تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 27 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن زود خشنود و دير ناراحت مى شود و منافق زود ناراحت و دير خشنود مى گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1865739319




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چنين داد داننده، داد سخن


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چنين داد داننده، داد سخن
چنين داد داننده، داد سخنشاعر : جامي ز مشکل‌گشاي سپهر کهنچنين داد داننده، داد سخنز حال سکندر چنين زد رقومکه از وضع افلاک و سير نجومبگيرد تر و خشک گيتي تمامکه چون صبح اقبالش آيد به شامزمين آهن و آسمان زر بودبه جايي که مرگش مقدر بود،سپه را سوي روم شد رهنمونسکندر چو آمد ز دريا برونچو عمر گران‌مايه با صد شتابهمي رفت آورده پا در رکابگرفته جهان خسرو نيمروزيکي روز در گرمگاه تموزچو طشتي پر از اخگر تابناکبه دشتي رسيد آتشين ريگ و خاکز بس گرمي‌اش سنگ چون موم نرمهوايش چو آه ستمديده گرمنشان سم بادپايان بر آببه هر راهش از نعل‌هاي مذابچو ماهي شده مار بريان در اوچو تابه زمين، آتش افشان در اوهمي راند از پردلان بسته صفسکندر در آن دشت پرتاب و تفبه تن خونش از گرمي خور به جوشز آسيب ره در خراش و خروشز راه دماغش شد از سر برونز جوشش چو زد بر تنش موج، خونز ماشوره‌ي عاج، مرجان ترفرو ريخت‌اش بر سر زين زرولي خون نيستاد از آن حيله، بازبسي کرد در دفع خون حيله، سازبر آن سيل رخنه نيارست بستز سيل اجل بر وي آمد شکستشد از خانه مايل به سوي زمينبر او تنگ شد خانه‌ي پشت زينبه تدريج‌اش آورد از آن زين فرودز خاصان يکي سوي او رفت زودز زرين سپر سايبان ساختشز جوشن به پا مفرش انداختشزماني فتاد از جهان بي‌خبربه بالاي جوشن، به زير سپربه گوشش فرو گفت پنهان سروشچو بگشاد از آن بي‌خودي چشم هوشدر آنجا ز مرگ خودت داد بيم»که: «اينست جايي که دانا حکيمبر او راه اميد کوتاه شدچو از مردن خويش آگاه شدکه بر لوح کافور ريزد عبيردبيري طلب کرد روشن ضميرتسلي‌ده جان غم‌پرورشنويسد کتابي سوي مادرشسر نامه را ساخت مشکين طراز:چو بهر نوشتن ورق کرد بازحکيم خردبخش بخردپسند!«به نام خداوند پست و بلند!شناسندگان را از او صد نويد!هراسندگان را بدو صد اميد!که کردند تسخير ملک جهانبسا شهرياران و شاهنشهانبه تاراج آفاتشان داد رختز زين پاي ننهاده بالاي تختکه اکنون به گرداب مرگ اندرستيکي ز آن قبل، بنده اسکندرستز فتح و ظفر يافت اقبال‌هاسفر کرد گرد جهان سال‌هااجل زد بر او ره، در اثناي راهچو آورد رو در ره تختگاهنثار ره بانوي بانوان!دو صد تحفه‌ي شوق از آن ناتوانفروزنده‌ي کشور روم و روسچراغ دل و ديده‌ي فيلقوسکه از مادري پايه‌اش برتر استنمي‌گويم او مهربان مادر است،وز او گشته‌ام صاحب تخت و تاجاز او ديده‌ام کار خود را رواجز ديدار او هيچ نگرفته بهردريغا: که رفتم به تاراج دهرپي راحتم راه محنت سپردبسي بهر آساني‌ام رنج بردز خارم گل آرزويي نچيدازين چشمه ليک آب‌رويي نديدبه آن مادر مهربان اين خبر،چو از من برد قاصد نامه‌برشود خون‌فشان چشم گريان او،وز اين غم بسوزد دل و جان اوجزع را به رخ داغ دوري نهدقدم در طريق صبوري نهدنه پوشد چو مه جامه نيلوفري!نه کوشد چو خور در گريبان‌دري!نه مالد به خاک سيه روي زرد!نه نالد ز رنج و نه مويد ز درد!چو ز آغاز مي‌داند انجام کار؟چرا غم خورد زيرک هوشيار،به خواري به خاک اندرون رفتن استسرانجام گيتي به خون خفتن استجز اين کاوفتد اندکي پيش و پستفاوت ندارد درين کس ز کسز ميقات سي، کرده رو در چل استگران‌مايه عمرم که مستعجل استبه هر روز ملکي مجدد رسدگرفتم که از سي به سيصد رسدز چنگ اجل رستن اميد نيستچه حاصل از آن هم چو جاويد نيستوز اين تيره گلخن به گلشن رسدبود کن ز من مانده در من رسدبر اين ختم شد نامه‌ام، والسلام!»به يک جاي گيريم با هم مقام
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 387]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن