند. پسري كه شاهد ضربوشتم مادرش توسط پدرش است خيلي احتمال دارد كه وقتي خودش تشكيل خانواده ميدهد در مواجهه با اطرافيانش آن رفتارها را تكرار كند ؛چرا كه تا حد زيادي اعمال خشونت بستگي به اين دارد كه رفتارهاي خشن براي شخص آشنا بوده باشد. بعضي اوقات هم مشكلات اقتصادي و تنشهايي كه فرد با آن برخورد ميكند باعث ميشود كه وي بخواهد تنشهاي خود را با خشونت روي اطرافيان و زيردستان خود اعمال كند. از طرف ديگر خشونت خانوادگي محدود به مردها نميشود و مادري كه با فرزندش رابطه پرخاشگرانه دارد هم دچار نوعي خشونت شده است. ضمن اينكه خشونت خانوادگي ميتواند ريشه در نابسامانيهاي اجتماعي و روانشناختي فرد متجاوز هم داشته باشد. اگر امكان دارد كمي درباره انواع خشونتصحبت كنيد؟ شناخته شدهترين اعمال خشونت، نوع فيزيكي آن است اما خشونتهاي رواني هم وجود دارند. مواردي مانند تحقير، خشونت كلامي (فحش و ناسزا)، خشونت اقتصادي (در تنگنا قرار دادن افراد خانواده) هم از مصاديق خشونت خانوادگي هستند. ولي در عمل ارتكاب خشونت بيشتر از جانب مردان هم در عرصه عمومي و هم در عرصه خصوصي است. نوع ديگر خشونت، خشونت جنسي است كه كمتر به آن پرداخته شده است. بايد بدانيم كه در چارچوب روابط زناشويي ما با پديدهاي به نام تجاوز جنسي مواجهيم؛ يعني برقراري رابطه جنسي با طرف مقابل كه برخلاف ميل وي صورت ميگيرد. از ديگر مصاديق خشونت نيز ميتوان به تهديد به جدايي و طلاق، بيرون كردن فرد از خانه، تحقير وضعيت جسماني فرد اشاره كرد. به نظر ميرسد الگوهاي پدرسالارانه حاكم بر جامعه در اين زمينه نقش موثري دارد؟ همينطور است. متاسفانه حاكميت الگوهاي مردسالاري در خانواده كه شرايط فرادستي را براي مردها و فرودستي را براي زنها فراهم كرده، عامل مهم تداوم شرايط انواع خشونت خانوادگي است؛ يعني دارا بودن پايگاه اقتصادي و اجتماعي بالاتر از سوي مردان باعث ميشود كه زنان به دليل عدم برخورداري از فرصتهاي تصميمگيري و همچنين قرارگرفتن در شرايط وابستگي اقتصادي، بيشتر در معرض اين خشونتها قرار گيرند؛ چرا كه به علت ساختار مردسالارانه جامعه چندان دست آنها (زنان) براي مقابله و ايستادگي در مقابل خشونت باز نيست. اما زناني كه شاغل هستند و از لحاظ اقتصادي مستقلاند هم مورد خشونت قرار ميگيرند؟ بله. اتفاقاً خود اشتغال گاهي زمينهساز خشونت خانوادگي ميشود؛ چرا كه بعضي مردها دوست دارند برتري خود را به همسر خود حفظ كنند. لذا وقتي زنان از لحاظ مالي استقلال مييابند اين موضوع مردها را تحريك ميكند كه براي حفظ موقعيت بالادستي خود، دست به خشونت عليه همسرانشان بزنند. به همين علت در جامعه مردسالار ادامه تحصيل زنان يا اشتغال آنها چندان از سوي مردان مورد استقبال قرار نميگيرد. چه عواملي باعث ميشود كه اين خشونتها از سوي زنان تحمل شود؟ به عبارتي سوختن و ساختن به چه بهايي؟ علاوه بر موارد بالا، تعهد و مسئوليت نسبت به فرزندانشان كه اگر من طلاق بگيرم وضعيت فرزندانمان چه ميشود و ديگري شرايط حقوقي كشور كه حمايت لازم را از زنان فراهم نميكند مثلاً در كشورهاي توسعهيافته وقتي شخصي مورد خشونت توسط همسر يا هر يك از اعضاي خانواده خود قرار ميگيرد از طريق تماس با Hot line ميتواند شخص متجاوز را تحت پيگرد قانوني قرار داده و خود نيز در صورت تمايل تحت پوشش خانههاي امن قرار گيرد ولي در ايران اگر كسي زن خود را بزند ميگويد زن خودم است و بحث حوزه خصوصي خود را مطرح ميكند مگر اينكه ضربوشتم شديد و توام با ضرب و جرح باشد . آيا مراجعه قربانيان خشونتهاي خانوادگي ميتواند انگيزهاي در مسئولان براي وضع قوانين در راستاي حمايت از اين قربانيان ايجاد كند؟ حتماً، ولي باز هم موانعي وجود دارد. ببينيد، داستان جالبي برايتان از يك زن و شوهر ايراني ميگويم كه براي كار به خارج از كشور مسافرت كرده بودند. اين زن وقتي بهHot line مراجعه ميكند براي شوهر وي پروندهاي تشكيل ميشود و همين باعث ميشود كه اين سوءسابقه در پرونده شوهر، موقعيت شغلي را كه قرار بود براي وي فراهم شود به خطر بيندازد لذا اين خانم به علت مشكلات اقتصادي به Hot line زنگ مجدد ميزند و ميگويد شكايت خود را پس ميگيرم چرا كه خشونتها در كشور ما عادي است. لذا موانع زيادي بر سر مراجعه خانمها به مراكز قانوني وجود دارد. ادامه تحصيلات چطور؟ آيا ارتقاي سطح تحصيل شوهرها ميتواند خشونتشان را نسبت به زنان كاهش دهد؟ برخلاف باور عامه بايد بگويم خير. تحقيقات نشان ميدهد كه حتي عامل تحصيلات هم متضمن، تعيينكننده و پيشگيرانه در اين زمينه نيست و يك فرد تحصيل كرده هم ممكن است الگوي پدرو مادر خود را در خانه اجرا كند و افزايش سطح سواد و تحصيلات تنها در كنار ساير عوامل ميتواند در كاهش اين خشونتها موثر باشد و اين مسئله بيشتر به عوامل فرهنگي و اقتصادي برميگردد. مثلاً قبايل بدوي و كاملاً بيسوادي وجود دارند كه در درون خود هيچ اثري از خشونت يا خشونت خانوادگي ديده نميشود. بهنظر ميرسد خشونت خانوادگي قربانيان ديگري هم دارد و آن فرزندهاي خانوادهها هستند... دقيقاً. دو دليل عمده براي اين قضيه وجود دارد؛ يكي اينكه همانطور كه گفته شد اين كودكان احتمالاً در آينده در خانوادههاي خود از اين الگوها تبعيت خواهند كرد و دوم اينكه خشونتهاي خانوادگي، فشار رواني زيادي را به فرزندان وارد ميكند و اين كودكان معمولاً در آينده افرادي با عزتنفس و اعتمادبهنفس پايين خواهند شد كه در نتيجه امكان رشد و پيشرفت كمتري را در جامعه خواهند داشت و از سلامت اجتماعي و رواني كمتري برخوردار خواهند بود. به نظر ميرسد اين خشونت از طرف بعضي زنان هم پذيرفته شده است؟ بله، خيلي از زنهايي كه كتك ميخورند خودشان متوجه نيستند كه مورد خشونت قرار گرفتهاند و فكر ميكنند شوهري كه سر او داد ميزند يا به او فحش ميدهد رفتاري عادي را بروز ميدهد و همه شوهرها اينطور رفتار ميكنند! ولي اقدام مناسب در اين زمينه آن است كه بفهميم اين رفتارمان دچار آسيب است و رفتار شوهر نبايد الزاماً اينگونه باشد.مثال جالبي ميزنم دختر دانشجويي پيش من ميآمد كه بعد از نامزدي با شخصي مورد ضرب و شتم وي قرار گرفته بود و ميگفت همسرم مرا جلوي ديگران كتك ميزند و ميخواهم طلاق بگيرم. وقتي از او پرسيدم پس به دليل كتك خوردن از همسرت ميخواهي از وي جدا شوي؟ با كمال تعجب شنيدم كه گفت: نه، مطمئنم چون مرا دوست دارد كتكم ميزند ولي مشكل من با او آن است كه با دختر ديگري دوست شده است. منبع ... سایت همشهری ... طراوت يك لبخند24th August 2008, 08:58 PMمهدي عزيز واقعا درسته من چندين نمونه اينجوري ديدم ممنون از اطلاعات جالبتون اما واقعا بايد فكري براي كودكان اين افراد عصبي بشه كاش بعضي پدر مادرها قبل از قبول مسئوليت ميدنستن فرزند داشتن كسي رو پدر و مادر نمي كنه درست مثل اينكه گيتار داشن كسي رو گيتاريست نميكنه سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 734]
صفحات پیشنهادی
علل خشونت در خانواده
علل خشونت در خانواده-هموطن-تحقيقات نشان داده است كه در جوامع بدوي يا در جوامعي كه قوانين عرفي آن حول محور زور مستقر شده و منطق در آن كاربرد كمتري دارد ، تنبيه ...
علل خشونت در خانواده-هموطن-تحقيقات نشان داده است كه در جوامع بدوي يا در جوامعي كه قوانين عرفي آن حول محور زور مستقر شده و منطق در آن كاربرد كمتري دارد ، تنبيه ...
علل خشونت در خانواده
View Full Version : علل خشونت در خانواده .sefid.13th February 2008, 09:39 PMعلل خشونت در خانواده تحقيقات نشان داده است كه در جوامع بدوي يا در جوامعي كه قوانين ...
View Full Version : علل خشونت در خانواده .sefid.13th February 2008, 09:39 PMعلل خشونت در خانواده تحقيقات نشان داده است كه در جوامع بدوي يا در جوامعي كه قوانين ...
علل روانشناختی اعمال خشونت در خانواده
علل روانشناختی اعمال خشونت در خانواده-خشونت” و “تنبیه” در خانواده گاهی تبلور ترس و دلهره است زیرا فرزندانی که از کودکی فقط آموختهاند که به همه درخواستهای موجود ...
علل روانشناختی اعمال خشونت در خانواده-خشونت” و “تنبیه” در خانواده گاهی تبلور ترس و دلهره است زیرا فرزندانی که از کودکی فقط آموختهاند که به همه درخواستهای موجود ...
اعمال خشونت در خانواده و تأثیر منفی بر کودکان
اعمال خشونت در خانواده و تأثیر منفی بر کودکان نويسنده: دكتر تورج مرادی و دكتر علی ... این امر ضروری به نظر میرسد كه با یك عزم ملی ، علل گرایش به خشونت توسط ...
اعمال خشونت در خانواده و تأثیر منفی بر کودکان نويسنده: دكتر تورج مرادی و دكتر علی ... این امر ضروری به نظر میرسد كه با یك عزم ملی ، علل گرایش به خشونت توسط ...
خشونت در خانواده
در تعريفي ديگر خشونت پديده جديدي نيست اما به علت بعد گسترده آن به تازگي مورد بررسي قرار گرفته است و اين بررسي ها نشان داده كه خشونت در درون خانواده از دو جهت ...
در تعريفي ديگر خشونت پديده جديدي نيست اما به علت بعد گسترده آن به تازگي مورد بررسي قرار گرفته است و اين بررسي ها نشان داده كه خشونت در درون خانواده از دو جهت ...
خشونت، زخمی که از خانواده سرباز کرده
خشونت، زخمی که از خانواده سرباز کرده خشونت بیماری آزاردهنده ای است که روح جامعه را ... تقریباً همه کس کم و بیش از علل رشد خشونت در جامعه با خبر است، اما شاید کمتر ...
خشونت، زخمی که از خانواده سرباز کرده خشونت بیماری آزاردهنده ای است که روح جامعه را ... تقریباً همه کس کم و بیش از علل رشد خشونت در جامعه با خبر است، اما شاید کمتر ...
اثر خشونت در خانواده
" اثر خشونت در خانواده " رفتار پرخاشگرانه را خشونت و کلام پرخاشگرانه را پرخاشگری گویند. اِعمال خشونت به دو شیوه جسمانی و کلامی است و علت و هدف هردو، یک موضوع ...
" اثر خشونت در خانواده " رفتار پرخاشگرانه را خشونت و کلام پرخاشگرانه را پرخاشگری گویند. اِعمال خشونت به دو شیوه جسمانی و کلامی است و علت و هدف هردو، یک موضوع ...
همسر آزاری و پرخاشگری در خانواده های ایرانی
علل رواج پرخاشگری و خشونت گسترش تعارضات خانوادگی ، عدم صمیمیت بین پدر و مادر ، زد و خورد ، خانواده از هم گسیخته ، طلاق و فرزندانی که توسط تک والد نگهداری ...
علل رواج پرخاشگری و خشونت گسترش تعارضات خانوادگی ، عدم صمیمیت بین پدر و مادر ، زد و خورد ، خانواده از هم گسیخته ، طلاق و فرزندانی که توسط تک والد نگهداری ...
تحمل خشونت, افسردگی را افزایش می دهد!
علل خشونت در خانواده-View Full Version : علل خشونت در خانواده .sefid.13th February ... و يا از افسردگي رنج ميبرند اگر ميخواهيم جهاني صلح آميز داشته باشيم بايد در ...
علل خشونت در خانواده-View Full Version : علل خشونت در خانواده .sefid.13th February ... و يا از افسردگي رنج ميبرند اگر ميخواهيم جهاني صلح آميز داشته باشيم بايد در ...
عوامل خانوادگی : ساختار خانواده و ارزش های تربیتی
رفتار خشونت آمیز خانواده پیامدهای نامناسبی در تربیت كودكان بر جای خواه گذاشت رالف .هـ . اومجان خانواده های پرخاشگر را علت اصلی انحراف و ناسازگاری كودكان می داند .
رفتار خشونت آمیز خانواده پیامدهای نامناسبی در تربیت كودكان بر جای خواه گذاشت رالف .هـ . اومجان خانواده های پرخاشگر را علت اصلی انحراف و ناسازگاری كودكان می داند .
-
گوناگون
پربازدیدترینها